ایران و پاکستان مرزهای تازه همکاری بر نقشه قدیم جغرافیا
بررسی اهداف تجاری سفر پزشکیان به «اسلام آباد» در گفتوگو با اعضای اتاق بازرگانی زاهدان و رئیس اتاق سیستان و بلوچستان

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
سفر مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری به پایتخت پاکستان فرصتی برای بازتعریف رویکرد تهران نسبت به همسایه شرقیاش به شمار میآید؛ فرصتی که در قالب امضای ۱۲ سند همکاری و توافقنامه از حوزههای سیاسی و اقتصادی گرفته تا علمی و فناوری بهویژه توافق مهم استفاده مشترک از دروازه مرزی میرجاوه (تفتان)، رنگ و بوی عملیاتی به خود گرفته است. این سفر بیش از آنکه در امتداد رایزنیهای مرسوم میان مقامات عالیرتبه تعریف شود، نشانهای از تغییر یک نگاه تاریخی است: گذر از مدیریت صرفاً امنیتمحور در مرزها و حرکت به سوی بهرهبرداری هدفمند از ظرفیتهای اقتصادی نهفته در این گذرگاهها؛ نگاهی که در سیاستهای دولت چهاردهم ذیل مفهوم «دیپلماسی اقتصادی» جایگاهی محوری یافته و با هماهنگی ارکان مختلف حاکمیتی پیگیری میشود. همسویی تازه مقامهای عالیرتبه دو کشور همراه با آغاز طرحهای مشترک اقتصادی، حاکی از ورود تهران و اسلامآباد به مرحلهای نوین در مناسبات راهبردی است که امید به ارتقای امنیت اجتماعی و اقتصادی برای ساکنان مرزنشین شرق ایران را تقویت میکند و افقهای جدیدی را پیش روی تجارت منطقهای میگشاید. «ایران» در گفتوگو با دو عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی زاهدان و همچنین رئیس اتاق بازرگانی سیستان و بلوچستان به واکاوی ابعاد، فرصتها و چالشهای هدفگذاری ۱۰ میلیارد دلاری در روابط اقتصادی دو کشور پرداخته است؛ گفتوگوهایی که ضمن تأکید بر امکان تحقق این هدف، از موانعی چون کمبود زیرساختهای حملونقل، مشکلات گمرکی و فشار تحریمها نیز پرده برمیدارد.
فقدان سیستم بانکی مشترک
محمود تهیدست
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی زاهدان
در پس پرده سفر رئیس جمهوری ایران به پاکستان، توافقنامههایی به امضا رسید که یکی از مهمترین آنها هدفگذاری افزایش حجم مبادلات تجاری میان دو کشور تا سقف ۱۰ میلیارد دلار بود؛ هدفی که شاید در نگاه اول دور از دسترس به نظر برسد، اما با نگاهی دقیقتر و بررسی ظرفیتها، افقهای روشنی پیش روی روابط اقتصادی تهران و اسلامآباد نمایان میشود. برای فهم بهتر این موضوع، سراغ محمود تهی دست، عضو اتاق بازرگانی زاهدان، رفتیم تا با او درباره میزان واقعبینی این هدف و شرایط تحقق آن به گفتوگو بنشینیم.
تهیدست با اطمینان میگوید: «این رقم نه تنها دستیافتنی است، بلکه ظرفیتهای دو کشور اجازه میدهد این میزان به ۱۵ یا حتی ۲۰ میلیارد دلار نیز افزایش یابد. اگرچه تاکنون به این اعداد نرسیدهایم، اما اجرای دقیق و هدفمند توافقات و برنامهها میتواند مسیر را برای تحقق این حجم از تجارت باز کند.»
در نگاه او، ظرفیتهای ایران در حوزههای انرژی، پتروشیمی، نفت و گاز بیبدیل است و پروژههایی مانند خط لوله صلح که سالها در انتظار تحقق ماندهاند، اگر موانع سیاسی و تحریمها برطرف شوند، میتوانند نقطه عطفی در روابط اقتصادی دو کشور باشند. تهیدست معتقد است: «اجرای این پروژهها میتواند تحولی بزرگ در مناسبات اقتصادی ایجاد کند و فرصتهای جدیدی را پیش روی هر دو طرف قرار دهد.»
از سوی دیگر، پاکستان با داشتن مرز مشترک طلایی و توانایی بالا در تأمین کالاهای اساسی، میتواند نقش بسیار مؤثری در تأمین نیازهای بازار ایران ایفا کند. حتی کالاهایی که ایران به سختی از منابع دیگر تهیه میکند، میتواند از طریق پاکستان به شکل بهتری تأمین شود.
اما در میان این چشماندازها، چالشهایی جدی نیز وجود دارد که باید بر آنها فائق آمد. این عضو اتاق بازرگانی به ناتوانی مکانیزمهای تسهیل تجارت مانند تهاتر کالا اشاره میکند که علیرغم برنامهریزیها، به دلیل مسائل سیاسی و همکاری ناکافی هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است. «ایران باید بتواند کالاهای صادراتی خود، مانند میوههای با کیفیتی نظیر گیلاس را روانه بازار پاکستان کند و در مقابل کالاهای مورد نیاز خود را وارد کند، اما فقدان سازوکار مناسب این روند را مختل کرده است.»
از مهمترین موانع دیگر، نبود سیستم بانکی مشترک میان دو کشور است که تبادل مالی مستقیم را ناممکن کرده و معاملات را به صرافیها و روشهای پیچیدهای محدود کرده است. تهی دست توضیح میدهد: «راهکار میتواند ایجاد یک بانک مشترک یا صندوقی باشد که بتواند جریان پرداختها و دریافتها را مدیریت کند، اما متأسفانه تا امروز این موضوع حل نشده است.»
علاوه بر این، مقررات داخلی بانک مرکزی هر کشور نیز محدودیتهایی به همراه دارد؛ برای مثال، صادرکنندگان باید ارزش کالاهای صادرشده را به کشور بازگردانند که این الزام، مشکلات و معضلاتی برای فعالان اقتصادی به وجود آورده است و باعث شده آنها به دنبال راهکارهای پیچیده برای دور زدن این قوانین باشند. نتیجه این شده که فعالیت تجاری در مناطق مرزی مانند سیستان و بلوچستان یا بازارچههای مشترک با پاکستان، آنطور که باید رونق نگیرد.
تا زمانی که این مشکلات بویژه در حوزه مبادلات پولی و بانکی رفع نشود، رسیدن به هدف ۱۰ میلیارد دلاری، هرچند دستیافتنی است اما بسیار دشوار خواهد بود.» تهیدست با اشاره به تمایل و آمادگی بخش خصوصی در دو کشور میگوید: «اقتصاد پاکستان نسبت به ایران آزادتر است و پیلهوران پاکستانی با کارتهای مخصوص سهم قابل توجهی در تجارت دارند، اما نواقص و کمبود اطلاعات درباره مقررات به فعالیت آنها آسیب زده است.»
برای تحقق اهداف بزرگتر، رفع این موانع و تسهیل شرایط برای فعالان اقتصادی دو طرف یک ضرورت انکارناپذیر است. عضو اتاق بازرگانی زاهدان در پایان تأکید میکند: «هدف ۱۰ میلیارد دلاری که از سوی رئیس جمهوری اعلام شده، نه تنها کاملاً دستیافتنی است، بلکه با همکاری و اراده جدی دولتها و فعالان اقتصادی، این عدد میتواند به بیش از ۲۰ میلیارد دلار نیز افزایش یابد.» چشماندازی که اگر به واقعیت بپیوندد، فصل جدیدی در روابط اقتصادی منطقه رقم خواهد زد.
رفع موانع گمرکی
نیازمند یک رویکرد جامع
محمدعلی نشاطی
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی زاهدان
حجم مبادلات تجاری این دو همسایه هممرز اکنون به حدود ۳ میلیارد دلار رسیده که نسبت به دو سال گذشته رشد چشمگیری را نشان میدهد؛ رشدی که نویدبخش فصل تازهای از تعاملات اقتصادی و تجاری میان تهران و اسلامآباد است. اما آیا این عدد میتواند آغاز راهی باشد که به تجارت آزاد میان دو کشور منتهی شود؟ محمدعلی نشاطی، عضو اتاق بازرگانی زاهدان در این باره با نگاهی دقیق میگوید: «در تفاهمنامههای اخیر زمینههای افزایش حجم مبادلات فراهم شده و امیدواریم با اجرای برنامهها، روابط تجاری گسترش یابد.» با وجود این نویدها، مسیر توسعه همکاریها خالی از چالش نیست. نشاطی به سابقه طولانی هدفگذاریها اشاره میکند و میگوید: «با اینکه دو کشور همسایههایی با مرزهای گسترده هستیم، اما تبادلات اقتصادی تاکنون متناسب با این نزدیکی جغرافیایی نبوده است.» از نگاه او، یکی از بزرگترین موانع، ضعف زیرساختهای گمرکی است که اجازه نمیدهد کالاها با سرعت و سهولت جابهجا شوند. به همین دلیل پیشنهاد شده تا ساعت کاری گمرکها به صورت ۲۴ ساعته درآمده و ظرفیتها برای تسهیل تجارت افزایش یابد.
نقش اتاقهای بازرگانی در این میان بسیار حیاتی است. روابط نزدیک اتاق زاهدان با تجار شهر کویته پاکستان نمونهای از تعاملات زنده اقتصادی است که سالانه در قالب کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور شکل میگیرد. نشاطی این فرصتها را سرمایهای مهم میداند اما هشدار میدهد: «ما باید فعالتر باشیم و همان طور که دوستان پاکستانی میگویند، آستینها را بالا بزنیم تا به حجم هدفگذاری شده نزدیک شویم.» از سوی دیگر، مسائل بانکی به دلیل تحریمها مشکلاتی را ایجاد کرده است که همکاری مستقیم میان بانکهای دو کشور را سخت میکند و بیشتر مبادلات مالی به صورت غیررسمی یا با مبادلات کالا به کالا انجام میشود.» این محدودیتها فرایند تجارت را پیچیدهتر کرده، اما نشاطی ابراز امیدواری میکند که با گذشت زمان این موانع نیز کمکم رفع شوند. او معتقد است رفع این موانع نیازمند رویکردی جامع و هماهنگ است؛ از یک سو باید زیرساختهای گمرکی بهروزرسانی شده و فرآیندها تسهیل شوند و از سوی دیگر باید راهکارهای نوآورانه مالی و دیپلماتیک برای کاهش تأثیر تحریمها و تسهیل تعاملات بانکی طراحی شود. نشاطی میافزاید: «تنها با اصلاحات ساختاری و تقویت همکاریهای دوجانبه در سطح دولتها و بخش خصوصی، میتوان به توسعه پایدار تجارت میان ایران و پاکستان دست یافت و ظرفیتهای بالقوه این دو کشور را به بالفعل تبدیل کرد.»
نقش قویتر صادراتی ایران
با وجود همه چالشها، نشاطی معتقد است که روابط تجاری ایران و پاکستان رو به رشد است. مبادلات اعتباری سالانه انجام میشود و حتی کالاهای اساسی مانند برنج بدون دریافت پول نقد اولیه به بازرگانان ایرانی ارائه میشود. او میافزاید: «صادرات محصولات کشاورزی پاکستان مانند دان، روغن کنجد و سایر مواد اولیه کشاورزی به ایران به جریان مناسبی رسیده که میتواند کمبودهای بازار ایران را جبران کند. از سوی دیگر، ایران نقش صادراتی قویتری دارد و کالاهایی همچون محصولات پتروشیمی، مواد نفتی مثل قیر و گوگرد، خشکبار، گیاهان دارویی، خرما و گشنیز را به پاکستان میرساند.» به گفته او، پاکستان بیشتر یک کشور کشاورزی است تا صنعتی و کالاهای صادراتیاش محدود به محصولات کشاورزی و میوههای گرمسیری است که کیفیت کالاهای صنعتی آن در قیاس با رقبای اروپایی و منطقهای پایینتر است. با وجود برگزاری چندین نمایشگاه توسط پاکستان در ایران، نشاطی معتقد است که رغبتی برای برگزاری نمایشگاههای بزرگتر در ایران وجود ندارد. به همین دلیل او تأکید میکند که گسترش همکاریها در حوزه کالاهای نیمهصنعتی مانند لوازم ورزشی، توپ ورزشی و تجهیزات جراحی میتواند به طور قابل توجهی حجم تجارت را افزایش دهد؛ خصوصاً با اجرایی شدن تجارت آزاد و کاهش تعرفهها، فضای مساعدی برای رونق تبادلات تجاری فراهم خواهد شد.
میرجاوه؛ یک دروازه مرزی حیاتی
نشاطی یکی از نتایج مهم و تأثیرگذاراقتصادی سفر پزشکیان به اسلامآباد را توافق درباره استفاده مشترک از دروازه مرزی میرجاوه می داند؛ دروازهای تاریخی و حیاتی که امروز دومین مرز خروج کالا از ایران محسوب میشود. این نقطه مرزی به زودی میزبان منطقه ویژه اقتصادی خواهد بود که در مراحل نهایی تأسیس است و میتواند نقشی کلیدی در جذب سرمایهگذاری، ایجاد ارزش افزوده و صادرات مجدد کالا به کشورهای آسیای میانه ایفا کند و پلی ارتباطی برای پاکستان باشد.
در چنین فضایی آیا هدفگذاری تجارت ۱۰ میلیارد دلاری میان ایران و پاکستان واقعبینانه است؟ نشاطی با اشاره به سابقه بیش از ۶۰ سال همکاری اتاق بازرگانی ایران با پاکستان پاسخ میدهد: «علاقهمندی زیادی در بخش خصوصی دو کشور وجود دارد. شاید رسیدن به ۱۰ میلیارد دلار کاملاً دستیافتنی نباشد، اما دستیابی به ۷۰ تا ۸۰ درصد این رقم به کمک حمایت دولتها و تلاش فعالان اقتصادی، کاملاً ممکن است.»
چالش زیرساختهای حملونقل
علی ریگی میرجاوه
رئیس اتاق بازرگانی سیستان و بلوچستان
روابط تجاری میان ایران و پاکستان اکنون در سطح مناسبی قرار دارد و حجم قابل توجهی از ترانزیت کالا از طریق خاک ایران انجام میشود؛ رقمی حدود یک میلیون تن کالا در سال. به اعتقاد علی ریگی میرجاوه، رئیس اتاق بازرگانی سیستان و بلوچستان، این مسیر، فرصتی طلایی برای پاکستان است؛ چراکه برخلاف سایر کشورهای منطقه، تنها پاکستان است که از راه ایران برای ترانزیت کالا بهره میبرد و این مسیر، بهترین راه ارتباطی او با اروپا، آسیای میانه و حتی روسیه محسوب میشود. این نکته در شرایطی اهمیت مییابد که روابط میان هند و پاکستان همواره پرتنش است و پاکستان نیازمند مسیرهای امن و قابل اتکایی برای مبادلات تجاری خود است.
ریگی میرجاوه در توضیح بیشتر به «ایران» میگوید: «از سوی دیگر، کشورمان نیز این راه را برای ترانزیت کالاهای خود به پاکستان و بالعکس به کار میگیرد و در این میان، زیرساختها و بازارچههای مرزی نقش تعیینکنندهای دارند. روزانه بین ۸۰ تا ۱۰۰ کامیون حامل کالاهای نفتی، معدنی، کشاورزی و صنعتی از این گذرگاهها عبور میکنند و این حجم قابل توجه، نشاندهنده ظرفیت عظیم بازار پاکستان با جمعیتی حدود ۲۵۰ میلیون نفر است که برای ایران به منزله فرصتی بزرگ در صادرات و توسعه تجارت است.
رئیس اتاق بازرگانی سیستان و بلوچستان وقتی از ظرفیتهای توسعه روابط اقتصادی ایران و پاکستان سخن میگوید، نگاهش را به نقطهای میدوزد که شاید کمتر در سطح افکار عمومی مورد توجه قرار گرفته باشد: زیرساختهای حملونقل. او توضیح میدهد: «وقتی از تجارت سخن میگوییم، نباید فقط به اعداد و توافقنامهها بسنده کنیم. پشت هر کامیون، هر واگن و هر کانتینر، شبکهای از جادهها، خطوط ریلی، پایانهها و مسیرهای امن وجود دارد که اگر این زنجیره دچار ضعف باشد، حتی بهترین توافقات تجاری نیز روی کاغذ باقی خواهند ماند.»
به گفته او ناامنی در برخی مناطق مرزی ایران و پاکستان، بویژه در نوار سیستان و بلوچستان، یکی از موانع مهم بر سر راه ترانزیت کالا است. این ناامنیها نه تنها بیم فعالان اقتصادی را برمیانگیزد، بلکه هزینههای بیمه، حفاظت و حمل را بهطور قابل توجهی افزایش میدهد. «برای یک تاجر یا شرکت حملونقل، هر کیلومتر جاده ناامن، به معنی افزایش زمان و هزینه و کاهش اعتماد به مسیر است. تجارت نیازمند پیشبینیپذیری و ثبات است، چیزی که بدون امنیت مرزی امکانپذیر نیست.»
کاهش ظرفیتهای ترانزیت
اما مشکل به امنیت ختم نمیشود. محدودیتهای زیرساختی در راهآهن و جادههای ارتباطی، عملاً ظرفیت ترانزیت را کاهش داده است. او با اشاره به تاریخچه پروژه خط آهن زاهدان - کویته، میگوید: «این پروژه از سال ۱3۴۸ مطرح بوده و حتی در برهههایی، بهعنوان شریان حیاتی میان جنوب آسیا و خلیج فارس در نظر گرفته شده است. اما دههها گذشت و این خط ریلی همچنان نیمهتمام مانده است. در واقع، ما فرصت اتصال ریلی به شبکههای حملونقل پاکستان و از آنجا به چین و آسیای میانه را از دست دادهایم.» او توضیح میدهد که یک خط آهن فعال و مدرن میان زاهدان و کویته، میتواند زمان ترانزیت کالا را بهشدت کاهش دهد، هزینهها را پایین بیاورد و ظرفیت حمل را چندین برابر کند. «در حال حاضر، بار بیشتر از طریق جاده منتقل میشود و این یعنی وابستگی به کامیونها، محدودیت در حجم حمل و آسیبپذیری بالاتر در برابر شرایط جوی و امنیتی. راهآهن میتواند بازی را تغییر دهد.»
رئیس اتاق بازرگانی سیستان و بلوچستان در ادامه تأکید میکند که حل این مشکل صرفاً با بودجهگذاری داخلی ممکن نیست و نیازمند یک رویکرد دیپلماسی اقتصادی فعال است: «این پروژه باید بهعنوان یک اولویت راهبردی مشترک میان تهران و اسلامآباد تعریف شود. اگر دو کشور با مشارکت سرمایهگذاران خارجی یا نهادهای منطقهای مانند سازمان همکاری شانگهای آن را پیش ببرند، نه تنها تجارت دوجانبه جهش خواهد کرد، بلکه موقعیت ژئواکونومیک ایران و پاکستان در کریدورهای ترانزیتی بینالمللی نیز تقویت میشود.» در نهایت، آنچه ریگی میرجاوه بر آن تأکید دارد این است که با رفع موانع موجود و تقویت زیرساختها، دستیابی به هدف ۱۰ میلیارد دلار در حجم تجارت سالانه یک چشمانداز واقعبینانه و قابل تحقق است. با همکاری نزدیک دولتها و برنامهریزی دقیق فعالان اقتصادی، مسیر به سوی توسعه پایدار و گسترش مناسبات دو کشور هموار خواهد شد و این فرصت طلایی میتواند به نقطه قوتی در روابط منطقهای تبدیل شود.