روایت عـــــــــشق اشـــــــک و ارادت
عاشورا وعدگاه عاشقان اباعبدالله است، اما عاشورای امسال با همه سالهای قبل فرق میکرد. در گوشه و کنار ایران، عشق به وطن میان عزاداران موج میزد؛ از نوای «ای ایران ایران، دور از دامان پاکت دست دگران»، تا موکبهایی که در کنار چای و شربت، پیکسلها و پرچمهای سه رنگ ایران را به مردم هدیه میدادند. عشق حسین(ع) در کنار جادوی عشق وطن، موجی از همبستگی و انسجام ایجاد میکند، هر کسی هر چیزی را که دارد در طبق اخلاص میگذارد و تقدیم عزاداران حضرتش میکند، از پزشک تا پاکبان، از پیر تا جوان. این موج و این عشق معجزه میکند. روایتهایی از این معجزه را میخوانید.

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
امسال همه چیز فرق دارد
محله قدیمی نارمک در حملههای اخیر رژیم صهیونیستی در تیررس موشک و بمب بود، اما نه شکست و نه فرو ریخت. حتی امسال عاشورا با اینکه تصاویر ساکنان شهید این محله بر در و دیوار آویخته شده بود، شور و عشق به سرور و سالار شهیدان بود که موج میزد و خودنمایی میکرد. امیر بیگلری یکی از همان شهداست که عکسش بر سردر یک تکیه عزاداری دیده میشود. صدای محمود کریمی که ترانه معروف محمد نوری را با نوایی عاشورایی میخواند در میدان میپیچد: «در روح و جان من میمانی ای وطن» وطنی که در این تاسوعا و عاشورای حسینی غم مضاعفی تجربه و معنای شهید وطن را بیش از پیش لمس میکند.
شایان متولد سال ۸۶ است. متولدین ۸۶ امسال کنکوری هستند. شایان با دوستان همسنوسالش در تکیه از عزاداران پذیرایی میکند. او برای اولین بار است که در روز عاشورا در مراسم عزاداری شرکت میکند.«سالهای پیش در عزاداریها نبودم. اما امسال به خاطر ایران و امام حسین اینجا هستم. امسال محرم برای من معنی دیگری دارد، اصلاً جور دیگری است. خانه بعضی از مردم محل در میدان ۸ نارمک به دست اسرائیل ویران شد و مردم عادی کشته شدند و خیلی از اهالی محلمان این روزها عزادار هستند. به همین دلیل امسال همه چیز برای من متفاوت از سالهای دیگر است. من دلم برای همه کسانی که کشته شدهاند میسوزد، ولی بیشتر دلم برای بچههای کوچکی میسوزد که در این حملهها بیگناه شهید شدند، خواستم با این کارم دینم را به بچههای شهید ادا کنم.»
حلقهای از جوانان دهه هشتادی با ظاهر متناسب با سلیقه خاص خودشان در دسته عزاداری زنجیر میزنند. حتی بعضی از آنها روی گردن و دستهایشان تتو دارند. یکی از آنها که سنگینوزنتر از دوستانش است، سر و پیشانی از عرق خیسشده را با شال مشکی پاک میکند. نامش امیرعلی است. امیرعلی سال اول دانشگاه آزاد و دهه هشتادی است. او در جواب سؤال خسته شدهای؟ میگوید: «نه خوبم. ما تا آخر شب اینجا هستیم. تازه برای شامغریبان هم برنامه داریم.» داخل مسجد میدان نارمک هم شلوغ است. خانمها و بچهها ردیف نشستهاند و غرق نوحه هستند. زن جوانی که با دختر کوچکش در گوشه مسجد نشسته در پاسخ به این سؤال که عاشورای امسال را چطور میبیند، درست میرود سر اصل مطلب: «امسال همه چیز فرق دارد. باید قدر کشورمان را بیشتر بدانیم. از طرفی امسال درکنار داغ امام حسین(ع) داغدار مردمی هستیم که بیگناه کشته شدند. از صاحب این شبها میخواهیم ایران را برایمان حفظ کند. از این مسجد خیلیها حاجت گرفتهاند، شاید بعضیها مثل من در کنار دعایی که دارند این را هم از خدا بخواهند که شر اسرائیل از دنیا کم شود.»
دمای هوای ظهر یکشنبه ۱۵تیر نزدیک به ۴۰ درجه است، عزاداران حسینی داخل و بیرون مسجد در محوطه فضای سبز میدان به صف ایستادهاند و نماز جماعت میخوانند؛ درست در کنار تکیهای که به عکس شهدای جنگ ۱۲روزه مزین شده است.
ویزیت رایگان پزشک بانوان
خیابانهای شهر در شبها و روزهایی که گذشت و بهخصوص روز عاشورا رنگ و بویی دیگر داشت. پیام جوانان ایران در روز عاشورا، ایستادگی، مقاومت و آمادگی برای دفاع از حق و حقیقت است. اگر رژیم صهیونیستی یا دولت آمریکا دچار توهم تجاوز مجدد شوند، پاسخ ملت ایران و فرزندانش، پشیمانکننده و کوبندهتر خواهد بود. شنیدن این سخنان از چند جوان دهه هشتادی و هفتادی در دسته عزاداری جان آدمی را خنک میکند، آن هم زمانی که تیغ آفتاب بر سرو صورتشان نشسته است و فریاد حسین، حسین سر میدهند. فرقی نمیکند، برای کدام محله و منطقه باشند، دوست باشند یا اصلاً یکدیگر را نشناسند اما وحدت کلامشان نشان از یک فکر و عقیده داشت.
همان طور که دستههای عزاداری حسینی یکی پس از دیگری خیابانها را طی میکردند، در شهرک شهید بهشتی موکبی بیشتر از همه جلب توجه میکرد، موکبی با پارچههای سفید. خانومی پشت میز کوچکی روی صندلی داخل موکب نشسته و روبهرویش خانومی دیگر، مشغول صحبت بودند. روی تابلوی کنار موکب نوشته شده بود، «ویزیت رایگان، پزشک ویژه بانوان» دکتر سمیه فریدونجاه جراح و متخصص زنان و زایمان، مادر سه بچه است و با توجه به شرایطی که دارد، معمولاً حضور در چنین جمعهایی کمی برایش دشوار است. اما امسال تصمیم گرفته بود نهتنها حضور پیدا کند، بلکه قدم خیری هم در راه امام حسین(ع) و کمک به مردم بردارد. به همین دلیل به کمک همسرش خیمهای متفاوت بنا کرده بود تا مردم را رایگان ویزیت کند: «ایستگاه صلواتی نزدیک منزلم مکان مناسبی بود تا زمانی در این شبها و روزهای حسینی قدمی هرچند کوچک، بردارم. شاید نتوانم در تخصصم به مردم در این مکان کمک کنم، اما در حد پزشک عمومی میتوانم. اینجا فشارخون میگیرم، جواب آزمایشها را میبینم، آزمایش مینویسم، برای بیماریهای متداول دارو تجویز میکنم. زمانی هم که بیمار نیاز به درمان تخصصی داشته باشد، سعی میکنم راهنماییاش کنم تا پیش متخصص مناسب برود.» به چشم او هم، این عاشورا با توجه به 12روز جنگ تحمیلی رنگ و بوی دیگر دارد: «عاشورا برای مردم فقط یک مراسم عزاداری نیست، بلکه تجدید میثاق با ولایت است. مردم ایران مثل همیشه در صحنه هستند و در مواجهه با تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی همان مسیر امام حسین(ع) را ادامه میدهند. همانگونه که امام حسین(ع) در برابر لشکر یزید تسلیم نشد، مردم ایران با اقتدار، در برابر این تجاوز ایستادهاند چرا که راه امام سوم شیعیان هیچ وقت نه کهنه میشود نه قدیمی. دشمن بداند با هیچ ابزاری نه تسلیحاتی و نه رسانهای، نمیتوانند ذهنیت حسینی را از مردم بگیرند، چرا که حسین(ع) و واقعه عاشورا به رگهای تکتک ایرانیان پیوند خورده است.»
آقا حسین بختیاری با صورتی که در برق آفتاب سرخ شده، سینهزنان کنار خیابان دسته عزاداری را همراهی میکرد. او در واکنش به این پیشنهاد که چرا نمیروید داخل دسته، این طور جواب میدهد: «65 سالم است و دیگر برای زنجیرزنی پیر شدهام، ولی دیدن این جوانان غیور در دستههای عزاداری حس خوبی به آدم میدهد. نشان میدهد راه حسین هیچ وقت برای هیچ نسلی تکراری نمیشود. همانگونه که خون امام حسین(ع) اسلام را زنده نگه داشت، خون شهدای امروز هم حقانیت کربلا و عاشورا را زنده نگه میدارد. 1400 سال پیش یزید برای شکست امام حسین، از تفرقه میان مردم استفاده کرد. امروز هم دشمنان ما میخواهند با ایجاد اختلاف میان مردم جولان دهند؛ اما 12 روز جنگ ایران با رژیم کودککش صهیونی تمام معادلات را برهم زد و مردم را متحدتر کرد. وحدت ملی، بزرگترین سلاح ایرانیان در برابر توطئههای دشمن است.»
ملت ایران با الهام از عاشورا، ثابت کرده که مقاومت، تنها راه پیروزی است. در این روزهای حساس، باید بیش از پیش متحد باشیم؛ موضوعی که جمعی از بانوان محله استخر تهران بر آن تأکید دارند: «رمز موفقیت اتحاد مردم است. راه شهدای کربلا و شهدای امروز یکی است هر دو حق علیه باطل. خون شهیدان، چراغ راه آینده است، و وعده خداوند درباره پیروزی نهایی حق بر باطل، قطعی است.» خانم محمدی یکی از بانوان این جمع پرشور، عاشورا را مکتبی زنده برای همه دورانها میداند و معتقد است، فرقی نمیکند، با حجاب باشید یا کمحجاب، پای این مکتب و خاندان که به میان آید، همه عاشورایی میشوند: «ما 12 روز پر استرس را پشت سرگذاشتیم اما ذرهای از ایمان و اعتقاد مردم به کشور، حکومت و اسلام کم نشد که هیچ، حتی افرادی هم که نظرات انتقادی نسبت به عملکرد مسئولان داشتند، امروز یکدل و یکصدا شدند. بحمدالله امسال، شور و شکوه بیشتری را شاهد هستیم. مردم با عشق به حضرت سیدالشهدا(ع)، مراسمها را نهتنها با حضور گسترده، بلکه با بصیرت و محتوا برگزار میکنند.»
جای خالی شهدا
اجتماع بزرگ ایرانیان در روز عاشورا جلوهای از وحدت دلهای مسلمین با هر گرایش و نگرشی را برای جهانیان به نمایش گذاشت. در گوشه و کنار شهر، پرچم ایران در کنار بیرق عاشورایی قرار گرفت و صدای طبل و سنج و دمام در محلههای شهر پیچید. روز عاشورا در محله بازار بزرگ تهران رنگ و بوی دیگری داشت؛ عزاداران سیاهپوش در گرمای ظهر 15تیرماه زنجیروار دور خیمه سبزرنگ میچرخیدند و سینه میزدند. در خیابانهای اطراف هم دستههای عزاداری راه افتاده بودند. از جنوبیها و عربها تا زنجیرزنان ترک و سینهزنان شمالی همراه با طبلهای بزرگ و کوچک عزادار سرور و سالار شهیدان بودند. امسال محرم و عاشورا با غم از دست دادن شهدا و اقتدار اجتماع پیوند خورده بود. برای همین در کنار نام امام حسین(ع) و شهدای واقعه کربلا اسامی شهدای این چند روز اخیر هم شنیده میشد. مداح هیأتی بزرگ در بازار تهران، اسامی تکتک شهدای هستهای و فرماندهانی را که در حملات رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند، پشت بلندگو بر زبان آورد و جایشان را خالی کرد: «اگر در عاشورای امسال میتوانیم برای آقا امام حسین زنجیر بزنیم و عزاداری کنیم مدیون امنیتی هستیم که شهدای این جنگ تحمیلی اخیر برایمان به ارمغان آوردند؛ شهدایی که از جان خود برای میهن اسلامی گذشتند.»
وطن ناموس ماست
امیرحسین ۱۷ساله یکی از زنجیرزنان دسته بزرگ بازار تهران است. او از یکدل و یکصدا شدن مردم ایران در روز عاشورا میگوید: «ما به جهانیان ثابت کردیم، یکدل و همصدا هستیم و هیچ قدرتی نمیتواند اتحاد و همبستگی ما را از بین ببرد. با همین اجتماع عاشورا هم ارادتمان به آقا اباعبدالله الحسین(ع) اثبات شد و هم یکپارچگی ملت در برابر دشمن اسلام و کشورمان را به همه نشان دادیم. ما مشکیپوشان آقا امام حسین(ع)، ثابت کردیم مرد میدان هستیم و وطن، ناموس ماست و نمیگذاریم اجانب صهیونی حتی فکر تجاوز به این خاک را داشته باشند.»
خانم مسنی که برای عزاداری عاشورا به بازار و حوالی خیابان ۱۵ خرداد آمده هم از حال و هوای متفاوت عاشورای امسال گفت: «من محرمهای زیادی دیدهام. اما امسال در کنار عزاداری باید به همه مردم دنیا نشان دهیم که چه اقتداری داریم. امروز به دنیا نشان دادیم تکتک ما پشت هم هستیم. ایران همیشه و در هر میدانی پیروز است.»
خانم جوانی که کنار پیرزن نشسته، با سر حرفهای او را تأیید میکند. او دختر شهید است: «ما ایرانیها اهل هر کجا که باشیم فرقی نمیکند، همه اهل ایستادن هستیم و از خاکمان تا آخرین نفس دفاع میکنیم، ما امتی مذهبی هستیم. ما هر سال برای مراسم عاشورا به شهرستان میرویم اما امسال برایمان متفاوت است، تهران ماندیم و خواستیم حضورمان در مرکز کشور پررنگتر باشد تا دشمن بفهمد نمیتواند ذرهای از همت و ایمانمان کم کند ما تا آخر میمانیم.»