به روز شده در
کد خبر: ۲۳۵۸۴

دیپلماسی با چاشنی مقاومت

با افزایش تحرکات دیپلماتیک ایران، اعمال فشارها بر اسراییل و برقراری آتش‌بس موقت به سناریویی محتمل تبدیل شده است

دیپلماسی با چاشنی مقاومت
اعتماد

روزنامه اعتماد گفتگوئی را با عبدالرضا فرجی راد منتشر کرده است:

همزمان با افزایش تنش‌های نظامی میان ایران و رژیم اسراییل، نشست اخیر ژنو میان وزرای خارجه ایران و سه کشور اروپایی برگزار شد. نشستی که در شرایطی به انجام رسید که همچنان حملات تجاوزکارانه رژیم اسراییل به خاک ایران ادامه دارد و فضای امنیتی منطقه را به ‌شدت ملتهب کرده است. در پایان این دور از گفت‌وگوها با وجود تأکید طرفین بر تداوم مذاکرات، آنچه در رسانه‌های غربی بازتاب یافت، نشان از تفاهم نداشت، بلکه تأکید بر فشار طرف‌های غربی جهت توقف غنی‌سازی صلح‌آمیز ایران بار دیگر برجسته شد؛ موضوعی که به گفته مقامات وزارت امور خارجه ایران، در نشست اخیر قاطعانه توسط نمایندگان کشورمان رد شده است. در همین راستا عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در پایان این نشست اعلام کرد که ایران تحت هیچ شرایطی برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز خود را متوقف نخواهد کرد و پذیرش پیش‌شرط‌ها در میانه تجاوز نظامی را غیرمنطقی و غیرقابل پذیرش خواند. همزمان، اما دونالد ترامپ رییس‌جمهور امریکا در ادامه مواضع متناقض خود ضمن تکرار گمانه‌زنی‌های ادعایی در باب ورود یا عدم ورود واشنگتن به جنگ تحمیلی مجددا مدعی شد که ایرانی‌ها تمایل به انجام مذاکره مستقیم با امریکا دارند؛ ادعایی که با موضع ثابت تهران مبنی بر عدم گفت‌وگو با ایالات متحده تا زمان توقف کامل تجاوزات اسراییل، در تضاد آشکار قرار دارد. در این میان اما پایگاه خبری اکسیوس به نقل از منابع دیپلماتیک اروپایی مدعی شد وزرای خارجه اروپا از عراقچی خواسته‌اند مستقیما وارد مذاکره با دولت ترامپ شود و حتی پیشنهاد داده‌اند نمایندگان ایالات متحده در دور بعدی گفت‌وگوها حضور یابند؛ پیشنهادی که البته با مخالفت و امتناع صریح طرف ایرانی مواجه شده است. این در حالی است که در مقابل، ترامپ تلاش‌های اروپا را بی‌نتیجه خوانده و ادعا کرده اروپایی‌ها کمکی نکردند، ایران می‌خواهد با ما صحبت کند! در عین حال اما سی‌ان‌ان به نقل از یک مقام غربی اعلام کرده است که اروپایی‌ها به تهران اطلاع داده‌اند که واشنگتن قادر به توقف اقدامات نظامی اسراییل نیست. همچنین، امریکا این پیام را منتقل کرده که توقف کامل غنی‌سازی، پیش‌شرط هرگونه مذاکره خواهد بود. با این همه و با وجود فعل و انفعالاتی که اخیرا در زمینه دیپلماتیک میان تهران و دول غربی در جریان است، تحلیلگران معتقدند تحرکات متحدان تل‌آویو در شرایطی که قادر به محکوم کردن حملات وحشیانه این رژیم نیستند، عمدتا با هدف تحت فشار قرار دادن ایران برای بازگشت به میز مذاکره در شرایطی نابرابر انجام می‌شود؛ راهبردی که از همان آغاز درگیری‌ها با واکنش منفی تهران مواجه شده است. در این میان، همچنین تشدید نگرانی‌های روسیه به عنوان متحد تهران بالاخص نسبت به حمله احتمالی اسراییل به نیروگاه اتمی بوشهر، احتمال ورود فعال این بازیگر به عنوان نقش میانجی‌گر را افزایش داده است. گفتنی است رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان طی روز دوشنبه راهی مسکو خواهد شد. سفری که به باور ناظران احتمال دارد معادلات جنگ را طی روزهای آینده تغییر بدهد. در همین راستا روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی متغیرهای تاثیرگذار بر آینده تنش‌ها میان تهران و تل‌آویو بالاخص بعد از نشست ژنو و در آستانه سفر رییس دستگاه دیپلماسی‌مان به مسکو با عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلتیک گفت‌وگو کرده است. فرجی‌راد ضمن اشاره به تلاش‌های مضاعف تروییکای اروپایی برای برقراری آتش‌بس میان ایران و اسراییل و پافشاری ایران بر مواضع اصولی خود، همزمان بر این باور است که امکان دارد آتش‌بسی یک هفته‌ای میان تهران و تل‌آویو بر اثر این تحرکات برقرار شود و در صورت مساعد بودن شرایط، این فرآیند در ادامه تمدید شود.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 

    در شرایطی که تروییکای اروپایی و وزیر خارجه کشورمان ظاهرا نشست روز جمعه ژنو را مثبت ارزیابی کرده و فارغ از اختلاف‌نظرها گفته می‌شود این رایزنی‌ها قرار است تداوم داشته باشد، ترامپ ‌مدعی است که نمی‌تواند تل‌آویو را مهار کند. در چنین شرایطی آیا تداوم فرآیند دیپلماسی نتیجه‌بخش خواهد بود یا نه؟

در هر صورت، برای اروپایی‌ها نگرانی شدیدی به وجود آمده مبنی بر اینکه این جنگ میان ایران و اسراییل گسترش پیدا کند. از طرف دیگر خطری دیگر وجود دارد آن ورود ایالات متحده به درگیری‌ها است. در این صورت، کل منطقه خلیج‌فارس درگیر تنش و جنگ خواهد شد و منافع این گروه از بازیگران به خطر می‌افتد. از همین رو، تروییکای اروپایی احساس می‌کنند که باید جدی‌تر وارد عمل شوند تا مذاکرات را تا حدودی به نتیجه برسانند. با این حال، هر چند اروپایی‌ها در ظاهر جدی هستند، اما حاضر نیستند از مواضع قبلی خود عقب‌نشینی کنند. به نظر می‌رسد کماکان بر غنی‌سازی صفر درصدی تأکید دارند و حتی گزارش‌های ادعایی نیز منتشر شده که موضوعاتی نظیر برنامه موشکی و مسائل منطقه‌ای را نیز در میز مذاکرات مطرح شده است. ایرانی‌ها هم از طرف خود اعلام کرده‌اند که غنی‌سازی صفر درصدی را نمی‌پذیرند. البته در روزهای اخیر اخباری ادعایی منتشر شده مبنی بر اینکه در مذاکرات اخیر طرف ایرانی گفته حاضر است درباره مسائل منطقه‌ای مشورت‌هایی داشته باشد. گفتنی است این خبر تاکنون تکذیب نشده و می‌تواند در مسیر مذاکرات نقش تسهیل‌کننده ایفا کند. از سوی دیگر، بخشی از بدنه حاکمیت در ایالات متحده نیز در حال همکاری با اروپا برای فعال نگاه داشتن مسیر دیپلماتیک است. به عنوان مثال، چهره‌هایی چون مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و آقای ویتکاف نماینده ویژه ترامپ در خاورمیانه تلاش‌هایی را در این راستا انجام داده‌اند. ایران هم اعلام کرده که مذاکرات را متوقف کرده، مشروط به اینکه درگیری‌ها متوقف شود و در آن صورت، تهران آماده بازگشت به میز مذاکره خواهد بود. در این میان دونالد ترامپ از طرفی دیگر تمایل ندارد که اروپا در چنین شرایطی دستاوردی داشته باشند. او به ‌تازگی مدعی شده که اروپایی‌ها راهی ندارند و ایرانی‌ها در نهایت با من به نتیجه خواهند رسید. به نظر می‌رسد او نگران است که اگر اروپا در این فرآیند فعال شود و مذاکرات ادامه پیدا کند، در صورت حصول توافق، این توافق به عنوان یک دستاورد جمعی تلقی شود مشابه توافق 1+5 و نه یک موفقیت شخصی برای خودش. به همین دلیل، آقای ترامپ مرتبا اظهارات متناقضی مطرح می‌کند. از یک طرف می‌گوید ببینیم چه می‌شود، تصمیم‌گیری سخت است، مهار تل‌آویو دشوار است؛ و از طرف دیگر مدعی است که اگر بخواهم، می‌توانم هر کاری را انجام بدهم. بنابراین، نمی‌توان حساب چندانی روی این دست از اظهارات متناقض باز کرد. اما آنچه اهمیت دارد این است که امریکا، با وجود ارسال چندباره پیام‌هایی برای مذاکره، واقعا تمایل ندارد وارد یک جنگ تمام‌عیار شود. در عین حال، برایش سخت است که امتیازاتی مانند برجام را دوباره در اختیار تهران قرار بدهد. موضوع غنی‌سازی نیز به یکی از چالش‌های اصلی تبدیل شده است. از این منظر، مذاکرات باید از سر گرفته شود، تا اسراییل تحت فشار قرار بگیرد و درگیری‌ها را متوقف کند. حتی من معتقدم و البته برای نخستین بار است که که تحلیل خود را رسانه‌ای می‌کنم که احتمال دارد یک توقف موقت یک‌ هفته‌ای در درگیری‌ها اعلام شود، مذاکرات میان ایران و امریکا آغاز شود و در صورت پیشرفت، توقف تنش‌ها تمدید شود و مذاکرات ادامه پیدا کند تا در نهایت طرفین به توافقی دست یابند.

   در صورت عدم تحقق آتش‌بس موقت و ورود احتمالی امریکا به جنگ و هم‌صدایی‌اش با اسراییل چشم‌انداز این تجاوز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا پادشاهی‌ها اهرمی برای توقف این تجاوز را دارند یا خیر؟

من تصور می‌کنم کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج‌فارس در تلاش هستند که به هر شکل ممکن، نقش میانجی را ایفا کنند؛ پیام‌هایی را منتقل می‌کنند و رفت‌وآمدهایی دارند. سعودی‌ها و قطری‌ها در این زمینه پیشگام هستند. هر چند بعید می‌دانم اماراتی‌ها در این پرونده بسیار فعال عمل کنند. به نظرم در هر صورت این گروه از بازیگران برای تحت فشار قرار دادن ترامپ فشارهایی را اعمال کرده‌اند تا وارد این بحران نشوند. اروپا نیز خواهان آن نیست که پای امریکا به جنگ کشیده شود و اساسا تمایلی ندارد منطقه با بحران جدی مواجه شود. آنها احتمالا تجربه جنگ ایران و عراق را در نظر دارند. چرا که هیچ‌کس تصور نمی‌کرد آن جنگ تحمیلی 8 سال به طول بینجامد. از همین رو، امروز هم بسیاری نگرانند که اگر این درگیری ادامه پیدا کند، به جنگی فرسایشی و طولانی تبدیل شود. از طرفی شاهد هستیم ترامپ هم اخیرا مدعی شده که فرصتی دوهفته‌ای را برای رفع تنش‌ها لحاظ می‌کنم. او پیش از این، همین ادعا را با بازه زمانی دوماهه مطرح کرده بود. بنابراین، ممکن است در این دو هفته تحولات زیادی رخ بدهد. اگر حملات ادامه پیدا کند، ایران نیز احتمالا واکنش نشان می‌دهد و حتی احتمال دارد پاسخ‌های تهران تشدید شود. این موضوع می‌تواند هم برای اسراییل مشکلاتی ایجاد کند و هم برای ایران هزینه‌زا باشد. در هر حال با توجه به اینکه دو روز گذشته، زمینه‌ای برای مذاکره در ژنو ایجاد شد و توافق شد که مذاکرات با طرف اروپایی ادامه پیدا کند، به نظر می‌رسد که احتمال تبادل امتیاز میان ایران و اروپا وجود دارد. چرا که مذاکره با اروپا نسبت به امریکا قدری آسان‌تر است. در گفت‌وگو با اروپا تنوع موضوعات و پیچیدگی‌ها بیشتر است. با این حال، برخی مسائل وجود دارد که هر دو طرف ایران و اروپا می‌توانند در قالب آن منعطف‌تر عمل کنند. به باور من اگر این مسیر ادامه یابد و گفت‌وگوها پیش برود، احتمال دارد اروپا و امریکا به شکلی هماهنگ به راه‌حلی برسند که در آن، توافق نهایی به نام ترامپ ثبت شود و اروپا نیز ادعای دستاوردی نداشته باشد. این می‌تواند اقدامی در جهت اقناع ترامپ برای پذیرش توافقی احتمالی باشد.

   ورود احتمالی امریکا به این اقدام متجاوزانه تا چه اندازه ممکن است پایگاه اجتماعی جمهوری‌خواهان حامیان ترامپ در آستانه رای‌گیری کنگره را متاثر کند، بالاخص آنکه شعار «پایان جنگ‌های بی‌پایان» ترامپ از جمله شعارهایی بود که آرای رییس‌جمهوری را افزایش داد؟

قطعا این موضوع تأثیرگذار خواهد بود. آمارهایی که این روزها از درون جامعه ایالات متحده منتشر می‌شود، نشان می‌دهد که اکثریت مردم شاید نزدیک به دوسوم یا حتی بیشتر مخالف ورود امریکا به یک جنگ جدید هستند. البته ممکن است بیش از ۵۰ درصد مردم، تحت‌تأثیر تبلیغات صورت‌ گرفته از «حق دفاع اسراییل از خود» حمایت کنند، اما وقتی پای دخالت مستقیم نظامی امریکا به میان می‌آید، طبق شنیده‌ها، میزان مخالفت به حدود ۸۰ درصد می‌رسد. در این میان، مخالفان جنگ در بین دموکرات‌ها بسیار بیشترند. حتی در میان جمهوری‌خواهان نیز حمایت از عدم مداخله نظامی واشنگتن حدود۳۰ تا ۳۵ درصد است. واقعیت این است که جنگ تلفات دارد، پیامدهای اقتصادی سنگینی به‌دنبال خواهد داشت، و موجب افزایش قیمت انرژی در داخل امریکا می‌شود. در چنین شرایطی، صرف‌نظر از اینکه به کدام جناح سیاسی وابسته باشید، اقتصاد به موضوع اصلی تبدیل شود. در جامعه‌ای که اکثر افراد درگیر تأمین مخارج زندگی‌شان هستند، افزایش قیمت انرژی و سوخت، مستقیما بر کیفیت زندگی آنها اثر می‌گذارد. در نتیجه، اگر تنش در منطقه تشدید شود و قیمت نفت و بنزین بالا برود، سیاست‌های ترامپ نیز به حاشیه رانده خواهد شد. به اعتقاد من، این مساله‌ای بسیار مهم و تعیین‌کننده است و همین مساله نیز تردیدهایی جدی برای آغاز جنگ به وجود آورده است. چرا که اساسا آینده ورود امریکا به جنگ با ایران بسیار مبهم و غیرقابل پیش‌بینی است. امریکا ممکن است تصور کند که با یک عملیات محدود، مثلا اسراییل نقاط مشخصی را هدف قرار بدهد و سپس امریکا در مرحله پایانی وارد عمل شده و یک هدف مهم مثلا فردو را هدف قرار بدهد و بعد اعلام پیروزی کند. اما این تصور بسیار ساده‌انگارانه است؛ زیرا ایران بدون تردید به این حملات پاسخ خواهد داد و این پاسخ‌ها می‌تواند برای طرف مقابل هزینه‌زا و آسیب‌زننده باشد. در این شرایط، امکان دارد پایگاه‌های امریکایی در منطقه به ‌طور مستقیم در تیررس واکنش ایران قرار بگیرند. افزون بر آن، موضوعاتی همچون بسته شدن تنگه هرمز و امنیت کشتیرانی در منطقه، بحران را پیچیده‌تر می‌کند. به همین دلیل، برخی چهره‌های عاقل در حاکمیت امریکا، مانند جی.دی. ونس، معاون رییس‌جمهوری تلاش دارند به ترامپ هشدار بدهند و او را از ورود به جنگ بازدارند. به همین دلیل نیز ایالات متحده در روزهای گذشته چندین بار پیام‌هایی برای ایران فرستاده و خواستار بازگشت تهران به میز مذاکره شده است. البته در این میان، نگرانی‌هایی نیز وجود دارد. برخی تحلیلگران در واشنگتن معتقدند اگر اسراییل را به آتش‌بس وادار کنند، ایران همچنان بر مواضع خود باقی خواهد ماند. از این ‌رو، تلاش دارند فشارها را افزایش بدهند تا ایران را به میز مذاکره بازگردانند، با این تصور که اگر تهران تحت فشار حملات اسراییل قرار بگیرد، امتیازات بزرگی خواهد داد. اما این تحلیل دقیق نیست؛ ایران مواضع خود را بارها اعلام کرده و تصریح نموده که حاضر به پذیرش غنی‌سازی صفر درصدی نیست. باید درباره این موضوع به‌صورت واقع‌بینانه تحلیل کرد. راه‌حل‌هایی وجود دارد از جمله ایجاد یک ساز و کار نظارتی مشترک با مشارکت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، یا حتی پیشنهادهایی که خود امریکایی‌ها مبنی بر بازرسی از تاسیسات هسته‌ای ایران مطرح کرده‌اند و ده‌ها مسیر دیگر که می‌تواند به رفع این چالش و بن‌بست دیپلماتیک کمک کند.

   به باور شما در صورت ورود احتمالی امریکا، واکنش روسیه به کنش واشنگتن خواهد بود، علاوه بر این در شرایطی که روسیه از ابتدای تجاوز آشکار تل‌آویو به کشورمان صرفا به حمایت‌هایی لفظی بسنده کرده است. سفر رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان به مسکو را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

توجه داشته باشید که ایران، در هر صورت، هرگونه گفت‌وگویی را به‌ ویژه گفت‌وگوهایی در سطحی مانند مذاکرات احتمالی با امریکا یا اروپا را در هماهنگی با سایر بازیگران انجام می‌دهد. مذاکرات اخیر ایران با اروپایی‌ها نیز که در سطح وزیر امورخارجه صورت گرفت، از همین جنس است. هرچند در باب رایزنی با اروپا به واسطه تنش‌های حاکم میان روسیه و این گروه از بازیگران که ماجرای اوکراین بازمی‌گردد، ایران تلاش کرده دیگر اعضای گروه 1+5 را نیز در جریان جزییات این مذاکرات قرار بدهد. هر چند اکنون فرصتی فراهم شده که مشورت‌هایی با روس‌ها صورت بگیرد. از یک سو، ایران می‌تواند در این نشست‌ها، آنچه در مذاکرات با اروپایی‌ها گذشته را مطرح کند و از سوی دیگر، ارزیابی کند که روسیه در نهایت چه رویکرد عملی را در حمایت از ایران در پیش خواهد گرفت. آیا مسکو تنها به حمایت لفظی بسنده می‌کند، یا واقعا قصد دارد حمایتی عملی از ایران انجام بدهد؟ از سوی دیگر، اگر دور دوم مذاکرات برگزار شود، ایران بی‌تردید چین را نیز در جریان تحولات قرار خواهد داد. چینی‌ها تاکنون از مواضع ایران حمایت لفظی داشته‌اند و موضع‌گیری‌های سفیر چین و همچنین روسیه در نشست شورای امنیت نیز در همین چارچوب ارزیابی می‌شود. حتی کشورهایی چون پاکستان و الجزایر نیز مواضع حمایتی داشته‌اند، اما در عمل هنوز نشانه‌ای از اقدام موثر دیده نمی‌شود. به نظر می‌رسد که در یکی، دو روز گذشته روند دیپلماتیک تقویت شده و اگر این مسیر ادامه یابد، احتمال تضعیف مسیر جنگ بیشتر خواهد شد. در چنین شرایطی، امید می‌رود که آتش‌بس موقتی و اولیه‌ای با میانجی‌گری اروپایی‌ها و در نتیجه رایزنی‌های فشرده آنها با ایالات متحده برقرار شود. این آتش‌بس می‌تواند زمینه‌ساز ازسرگیری مذاکرات با امریکا و در نهایت دستیابی به یک آتش‌بس پایدار و توافق بلندمدت باشد.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار