زورآزمایی ارادهها از وین تا مسقط
فریدون مجلسی: بایدتا پیش از تصویب هر نوع قطعنامهای همه اهرمها را به کار گیریم عبدالرضا فرجیراد: تصویب قطعنامه مسیر فعالسازی ماشه را هموار میکند

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت
درحالی که پنجمین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا در رم بدون دستاوردهای قابلتوجهی به پایان رسید، واشنگتن اخیرا از طریق میانجی عمانی طرحی مکتوب درباره برنامه هستهای ایران به تهران ارایه کرد. در همین راستا عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در پیامی اعلام کرد که تهران در چارچوب اصول و منافع ملی به این پیشنهادات پاسخ خواهد داد. به باور ناظران این نخستینبار است که واشنگتن در قالب مذاکرات غیرمستقیم چنین پیشنهادی را به صورت مکتوب ارایه میدهد. طرحی که به ادعای منابع امریکایی، محصول دور پنجم مذاکرات است و نسخه شفاهی آن در دور چهارم توسط نماینده ویژه امریکا مطرح شده بود. در این میان رسانههای امریکایی مدعی شدند این پیشنهاد بر دو محور اصلی استوار است: اول، تشکیل کنسرسیومی منطقهای برای غنیسازی اورانیوم تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی و امریکا و البته با مشارکت عربستان و دیگر کشورهای عربی، دوم توقف ادعایی کامل غنیسازی ایران در ازای بهرسمیت شناختن حق بهرهبرداری صلحآمیز ایران از انرژی هستهای. این پیشنهادات در شرایطی مطرح شده که تهران از ابتدای مذاکراتش با واشنگتن همواره بر انجام غنیسازی در خاک خود تاکید داشته است. به ادعای ناظران احتمالا هدف از انتشار چنین پیشنهادات ادعایی این است که فرآیند غنیسازی به تاسیساتی خارج از ایران منتقل شود، اما ایران در مالکیت و نظارت آن سهیم باشد. با این همه محل این تاسیسات هنوز مورد اختلاف است و امریکا ترجیح میدهد خارج از ایران باشد. برخی منابع نیز همزمان طی تحلیلهای ادعایی خبر از پیشنهاد توقف شش ماهه غنیسازی از سوی ایران دادهاند که میتواند گامی اعتمادساز باشد. در این صورت امریکا نیز ممکن است در مقابل حق ایران برای غنیسازی صلحآمیز را به رسمیت بشناسد و در مقابل بخشی از داراییهای بلوکه شده ایران را آزاد کند. در همین حال و همزمان با تشدید گمانهزنیها در باب محتویات پیشنهادات هیات امریکایی، گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر ادعای عدم اطلاع از محلهایی که تهران اعلام نکرده، بار دیگر چالشهای حاکم بر برنامه هستهای ایران را برجسته کرده است. ازسویی و پیشتر نیز گزارشهایی مبنی بر هماهنگی امریکا و دولتهای اروپایی برای فشار به ایران در نشست آینده شورای حکام آژانس منتشر شده است. با این همه اما رسانههای امریکایی همچنان از تمایل طرفین برای دستیابی به توافق چارچوبدار میگویند؛ توافقی که خطوط کلی و خطوط قرمز را مشخص میکند و جزییات فنی را به مراحل بعدی میسپارد. به ادعای ناظران اما این بیانیه مکتوبی که اخیرا به دست ایران رسیده، میتواند حساسترین موضوعات، بهخصوص غنیسازی، را به تعویق بیندازد. این درحالی است که غنیسازی همچنان بزرگترین مانع است؛ چراکه امریکا خواهان توقف کامل آن است و ایران بر حق خود طبق معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای تاکید دارد. با این همه هستند گروهی که همچنان فضای کنونی را علیرغم ابهامهای حاکم درباره غنیسازی، مثبت ارزیابی کردهاند. برخی ناظران اما بر این باورند حتی اگر ایران به توقف موقت رضایت دهد، این فقط برای خرید زمان و جلوگیری از بازگشت تحریمهاست. از این رو با نزدیک شدن به پایان محدودیتهای برجام و احتمال بازگشت تحریمها در اکتبر 2025، فشار برای توافق بیشتر شده است. از این رو پیشنهادهای ادعایی کنسرسیوم منطقهای، توقف موقت غنیسازی گزارههایی است که نشاندهنده جستوجوی راهحل منعطفی برای عبور از بنبست کنونی مذاکرات است. به این بهانه روزنامه اعتماد در راستای ارزیابی شرایط فعلی پیش روی هیاتهای مذاکرهکننده ایرانی و امریکایی با لحاظ کردن فعل و انفعالات اخیر با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک گفتوگو کرده است. فریدون مجلسی بر این باور است که هدف غرب از تدوین قطعنامه، فشار بر ایران و تهدید به درگیری ادعایی نظامی است. به باور این دیپلمات پیشین با این همه ایران باید از فرصت مذاکره استفاده کند و پیشنهاد کنسرسیوم منطقهای هستهای را راهی عقلانی برای توافق، حفظ منافع و جلوگیری از گزینه احتمالی نظامی قلمداد کند. فرجیراد نیز مانند مجلسی ایده تشکیل کنسرسیوم را فرصتی مشروط میداند که در صورت حفظ حق غنیسازی ایران و مشارکت منطقهای، میتواند تنشزدا و زمینهساز همکاری باشد. اما همزمان هشدار میدهد فشار اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مستقل از امریکا، جدی است و نیازمند دیپلماسی فعال و پیشدستانه برای جلوگیری از بروز بحران آتی است.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
فریدون مجلسی:
تنها گزینه، پذیرش شرایطی معقول و متناسب است که در چانهزنیهای کوتاهمدت به دست میآید
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب اهداف ادعایی دول اروپایی و واشنگتن از تدوین قطعنامهای علیه کشورمان برای ارجاع به شورای امنیت که با انتشار گمانهزنیها در باب دستیابی به توافق میان ایران و امریکا همزمانی داشت، گفت: به باور من، سه هدف اصلی از این اقدام دنبال میشود. به عبارتی، هم میخواهند ایران را تحت فشار قرار دهند، هم در عین حال فعالسازی مکانیسم ماشه به صورت جدی مطرح شده و هم در شرایطی قرار داریم که به وضعیت سوم یعنی مرز بین جنگ و صلح نزدیک شدهایم. اکنون در نقطهای قرار داریم که هم احتمال رویارویی نظامی وجود دارد و هم احتمال صلح. اروپاییها نیز در همین وضعیت قرار دارند. آنها میلیونها دلار، بلکه صدها میلیون دلار هزینه کردهاند و نیروهایی را در پیرامون ایران مستقر کردهاند. به باور مجلسی اروپا نیز به شدت نگران ادامه تحریم ایران است، چراکه تداوم این وضعیت به معنای از دست رفتن بازارهای بزرگ این گروه از بازیگران و واگذاری آنها به چین است. از این رو، برای خروج از این وضعیت دو مسیر پیش رویشان است: یا باید با موافقت ایران، یک توافق مسالمتآمیز به سرعت حاصل شود، یا باید از طریق گزینهای چون رویارویی نظامی به نتیجهای که مدنظرشان است، برسند. این دیپلمات پیشین همچنین در ادامه با اشاره به فعل و انفعالهای تلآویو تاکید کرد: وضعیت اسراییل هم در این میان حساستر از بقیه بازیگران است. اسراییل تنها رژیمی است که صرفا توانایی مدیریت جنگهای کوتاهمدت را دارد، ازجمله جنگ سهروزه یا ششروزه و درنهایت سیروزه. دلیلش هم آن است که جمعیت اندک این بازیگر باعث شده ارتشش نیمهحرفهای باشد؛ یعنی نیروهای آن بیرون از شرایط جنگی، شاغلاند. یکی پزشک است و دیگری مهندس. به گفته مجلسی اما اکنون، نزدیک به دو سال است که به خاطر بحران غزه، در شرایط همین بازیگر در شرایط نیمهتعطیل به سر میبرند و اقتصادشان به شدت آسیب دیده است. اسراییل تنها ۳۰ هزار کیلومتر مربع مساحت دارد و 10 میلیون نفر جمعیت؛ یعنی یکنهم جمعیت ایران، بنابراین تابآوریشان در برابر شوکهای اقتصادی پایینتر است. این دیپلمات پیشین در ادامه به «اعتماد» گفت: ایران نیز در این شرایط تحت تاثیر فعل و انفعالهای اخیر در لبنان، سوریه، جنگ حماس و حملاتی که به بنادر صنعا و شهرهای یمن صورت گرفت، قرار گرفته است. از این رو، تهران ناگزیر است یا به سمت ترک مخاصمه برود، یا اگر این گزینه را انتخاب نکند، آماده ورود به درگیری احتمالی نظامی خواهد شد. به اعتقاد من، در شرایط صلحآمیز، پذیرش طرحهایی که پیشنهاد شده که اغلب به نفع ایران هم هست، میتواند زمینه را برای دستیابی به توافق قابل قبول هموار کند. مجلسی در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: اکنون ایران دست بالا را دارد، چراکه همانگونه که گفتم، اسراییل، اروپا، امریکا و حتی کشورهای عربی به دنبال حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات هستند و نه برخورد نظامی. از طرفی اعراب نگرانند که ترکشهای رویارویی با ایران، ثروت بیکران آنها در منطقه را هدف قرار دهد. اسراییل همزمان نگران است که در مساحت کم خود ضربات مهلکی ببیند. امریکا نیز بیمناک است که مجبور به ورود به جنگی پرهزینه شود، به ویژه اگر جنگ گسترش یابد و بنا بر تعهداتش در حمایت از تلآویو وارد عمل شود. مجلسی همچنین تاکید کرد: از اینرو، مذاکرات پیش رو یک فرصت است که ایران میتواند از آن برای رسیدن به توافقی مسالمتآمیز بهره ببرد؛ توافقی که در آن حقوق مردم لحاظ شود. نگرانی اصلی این است که اگر این فرصت از دست برود. هیچ یک از مردم ایران خواهان چنین شرایطی نیستند. به باور این دیپلمات پیشین کشورمان بنابراین تنها گزینه، پذیرش شرایطی معقول و متناسب است که در چانهزنیهای کوتاهمدت به دست میآید، چراکه طرف مقابل به فرآیند مذاکرات طولانی به سبک آقای جلیلی یعنی مذاکره برای مذاکره آگاه است. ما نیز دیگر تاب و تحمل مذاکرات فرسایشی را نداریم. شخصا امیدوارم این مذاکرات به سرعت به نتیجه برسد و تیم مذاکرهکننده ما با ابزارهایی که دراختیار دارند، بتوانند در مسیر احقاق منافع ملی، چانهزنیهای موفقی داشته باشند. مجلسی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب واکنش احتمالی ایران در صورت تصویب هر نوع قطعنامهای تاکید کرد: به باور من ایران باید پیش از تصویب قطعنامه از اهرمهای خود استفاده کند؛ زیرا پس از تصویب قطعنامه، حتی اگر تهران بخواهد از معاهده عدم اشاعه (NPT) خارج شود، این تصمیم در برابر ائتلاف گستردهای که پیرامون کشور شکل گرفته، اثربخشی اندک و تبعات زیادی خواهد داشت، چراکه خروج از انپیتی و فعالسازی مکانیسم ماشه، عملا به معنای اعلان جنگ و ورود به مرحلهای از درگیری نظامی احتمالی است. بنابراین، باید گفت که چنین تصمیمی، درگیری نظامی را تسریع و تقویت خواهد کرد.به باور مجلسی در این میان، سناریوی سوم، واکنش عقلانی ایران است؛ واکنشی که برمبنای آمادهسازی زیرساختهای راهبردی و پذیرش اصل کنسرسیوم منطقهای استوار خواهد بود. بر این اساس، میتوان منطقه مشخصی برای فرآوری سوخت هستهای تعریف کرد و از کشورهای ذینفع، ازجمله ایران که سرمایهگذاری بیشتری انجام داده، برای مشارکت در این طرح دعوت نمود. هر کشور عضو نیز میتواند میلههای سوخت موردنیاز نیروگاههای خود را از طریق این سازوکار دریافت کند. مجلسی در ادامه به «اعتماد» گفت: این پیشنهاد، کاملا قابل مذاکره است و میتواند با منطق جمهوری اسلامی و در چارچوب نظارت مستقیم آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اجرایی شود. چنین ابتکاری نه تنها از هدر رفت سرمایهگذاریهای ایران جلوگیری میکند، بلکه اطمینان حاصل میشود که کشورهای دیگر، سوءظنی نسبت به اهداف صلحآمیز برنامه هستهای ایران ندارند و در مسیر ساخت سلاح غیرصلحآمیز حرکت نکنند. به گفته مجلسی در واقع، ایران بارها تاکید کرده که غنیسازیاش صرفا صلحآمیز است. بنابراین، این هدف میتواند از طریق تشکیل کنسرسیوم منطقهای محقق شود. اگر هزینههای سرمایهگذاری ایران در این ساختار جدید جبران شود و سهم منطقی از آورده خود را داشته باشد، میتوان این برنامه را به یک موقعیت منطقهای سودآور و پایدار برای ایران تبدیل کرد؛ برنامهای که هم در راستای حقوق ملت است و هم امنیت منطقه را تقویت میکند. مجلسی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر اینکه نوع مراودات میان ایران و اعراب منطقه چگونه ممکن است اجرای تشکیل کنسرسیوم را تحتالشعاع قرار دهد، گفت: طرح کنسرسیوم منطقهای که با مشارکت کشورهای عربی نه تنها میتواند بدون چالش باشد، بلکه مسیر همکاری منطقهای را نیز هموار سازد. در این چارچوب، حضور کشورهای عربی در کنسرسیوم نهتنها چالشی برای ایران ایجاد نمیکند، بلکه میتواند به تقویت اعتمادسازی و کاهش تنشها منجر شود، چنین مدلی از همکاری، میتواند الگویی برای همزیستی هستهای مسالمتآمیز در منطقه باشد و از سوءتفاهمها بکاهد. اکنون ایران در شرایطی قرار دارد که پذیرش چنین توافقاتی، اگر به درستی طراحی و مدیریت شود، میتواند منافع متقابل ایجاد کند. به باور مجلسی از این رو، موافقت ایران با طرحهای پیشنهادی تنها در صورتی میتواند پایدار باشد که هم به منافع کشور آسیبی نرساند و هم طرفهای مقابل نیز از آن متنفع شوند، چراکه اگر به جای توافق، درگیری نظامی روی دهد، نه تنها فرصتهای کنونی ازبین خواهد رفت، بلکه اساسا زیرساخت لازم برای هرگونه تفاهم آینده نیز از بین خواهد رفت.
عبدالرضا فرجیراد:
ایده کنسرسیوم منجر به توسعه دیگر ابعاد روابط ایران با اعراب خواهد شد
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب تشریح پیشنهاد متن مکتوب ادعایی که به دست تهران رسیده است، تاکید کرد: هر چند جزییات متن مکتوب ارایه شده از طریق میانجیگری عمانی مشخص نیست اما براساس اطلاعاتی که دراختیار دارم یکی از گزینهها تعریف کنسرسیوم است؛ بهطوریکه غنیسازی به جای آنکه به طور مستقل توسط ایران انجام شود، ذیل یک کنسرسیوم بینالمللی پیگیری شود. به گفته این استاد ژئوپلیتیک ایران این ایده را رد نکرده است. حتی آقای دکتر عراقچی نیز پیشتر در دور چهارم مذاکرات تا جایی که به خاطر دارم اشاره کردندکه مساله کنسرسیوم مطرح شده، اما از طرف ایران پیشنهاد نشده است، بنابراین به احتمال زیاد این پیشنهاد ازسوی طرف عمانی یا حتی طرف امریکایی از طریق عمانیها ارایه شده است. با این حال، ایران در عین اینکه پیشنهاد را رد نکرد، همواره بر این نکته تاکید داشته که غنیسازی باید در خاک ایران صورت گیرد. بر همین مبنا، اگر قرار باشد این کنسرسیوم به نحوی شکل بگیرد که غنیسازی در خارج از ایران باشد یا ایران هیچ کنترلی بر آن نداشته باشد، به نظر نمیرسد تهران آن را بپذیرد. به گفته فرجیراد اکنون بحث این است که طرحی که برخی رسانهها از آن با عنوان پیشنهاد آقای ویتکاف یاد کرده حق غنیسازی ایران را محترم شده یا خیر؟ ما هنوز از پاسخ رسمی ایران و جزییات متن مکتوب اطلاعی نداریم و بنابراین نمیتوان تحلیل دقیقی ارایه داد. باید منتظر بمانیم تا مشخص شود آیا اساسا این ادعاها درست است یا خیر. فرجیراد در ادامه به «اعتماد» گفت: اگر فرض را بر این بگذاریم که ادعای رسانهها صحت دارد و موضوع کنسرسیوم واقعا مطرح شده، آنگاه سوال اصلی این خواهد بود که آیا این کنسرسیوم قرار است غنیسازی را در خاک ایران انجام دهد یا خیر؟ اگر چنین باشد، میتوان درباره آن گفتوگو کرد و احتمال رسیدن به نتایج مثبت نیز وجود دارد، به ویژه اگر برخی اصلاحات یا امتیازات جدید برای اقناع ایران در متن پیشنهاد گنجانده شده باشد. این استاد ژئوپلیتیک در ادامه گفت و گویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: در مجموع، اگر پیشنهاد ارایه شده بتواند تا حدی نظر ایران را جلب کند، قابل بررسی خواهد بود و در دور ششم مذاکرات ممکن است پیشرفتهایی حاصل شود. اما اگر پیشاپیش فرض بر آن باشد که ایران از حق غنیسازی خود محروم شود، نمیتوان انتظار تحول جدی داشت. در هر حال، باید با دقت و احتیاط پیش رفت و منتظر واکنش رسمی و دقیق ایران ماند تا بتوان تحلیل جامعتری ارایه داد. فرجیراد در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب چالشهای احتمالی پیش روی اجرای کنسرسیوم با مشارکت اعراب حاشیه خلیجفارس خاطرنشان کرد: به باور من، مساله کنسرسیوم عملا چند هفتهای است که به طور جدی مطرح شده و اگر امریکاییها واقعا روی آن کار کرده باشند، حتما این کار را با هماهنگی کشورهای عربی انجام دادهاند. یعنی امریکاییها هیچگاه طرحی را به ایران پیشنهاد نخواهند داد که اعراب از آن بیخبر باشند یا با آن مخالفت کنند. فرجیراد در همین چارچوب باور دارد؛ من احتمال میدهم که این طرح نه تنها موجب افزایش تنش نمیشود، بلکه میتواند فرصتی برای نزدیکتر شدن ایران و کشورهای عربی شود. اگر این کنسرسیوم شکل بگیرد و اجرای آن آغاز شود، ممکن است به الگویی برای همکاریهای هستهای و حتی فراتر از آن تبدیل شود؛ الگویی که زمینه را برای همکاریهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی میان ایران و همسایگان جنوبی خلیجفارس هموارتر خواهد کرد. این استاد ژئوپلیتیک همچنین تاکید کرد: چنین مدلی میتواند به ایجاد اعتماد متقابل در سطح وسیعتری بین ایران و کشورهای عربی منجر شود و به تدریج زمینهساز کاهش شکافها و اختلافاتی شود که پیشتر تا حد زیادی تحت تاثیر سیاستهای امریکا و برخی قدرتهای غربی میان تهران و پایتختهای عربی ایجاد شده بود. فرجیراد در ادامه افزود: در عین حال، اگر این طرح هم حق غنیسازی ایران را به رسمیت بشناسد و هم ایران بتواند در قالب آن، اورانیوم مورد نیازش را برای مصارف صلحآمیز علمی، پزشکی و صنعتی در خاک خود تولید و استفاده کند، در واقع این مدل میتواند توسعه یابد و به حوزههای دیگر نیز سرایت کند. به نظر من؛ مشارکت کشورهای عربی در این طرح، در صورت رعایت اصول حاکمیتی ایران، نه تنها مانعی ندارد، بلکه رویکردی مثبت و آیندهساز محسوب میشود. فرجیراد در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» مبنی بر چرایی تشدید تنشها میان تهران و تروییکای اروپایی همزمان با انجام مذاکرات میان ایران و امریکا گفت: این گزاره که میان امریکا، اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در زمینه برنامههای مرتبط با ایران هماهنگی وجود دارد، گزارهای نیست که رد شود. در هر صورت نهادهای اطلاعاتی امریکا فعالاند و میدانند که آقای گروسی قرار است چه گزارشی منتشر کند. وقتی اروپاییها از محتوای گزارش مطلع هستند، طبعا امریکاییها هم در جریان هستند، بنابراین به نظر میرسد امریکا در این مقطع از چنین گزارشهایی و همچنین از قطعنامههای احتمالی شورای حکام، به عنوان ابزار فشار بر ایران استفاده میکند. به باور فرجیراد اما نکته قابلتوجه این است که همزمان با گزارش آقای گروسی، طرحی هم ازسوی امریکاییها از طریق عمان به ایران ارایه شده که این هم میتواند بخشی از همان سیاست فشار باشد. اما درباره اروپا، من تصور میکنم مساله فراتر از فشار صرف است. در رفتار و موضع اروپاییها نوعی روحیه انتقامجویانه دیده میشود؛ اروپا از ادعا و اتهام همکاریهای ایران و روسیه، به ویژه در زمینه جنگ اوکراین، نگران و حتی عصبی است. آنها بارها این موضوع را در مکالمات مستقیم، حتی در حد تماسهای تلفنی با مقامات ایرانی، مطرح کردهاند. این استاد ژئوپلیتیک در ادامه به «اعتماد» گفت: به نظر من، نگرانی اروپا از همکاریهای نظامی ادعایی ایران و روسیه، خوراک لازم برای تصویب یک قطعنامه شدیداللحن در شورای حکام را فراهم کرده؛ قطعنامهای که میتواند مقدمهای برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت باشد و مسیر فعالسازی مکانیزم ماشه را هموار کند. به گفته این استاد ژئوپلیتیک ما شاید گاهی نقش اروپا را دستکم میگیریم و تصور میکنیم اگر با امریکا به توافق برسیم، اروپا نیز به صورت خودکار همراه خواهد شد، اما به اعتقاد من، چنین تصوری دقیق نیست و اروپا هم منافع و دغدغههای خاص خود را دارد، چراکه آنها مدعیاند ایران امنیت اروپا را به خطر انداخته است. فرجیراد با اشاره به اظهارات اخیر مکرون، رییسجمهور فرانسه خاطرنشان کرد؛ او به چین هشدار داد اگر نیروهای کرهشمالی از روسیه خارج نشوند، ممکن است ناتو در حوزه پاسیفیک، یعنی منطقهای که منافع چین در آنجاست، مستقر شود. این نشاندهنده آن است که اروپا، چین، کرهشمالی و ایران را در یک جبهه در کنار روسیه میبیند و چنین برداشتی پیامدهای جدی برای روابط ایران و اروپا خواهد داشت. به گفته این استاد ژئوپلیتیک در نتیجه نمیتوان با قاطعیت گفت که توافق با امریکا، به تنهایی مشکل ایران با اروپا را هم حل خواهد کرد. ممکن است حتی پس از توافق، اروپا مسیر جداگانهای در پیش بگیرد و راههای دیپلماتیک را ببندد. یکی از دلایل اصلی این نگرانی، دقیقا همان ادعای همکاریهای ایران و روسیه در جنگ اوکراین است که دایما توسط اروپا مطرح میشود. فرجیراد در پایان به «اعتماد» گفت: از اینرو ما باید از هماکنون راهحلی پیدا کنیم. باید طرحهایی ارایه شود، همفکری صورت گیرد و راه گفتوگو با اروپا باز شود. زمان زیادی دراختیار نداریم. اگر شورای حکام در واکنش به گزارش گروسی، قطعنامهای تند و سریع صادر کند و پرونده را به شورای امنیت ارجاع دهد، ایران با یک بحران جدی مواجه خواهد شد، بنابراین، باید با هوشیاری، دیپلماسی پیشدستانه و ابتکار، مانع از چنین سناریویی شد.