بحران به یکقدمی آموزش و پرورش رسید
حقوقی که در حال حاضر به معلمان پرداخت میشود شاید برای افراد جامعه قابلباور نباشد و این میزان پرداخت اصلا با وزارتخانههای دیگر قابلمقایسه نیست.

روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت:
در غروب یک روز بهاری، تاکسی اینترنتی میگیرم. ماشین تمیز و خوشبو است. توجهم به اطلاعیهای که روی صندلی نصب شده جلب میشود: «تدریس فیزیک، ترمودینامیک و مکانیک آماری، آمادگی برای کنکور و رفع اشکال با مناسبترین قیمت». از راننده میپرسم خودتان تدریس میکنید؟ پاسخ میدهد بله. در دانشگاه و مدرسه نیز تدریس میکند، ظاهرش هم شبیه تحصیلکردههای ریاضی و فیزیک است. میگوید بسیاری از همکارانم این روزها ناچارند در تاکسیهای اینترنتی کار کنند، چون حقوق معلمی کفاف زندگیشان را نمیدهد.
شاید بیتوجهی به مسألهآموزش یکی از مهمترین اتفاقاتی باشد که در حال وقوع است. سرچشمهای که آینده و بقای کشور را تضمین میکند آخرین اولویت دولتهاست. عادل برکم، کارشناس آموزشوپرورش میگوید آموزشوپرورش، برنامه جامعی برای مدیریت و توسعه منابع انسانی ندارد.
کیفیت انتخاب معلمان
عادل برکم، معلم و کارشناس آموزشوپرورش درباره کیفیت انتخاب معلمان میگوید: بحث کیفیت معلمان چه از منظر سلامت روانی و جسمی و چه از نظر توانایی و انگیزههای شغلی، یکی از مباحث مهم حوزه آموزشوپرورش است. ارزیابی این مؤلفهها باید در بدو ورود معلم به مدرسه و پیش از آغاز تدریس، انجام شود و در طول دوران خدمت، ادامه داشته باشد اما متأسفانه این اتفاق اکنون در آموزشوپرورش رخ نمیدهد، زیرا مسأله آموزش در کشور اولویت ندارد و نهاد آموزشوپرورش به حال خود رها شده است.
دولتها باید به این دستگاه نگاهی استراتژیک داشته باشند و حمایت از این نهاد را بهعنوان سرمایهگذاری برای آینده در نظر بگیرند، اما اکنون آموزشوپرورش فقط بهعنوان یک دستگاه هزینهبر شناخته میشود و نگاهها در حوزه برنامههای تحولی و اجرایی آموزشوپرورش، کوتاهمدت است که سبب شده هیچگاه در این نهاد حرکت رو به جلویی اتفاق نیفتد. بودجه محدود نیز در این زمینه مزید بر علت شده است.
او ادامه میدهد: آموزشوپرورش، برنامه جامعی برای مدیریت و توسعه منابع انسانی ندارد. البته معاونت توسعه منابع و پشتیبانی در آموزشوپرورش وجود دارد اما اقدامات اصولی و مترقی برای معلمان در این معاونت انجام نشده است. مواردی همچون مدیریت شایستگی، رصد فرسودگی شغلی، بررسی کیفیت کاری معلمان جدید و بررسی تغییرات در شیوه تدریس و آموزش معلمان از جمله اقداماتی به شمار میآید که باید در این معاونت صورت گیرد. طراحی برنامه جامعی برای نگهداشت و بهسازی منابع انسانی و مباحثی که به تواناییهای علمی و فنی معلمان و سلامت جسم میپردازد باید در اولویت قرار گیرد. تحقق این موضوعات، نیازمند سیاستگذاریهای اساسی و تخصیص بودجه مناسب به آموزشوپرورش است.
جذب و نگهداشت معلمان
آقای برکم میگوید: حداقل امکانات برای جذب، نگهداشت و دانشافزایی معلمان وجود ندارد. اگر قرار است جامعه به شکوفایی برسد نیازمند ورود نخبگان، افراد توانمند، باهوش و متخصص به آموزشوپرورش هستیم، در حالی که در حال حاضر، فعالیت در این دستگاه، اولویت آخر افراد است. فارغالتحصیلان دانشگاههای خوب که شایستگیهای فردی و علمی دارند به استخدام در آموزشوپرورش فکر نمیکنند و فعالیت در این نهاد، گزینه آخر آنهاست. آموزشوپرورش در ابتدای امر باید برای رسیدن به ایدهآلها شرایط ورود افراد مستعد را فراهم کند و طبیعتا حقوق و مزایا در این زمینه عامل مهمی است.
حقوقی که در حال حاضر به معلمان پرداخت میشود شاید برای افراد جامعه قابلباور نباشد و این میزان پرداخت اصلا با وزارتخانههای دیگر قابلمقایسه نیست.
او در ادامه میگوید: فرسودگی مدارس، کمبود فضاها و زیرساختها و سیاستهای آموزشی از جمله موارد مهمی است که در کشور وجود دارد اما در این میان، با بحران پنهان فرسودگی معلمان هم مواجهیم. کمبود معلم نسبت به فضای آموزشی، مسأله مهمی است که شاید به چشم نیاید اما این بحران نادیده انگاشته میشود؛ درحالیکه اثر مهمی در شکلگیری بحرانهای آموزشی، کیفیت آموزش مدارس و حتی مسائل اجتماعی دارد. این امر در حفظ جایگاه آموزش بین اولیا و دانشآموزان نیز مؤثر است. فرسودگی شغلی، از عدم اعتماد اجتماعی به معلمان و کوتاهی در حفظ منزلت اجتماعی آنها نشأت میگیرد و تمامی این موارد، متأثر از سیاست دولتها در قبال آموزشوپرورش است.
آموزش مجازی و فرسودگی معلمان
آقای برکم درباره نقش آموزش مجازی در فرسودگی معلمان میگوید: برخلاف تصور عموم مردم که آموزش مجازی را موجب سهل شدن کار معلمان میدانند این اتفاق، موجب فرسودگی شغلی معلمان شده، زیرا در جایی که زیرساختها برای آموزش مهیا نیست ارائه آموزش مجازی نیز دشوار است.
این که اینترنت برای برگزاری کلاس مجازی یاری نمیکند و حتی دسترسی به امکانات برای شرکت در کلاس برای برخی دانشآموزان فراهم نیست، دغدغه معلمان را افزایش میدهد. در این سیستم بهسادگی نمیتوان تدریس کرد. البته کلاسهای آنلاین فقط در مناطق برخوردار برگزار میشود و در بسیاری مناطق، دانشآموزان حتی گوشی ندارند که بتوانند در کلاس مجازی شرکت کنند، حتی بسیاری از مدارس هم این امکان را ندارند.
نکته مهم دیگر در آموزش مجازی، به شبکه شاد مربوط است که بستر مناسب و استانداردی برای آموزش آنلاین نیست و امکانات لازم برای آموزش مجازی را ندارد. شاد فقط پیامرسانی است که کانالهای آموزشوپرورش هم در آن ایجاد شده است.
در آموزش مجازی ممکن است برخی نکات برای دانشآموزان بهخوبی تشریح نشود و نیازمند تکرار چندینباره بهخصوص در مقطع دبستان باشد و در نهایت، این موارد باید در آموزشهای حضوری هم مطرح شوند. بسیاری از معلمان برای این که تبعات آموزش مجازی را کاهش دهند فقط دروس محدودی را بهصورت مجازی تدریس میکنند و آموزش برخی دروس را به شکل حضوری انجام میدهند.
این کارشناس آموزشی ادامه میدهد: آموزش مجازی سبب جدایی دانشآموزان از مدرسه شده و کارکرد اجتماعی مدرسه را دچار اختلال کرده است؛ زیرا مدرسه نقش مهمی در تربیت و نگرش اجتماعی دانشآموزان دارد. مجموعه این اتفاقات، زمینه فرسودگی معلمان را فراهم آورده است. در آموزش مجازی، معلمان ناچارند مطلب را یکسویه بیان کنند و بازخورد مناسبی از دانشآموزان نمیگیرند. آنها مجبورند میزان پیشرفت دانشآموزان را بررسی و ارزیابی کنند، این پیگیری مداوم برایشان درگیری ذهنی ایجاد میکند و اغلب نیاز است مطالب بارها بهصورت مجازی و حضوری تکرار و دوره شود.
بررسی ادواری سلامت معلمان
آقای برکم درباره حضور ادواری روانشناسان و روانپزشکان برای کاهش خشونت در مدارس میگوید: شاید روانپزشکان و روانشناسان همانگونه که از نامشان پیداست بتوانند اختلالات و مشکلات روانی را بشناسند اما ممکن است درمان به سادگی و با مصرف دارو میسر نباشد. نکته مهم اینجاست که در سیستم آموزشوپرورش، درصد بالایی از معلمان و کارمندان، دچار فرسودگی شغلیاند.
این دستگاه موظف است با تحلیل و بررسی میدانی، موضوع فرسودگی شغلی معلمان را بررسی کند و برنامه جامعی برای بررسی ادواری سلامت جسمی و روانی معلمان داشته باشد. در بسیاری از ارگانها بررسیهای مستمر طب کار انجام میشود اما این اقدام در آموزشوپرورش صورت نمیگیرد.
این معلم میافزاید: سالهاست نقش مربی بهداشت، روانشناس، مشاور و کتابدار در مدرسه و نقش انباردار و استادکار در هنرستانهای فنی تقریبا حذف شده است، زیرا بودجه کافی برای آن و جود ندارد و همواره سهم آموزشوپرورش از بودجه عمومی دولت اندک است.
کسری بودجه منجر به حذف نقشهایی شده است که عموما کارکردی اجتماعی و کیفی در مدارس دارند.
وقتی تعداد کلاسها افزایش مییابد بار بیشتری بر دوش معلمان گذاشته میشود. وقتی نقش روانشناس و مشاور را در مدرسه حذف میکنید وظیفه معلم سنگینتر خواهد شد. حذف کتابدار منجر به مسئولیت بیشتر معلم پرورشی میشود. حذف معلم بهداشت، فشار را روی مدیر مدرسه افزایش میدهد و وقتی کلاسها افزایش مییابد و مدیر و ناظم مجبورند در این کلاسها تدریس کنند دیگر فرصتی برای برنامهریزی و خدمات اجتماعی در مدارس نمیماند و چون مرجعی به این موضوع رسیدگی نمیکند جایی برای اعتراض باقی نمیماند. در کنار این اتفاقات، حمایت اجتماعی از معلمان نیز وجود ندارد.
نبود تشکلهای معلمان
آقای برکم میگوید: در آموزشوپرورش، تشکلسازی نشده و تشکیل نظام معلمی در ایران سالهاست که خاک میخورد.وقتی این موارد در کنار هم قرار میگیرد زمینه سرخوردگی و فرسودگی معلمان را فراهم میکند.
بحران دیگری که آموزشوپرورش ایران را تهدید میکند خروج افراد توانمند، دانشمند و صاحب ایدههای خلاق از آموزشوپرورش است. این روند از سال ۱۳۹۷ روند روبهرشدی به خود گرفته و در سالهای اخیر نیز با شدت بیشتری ادامه دارد.
این وضعیت میتواند به شرایط بغرنجی تبدیل شود، زیرا وقتی افراد از سیستم خارج میشوند، این کاهش نسبت به کل سیستم نیز به چشم میآید. بدون وجود نخبگان، آموزشوپرورش نمیتواند اقدامات تحولخواهانه و بزرگ انجام دهد و افق روشنی برای خود ترسیم کند، بنابراین ناچار است به رفعورجوع امور روزانه بپردازد و در این میان اگر مشکلی بروز کند با روشهای موقتی و بدون حلشدن اصولی و بدون توجه ریشههای بحران از آن بگذرد.