ناگفتههایی از امیر دیپلماسی
در روزهایی که ایران در سالگرد شهادت سفرکردههای پرواز اردیبهشت به سوگ نشسته است، بازخوانی سلوک و اندیشه شهید حسین امیرعبداللهیان ضرورتی فراتر از یک مراسم نمادین و عزاداری دارد. او دیپلماتی انقلابی بود که سیاست خارجی را نه در چهارچوب مناسبات خشک اداری، بلکه در امتداد میدان و مقاومت معنا میکرد و صدای صریح ایران در تریبونهای جهانی و پشتیبان بیوقفه ملتهای منطقه در برابر سلطهطلبی بود.

روزنامه جام جم گفتگوئی را با ناصر کنعانی منتشر کرده است:
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه دولت سیزدهم و از نزدیکترین همراهان شهید امیرعبداللهیان، در این گفتوگو از روحیه و رویکرد او میگوید؛ از گفتوگوهایی که بوی صلابت میداد تا روابط صمیمانهاش با شهید رئیسی و سیدحسن نصرالله، از تراز دیپلمات مقاومت بودن تا تصمیمهای شجاعانه این دیپلمات بلندقامت جمهوری اسلامی ایران که صحنه بینالمللی را به نفع ایران تغییر میداد. متن کامل این گزارش را در ادامه میخوانیم.
جناب کنعانی، شما بهعنوان سخنگوی وزارت امور خارجه در دوره وزارت شهید امیرعبداللهیان با ایشان همکاری نزدیکی داشتید. از نظر شما، بارزترین ویژگیهای شخصیتی و حرفهای ایشان چه بود که او را به یک دیپلمات برجسته تبدیل کرد؟
ضمن درود و سلام به ارواح طیبه شهدای خدمت خاصه شهید دکتر رئیسی، شهید امیرعبداللهیان علاوه بر اینکه از منظر علمی و تجربه دیپلماتیک، فردی فرهیخته و ورزیده بود، در عین حال از منظر روحی و نیز اعتقاد او به قوت و قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران، دیپلماتی باصلابت، مقتدر و دارای اعتماد بهنفس بود. محکم گفتوگو و مذاکره میکرد، متدین، انقلابی و شجاع بود و از بیان و ایستادگی محکم بر اصول و مواضع نظام در مقابل طرفین گفتوگو بهویژه طرفهای غربی باکی نداشت. باهوش و نکتهسنج بود، چهارچوب ذهنی منسجم و منطق محکمی داشت. بهرغم پایبندی به اصول و صلابت در تعاملات دیپلماتیک اما اصول حرفهای را در کنار اخلاق و جذابیتهای رفتاری و گفتاری و زبان بدن، بهگونهای رعایت میکرد که طرفهای مقابل را علاقهمند به تداوم تعامل و ارتباط و گفتوگو میکرد.
رابطه ایشان با شهید رئیسی و شهید سیدحسن نصرالله چگونه بود؟ اگر خاطرهای در این زمینه و دیدارهای ایشان با دبیرکل حزبالله یا رئیسجمهور دارید بفرمایید.
برداشت بنده این بود که رابطه نزدیک و ویژهای بین شهید امیرعبداللهیان و شهید رئیسی وجود داشته و هرچه در مسیر کار و همکاری دردولت جلوتررفتند،این رابطه نزدیکتر وویژهتر شد.این دو شهید مکمل هم بودند و بیشک امیرعبداللهیان نقطهقوت برجستهای در کابینه شهید رئیسی بود. امیرعبداللهیان در پیشبرد سیاست خارجی همسایهمحور شهید رئیسی و ارتقای مناسبات منطقهای و تحرکات بینالمللی جمهوری اسلامی ایران که مورد اهتمام شهید رئیسی بود، نقش محوری ایفا کرد. اینکه وزارت امور خارجه در کسب جایگاه وزارتخانه ممتاز از نظر عملکرد، دستاوردها و بهرهوری در دو نوبت مورد تشویق و تقدیر قرار گرفت، گویای نقش مدیریتی قوی امیرعبداللهیان در مجموعه دولت بود. آقای امیرعبداللهیان نیز از اهتمام ویژه شهید رئیسی به وزارت امور خارجه و موضوعات سیاست خارجی بسیار راضی و قدردان بود. چند بار از او شنیدم اگر کاری پیش بیاید که نیازمند مشورت با رئیسجمهور باشم در کوتاهترین زمان امکان دیدار یا گفتوگوی تلفنی با ایشان را پیدا میکنم یا اینکه میگفت در تنظیم برنامههای سفر و دیدار مقامات عالیرتبه خارجی به تهران و دیدار با رئیسجمهور، ایشان بهترین همراهی را دارند و اینکه بیشترین حمایتها را از برنامههای وزارت امور خارجه بهعمل میآورند. در هر حال خداوند اینگونه مقدر کردند که این دو در مسیر خدمت به مردم و کشور و در برنامه سفری که مرتبط با سیاست خارجی بود، به شرف شهادت برسند.روابط امیرعبداللهیان و جناب سیدحسن نصرالله روابطی روحی، قلبی، فکری، اعتقادی و ایمانی بود. دیدارها و گفتوگوهای آنها از جنس دیدارها و مشورتهای دو شخصیتی بود که نگاه و درک کاملا منطبق و مشترکی نسبت به موضوعات مورد بحث داشتند. سیدحسن نصرالله، امیرعبداللهیان را از جنس مقاومت و نقطه قوت دیپلماسی و میدان میدانست. لبنانیها نیز به امیرعبداللهیان بهعنوان دیپلماتی حرفهای و مؤثر و شخصیتی محوری نگاه میکردند. ارتباطات او با لبنان مقاومت و لبنان دولت، چه در دوره معاونت عربی و آفریقایی و چه در دوره وزارت، ارتباطی وثیق، مستمر و دارای علایق دوطرفه و توام با احترام عمیق بود.
آقای امیرعبداللهیان بهعنوان یک دیپلمات تراز مقاومت شناخته میشد. چطور این دیدگاه در سیاست خارجی ایشان بازتاب داشت؟
امیرعبداللهیان مقاومت را در منطقه یک جریان اصیل، ملی و مردمی میدانست که مدافع ملت و منافع ملی کشورشان در برابر نظام سلطه هستند. او برای محور مقاومت هم اصالت قائل بود و هم حقانیت؛ آنها را برخاسته از متن مردم و واکنشی طبیعی به اشغال و اشغالگری آمریکا و رژیمصهیونیستی میدانست.امیرعبداللهیان خود را نسبت به دفاع از مقاومت و حمایت از ملتهای حوزه مقاومت خاصه فلسطین، لبنان، سوریه، یمن و عراق، هم از منظر اعتقادی، ایمانی و اخلاقی و هم از منظر وظیفه حرفهای منطبق با سیاست خارجی و ارزشهای انقلاب اسلامی و اندیشههای امامین انقلاب، مسئول و متعهد میدانست. بنابراین در دفاع از جریانهای مقاومت قوی، مقتدر، باصلابت و خستگیناپذیر عمل میکرد. او بحق زبانگویای جریانهای مقاومت و ملتهای حوزه مقاومت بهویژه فلسطین در مجامع سیاسی و بینالمللی بود؛ به همین دلیل رهبران مقاومت از جمله شهید هنیه او را علاوه بر وزیر خارجه ایران، وزیر خارجه مقاومت هم توصیف میکردند. او در حمایت از مقاومت و منطق مقاومت دچار تردید و لکنت زبان نمیشد، بلکه مستدل و منطقی از آنها حمایت میکرد. او برای دفاع از ملت فلسطین و اهالی غزه واقعا رنج سفرها و تلاشهای زیادی را به جان خرید و با ابتکارات و دیدارهای مستمر و بیان مواضع و دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران در مجامع بینالمللی از جمله در شورای امنیت سازمان ملل، عرصه را بر صهیونیستها تنگ کرده بود.
به نظر شما، مهمترین دستاورد دیپلماتیک آقای امیرعبداللهیان در طول دوره وزارتشان چه بود که اکنون نیز همچنان ادامه دارد؟ از تلاشهای ایشان برای گسترش روابط با همسایگان هم بفرمایید.
سیاست همسایگی و توسعه مناسبات با همسایگان، مورد اهتمام جدی وزیر خارجه دولت شهید رئیسی بود که برکات معنوی و مادی زیادی را برای کشورمان داشت و افقهای جدیدی را در مناسبات ایران و همسایگان گشود. خوشبختانه این رویکرد همچنان در دولت چهاردهم مورد اهتمام است و دکتر عراقچی نیز سعی بلیغ و وافری را در این مسیر مبذول داشته که خوشبختانه مورد تأیید و تاکید رهبرمعظمانقلاب نیز قرار گرفته است.
شما در جلسات و نشستهای متعددی با آقای امیرعبداللهیان حضور داشتید. خاطرهای خاص یا لحظهای بهیادماندنی از همکاری با ایشان دارید که بخواهید با مخاطبان به اشتراک بگذارید؟
اوایل اسفند ۱۴۰۲ زمان برگزاری نشست سالانه شورای حقوقبشر سازمان ملل و نیز کنفرانس خلع سلاح در ژنو بود. اروپاییها و آمریکاییها همچنان در تلاش برای گرم نگهداشتن تنور اغتشاشات خیابانی در ایران و استفاده ابزاری از حقوقبشر و حقوق زنان برای مداخله در امور داخلی کشورمان بودند. چند سالی بود که ایران در سطحی پایینتر از وزیر در این اجلاسها شرکت میکرد. شهید امیرعبداللهیان مایل به شرکت در دو نشست برای اعلام مواضع اصولی کشورمان از تریبون سازمان ملل در ژنو بود. ضدانقلاب با پشتوانه برخی دولتهای اروپایی در برخی پایتختهای اروپایی میدانداری میکرد و جولان میداد. امیرعبداللهیان چند جلسه مشورتی با حضور مدیران و کارشناسان ارشد برگزار کرد که آنها توصیه میکردند شرکت نکند و یکی از معاونان ترجیحا مشارکت کند. ادله توصیه به عدم مشارکت غالبا دایر بر این بود که مقامات اروپایی سخنرانی ایشان را تحریم میکنند و ضدانقلاب نیز در آنجا جولان خواهد داد. امیرعبداللهیان باید تصمیم میگرفت، او میتوانست بهراحتی عدم مشارکت را بر مشارکت ترجیح دهد و به توصیه مشفقانه کارشناسان و مدیران ارشد خود عمل کند اما او مشارکت را انتخاب کرد. با مطلعشدن ضدانقلاب در اروپا، کمپین تجمع اعتراضی و بایکوت سخنرانی امیرعبداللهیان در شبکههای اجتماعی راه افتاد تا بلکه او را از مشارکت منصرف کنند اما در عزم امیرعبداللهیان خللی ایجاد نشد. با شجاعت شرکت کرد، سخنرانی خود را با صلابت انجام داد و هیچکس از مقامات اروپایی حاضر در نشست، سالن را ترک نکرد. کمپین و نیز تجمع حضوری ضدانقلاب رنگ باخت و بعد از آن هم دیگر جان نگرفت. چند وزیر خارجه اروپایی حاضر در ژنو با امیرعبداللهیان دیدار دوجانبه انجام دادند و به پیشنهاد یک وزیر اروپایی، زمینه نشستها و گفتوگوهای چندجانبه با طرفهای اروپایی نیز فراهم شد. بهاین ترتیب امیرعبداللهیان با شجاعت و درایت یک چالش را به فرصت برای نظام تبدیل کرد.
شهید امیرعبداللهیان در مذاکرات بینالمللی چگونه عمل میکرد؟ آیا رویکرد خاصی در برخورد با طرفهای خارجی داشت که به نظر شما برجسته بود؟
روش و سلوک امیرعبداللهیان در دیدارها و مذاکرات با مقامات عالیرتبه خارجی، آمیزهای از نجابت و صلابت ایرانی بود. هوش سرشاری داشت، شنوندهای بسیار خوب و پاسخدهندهای قوی و دارای ذهنی منسجم، کلامی شیوا و چیدمانی هدفمند در مطالب و اظهارات خود بود. از ویژگیهای شاخص او این بود که اگر حرف بیربط و نسنجیدهای از طرف خود میشنید ــ بهویژه اگر تعمدا مطرح میشد ــ بدون پاسخ محکم و پشیمانکننده از آن عبور نمیکرد اما مردی نجیب و خلاق بود که اغلب مذاکرهکنندگان را به تحسین وا میداشت و علاقهمندشان میکرد که مجددا او را ببینند و گفتوگو کنند. همواره نظر مدیران و کارشناسان و تیم مربوطه را قبل از انجام مذاکره میشنید و از گزارشها و نظرات کارشناسی و حرفهای آنها بهرهبرداری میکرد.