فرش بنفش برای سرمایه
ترامپ امیدوار است در جریان سفر به عربستان، امارات و قطر به توافقاتی دست پیدا کند. او ممکن است به دنبال تضمین معاملات تسلیحاتی و سرمایهگذاری در ایالات متحده باشد.

روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی نوشت:
ترامپ امیدوار است در جریان سفر به عربستان، امارات و قطر به توافقاتی دست پیدا کند. او ممکن است به دنبال تضمین معاملات تسلیحاتی و سرمایهگذاری در ایالات متحده باشد. اما بسیاری دیگر نگراناند که او جاهطلبیها و برنامههای بزرگتری داشته باشد. بهویژه، به نظر میرسد که سفر او بیشتر در مورد ایران باشد، کشوری که دولت ترامپ در حال مذاکرات هستهای با آن است.بااینحال، به دلیل ماهیت نامنظم دولت ترامپ و اختلافات داخلی بین مشاوران کلیدی او، سفر او میتواند هم زمینه برای تنش با ایران را فراهم کند و هم فرصتی تازه به دیپلماسی بدهد.
نشریه فارن افرز در یاداشتی به قلم مارک لینچ، استاد دانشگاه جورج تاون، مینویسد: ۱۰۰ روز پس از دولت دوم ترامپ، رهبران کشورهای منطقه نیز مانند فرامنطقه گیج و نگران هستند. سیاستهای ترامپ در خاورمیانه شبیه به بایدن است، اما تفاوت این دو رئیسجمهور در سبک و میزان قابلپیشبینیبودن است. بایدن و تیمش قابلاعتماد و آشنا بودند، درحالیکه رهبران منطقه میدانند که ترامپ میتواند بدون هشدار، نظر خود را تغییر دهد. آنها نگران هستند که تعرفههای ترامپ باعث رکود جهانی شود و به فروش نفت و کشتیرانی در دریای سرخ و کانال سوئز آسیب برساند. آنها میترسند که قطع کمکهای خارجی توسط ترامپ دریافتکنندگان آن مانند اردن را بیثبات کند. اظهارات عجیبوغریب ترامپ در مورد غزه رهبران کشورهای عربی را آشفته کرده است.
مهمتر از همه، آنها نمیدانند که آیا او راه را برای دیپلماسی واقعی با ایران هموار میکند یا فقط به شکل موقت به دیپلماسی نمایشی فرصتی داده تا دست خود را برای توجیه جنگ باز گذاشته باشد. به نظر میرسد تصمیم به دیدار با هر سه قدرت پیشرو عربی در خلیج فارس و نه فقط عربستان سعودی برای جلوگیری از شائبه هرگونه اختلافافکنی طراحی شده است. این سفر تا حد زیادی بر اقتصاد متمرکز است.
پس از انتخاب ترامپ، محمد بن سلمان سرمایهگذاری ۶۰۰میلیارد دلاری عربستان سعودی را در ایالات متحده مطرح کرد. در واقع، هر گونه تعهد عربستان سعودی بیشتر برای نمایش خواهد بود، زیرا پادشاهی با کاهش قیمت نفت و تقاضاهای اقتصادی داخلی دستوپنجه نرم میکند و بهندرت به چنین وعدههایی عمل میکند.
ترامپ همچنین ممکن است منافع شخصی خود را در نظر داشته باشد. دولتهای عربی مطمئن نیستند که آیا ایالات متحده از آنها خواهد خواست تا برای جنگ یا برای صلح با ایران آماده شوند. این عدم قطعیت غیرعادی است. ترامپ همچنین ممکن است از این سفر برای متقاعد کردن کشورهای خلیج فارس برای پایین نگه داشتن قیمت نفت استفاده کند.
گزینه ترامپ کدام است؟
سفر ترامپ سیاستهای منطقهای را نیز در بر خواهد گرفت، اگرچه اهداف او در این زمینه بسیار مبهم است. مهمترین مساله، ایران است. هنگامی که ترامپ در سال ۲۰۱۷ از عربستان دیدار کرد، رهبران سعودی و امارات مشتاق بودند که دیپلماسی دوران اوباما را کنار بگذارند و رویکردی تقابلیتر در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کنند. اما نگرش آنها از آن زمان تغییر کرده است. مجموعه اتفاقهای رخداده در منطقه در آن سالها به کشورهای خلیج فارس یادآوری کرد که آنها اولین هدف ایران در یک جنگ منطقهای خواهند بود و البته تا حد زیادی در این مقوله تنها خواهند بود.
صلح با ایران؛ گزینه مطلوب شیخنشینها
درحالیکه به نظر میرسد اسرائیل مشتاق حمله ایالات متحده به ایران است، دولتهای عرب خلیج فارس بهعنوان یک بلوک ضدجنگ ظاهر شدهاند. در چند سال گذشته، ریاض با میانجیگری چین بهتدریج به ایران نزدیک شده است، دیپلماسی را از سر گرفته و تلاش کرده از تشدید تنش منطقهای جلوگیری کند. رهبران خلیج فارس مانند اسرائیل نیستند که تصور کنند در جنگ با ایران برنده خواهند شد و حتی در این صورت منافع آنها هم تامین خواهد شد. اگر ترامپ وارد جنگ با ایران شود، کشورهای خلیج فارس خواستار جبران خسارت خواهند شد و احتمالا خواستار تضمینهای استراتژیک جدی خواهند بود، مانند یک معاهده دفاعی رسمی؛ همانطور که بحث آن در دولت بایدن برای سعودیها ارائه شد، شامل فروش تسلیحات و سایر پرداختهای جانبی در ازای حمایت علنی از رویکرد جدید آمریکا. ترامپ، با وجود تمام لفاظیهای جنگطلبانه و تشدید تنشهای نظامی، همیشه عمیقا نسبت به ورود به یک جنگ بزرگ دیگر در خاورمیانه تردید داشته است. او بیشتر جنگطلبان را از دولت اول خود کنار گذاشته و به فرستاده خود به نام استیو ویتکاف برای مذاکره بر سر توافق هستهای جدید با تهران اختیار کامل داده است.
بااینحال اگر مذاکرات با ایران شکست بخورد، میتواند راه را برای درگیری هموار کند که ترامپ ادعا میکند نمیخواهد. اما ترامپ تاکنون حتی با وجود مخالفتهای اسرائیل، به دیپلماسی پایبند بوده است. توافق جدید با ایران راه را در جهت ایجاد ثبات در منطقه و کاهش خطر جنگ هموار خواهد کرد.
ضامن پایدار توافق با تهران
احتمال زیادی وجود دارد که ترامپ در این دیدار خود به غیر از امضای چند معامله تسلیحاتی، دستاورد چندانی نداشته باشد. اما او باید هدف بزرگتری را برای خود تعریف کند. او باید از این فرصت استفاده کند و قصد روشن خود را برای دستیابی به توافق هستهای و سیاسی با ایران بیان کند. چنین توافقی ایران را در چشمانداز جدیدی از نظم منطقهای قرار میدهد.
درحالحاضر یک توافق که خطر جنگ اسرائیل با ایران را کاهش دهد، بهخوبی با روحیات و فضای جاری در منطقه همسوست؛ فضایی که در آن یک موضوع محور اصلی و قابلپیگیری است: عادیسازی روابط ایران با خلیج فارس. اگر ترامپ به توافقی دست یابد که چیزی بیش از برنامه هستهای ایران را پوشش دهد، میتواند ادعا کند که به توافقی بهتر از باراک اوباما دست یافته است.
یک توافق جدید با ایران باید بر یک نظم منطقهای بازآراییشده استوار باشد که حداقل شامل آتشبس پایدار در غزه، ارسال قابلتوجه کمکهای بشردوستانه به این قلمرو و مسیری قابلقبول به سوی یک کشور فلسطینی باشد. حمایت از کاهش جمعیت در غزه و الحاق غزه توسط اسرائیل، افکار عمومی را در خاورمیانه به گونهای ملتهب میکند که توافق هستهای ایران نمیتواند آن را آرام کند. اگر ترامپ واقعا میخواهد چرخه بیپایان شکست سیاست آمریکا در خاورمیانه را بشکند، سفر به خلیج فارس زمان مناسبی برای شروع خواهد بود.