به روز شده در
کد خبر: ۱۳۵۱۲

تهران و بحران کشمیر دیپلماسی برای ثبات

سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران در پی افزایش تنش‌ها میان دو قدرت جنوب آسیا با هدف کمک به کاهش بحران، دوشنبه گذشته راهی اسلام‌آباد شد و قرار است به ‌زودی به دهلی‌نو نیز سفر کند.

تهران و بحران کشمیر دیپلماسی برای ثبات
ایران

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:

سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران در پی افزایش تنش‌ها میان دو قدرت جنوب آسیا با هدف کمک به کاهش بحران، دوشنبه گذشته راهی اسلام‌آباد شد و قرار است به ‌زودی به دهلی‌نو نیز سفر کند. تنش میان دو کشور در پی حمله ‌ای صورت گرفت که به کشته شدن چند گردشگر در منطقه پهلگام کشمیر منجر شد؛ حمله‌ای که هند آن را تروریستی خواند و پاکستان را به حمایت از عاملان آن متهم کرد. در مقابل، اسلام ‌آباد هرگونه دخالت در این حادثه را رد کرده و دهلی‌نو را به جنگ‌طلبی متهم کرده است. عراقچی هنگام حضور در پاکستان و پس از دیدار با مقام های این کشور پیام صریح خود را اعلام کرد: «ما به دنبال تنش‌زدایی هستیم و از همه طرف‌ها می‌خواهیم از تشدید تنش خودداری کنند.» این گفته نه ‌تنها بیانگر موضع اصولی ایران در قبال بحران‌ها بود، بلکه نشان از تلاش تهران برای ایفای نقشی مؤثر و بی‌طرف در منطقه‌ای داشت که صلح و امنیتش مستقیماً بر منافع ملی ایران تأثیرگذار است. به گفته سخنگوی وزارت خارجه برنامه سفر عراقچی  به هند برای روز پنجشنبه تدارک دیده شده است. در همین چهارچوب دو تحلیلگر برجسته از هند و پاکستان در یادداشت‌هایی برای «ایران» تأکید کرده‌اند که اقدام ایران برای ورود بی ‌طرفانه به بحران، بازتابی از سیاست منطقه‌ای تهران است که بر حفظ ثبات، جلوگیری از گسترش ناامنی به مرزهای شرقی و ایفای نقش فعال در مناسبات جنوب آسیا استوار است.

 

یادداشت

تهران و دهلی نو در جست‌وجوی مشارکت راهبردی

جانوی سونایا

صاحبنظر مسائل هند  و آسیا پاسفیک

آغاز رایزنی های مهم وزیر خارجه ایران با مقام های پاکستان و هند برای کاهش بحران میان دو کشور بر سر کشمیراز منظر روابط عمیق مذهبی، فرهنگی و تاریخی با پاکستان و در عین حال مناسبات گسترده سیاسی و اقتصادی با هند حائز اهمیت خاصی است. ایران از معدود کشورهایی است که می‌تواند هم‌زمان با هر دو طرف وارد رایزنی شود، بی‌آنکه متهم به جانبداری شود. این کشور به‌خوبی درک کرده که تشدید تنش میان دهلی‌نو و اسلام‌آباد می‌تواند تبعات مستقیمی بر امنیت ملی ایران داشته باشد؛ از جمله افزایش تحرکات گروه‌های تروریستی در مرزهای شرقی و برهم خوردن ثبات در مسیرهای ترانزیتی و اقتصادی مشترک با کشورهای منطقه. در چنین شرایطی، میانجیگری نه ‌تنها اقدامی خیرخواهانه بلکه یک ضرورت امنیتی برای تهران تلقی می‌شود.

سفر آقای عراقچی به اسلام آباد و حضور قریب الوقوع ایشان در دهلی نو نه ‌تنها نشان‌دهنده حسن نیت دیپلماتیک است، بلکه بر محاسبات راهبردی‌ای تأکید دارد که ایران و هند اکنون ناگزیر به انجام آن هستند. در شرایطی که دهلی‌نو و تهران در میان تحولات پیچیده بین‌المللی از تجدید آرایش در «بریکس» گرفته تا تغییرات در روابط ایران و آمریکا حرکت می‌کنند، توجه تازه‌ای به این موضوع جلب شده که هند در شرایط کنونی و آینده جهانی چه نگاهی به شراکت خود با ایران دارد. پیوستن ایران به بریکس بی‌تردید فصل تازه‌ای را در تعاملات چندجانبه این کشور گشوده است؛ بستری که ساختارهای اقتصادی یک‌قطبی را به چالش می‌کشد. برای هند که همواره مدافع جهانی چندقطبی بوده و با تحریم‌های یک‌جانبه‌ای که مورد تأیید سازمان ملل قرار نگرفته‌اند مخالفت کرده است، این تحول، هم یک فرصت راهبردی به شمار می‌آید و هم یک چالش دیپلماتیک. هرچند هند برای پیوندهای تاریخی و تمدنی عمیق خود با ایران ارزش قائل است، اما هم‌زمان باید مراقب روابط اقتصادی و منافع راهبردی‌اش با غرب، به ‌ویژه ایالات متحده نیز باشد.

با این حال، در چهارچوب سازوکار بریکس، هند از استقلال مالی بیشتر و سازوکارهای تجاری جایگزین مانند مبادلات با ارزهای محلی و بانک توسعه جدید (NDB) حمایت می‌کند. این ابزارها می‌توانند به هند و ایران کمک کنند تا حتی در سایه تحریم‌ها نیز به تجارت ادامه دهند. با این حال، این تلاش‌ها با احتیاط و دقت تنظیم شده‌اند؛ هند از رویارویی مستقیم با تحریم‌های ثانویه آمریکا پرهیز می‌کند، اما در عین حال به دنبال راه‌حل‌های خلاقانه‌ای برای همکاری است؛ مانند نظام تهاتری، تجارت روپیه-ریال، یا سرمایه‌گذاری از طریق مسیرهای کشورهای ثالث. به نظر می‌رسد تمرکز اصلی بر دیپلماسی بی‌سروصدا و همکاری عملی خواهد بود، بدون آن ‌که واکنش‌های ژئوپلیتیکی منفی برانگیزد. از سوی دیگر سرمایه‌گذاری هند در بندر چابهار یکی از مهم‌ترین نمادهای تمایل این کشور برای برقراری ارتباط با آسیای مرکزی، بدون عبور از خاک پاکستان، به شمار می‌رود. چابهار نه‌تنها اهداف هند در زمینه توسعه مسیرهای ارتباطی از طریق کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال–جنوب را تقویت می‌کند، بلکه نقش این کشور را در ایجاد ثبات منطقه‌ای نیز نشان می‌دهد؛ به‌ویژه از طریق حمایت از زیرساخت‌ها در کشوری مانند ایران که تحت تحریم قرار دارد.

 

یادداشت

پیام ثبات از تهران به جنوب آسیا

الماس حیدر نقوی

استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل در دانشگاه قائد اعظم پاکستان

ابتکار دیپلماتیک اخیر ایران به رهبری سید عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه، برای سفر به پاکستان و هند در بحبوحه افزایش تنش‌ها پس از حادثه ۲۲ آوریل در منطقه پهلگام، به‌عنوان تلاشی هدفمند در راستای کاهش بحران میان دو قدرت هسته‌ای جنوب آسیا قابل ارزیابی است. این ابتکار نه‌ تنها نشان‌دهنده هوشیاری تهران نسبت به تحولات پیرامونی است، بلکه بازتابی از تلاش ایران برای ایفای نقش فعال در مدیریت بحران‌های منطقه‌ای از مسیر دیپلماسی است. ایران با برخورداری از روابطی متوازن با هر دو کشور، موقعیتی کم‌نظیر برای ایفای نقش میانجی دارد.

از یک‌سو، پیوندهای عمیق فرهنگی، مذهبی و مرزی با پاکستان و از سوی دیگر، مناسبات سیاسی و اقتصادی مستحکم با هند، به تهران این امکان را می‌دهد که بدون جانبداری وارد عرصه گفت‌وگو با طرفین شود و پیام‌رسانی و تسهیل‌گری میان آن‌ها را برعهده گیرد. این روابط متوازن، ایران را به بازیگری نسبتاً بی‌طرف تبدیل کرده که می‌تواند در فضای پرتنش موجود، با هر دو طرف تعامل کند، سوء‌برداشت‌ها را کاهش دهد و مانع از تشدید ناخواسته بحران شود. با این حال، جایگاه تهران فراتر از یک میانجی صرف است؛ ایران خود نیز یک بازیگر منطقه‌ای با منافع امنیتی مستقیم در ثبات جنوب آسیاست. هرگونه درگیری میان دهلی نو و اسلام‌آباد، با توجه به سابقه نزاع‌ها و وضعیت مرزی پرتنش آن‌ها، می‌تواند پیامدهایی چون موج‌های مهاجرت، افزایش تحرکات گروه‌های تندرو و ناامنی در مرزهای شرقی ایران به‌همراه داشته باشد.

در همین راستا، ایران تلاش دارد از طریق دیپلماسی پیش‌گیرانه، هم از وقوع بحران فراگیر جلوگیری کند و هم نقش منطقه‌ای خود را تقویت کند. سفر عراقچی به اسلام‌آباد و سپس دهلی‌نو، با هدف دریافت مستقیم مواضع طرفین و ارائه پیشنهادهای کاهش تنش از جمله ازسرگیری گفت‌وگوهای دیپلماتیک، بررسی‌های مشترک درباره حادثه پهلگام و کاهش تنش نظامی در دستور کار قرار گرفته است. این اقدامات می‌توانند اعتمادسازی میان طرفین را تسهیل کرده و راه را برای مذاکرات جدی‌تر هموار کنند.تجربه‌های گذشته ایران در مدیریت بحران‌های منطقه‌ای از رایزنی‌های پیچیده درباره سوریه گرفته تا تسهیل‌گری میان گروه‌های عراقی نشان داده که دیپلماسی منطقه‌ای آن، در صورت برخورداری از حمایت متوازن و فضای همکاری، می‌تواند به کاهش تنش‌ها و ایجاد کانال‌های ارتباطی مؤثر کمک کند. در شرایطی که گفت‌وگوی مستقیم میان هند و پاکستان محدود شده، تهران می‌کوشد با حفظ موضع بی‌طرفانه و بهره‌گیری از ظرفیت‌های خود، مسیر دیپلماسی را باز نگه دارد؛ تلاشی که بیش از آن‌که صرفاً از سر خیرخواهی باشد، ریشه در منافع امنیتی، ژئوپلیتیکی و راهبردی ایران دارد.

 

ارسال نظر