به روز شده در
کد خبر: ۱۳۲۳۶

حاشیه‌‏سازی مخالفان مسیر گفت‏‌وگوها را تغییر می ‏دهد؟

رسانه‌های عربی و عبری مدعی شده‌اند که نیروی دریایی آمریکا در هفته گذشته یک کشتی حامل تسلیحات از مقصد ایران به یمن را توقیف کرده‌ و همین نکته باعث خشم طرف آمریکایی و دستور تعویق مذاکرات شده است.

حاشیه‌‏سازی مخالفان مسیر گفت‏‌وگوها را تغییر می ‏دهد؟
هم میهن

روزنامه هم میهن در یادداشتی نوشت:

پس از اعلام رسمی تعویق مذاکرات ایران و آمریکا،‌ منتقدان و مخالفان مذاکره که پیش‌تر از روند شتابان و روبه‌جلوی مذاکرات، هاج و واج مانده بودند و همه تحرکات ایذایی و تبلیغات رسانه‌ای پروژه ایران‌هراسی خود را ابتر و نقش بر آب می‌دیدند، به خیال خود فرصت و مجال مناسبی برای عرض اندام یافته‌اند و درحالی‌که تدابیر رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی دو طرف مذاکره‌کننده در جریان برگزاری مذاکرات راه را بر مانورهای رسانه‌ای آنها بسته بود، فرصت را غنیمت شمردند و شایعه‌سازی و جنگ روانی و رسانه‌ای را از سر گرفتند، به خیال آنکه مذاکرات را در همین آغاز به کار با پس‌زمینه‌های تنش‌های موجود و دیرپا به ورطه ناکامی بکشانند.

 

طی چند روز گذشته حاشیه‌سازی‌ها انواع و اقسام و شقوق مختلف داشته است. یک بار خبری درز می‌دهند که کشورهای موسوم به تروئیکای اروپایی که خود را برون‌افتاده از متن مذاکرات دیده‌اند، با جلو انداختن آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و دبیرکل آن گروسی، اطلاعات تازه‌ای از برنامه هسته‌ای ایران را به طرف آمریکایی داده‌اند که نشان می‌دهد، ایران برخلاف ادعاها در برنامه هسته‌ای خود انحراف داشته و در جریان مذاکرات آنها را از دید آمریکایی‌ها پنهان کرده و همین نکته باعث خشم و ناراحتی ترامپ شده و مذاکرات به این دلیل به تعویق افتاده است. این در حالی است که هر آشنا به مناسبات بین‌المللی می‌داند که اروپا حوزه سیاست خارجی خود را همواره در ذیل راهبرد طرف آمریکایی تنظیم و ترسیم کرده است؛ به‌خصوص در برابر چهره‌ای همچون ترامپ، بسیار بعید است که مرتکب چنین اقدام و کارشکنی در برابر اراده ترامپ در مذاکرات شود. 

 

از طرف دیگر، جایگاه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و قواعد و پروتکل‌های چنین نهاد بین‌المللی آیا منطبق با این رفتارهای بچه‌گانه و سطحی است و اگر آنها اطلاعاتی از برنامه هسته‌ای ایران برخلاف پروتکل و دستورالعمل‌های آژانس داشته‌اند، چگونه تاکنون حرفی از آن نزده‌اند و گزارشی به شورای حکام داده نشده است؟ اگر طرف ایرانی در جریان مذاکرات گزارش خلاف واقع داده، آیا نمی‌دانسته که در کوتاه‌ترین زمان این خلاف‌گویی با توجه به نظارت تمام‌عیار آژانس بر برنامه هسته‌ای ایران هویدا می‌شود؟ و در نهایت آنان سیستم اطلاعاتی ایالات متحده را چه فرض کرده‌اند که گویی کودکانی تازه‌کار هستند که هیچ علم و اطلاعی از روند موضوعات ندارند؟ 

 

در دیگر سو، رسانه‌های عربی و عبری مدعی شده‌اند که نیروی دریایی آمریکا در هفته گذشته یک کشتی حامل تسلیحات از مقصد ایران به یمن را توقیف کرده‌ و همین نکته باعث خشم طرف آمریکایی و دستور تعویق مذاکرات شده است. این در حالی است که طی محاصره چندین و چندساله یمن، اساساً ایران اگر هم می‌خواست سلاح به یمن ارسال کند، امکانش را نداشت، که نشانه آن عدم توقیف هیچ محموله دریایی از این مقصد به آن مبدأ طی همه این سال‌ها بوده و اکنون که تنش و جنگ نظامی تمام‌عیار برقرار است، چرا باید ایران یکباره دست به چنین اقدامی بزند و به قول معروف، چنین گاف ساده و بچه‌گانه‌ای آن‌هم در این برهه حساس و در حین مذاکرات دهد؟  و از همه جالب‌تر آنکه خبر چنین فعل و انفعال مهمی یک هفته مسکوت بماند و یکباره توسط مخالفان مذاکره کشف و انتشار یابد؛ آن‌هم با توجه به روحیات ترامپ که اگر چنین اتفاقی رخ داده بود، بلافاصله روی آن مانور می‌داد و کارزار تبلیغاتی گسترده‌ای برای فشار به ایران و استفاده از آن به‌عنوان اهرم در مذاکرات به پا می‌کرد و توپ را به زمین ایران می‌انداخت.

نکته آنکه در برابر همه این حاشیه‌پردازی‌ها و تبلیغات خاص و جهت‌دار منتقدان پیرامون علت‌سازی در خصوص تعویق مذاکرات، در هر دو پایتخت، مقامات عالی و چهره‌های اصلی بی‌توجه به این تحرکات، از واکنش جدی و ابراز نظر رسمی پرهیز دارند و در اقدامی هماهنگ و مشترک سکوت استراتژیک کرده‌اند. نکته‌ای که نشان می‌دهد دو طرف تمایل ندارند که با واکنش‌های یک‌طرفه و هیجانی، فضا مخدوش و زمینه برای عرض‌اندام کارشکنان در مذاکره مهیا شود و از طرف دیگر، این نکته هم بیش از پیش هویدا می‌شود که دو طرف عزم جدی و اراده قطعی در پیشبرد مذاکرات دارند که اگر چنین نبود، با توجه به همه حساسیت‌های موجود و بسترهای تنش دیرپای چند دهه‌ای هر یک از طرفین در اسرع وقت توپ را به زمین طرف مقابل می‌انداخت تا آنان را مسبب پدید آمدن وقفه در مذاکرات با آنگونه که مخالفان می‌گویند، شکست و بن‌بست مذاکراتی، جلوه‌گر کنند. 

واقعیت آن است که وقتی دو طرف در بدترین و پرتنش‌ترین وضعیت چند دهه اخیر در پرونده قطور منازعه ایران و ایالات متحده پای به وادی مذاکره، آن‌هم از چند جهت متفاوت از همه ادوار گذشته، گذاشته‌اند، طبیعی است که با صرف اراده جدی این مسیر را برگزیده و آن را بر همه معادلات و موازات دیگر ارجح دانستند و بسیار بعید است که به همین راحتی‌ها حالا که هزینه‌های گزینش دیپلماسی را انتخاب کرده‌اند، به ثمن‌ بخس و با این تحرکات فرامتنی و حاشیه‌سازی‌ها، خدشه بر این مسیر را بپذیرند. 

فراموش نکنیم که دو تفاوت مهم در این دور از مذاکرات، چه بود. از یک طرف، برای اولین بار طرف ایرانی در وجه ایجابی، اندکی پیش از آغاز مذاکرات، از فرصت سرمایه‌گذاری و حضور و انتفاع اقتصادی طرف آمریکایی رونمایی و بر آن تاکید کرد و از طرف دیگر، بعد از چند فرازونشیب جدی در خصوص اصل برقراری مذاکره، با ارسال نامه ترامپ به رهبر انقلاب و پاسخ طرف ایرانی، مذاکرات آغاز شد و در طول این مدت هم در سطح عالیه هر دو طرف واکنش‌هایی دال بر مخالفت با اصل مذاکره دیده نشده که برعکس، در تایید ضمنی و موافقت با آن سخن گفته شده است. بر این اساس، به نظر می‌رسد، مذاکره کماکان در نقطه کانونی و متن و بطن تحولات قرار دارد و این حاشیه‌سازی‌ها و صحنه‌آرایی‌های مخالفان، نمی‌تواند در عزم و اراده جدی طرفین برای پیشبرد مذاکرات و حصول توافق محتمل خدشه ایجاد کند.

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار