سیاست ورزی نـرم و بازدارندگی «دیپلماتیک»
در روزگاری که جهان بیش از هر زمان دیگری تشنه گفتوگو، اقناع و تعامل سازنده است، مفهوم «سیاستورزی نرم» و نقش آن در تحقق «بازدارندگی دیپلماتیک» اهمیتی دوچندان یافته است.

روزنامه آرمان امروز در یادداشتی نوشت:
کارشناسان علوم سیاسی بر این باورند که سیاست، در ماهیت خود امری نرم و مبتنی بر گفتوگوست. سیاستمداران کارآزموده و تحصیلکرده در این حوزه، به جای توسل به ابزارهای سخت و قهرآمیز، از قدرت ارتباط، مذاکره و اقناع بهره میگیرند. آنها به خوبی میدانند که قوه قهریه، تنها زمانی مشروعیت مییابد که تمام راهکارهای دیپلماتیک و سیاسی پیشتر آزموده شده و ناکام مانده باشد.
در عمل اما، همچنان شاهد آن هستیم که برخی از کنشگران سیاسی، به دلیل نداشتن تربیت تخصصی، سیاست را در قالبی سخت و خشن تعریف میکنند؛ گویی سیاست صرفاً ابزاری برای تحمیل اراده از طریق زور است. این در حالی است که جوهره سیاست در هنر گفتوگو، سازش و چانهزنی نهفته است.
امروزه، با توجه به روندهای نوین جهانی، سیاستورزی نرم نه تنها در عرصه سیاست خارجی، بلکه در سیاست داخلی نیز عاملی تعیینکننده در کاهش تنشها و تقویت انسجام ملی است. سیاستمداری که به جای تنشزایی، از ابزارهای اقناع، گفتوگو و ارتباط راهبردی استفاده کند، قادر است مخاطبان منتقد یا حتی دشمن را به سطوحی پایینتر از تخاصم سوق داده و آنان را به همکاری و همزیستی سوق دهد.
در این چارچوب، ایران نیز با تکیه بر دیپلماسی فعال، در مسیر ارتقای بازدارندگی دیپلماتیک گام برمیدارد. مذاکرات پیشرو با سه کشور اروپایی – آلمان، فرانسه و انگلیس – که دور چهارم آن شنبه آینده در رم برگزار میشود، نشاندهنده تلاش ایران برای اقناع افکار عمومی و نهادهای بینالمللی از طریق گفتوگو و شفافسازی است.
بهکارگیری این الگوی دیپلماتیک، نه تنها از بسیاری تنشها پیشگیری میکند، بلکه جایگزینی پایدار و کمهزینهتر نسبت به بازدارندگی نظامی به شمار میرود. تلاش برای همراهسازی کشورهای عربی و سایر بازیگران منطقهای نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. اکنون، بیش از هر زمان دیگری، ضرورت دارد که راهبردهای سیاستورزی در داخل و خارج کشور، مبتنی بر اصول نرمافزاری و تعاملگرایانه بازتعریف شود تا هم ثبات داخلی افزایش یابد و هم جایگاه بینالمللی کشور ارتقا یابد. احمد محقر، استاد علوم سیاسی دانشگاه در گفتوگو با روزنامه آرمان امروز، اظهار کرد: در فضای امروز حکمرانی، یکی از مفاهیم بنیادینی که بیش از پیش مورد توجه اندیشهورزان و کنشگران سیاسی قرار گرفته، بازگشت به ماهیت نرم سیاست و تأکید بر ابزارهای اقناعی برای تدبیر امور جامعه است. سیاست نه صرفاً بهعنوان قدرت در معنای کلاسیک آن، بلکه بهمثابه تدبیر عقلانی و کمهزینه مسائل اجتماعی تعریف میشود؛ تدبیری که ریشه در گفتوگو، درک متقابل و سازوکارهای مدنی دارد. وی ادامه داد: بر اساس این نگاه، سیاست در جوامع انسانی نه از مسیر سلطه و اعمال قدرت قهری، بلکه از طریق روشهای نرم و مدنی معنا پیدا میکند. در چنین رویکردی، اقناع و مذاکره نه فقط ابزار، بلکه جوهره رفتار سیاسی محسوب میشوند. هر جا که قدرت اقناع قویتر باشد، سیاستورزی مشروعتر، پایدارتر و اخلاقیتر خواهد بود. در مقابل، عبور از ظرفیتهای اقناعی و رویآوردن به ابزارهای سخت، نظیر تهدید، اجبار قانونی یا تبلیغات اقتدارطلبانه، نشانهای از بحران در کارکرد سیاست است و حاکی از آن است که مسیر گفتوگو به درستی طی نشده است.
نقش مذاکره بهعنوان شالوده سیاست نرم
این استاد دانشگاه متذکر شد: در این چارچوب، مذاکره نهتنها اصلیترین ابزار سیاستورزی نرم است، بلکه بیانگر سطح بلوغ و کارآمدی یک ساختار حکمرانی در مدیریت منازعات است. هر میزان که طرفین در یک گفتوگوی سیاسی، به تواناییهای تبیینی، ارائه پیشنهادهای خلاقانه و مهارتهای ارتباطی مجهزتر باشند، احتمال دستیابی به تفاهم افزایش مییابد. این مهم در عرصه داخلی و خارجی به یک اندازه صادق است. در سیاست داخلی، مذاکره میتواند منازعات اجتماعی، شکافهای سیاسی و تعارضات فرهنگی را به شیوهای مسالمتآمیز و کمهزینه حل و فصل کند. در سیاست خارجی نیز، استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و راهبردهای اقناعی، سطح خصومت را کاهش داده و زمینهساز ثبات منطقهای و بینالمللی میشود.
وی ادامه داد: پرسش اساسی آن است که در شرایطی که سیاستورزی نرم و مذاکره بهعنوان کارآمدترین ابزارهای حل اختلاف معرفی میشوند، چه عواملی موجب گریز برخی بازیگران از این مسیر میشود؟ پاسخ روشن است: ضعف در موضع، فقدان اعتماد به نفس در مواجهه با افکار عمومی، و هراس از پذیرش گفتوگو بهعنوان مکانیزم رسمی تعامل. معمولاً طرفهایی که خود را در جایگاه ضعیفتری میپندارند، از مذاکره اجتناب میکنند و به ابزارهای اقتدارگرا متوسل میشوند. در حالی که سیاستورزی مؤثر مستلزم اعتماد به نفس و تسلط بر فنون گفتوگو و اقناع است.
نسبت سیاست خارجی نرم و تأثیر آن بر سیاست داخلی
محقر بیان کرد: از منظر تحلیلی، این نکته نیز حائز اهمیت است که نرمبودن سیاست خارجی یک کشور، لزوماً به سیاست داخلی نرمتر منجر نمیشود. مواردی وجود دارد که یک دولت، با بازیگران خارجی خود با انعطاف و مدارای دیپلماتیک رفتار میکند اما در تعامل با منتقدان داخلی یا جریانهای رقیب، به سیاستهای سخت و محدودکننده متوسل میشود. در همین زمینه، مذاکرات غیرمستقیمی که این روزها میان ایران و ایالات متحده در عمان و ایتالیا در جریان است، بهعنوان یکی از مصادیق سیاستورزی نرم، توجهات را به خود جلب کرده است. تحلیلگران بر این باورند که حتی اگر این مذاکرات به توافقی فوری نینجامد، پیامد آن در افکار عمومی داخلی قابل توجه خواهد بود. طرح این سؤال که چرا مذاکره در سطح بینالمللی ممکن است، اما در سطح داخلی ممنوع یا محدود تلقی میشود، میتواند زمینهساز یک گفتوگوی ملی درباره نحوه مواجهه حاکمیت با مطالبات داخلی باشد.
سیاستورزی نرم؛ پیوند عقلانیت و هویت انسانی
وی در نهایت خاطر نشان کرد: باید یادآور شد که اساس سیاستورزی نرم، نه صرفاً کارآمدی تکنیکی، بلکه تکیه بر هویت انسان بهمثابه موجودی ناطق، اندیشمند و عقلانی است. در ادبیات دینی، فرهنگی و انسانی نیز بارها تأکید شده که وجود انسانی بر پایه اندیشه و کلام استوار است. در نتیجه، استفاده از ابزارهای سخت باید به موارد استثنایی و در مواجهه با دشمنان واقعی و تهدیدکننده حیات جمعی محدود شود؛ در حالی که در تعامل با مردم، اقناع، گفتوگو و احترام به نطق و خرد، باید اصل باشد.