افزایش امتیازهای ایران در روند مذاکرات
مذاکرات ایران و آمریکا در شرایطی در حال برگزاری است که هنوز نمیتوان به صورت مشخص درباره آینده مذاکرات و امتیازهایی که طرفین به هم خواهند داد با قطعیت اظهارنظر کرد.

روزنامه آرمان ملی گفتگوئی را با امیررضا آشتیانی منتشر کرده است:
با این وجود آنچه مشخص است که این است که در دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا وارد مرحله بده و بستان شدهاند که البته دور چهارم را بیش از پیش با اهمیت میکند. «آرمان ملی» برای تحلیل و ارزیابی روند مذاکرات صورت گرفته و چشمانداز پیش روی مذاکرات با مهندس امیررضا واعظ آشتیانی معاون پیشین وزارت صمت و فعال سیاسی اصولگرا گفتوگو کرده است. واعظآشتیانی معتقد است: «با توجه به شناختی که از آمریکا و ترامپ وجود دارد هر احتمالی در این زمینه وجود دارد. تجربه چهاردهه گذشته نیز به خوبی نشان میدهد که آمریکا همواره نسبت به ایران بدعهد بوده و نسبت به توافقاتی که با ایران داشته پایبند نبوده و نخواهد بود. من فکر میکنم در شرایط کنونی نیز آمریکا به دنبال توافق منصفانه نیست و بلکه باز هم در حال آزمون و خطاست و در شرایط کنونی به موضوعاتی فکر میکند که هیچ گاه به آن نرسیده و در آینده نیز نخواهد رسید.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*ارزیابی شما از سه دور مذاکره ایران و آمریکا چیست و با توجه به شرایط موجود چه چشماندازی برای مذاکرات متصور هستید؟
واقعیت این است که آمریکا همواره تلاش میکند با قلدری و از موضع بالا وارد مذاکره با کشورهای دیگر شود. آمریکا مانند گذشته گمان میکند زبان گفتوگو با کشورهای دیگر زبان قلدری است. پس از روی کار آمدن ترامپ، وی به شکلی رفتار و اظهار نظر میکند که گویا صاحب همه دنیاست. در عین حال رویکردی که ترامپ در پیش گرفته مانند بادکنکی است که به آن سوزن زدهاند و باد آن در حال خالی شدن است. شاید در دنیای امروز زبان زور و قلدری برای برخی کشورها مصداق داشته باشد، اما واقعیت این است این وضعیت درباره ایران وجود ندارد با ایران نمیتوان با زبان زور سخن گفت. من فکر میکنم یا آمریکاییها ایران را نشناختند و یا شناختند و مدام آزمون و خطا میکنند که چگونه با ایران برخورد کنند. مذاکراتی که در هفتههای اخیر برگزار شد نشان داده که آمریکا تا حدود زیادی ایران را شناخته است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که ایران هیچ گاه از مذاکره فراری نبوده و تنها از مذاکرهای که خودخواهانه و جاهطلبانه باشد استقبال نکرده است. جمهوری اسلامی همواره در مذاکراتی وارد شده که مبتنی بر احترام متقابل باشد. این وضعیت درباره همه کشورها وجود دارد و تنها مختص به آمریکا نیست. به هر حال اصول بدیعی و اساسی هر مذاکرهای احترام متقابل است. در مذاکرات اخیر نیز ایران و آمریکا با احترام متقابل پشت میز مذاکره نشستند. در چنین شرایطی نیز اگر آمریکا دوباره در لحظه آخر زیر میز نزند این امیدواری وجود دارد که مذاکرات نتیجه بخش باشد.
*چقدر این احتمال هست که ترامپ که خواستار مذاکره بوده، یکباره زیر میز بزند؟
با توجه به شناختی که از آمریکا و ترامپ وجود دارد هر احتمالی در این زمینه وجود دارد. تجربه چهاردهه گذشته نیز به خوبی نشان میدهد که آمریکا همواره نسبت به ایران بدعهد بوده و نسبت به توافقاتی که با ایران داشته پایبند نبوده و نخواهد بود. من فکر میکنم در شرایط کنونی نیز آمریکا دنبال توافق منصفانه نیست، بلکه باز هم در حال آزمون و خطاست و در شرایط کنونی به موضوعاتی فکر میکند که هیچ گاه به آن نرسیده و در آینده نیز نخواهد رسید.
*پس از مذاکرات نرخ دلار و سکه روند کاهشی داشته و به نظر میرسد این مذاکرات به بازار سرمایه شوک مثبت وارد کرده است. آیا این روند در بلندمدت نیز وجود خواهد داشت؟
نرخ دلار در همه جهان کاهش پیدا کرده و آمریکا در این زمینه ضرر کرده و تنها نرخ دلار در ایران کاهش پیدا نکرده است. از سوی دیگر در حین مذاکرات چندین تن طلا فروخته شده که این بازار طلا اشباع شد و روی نرخ طلا تأثیرگذار بود. البته در کشور ما که اقتصاد دولتی و دستوری است افزایش یا کاهش قیمت دلار و طلا اتفاقی امکانپذیر و شدنی است. در واقع تا زمانی که ما با چنین اقتصادی مواجه هستیم هر اتفاقی در اقتصاد امکانپذیر است. به همین دلیل نیز تا زمانی که اقتصاد ایران دستوری است ما در حوزههای مختلف اقتصادی با چالش مواجه خواهد شد. پیامدهای روانی اقتصاد ایران نیز از همین اقتصاد سیاسی و دستوری تأثیر میپذیرد. تا زمانی که سه مولفه سیاسی، دستوری و دولتی بودن در اقتصاد کشور وجود دارد ما با یک اقتصاد آسیبپذیر مواجه هستیم که هر اتفاقی میتواند روی آن تأثیرگذار باشد. در چنین شرایطی آغاز مذاکرات و یا پیام یک کشور به کشور دیگر میتواند در اقتصاد ایران تأثیر بگذارد. ثبات اقتصادی نیز در گرو برنامهریزی و ریلگذاری سیاستهای مناسب است. شاخصهای اقتصادی نیز باید نشان بدهد که اقتصاد ایران در حالی حرکت به سمت ثبات و رشد است. این در حالی است که تا زمانی که ما ثبات اقتصادی و ثبات نرخگذاری نداشته باشیم آثار روانی در هر موضوعی میتواند در اقتصاد ایران تأثیرگذار باشد. یکی از دلایل این اتفاق حضور افراد غیر متخصص و ناآگاه در جایگاههای تصمیمگیری است که پیامدهای منفی برای اقتصاد ایران دارد. اگر قرار است شاخصهای اقتصادی ما به سمت ثبات و رشد حرکت کند باید با کلیدواژه افراد متخصص و متعهد به دنبال چنین هدفی باشیم.
آمریکا مانند گذشته گمان میکند زبان گفتوگو با کشورهای دیگر زبان قلدری است. پس از روی کار آمدن ترامپ، وی به شکلی رفتار و اظهارنظر میکند که گویا صاحب همه دنیاست
*آیا این اتفاق در دولت پزشکیان رخ نداده است؟
سرمایهگذاری بر مولفه تخصص و استفاده از افراد توانمند در عرصههای مختلف و به خصوص در زمینه اقتصادی نه تنها به کارآمدی دولت و بلکه به کارآمدی نظام میز کمک میکند که ما از این موضوع غافل بودهایم. البته مذاکرات بیتأثیر از موضوعات اقتصادی نیست اما نقش کلیدی در این زمینه ندارد. من معتقدم آمریکا و کشورهای اروپایی با نادیده گرفتن برجام و عبور از آن ضرر کردند. اتفاقی که در نهایت به سود ایران تمام شد. در دولت یازدهم و دوازدهم که همه خواستههای آمریکا هم در برجام لحاظ شد اما آمریکاییها دنبال زیادهخواهی و نیز دنبال این بودند که امتیازهای بیشتری از ایران بگیرند. در نهایت این آمریکا بود که زیر میز زد. زمان نشان داد که آنها امروز ناچار هستند در خصوص و وضعیت موجود چانهزنی کنند. وضعیت فعلی نشان میدهد که آمریکاییها از برجام عبور کردند، اما امروز چنان با موضوعات جدیدی مواجه شدهاند که آنها را از اهدافشان دور کرده و برای رسیدن به اهداف خود، باید در این زمینه قدرت ایران را در نظر بگیرند و چانهزنی کنند. شاید اگر آمریکا از برجام خارج نمیشد سود و دستاوردهای بیشتری به دست میآورد، اما در عمل چنین نشده و در شرایط کنونی مجبور هستند در زمینههای دیگر دنبال مذاکره باشند.
*یکی از موضوعاتی که در مذاکرات محل بحث است، غنیسازی ایران است. آیا ایران در برابر گرفتن برخی امتیازات حاضر است غنیسازی خود را به اندازهای کاهش بدهد که مورد نظر آمریکا است؟
دانش هستهای حق همه کشورهای صلح جو است و همه کشورها میتوانند از این دانش برخوردار باشند. امروز موضوع هستهای در حوزههای مختلف زندگی بشر مورد استفاده قرار میگیرد. چرا باید برخی کشورها که دارای دانش فنی مناسب در این زمینه هستند از چنین موهبتی بیبهره باشند؟ وقتی آمریکاییها مشاهده کردند که تحریمها دیگر جوابگوی خواستههای آنها نیست، موضوع مذاکره را مطرح کردند. امروز ایران دانش و فناوری هستهای را به دست آورده است؛ دانشی که بومی بوده و وارداتی نیست. برخی کارشناسان آمریکایی به ترامپ توصیه کردهاند اگر شما قصد دارید تأسیسات هستهای ایران را هم بزنید به نتیجه نمیرسید؛ چراکه انرژی هستهای در ایران بومی است و اگر خراب شود دوباره آن را میسازند. به همین دلیل نیز دنبال مذاکره هستند. آنها در ابتدا امارات متحده عربی را به عنوان کشور واسطه معرفی کردند اما ایران این موضوع را نپذیرفت و عنوان کرد که عمان همواره حسن نیت خود را نشان داده و به همین دلیل این کشور باید نقش کشور واسطه را برعهده داشته باشد. در نتیجه امارات را ما حذف کردیم و مذاکره مستقیم را به غیر مستقیم تبدیل کردیم. در شرایط کنونی نیز ایران با اقتدار وارد مذاکرات شده و این آمریکا و کشورهای اروپایی هستند که باید به ایران امتیاز بدهند و شرایط به شکلی پیش نمیرود که ایران به آنها امتیاز بدهد.