به روز شده در
کد خبر: ۲۹۷۶۳
رئیس جمهور:

خروج از NPT در دستورکار نیست/ ممکن است اسرائیل بار دیگر به ایران حمله کند

رئیس جمهور با بیان اینکه تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان بر خلاف تصور اولیه آنها باعث تقویت انسجام ملی ایرانیان شد، تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران خواهان جنگ نیست، اما اگر جنگی تحمیل شود، با اقتدار کامل از تمامیت ارضی و عزت ملت ایران دفاع خواهد کرد.

خروج از NPT در دستورکار نیست/ ممکن است اسرائیل بار دیگر به ایران حمله کند

متن کامل این گفت‌وگو به شرح زیر است:

مجری: ما در حال انجام یک گفت‌وگوی اختصاصی با رئیس جمهوری هستیم که تنها چند هفته پیش هدف یک سوءقصد قرار گرفت؛ اقدامی که به گفته منابع رسمی، از سوی رژیم اسرائیل طراحی شده بود.

دکتر پزشکیان: بسم الله الرحمن الرحیم. اولاً خدمت شما مردم عزیز که صدای ما را می‌شنوند و تصویر ما را می‌بینند، سلام عرض می‌کنم. آنچه چند هفته قبل اتفاق افتاد، تجاوز رژیم صهیونیستی به کشور ما بود؛ اقدامی که با زیر پا گذاشتن تمام قوانین بین‌المللی همراه بود. این حادثه، در ذهن من به‌عنوان پزشکی که حالا مسئولیت کشور را بر عهده دارد، این تصور را ایجاد کرد که در روند برخوردهای رژیم صهیونیستی و قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه آمریکا، هیچ قانونی و هیچ چهارچوبی ملاک عمل نیست. آن‌ها به‌راحتی می‌توانند تمام قوانین را زیر پا بگذارند، به خانه مردم حمله کنند و به مکان‌هایی آسیب بزنند که طبق همین قوانین، حق چنین کاری را ندارند.

ادعاهایی که درباره دیپلماسی و حقوق بشر مطرح می‌شود، در عمل برای آن‌ها هیچ اهمیتی ندارد و می‌توانند خیلی راحت از کنار همه این مفاهیم عبور کنند. اگر بتوانند، حاضرند هر کسی را که مانع رسیدن به مقاصدشان باشد، از سر راه بردارند. اما آنچه خداوند می‌خواهد، طبیعتاً چیزی نیست که آن‌ها می‌خواهند. خداوند برای کشور ما، حاکمیت ما و مسیر ما، روندی را ترسیم کرده که عزت و سربلندی در پی خواهد داشت. یقیناً این مسیر به‌گونه‌ای رقم خورده که با اراده الهی گره خورده است.

در آن اتفاق، به‌تصور خودشان ابتدا فرماندهان نظامی ما را هدف گرفتند، سپس دانشمندان‌مان را ترور کردند و در نهایت قصد داشتند به سیاسیون نیز آسیب بزنند تا به‌زعم خود، کشور ما را به هرج‌ومرج بکشانند. اما خداوند نخواست و خواست او بالاتر از هر نقشه و توطئه‌ای عمل می‌کند.

 

آیا از نگاه شما، هدف اصلی این عملیات صرفاً ترور شخص رئیس جمهور ایران نبود، بلکه اهدافی فراتر از آن، نظیر براندازی کلیت نظام جمهوری اسلامی را دنبال می‌کرد؟

خب طبیعتاً آن چیزی که شما می‌بینید این است که آمریکا، در دوره ترامپ، صراحتاً می‌گفت که ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد. کاری که امروز با تبلیغات گسترده و فضاسازی در سطح بین‌المللی انجام می‌دهند، این است که دنیا و منطقه را بترسانند و ذهن‌ها را به‌سمتی ببرند که ایران یک تهدید است؛ ایران می‌خواهد سلاح هسته‌ای تولید کند، ایران می‌خواهد منطقه را به آشوب بکشد.

در حالی‌که ما قربانی ترور هستیم. ما آغازگر ناامنی نبوده‌ایم. این رژیم صهیونیستی است که منشأ جنگ، تشنج و بی‌ثباتی در منطقه بوده و فجایعی را رقم زده که بر اساس همان سیاست‌ها و نقشه‌هایی است که از گذشته در سر داشته؛ همان طرحی که در ذهن دارد برای تسلط از نیل تا فرات.

در سیاست ما، در نقشه راه جمهوری اسلامی ایران، چنین فکری هیچ‌گاه نبوده، نیست و نخواهد بود. ما همواره به حریم و تمامیت ارضی همه کشورهای اسلامی و حتی کشورهای غیر اسلامی احترام گذاشته‌ایم. ما هیچ‌گاه آغازگر جنگی نبوده‌ایم؛ همیشه از خودمان دفاع کرده‌ایم. اما اگر رژیم صهیونیستی قدرت پیدا کند، نه تنها ما، بلکه همه کشورهای اسلامی را هدف قرار خواهد داد تا به نیت‌های شومی که در سر دارد برسد و این را در عمل ثابت کرده است. سوریه کشوری بود که وارد گفت‌وگو با آن‌ها شد، حتی با آمریکا مذاکره کرد، اما سؤال اینجاست، چرا به سوریه حمله می‌شود؟ چرا سرزمین سوریه را با خاک یکسان می‌کنند؟ آیا این حق را دارند؟

دنیا که همه این اتفاقات را می‌بیند، باید بپرسد که بر اساس کدام قوانین بین‌المللی چنین فجایعی علیه مردم فلسطین، غزه، سوریه و حتی ایران در حال وقوع است؟ و اگر این رفتارها امروز با ما تمام شود، آیا فردا متوقف خواهند شد؟ مطمئن باشید اگر به اهدافشان برسند، کشورهای اسلامی دیگر را نیز مورد تجاوز قرار خواهند داد. این چیزی است که من با تمام وجود درک می‌کنم.

 

اجازه بدهید یک سوال مستقیم مطرح کنم، آقای دکتر. این تحلیل بارها مطرح شده که هدف اصلی این جنگ، دست‌کم از نگاه اسرائیل و نه لزوماً آمریکا، براندازی نظام جمهوری اسلامی در ایران است. آیا این تحلیل، موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران است؟ یا بیشتر باید آن را یک برداشت رسانه‌ای یا تحلیل نخبگان تلقی کرد؟

ببینید، هیچ شکی در این نیست که رژیم صهیونیستی در تلاش است قدرت‌ها را در منطقه تکه‌تکه کند. بحث سلاح هسته‌ای، تهدید، یا مواردی از این دست، همه بهانه‌اند. آن‌ها چه تصوری داشتند که آمدند مراکز انتظامی ما را هدف قرار دادند؟ چرا تأسیسات آبی تهران را بمباران کردند تا آب به مردم نرسد؟ برای چه زندان‌ها را زدند؟ زندانی‌ها چه گناهی کرده بودند؟ مردمی که در آن مراکز حضور داشتند، جزو کدام طرف این درگیری بودند که مورد حمله قرار گرفتند؟

از نگاه من، هدف اصلی ایجاد ناآرامی و تشنج در کشور بود؛ بمباران از یک سو، زدن فرماندهان از سوی دیگر، با این تصور که ایران از نظر دفاعی فلج خواهد شد و در ادامه، مردم دست به اعتراض خواهند زد. و هم‌زمان، در هر منطقه‌ای، قومیت‌ها بلند خواهند شد و خواستار مناطق خودمختار خواهند شد. اما غافل از آنکه همه کسانی که در این سرزمین زندگی می‌کنند، به ایران پایبندند و حاضرند برای دفاع از آن جان بدهند. شما خوب می‌دانید که ما در کشورمان نارضایتی داریم، مردم ناراضی داریم؛ به دلیل عملکردهایی که گاهی ما داشته‌ایم، به خاطر برخوردهایی که نباید می‌کردیم. حتی کسانی که در زندان بودند، همان‌هایی که با ما مشکل داشتند، در جریان این تجاوزی که رژیم صهیونیستی و آمریکا رقم زدند، با تمام توان از کشور دفاع کردند. از ایران دفاع کردند و حمله را محکوم کردند. حتی اگر هیچ دستاوردی در این جنگ نداشتیم، همین که ملت را در دفاع از تمامیت ارضی متحد کرد، برای ما بزرگ‌ترین دستاورد بود.

رژیم صهیونیستی اکنون در سوریه به دنبال چیست؟ می‌خواهد آنجا را تجزیه کند. در فلسطین به دنبال چیست؟ قصد دارد مردم را از سرزمین خود بیرون کند. فجایعی که در آنجا در حال وقوع است، گواه همان نیت‌هاست. و اگر روزی نوبت به تحلیل آن رسید، درباره لبنان نیز باید صحبت کنیم که آنجا چه می‌خواهد بکند.

 

آیا به‌نظر شما، رژیم صهیونیستی قصد دارد ایران را هم تجزیه کند؟

اصلاً نه فقط در ایران، من اعتقاد دارم که چشم‌انداز رژیم صهیونیستی فراتر از این است. مگر نه اینکه شعار «از نیل تا فرات» متعلق به این رژیم است؟ خب چگونه می‌خواهد به چنین هدفی برسد؟ طبیعتاً باید این کشورها را تضعیف کند، در حالت ضعف نگه دارد و سپس با روندی که در پیش گرفته، پیشروی کند. هر روز در حال تجاوز است و در عین حال، در سطح جهانی مظلوم‌نمایی می‌کند که گویا دارد از خود دفاع می‌کند؛ اما در داخل منطقه، هر نوع تجاوز و خشونتی که از دستش برمی‌آید، اعمال می‌کند.

شما به غزه نگاه کنید. کودکان بی‌گناه چه گناهی کرده‌اند؟ دارند از گرسنگی می‌میرند. این سازمان‌های بین‌المللی، این حقوق بشر کجاست که نمی‌گذارد در مقابل دیدگان جهانی، آب و غذا به زنان و کودکان برسد؟ آیا این‌ها تهدیدی برای صهیونیست‌ها هستند؟ آیا نظامی‌اند؟ آیا قصد جنگ دارند؟ این‌ها در سرزمین خودشان هستند. کدام قانون اجازه چنین رفتاری را می‌دهد؟ کدام انسانیتی چنین برخوردی را مجاز می‌داند؟

من واقعاً شرمنده‌ام؛ اگر کسی انسان باشد، حتی با موجودات غیرانسانی هم حاضر نیست چنین رفتاری داشته باشد که امروز رژیم صهیونیستی با انسان‌ها دارد. در برابر چشمان دنیا، زنان و کودکان را می‌کشد. شما خودتان بهتر می‌دانید. شما تصویرها را پخش می‌کنید. بچه‌ای از گرسنگی در حال مرگ است، اما طبق کدام قانون اجازه نمی‌دهند آب و غذا به او برسد؟ خبرنگاران را می‌کشد؛ این دفاع از خود است؟ این رژیم به دیپلماسی، به دموکراسی، به حقوق بشر و به همه اصول شناخته‌شده بین‌المللی آسیب زده است.

ما چرا باید به جان هم بیافتیم؟ چرا باید با هم بجنگیم؟ ما در انتخابات یک شعار داشتیم، وحدت، انسجام در داخل و باور به اینکه ایران متعلق به همه ایرانیان است، نه یک جناح، نه یک گروه خاص. و فراتر از آن، باور داریم که ما با کشورهای همسایه‌ خود برادریم. می‌توانیم در صلح و آرامش کنار هم زندگی کنیم.

در کردستان، ما با کردهای آن‌سوی مرز قوم‌وخویش هستیم. در آذربایجان، آذری‌های دو سوی مرز با هم خویشاوندند. در ترکمنستان، افغانستان و پاکستان هم همین‌طور. ما همه از یک ریشه هستیم. حالا آمده‌اند مرز کشیده‌اند، ایرادی ندارد؛ مرزها سر جای خودشان، اما ما برادر و خواهر هستیم. دین، اعتقاد و باور ما مشترک است. هیچ لزومی ندارد با یکدیگر بجنگیم. باید به هم کمک کنیم؛ در مسائل اجتماعی، علمی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی. این باور ماست.

اما رژیم صهیونیستی این‌گونه نیست. این رژیم یک غده سرطانی است. از ابتدا با تجاوز و اشغال سرزمین‌های مسلمانان به‌وجود آمده و هنوز هم به آنچه گرفته قانع نیست. هر روز بیشتر می‌خواهد. بهانه‌اش هم این است که دیگران تهدیدش می‌کنند. اما در واقع، این اوست که مردم را از سرزمین‌شان بیرون کرده و بعد می‌گوید این‌ها تهدیدند. اگر کسی را از خانه خودش بیرون کنند، آن فرد چه باید بکند؟ بگوید چشم، خداحافظ، حق با شما بود؟ این نیت واقعی رژیم صهیونیستی است.

 

من می‌خواهم به همان جنگی که آغاز شد برگردم. واقعاً دیدیم که این جنگ با یک حمله گسترده اسرائیل شروع شد؛ با ترور نظامیانی که در ایران بودند و بعد هم حمله به مراکز نظامی، امنیتی و حتی اقتصادی، تا جایی‌که محل حضور مردم هم هدف قرار گرفت. در نهایت رسیدیم به همان جلسه‌ای که جناب‌عالی در آن حضور داشتید؛ جلسه‌ای با مسئولان ارشد نظام، جایی‌که سعی کردند چهره‌های سیاسی کشور را هم ترور کنند.

در اینجا، یک مسئله جدی مطرح می‌شود؛ چه در داخل و چه در خارج از کشور، نفوذ اسرائیل. برخی معتقدند اسرائیل توانسته در داخل ایران نفوذ کند، یا به‌تعبیر دیگر، در «جنگ سایه» موفق عمل کرده است. شما این موضوع را چطور ارزیابی می‌کنید؟ مخصوصاً با توجه به اینکه برخی مسئولان جمهوری اسلامی نیز گفته‌اند که بله، نفوذ وجود دارد و ما در تلاش هستیم برای پیشگیری.

آنچه شما از آن با عنوان نفوذ یاد می‌کنید، طبیعتاً محل تردید نیست. همه دولت‌ها در همه کشورها، شبکه‌هایی دارند؛ این قاعده‌ای شناخته‌شده است. شما به‌خوبی می‌دانید که چند سال پیش حتی اتاق‌های رؤسای جمهور کشورهای اروپایی هم توسط آمریکا شنود می‌شد. اما اینکه امروز چگونه چنین فاجعه‌ای رقم خورده، از نگاه من موضوع اصلی نفوذ به‌تنهایی نیست؛ بلکه عامل مؤثرتر، تکنولوژی است. تکنولوژی‌هایی که گاهی آگاهانه و گاهی ناآگاهانه در دست داریم و مدام با خود حمل می‌کنیم. همان‌طور که در لبنان با پیجرها چه کردند؛ از ابزاری که در اختیار مردم بود استفاده کردند و هر وقت که خواستند، آن را منفجر کردند.

این تلفن‌های همراهی که دست ماست، به‌راحتی می‌توانند عادت‌های انسان‌ها، محل استراحت، تردد و سبک زندگی افراد را رصد کنند؛ و بعد بر اساس همین داده‌ها، نقشه‌های شوم خود را اجرا کنند. بنابراین، فقط نفوذ نبوده که این حوادث را ممکن کرده، بلکه فناوری‌هایی است که اکنون در اختیار آن‌هاست و در نهایت توسط آمریکا و قدرت‌های بزرگ کنترل و هدایت می‌شود.

این ابزارها کارهایی را ممکن می‌سازند که در گذشته برای انجام‌شان باید صدها نیروی انسانی استخدام می‌شد. حالا با همین تکنولوژی، کارهایی را انجام می‌دهند که امروز شاهد آن هستیم. اما باز هم باید برگردم به اصل موضوع، اگر این افراد انسان هستند و از انسانیت بویی برده‌اند، اگر با من مشکل دارند، با خانواده من چه خصومتی دارند؟ در کدام قانون بین‌المللی مجاز است که به‌خاطر یک نفر، یک خانواده یا یک محله را قربانی کنند؟

این رفتارها نه قابل دفاع است و نه قابل توجیه. چطور برخی رسانه‌های خارجی می‌نشینند و از چنین رفتارهای غیرانسانی دفاع می‌کنند؟ چطور قدرت‌های جهانی از این جنایات حمایت می‌کنند و ابزار کشتار در اختیارشان می‌گذارند؟ در کجای دنیا چنین چیزی پذیرفتنی است؟ اگر قرار است کسی در میدان جنگ کشته شود، با کسی بجنگند که با آن‌ها درگیر است، نه با زنان و کودکان بی‌گناه و بعد، همین کسانی که چنین فجایعی را رقم می‌زنند، در رسانه‌ها از دموکراسی، حقوق بشر و کودکان سخن می‌گویند. اگر در ایران، در جریان یک واقعه، فردی جان خود را از دست داده، همان یک اتفاق را دست‌مایه کردند تا کل ملت، کل نظام و تمام کشور را متهم به نقض حقوق بشر کنند. ما اگر اشتباهی کردیم، پذیرفتیم، اما آیا این به‌معنای آن است که همه ما فاسدیم و ضد بشر؟ در حالی‌که آن‌ها در برابر دیدگان جهانی، روزانه صدها و هزاران انسان را می‌کشند و جهانِ به‌اصطلاح متمدن، در سکوت کامل است.

بله، نفوذ وجود دارد. در همه جا هست. اما ابزار و تکنولوژی که امروز وجود دارد، از خودِ نفوذ هم خطرناک‌تر است. هیچ‌کس نمی‌داند ابزارهایی که به کشورهای مسلمان فروخته‌اند، اگر روزی صاحبان آن‌ها تصمیم بگیرند استفاده نکنند یا بخواهند آن‌ها را متوقف کنند، آیا این ابزارها کار خواهند کرد یا نه؟ کافی‌ست قطعه‌ای کوچک در آن‌ها تعبیه شده باشد؛ اگر نیت آن‌ها با نیت ما یکی نباشد، همان دستگاه را از راه دور از کار می‌اندازند و حتی منهدمش می‌کنند.

ما فقط تصور می‌کنیم ابزار دارند به ما می‌دهند، درحالی‌که این‌طور نیست. این همان چیزی‌ست که همه کشورهای اسلامی باید متوجه آن باشند، آن‌ها هرگز با نیت خیر، دنبال کمک به ما مسلمان‌ها نیستند.

 

جناب رئیس جمهور، یک سوال مهم وجود دارد. از همان زمانی که جنگ آغاز شد و پس از آن به آتش‌بس رسید، روایت جمهوری اسلامی ایران از این درگیری، روایتی مبتنی بر پیروزی بوده است. ما از زبان مسئولان ایرانی بارها شنیده‌ایم که جمهوری اسلامی در این جنگ پیروز شده است.

سوال اینجاست، با توجه به تمام خسارت‌هایی که وارد شده، ترورهایی که در داخل کشور رخ داده، آسیب‌های اقتصادی، نظامی، امنیتی و حتی انسانی، این روایت پیروزی بر چه مبنایی استوار است؟ دقیقاً بر اساس چه شاخص یا واقعیتی می‌توان گفت که ایران در این جنگ پیروز شده است؟

هیچ جنگی برنده ندارد. مگر آن‌ها پیروز شدند؟

 

آن‌ها می‌گویند پیروز شده‌ایم.

دفعنا و دفعت الله عنا. یک‌بار آن‌ها می‌زدند، یک‌بار ما می‌زدیم. آن‌ها هم همان صدماتی را دیدند که ما دیدیم. اما تفاوت این‌جاست، ما برخلاف قوانین بشری عمل نکردیم، ولی آن‌ها هیچ قانون بشری را رعایت نکردند. ما به هیچ خانه‌ای در آنجا حمله نکردیم، آنجا را بمباران نکردیم، آب و زیرساخت‌های غیرنظامی را تخریب نکردیم. اما آن‌ها هر کاری از دست‌شان برمی‌آمد انجام دادند. اینکه بگویند پیروز شدند؟ ما هم آن‌ها را زدیم، آن‌ها هم ما را زدند. ولی ما از یک جنبه مهم پیروز شدیم، انسجام و وحدتی که در کشور به‌وجود آمد. این انسجام، این قدرت، پیش از آن در این سطح وجود نداشت. اگر از این زاویه نگاه کنید، ما پیروزیم.

از نظر آسیب، بله، به ما هم صدمه زدند و ما هم به آن‌ها. اگر تصور می‌کردند که می‌توانند جنگ را تا آخر ادامه دهند، حتماً ادامه می‌دادند؛ همان‌طور که امروز هر روز بر سر مردم بی‌گناه غزه بمب می‌ریزند. چون آن مردم قدرت دفاع ندارند، چون چیزی ندارند. آن‌ها چه گناهی کرده‌اند که باید هر روز هدف قرار بگیرند؟ چرا دست از سر آن‌ها برنمی‌دارند؟ در نتیجه، این‌طور نیست که آن‌ها پیروز شده‌اند و ما شکست خورده‌ایم. آن‌ها زدند و ما هم زدیم. آن‌ها آسیب دیدند و ما هم دیدیم. اما ما یک دستاورد بزرگ داشتیم، شکستن گنبد آهنین و آن ابهتی که از خودشان ساخته بودند. با وجود همه پشتیبانی‌هایی که از سوی آمریکا و دیگران از آن‌ها صورت گرفت، گنبدشان آهنی نبود؛ نه تنها گنبد آهنی خودشان، بلکه گنبدهایی که در منطقه با کمک آن‌ها ساخته شده بود هم نتوانستند تاب بیاورند.

و این، دستاوردی افتخارآمیز است که با توان کارشناسان و متخصصان خودمان به دست آمد. برای همین هم هست که آن‌ها با دانشمندان ما دشمنی دارند. چون نمی‌خواهند در جوامع اسلامی آگاهی و فهم رشد کند. آن‌ها نوکر می‌خواهند، اما مسلمانان زیر بار نوکری هیچ قدرتی نمی‌روند. کسی که در برابر خدا سر فرود می‌آورد، دیگر در برابر بندگان خدا سر خم نخواهد کرد. این، باوری است که ما داریم.

کاری که رژیم صهیونیستی با ما کرد، باعث شد انسجام و اتحاد داخلی ما تقویت شود. حتی کشورهای همسایه، کشورهای مسلمان، اکثریت‌شان در این ماجرا با ما همدردی کردند و رژیم صهیونیستی را قاطعانه محکوم کردند؛ یک‌صدا و بی‌سابقه. هیچ‌وقت سابقه نداشته که کشورهای منطقه این‌گونه صریح از ایران حمایت کنند. چون می‌دانستند متجاوز چه کسی‌ست. ما در میز مذاکره بودیم. ما داشتیم گفت‌وگو می‌کردیم. آن‌ها ناجوانمردانه حمله کردند. البته ما در آن‌ها مردانگی‌ای نمی‌بینیم که بگوییم نامردی کردند. انسانیتی هم در آن‌ها نمی‌بینیم. فقط لباس دروغین حقوق بشر و انسانیت را به تن کرده‌اند. حداقل انسانیت ایجاب می‌کند که آب، غذا و داروی یک منطقه غیرنظامی را نبندند. حداقلش این است که کودک را از گرسنگی به مرگ نکشانند. این دیگر بدیهی‌ترین چیزهاست.

 

برخی کشورهای منطقه گفته‌اند که اسرائیل از آن‌ها درخواست آتش‌بس کرده است. آیا در جریان جنگ، چنین درخواست‌هایی به‌صورت رسمی از طریق این کشورها به دست جمهوری اسلامی ایران رسیده؟ یعنی واقعاً اسرائیل از طریق برخی کشورهای منطقه برای میانجی‌گری یا اعلام تمایل به آتش‌بس، پیامی به ایران فرستاده است؟

رژیم صهیونیستی این حمله را با اجازه آمریکا انجام داد. از نظر من، بدون اجازه آمریکا هرگز نمی‌توانست دست به چنین اقدامی بزند. بنابراین وقتی آمریکا به او گفت دست بردار، عقب نشست. گنبد آهنین‌ش هم که حالا دیگر آن تصوری را که طی این سال‌ها ساخته بودند، از دست داده. از زمانی که رژیم صهیونیستی آن سرزمین را اشغال کرده، تا امروز، چه کسی توانسته بود به اورشلیم یا شهرهای اصلی آن‌ها حمله کند؟ هیچ‌کس. آن ابهت، حالا شکسته است.

حتی اگر فقط یک گلوله هم باشد، موضوع فراتر از عدد و آمار است. آن‌ها تا پیش از این اجازه نمی‌دادند خبرنگاران جایی را ببینند. اما حالا خبرنگاران ما از ایران می‌روند، همه‌جا را می‌بینند. آن‌ها از جاهایی ضربه خوردند که حتی صدایش را هم درنمی‌آوردند. در نتیجه، آن ابهتی که ساخته بودند، شکست. و الان تمام تلاش‌شان این است که آن تصویر، آن قدرت‌نمایی گذشته را دوباره بازسازی کنند. طبیعی است که ما از نظر تکنولوژیک، در برخی حوزه‌ها، تجهیزات پیشرفته مثل هواپیماهای خاص و بعضی ابزارها را نداریم. اما ما قدرت دفاعی داریم و اگر بخواهند ادامه بدهند، می‌توانند ضربه‌های سنگین‌تری هم بخورند. ما دنبال جنگ نیستیم. ما دنبال ناآرامی نیستیم. ما فقط از خودمان دفاع کردیم.

 

جناب رئیس جمهور، آیا دیگر نگرانی‌ای درباره احتمال آغاز موج دوم جنگ وجود ندارد؟ نشانه‌ خاصی در این زمینه مشاهده نمی‌کنید؟

ببینید، از نظر اعتقادی، حضرت علی علیه‌السلام در یکی از خطبه‌هایشان می‌فرمایند: «ولا تدفعن صلحاً دعا إلیه عدوک إذا رضیتَه، فإن فی ذلک راحة للجند، واطمئناناً للبلاد، وأمناً للهموم، وسکناً للناس.»

ما هیچ اطمینانی به آن‌ها نداریم. هر لحظه ممکن است دوباره همان مسیر را طی کنند. ممکن است طمع کنند و بار دیگر دست به تجاوز بزنند. بر همین اساس، نیروهای مسلح ما با قدرت، خودشان را برای هرگونه تجاوز احتمالی آماده کرده‌اند. اما ما آغازگر هیچ جنگی نخواهیم بود. ما شروع‌کننده نخواهیم بود. این همان چیزی‌ست که آن‌ها در سطح جهان برعکس جلوه می‌دهند و تبلیغ می‌کنند که گویا ایران عامل ناامنی در منطقه است.

من همان روزی که رأی آوردم، اولین اتفاقی که افتاد این بود که آمدند اسماعیل هنیه را ترور کنند. نامردها، اسماعیل هنیه چه گناهی کرده بود؟ او به یک کشور آمده بود؛ کدام قانون، کدام نظام حقوق بشری به آن‌ها اجازه می‌دهد چنین کاری انجام دهند؟

اگر حقوق بشر و سازمان مللی وجود داشت که واقعاً معیارهای انسانی داشت، این تجاوزها و رفتارهای غیرقانونی و غیراخلاقی را متوقف می‌کرد. اما می‌بینیم که نه‌تنها متوقف نمی‌کند، بلکه وقتی دادگاه لاهه کسی را محکوم می‌کند، آمریکا خودش دادگاه را محکوم می‌کند! چون آن محکومیت به ضررش بوده.

هر چیزی که به ضرر نگاه آن‌ها باشد، از نظرشان محکوم است. و هر چیزی که به نفع‌شان باشد، ولو غیرانسانی و خلاف قانون، مجاز است.

ما بر اساس اعتقادات و باورهایمان، این منطق را نمی‌پذیریم. مسلمان‌ها توانایی دارند. مسلمان‌ها اگر با هم متحد شوند، می‌توانند در برابر ظلم و ستم بایستند، به هم کمک کنند و جامعه‌ای بسازند که منطقه را مملو از امنیت، انسانیت، رشد و ترقی کند؛ و با همه کشورهای جهان در صلح و آرامش زندگی کنند.

اسلام یعنی سلامتی. اسلام یعنی اینکه شما سالم بمانید، ما هم سالم بمانیم. اما متأسفانه ما با دنیایی نامرد سروکار داریم.

 

رئیس جمهور آمریکا، آقای دونالد ترامپ، گفته است که حمله‌ای که ایالات متحده به سه مرکز هسته‌ای ایران انجام داده، باعث شده تأسیسات فردو و کل برنامه هسته‌ای ایران نابود شود.

سؤال من این است، آیا شما این سخنان را صرفاً یک موضع‌گیری سیاسی تلقی می‌کنید؟ و نکته دوم، واقعاً تأسیسات هسته‌ای ایران، به‌ویژه سایت فردو، تا چه حد آسیب دیده‌اند؟

ببینید، بخش‌هایی که الان دیگر به آن‌ها دسترسی نداریم، همان قسمت‌هایی‌ست که آن‌ها زده‌اند؛ ورودی‌ها را هدف قرار دادند. اما توان هسته‌ای ما نه در فردو است، نه در نطنز، نه در اصفهان، نه در هیچ نقطه‌ای که آن‌ها هدف قرار دادند؛ توان هسته‌ای ما در اندیشه و مغز نیروی انسانی ماست.

ما هیچ‌گاه قرار نبوده و نیست که به سمت سلاح هسته‌ای برویم. آنچه ترامپ می‌گوید که ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد، اصلاً موضوع ما نیست. این مسئله، یک باور دینی است. یک فتوا و دستور صریح از سوی رهبری جمهوری اسلامی است. و وقتی چنین باوری وجود دارد، هیچ سیاستمداری که در این نظام زندگی و فعالیت می‌کند، نمی‌تواند برخلاف آن عمل کند. اعتقاد نظام جمهوری اسلامی ایران این است که ما نباید سلاح هسته‌ای داشته باشیم. سلاح هسته‌ای ابزاری است وحشیانه، کور، که تر و خشک را با هم می‌سوزاند. از نگاه انسانی و اعتقادی، این کاملاً مردود است.

ما به‌دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. ما عضو NPT هستیم، در چهارچوب همان معاهده بین‌المللی داریم عمل می‌کنیم. سؤال این است، چرا همان NPT، همان آژانس انرژی اتمی، طبق قوانین خودش با ما رفتار نمی‌کند؟ ما هر وقت از چهارچوب‌ها خارج شدیم، بیایند بگویند شما تخلف کرده‌اید.

ما که تحت نظارت آن‌ها بودیم. آن‌ها می‌آمدند، بازرسی می‌کردند، بر همه‌چیز اشراف داشتند. پس چرا همان نهادها، طبق همان قوانین، این تجاوزات را محکوم نکردند؟ طبق قوانین بین‌المللی، حمله به تأسیسات هسته‌ای ممنوع است؛ هیچ دولتی حق چنین کاری را ندارد. چرا این حملات را محکوم نکردند؟

متأسفانه، این واقعیتی‌ست که ما در جهان امروز با آن مواجهیم. اما پاسخ ما روشن است، ما به‌دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. ما به‌دنبال امنیت، ثبات و پیشرفت در چهارچوب تعهدات‌مان هستیم.

 

آقای دکتر، آن‌ها می‌گویند ایران نباید هیچ برنامه‌ای برای غنی‌سازی اورانیوم داشته باشد. پاسخ شما چیست؟

این بر اساس کدام قانون بین‌المللی است؟

 

طبق قوانین خودشان.

خب، آیا باید چنین چیزی را بپذیریم؟ مگر در دنیا قوانینی وجود ندارد؟ مگر این سازمان‌ها برای همین ایجاد نشده‌اند؟ اگر قرار است این قوانین فقط ابزاری باشند در دست عده‌ای خاص، پس این سازمان‌ها را جمع کنند. همه این ساختارها، اگر فقط در اختیار کسانی باشد که هر جا دل‌شان خواست محکوم کنند و هر قدرتی را که بخواهد بر اساس همان چهارچوب‌ها روی پای خودش بایستد، در نطفه خفه کنند، پس فرقش چیست؟

ما می‌خواهیم در چهارچوب قوانین بین‌المللی زندگی کنیم. اگر روزی از این قوانین عدول کردیم، بله، بیایند و با ما برخورد کنند. اما وقتی در همین چهارچوب حرکت می‌کنیم، چرا باید به ما زور بگویند؟ چرا باید دنیا بپذیرد که برخی کشورها، مانند همین رژیم صهیونیستی، از هیچ قانونی تبعیت نکنند؟

این رژیم نه NPT را قبول دارد، نه معاهده منع سلاح‌های هسته‌ای را، نه هیچ‌یک از قوانین بین‌المللی را رعایت می‌کند. همه چیز را زیر پا می‌گذارد. اما چرا این سازمان‌ها با آن برخورد نمی‌کنند؟ و اگر هم برخورد کنند، آمریکا همان سازمان را محکوم می‌کند! این نشانه‌ای از زورگویی، قلدری و بی‌عدالتی نیست؟

ما در باور اعتقادی‌مان یاد گرفته‌ایم که نباید زیر بار زور برویم. ما برای درمان بیماران‌مان به فناوری هسته‌ای نیاز داریم. برای پیشرفت در صنعت و کشاورزی به این دانش نیاز داریم. چرا نباید این علم را داشته باشیم؟ کدام منطق، کدام روند علمی و انسانی می‌گوید کشورها حق ندارند که بتوانند به سمت دانش بروند؟

چرا ما نباید یاد بگیریم؟ چرا کشورهای اسلامی نباید صاحب دانش هسته‌ای باشند؟ فرقی نمی‌کند، ما یا هر کشور اسلامی دیگر؛ اگر روزی کسی به سمت سلاح هسته‌ای رفت، جلو او را بگیرند. ما خودمان با ساخت سلاح هسته‌ای مخالفیم. ما با هرگونه جنگ‌افروزی، چه در منطقه و چه در جهان، مخالفت داریم.

 

جناب رئیس جمهور، غنی‌سازی اورانیوم چطور؟ آیا ایران آمادگی دارد که از آن صرف‌نظر کند؟

اصلاً این‌ها چیزهایی نیست که «از دست» برود. این توان، این دانش، این مهارت‌ها، در ذهن و قدرت انسانی دانشمندان ماست. آن‌ها آمدند و بخش‌هایی را زدند و تصورشان این است که همه‌چیز از بین رفته؛ اما ذهن را نمی‌شود زد.

چرا با دانشمندان ما دشمنی دارند؟ چرا با علم دشمن هستند؟ چون از آگاهی و از دانایی می‌ترسند. از فهمیدن مسلمان‌ها می‌ترسند. آن‌ها نگاه‌شان به منابع و ذخایر کشورهای اسلامی‌ست، نه به پیشرفت و توانمندی ملت‌های مسلمان. وقتی این منابع را ببرند، همان مردم را هم با همان نگاه ابزارگونه و تحقیرآمیز نگاه می‌کنند؛ نگاهی که می‌گوید می‌شود نابودشان کرد.

در نگاه آن‌ها، ما انسان نیستیم. این‌جاست که تفاوت در باور و درک ما با آن‌ها مشخص می‌شود.

 

اجازه بدهید یک سوال مستقیم بپرسم، جناب رئیس جمهور، آیا غنی‌سازی اورانیوم در داخل خاک ایران در آینده ادامه خواهد داشت؟ البته در چهارچوب قوانین بین‌المللی.

بله.

 

و ایران هیچ آمادگی ندارد که چه در میز مذاکره و چه در شرایط جنگ، این ثروت ملی خود را از دست بدهد، درست است؟

مذاکره برای چیست؟ مذاکره یعنی چه؟ ما چگونه می‌توانیم با هم مذاکره کنیم، وقتی که اصل مذاکره باید بر مبنای «برد-برد» باشد؟ اگر قرار باشد یک طرف فقط دستور بدهد و طرف دیگر مجبور باشد بپذیرد، این دیگر مذاکره نیست. آیا این را می‌توان اسم این را گذاشت مذاکره؟

وقتی من می‌آیم با شما گفت‌وگو می‌کنم و شما می‌گویید هرچه من گفتم باید قبول کنی و اگر قبول نکردی نابودت می‌کنم، این دیگر گفت‌وگو نیست.

مذاکره باید در یک چهارچوب باشد. باید قوانینی وجود داشته باشد که همه انسان‌هایی که روی این کره خاکی زندگی می‌کنند، بتوانند طبق آن قانون، در کنار هم، در صلح و آرامش زندگی کنند.

سازمان‌هایی که در جهان تأسیس شده‌اند، برای همین هدف بوده‌اند، گفت‌وگو، مذاکره، تعامل. نه اینکه فقط یک‌طرفه حرف بزنیم و بگوییم همه باید تسلیم شوند. اگر همه قوانینی که وضع شده بی‌اثر باشند و اگر هرچه ما گفتیم شما باید سر خم کنید، پس چرا اسمش را می‌گذارند جامعه بین‌المللی؟ چرا قوانین؟ چرا اصول مشترک؟

خب این چه گفت‌وگو و مذاکره‌ای است؟

 

خب، ایران در حال حاضر بر چه مبنایی اعلام کرده که آمادگی دارد با آمریکا وارد مذاکره شود؟

ما در چهارچوب قوانین بین‌المللی، آمادگی مذاکره داریم. رئیس جمهور آمریکا، آقای ترامپ، گفته بود که ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند. ما هم همین را قبول داریم.

هرگونه ارزیابی یا نظارتی که بخواهند انجام دهند، ما آماده‌ایم. مگر نه اینکه نیت ما این است که به سمت سلاح هسته‌ای نرویم؟ خب، برای همین هم آماده‌ایم که سازمان‌های بین‌المللی بیایند و نظارت داشته باشند.

ما همیشه در چهارچوب نظارت آن‌ها بوده‌ایم. اگر روزی قدمی از چهارچوب قوانین بین‌المللی خارج شدیم، بیایند و با ما برخورد کنند. اما تا وقتی در همین چهارچوب حرکت می‌کنیم، مذاکره هم باید بر همین اساس باشد، قانون‌مند، شفاف و محترمانه.

 

آیا این منطق، هنوز هم بعد از پایان جنگ پابرجاست؟

بله، این منطق همچنان پابرجاست. ببینید، کره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم، در مقیاس این کهکشان، چیزی نیست جز یک اتاق کوچک. اصلاً کره زمین در این جهان عظیم عددی نیست. ما آدم‌هایی هستیم روی این کره خاکی، که خودمان هم عددی به حساب نمی‌آییم، اما این‌همه حرف می‌زنیم، جنگ راه می‌اندازیم، خون می‌ریزیم؛ برای چه؟

برای اینکه همه منطقه بشود مال آمریکا؟ یا مال دیگران؟ آخر قرار است چه کاری انجام دهند؟

آرزو و منطق ما این است که همه انسان‌ها در صلح، در آرامش و در رفاه زندگی کنند. این منطقی‌ست که قبل و بعد از جنگ همواره به آن باور داشته‌ایم.

 

برخی در جهان غرب و حتی در منطقه خود ما، این ادعا را مطرح می‌کنند که ایران بعد از جنگ اخیر ضعیف شده؛ و آمریکا قصد دارد یک میز مذاکره جدید شکل دهد تا ایران در آن، در زمینه‌هایی مثل غنی‌سازی، برنامه موشکی و برنامه هسته‌ای کوتاه بیاید.

یعنی بعد از همه این‌ها، رژیم صهیونیستی بیاید به‌راحتی ما را بزند، راه‌ها را ببندد، ما را بکشد و ما هم بگوییم بفرمایید، تسلیم شدیم؟ این همان چیزی است که برخی‌ها می‌خواهند. من فقط یک چیز از این‌ها می‌خواهم، بیایند یک ارزیابی واقعی از مردم ایران انجام بدهند. این را بلدند، ارزیابی کردن را بلدند!حتی اگر بپذیریم که در این جنگ هیچ دستاوردی نداشتیم، فقط همین یک دستاورد کافی‌ست که ملت ما در مقابل این تجاوز متحد شد؛ و این بزرگ‌ترین دستاورد است.

ملتی که متحد شود، هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را شکست دهد. اگر من را شهید کنند، صد نفر مثل من، هزاران نفر مثل من را از بین ببرند، اما ملتی که به عزت و سربلندی کشورش باور دارد و به آب و خاک خود پایبند است، هیچ‌گاه شکست نخواهد خورد.

ما در میز مذاکره هستیم و الان هم مردم ما هستند که باید ارزیابی شوند. اگر این تحلیل‌گران صادق باشند، باید بپذیرند که این اتفاق، وحدت و انسجام مردم را بیشتر کرده است. حتی برخی می‌گویند نباید مذاکره کنیم و تعدادشان هم کم نیست. اما بالاخره، دیپلماسی یک راه است؛ راهی برای رسیدن به صلح و آرامش. ما به دنبال آرامش هستیم، نه تنش. ما دنبال گفت‌وگو هستیم، نه جنگ.

رژیم صهیونیستی تصور می‌کرد اگر حمله کند، مردم به خیابان‌ها می‌ریزند؛ اما عکس آن اتفاق افتاد. مردم آمدند پشت حاکمیتی که حتی برخی از آن‌ها با همین حاکمیت مسئله داشتند. این یعنی ما آن ضعفی را که داشتیم، حالا به قدرت تبدیل کرده‌ایم. ما در دولت، خود را موظف می‌دانیم که قدردان این مردم باشیم. همان‌طور که تلاش می‌کنیم مشکلات‌مان را در منطقه حل کنیم، باید با مردم خودمان هم طوری رفتار کنیم که بدانند ما خدمتگزار آن‌هاییم. ما نیامده‌ایم که به مردم امر و نهی کنیم. آمده‌ایم که تا جایی که از دست‌مان برمی‌آید، برای آن‌ها خدمت کنیم.

در واقع، رژیم صهیونیستی و آمریکا با این اقدام‌شان، یک لطف هم کردند. مردم ما را در داخل و خارج، نسبت به آب و خاک‌شان متحدتر کردند. نسبت به ایران‌شان متحدتر کردند. هر ایرانی، تمامیت کشورش را می‌خواهد و از هرگونه تجزیه یا تحقیر ملی بیزار است.

آن‌هایی که در رسانه‌ها می‌نشینند و به‌نام ایران، حرف‌هایی علیه این سرزمین می‌زنند، ایرانی نیستند. آن‌ها مأمورند، اجیر شده‌اند. چون اگر واقعاً ایرانی بودند، هیچ‌وقت سرزمین خودشان را به هیچ قیمتی نمی‌فروختند.

 

اگر میز مذاکره‌ای میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا تشکیل شود، خطوط قرمز ایران در این مذاکرات چه خواهد بود؟

چهارچوب ما، قوانین بین‌المللی است. ما هیچ چیزی فراتر از آن چهارچوب نمی‌خواهیم.

ببینید، در هر جامعه‌ای، حتی در کشورهایی که ما امروز در آن‌ها زندگی می‌کنیم، وقتی مجلس یا پارلمان قانونی تصویب می‌کند، همه موظف‌اند از آن قانون تبعیت کنند. ممکن است افراد سلایق یا ذهنیت‌های متفاوتی داشته باشند، اما وقتی آن موضوع تبدیل به قانون شد، برای اینکه بتوانیم کنار هم زندگی کنیم و اختلافات‌مان را حل کنیم، باید در چهارچوب همان قانون با هم رفتار کنیم.

دنیای امروز، اگر واقعاً متمدن است، باید همین منطق را در سطح بین‌المللی هم رعایت کند. اگر می‌گویند جامعه جهانی، اگر سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی وجود دارند، باید همه کشورها را از جمله ایران در چهارچوب قوانین بین‌المللی بپذیرند.

ما هیچ خط قرمزی نداریم جز همان قوانین بین‌المللی. اما اگر قرار است خارج از آن قوانین با ما رفتار کنند، اگر قرار است زور بگویند، اعتقاد ما و باور ما این است که نباید زیر بار زور برویم.

این همان چیزی است که برای ما خط قرمز است، احترام به قانون و رد هرگونه زورگویی. وقتی دنیا نشسته و قوانینی نوشته برای اینکه ملت‌ها بتوانند در صلح و آرامش با هم زندگی کنند، باید با ما هم طبق همان قوانین برخورد کنند؛ نه بیشتر و نه کمتر.

 

یعنی می‌توانم از سخنان شما این‌طور برداشت کنم که ایران حاضر نیست از برنامه غنی‌سازی اورانیوم، در چهارچوب قوانین بین‌المللی، دست بکشد؟ و درباره برنامه موشکی نیز همین‌طور است؟

اصلاً قانون ما، منطق ما، این است که موشک را برای چه می‌خواهیم؟ بیایید نگاهی به 200 سال گذشته ایران بیندازید. ما به کدام کشور تجاوز کرده‌ایم؟ آن‌ها مدام تلاش می‌کنند از ایران، یک کشور متجاوز بسازند. اما آیا حتی یک مورد در 200 سال گذشته وجود دارد که ایران به کشوری حمله کرده باشد؟

ما تمامیت ارضی کدام کشور را تهدید کرده‌ایم؟ چه کسی را ترور کرده‌ایم؟

از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، تنها خواستیم روی پای خودمان بایستیم، اما از همان سال اول، ترور آغاز شد، دانشمندان ما را زدند، روحانیون ما را زدند، سیاسیون ما را هدف قرار دادند. تا همین امروز که زندگی می‌کنیم، هر کاری کردند تا ما را زمین‌گیر کنند؛ اما نتوانستند.

با همین اقدامات، تصور می‌کردند که می‌توانند طومار ایران را در هم بپیچند. اما نتیجه‌اش این شد که ما بیشتر به این باور رسیدیم که نباید در برابر دشمن خارجی اختلاف داشته باشیم. این منطق، درباره کشورهای اسلامی هم صادق است. ما با تمام کشورهای اسلامی، پیوند برادری داریم. آن‌ها برادران ما هستند. هر کاری که از دست‌مان بر بیاید برای رشد و توسعه آن‌ها انجام خواهیم داد.

ما هیچ نگاه یا طمعی به تمامیت ارضی هیچ کشور اسلامی نداریم. حتی به هیچ کشوری در دنیا چنین نگاهی نداریم. ما می‌توانیم با هم روابط سالم و سازنده داشته باشیم، بر اساس قوانینی که خودمان تدوین کنیم، تا امنیت و صلح برای همه برقرار شود؛ بر اساس عدالت و انصاف، همان چیزی که خداوند و پیامبران الهی آورده‌اند، اینکه عدالت را در جامعه برقرار کنیم. تمام کتاب خدا برای این است که حق و عدالت در جامعه پیاده شود، نه ظلم، نه تجاوز.

 

در پاسخ ایران به حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای، یکی از اقدامات، هدف قرار دادن پایگاه «العدید» در قطر بود. پس از این حمله، طبق گزارش‌ها، تماسی بین جناب‌عالی و امیر دولت قطر برقرار شد و گفته شده که رئیس جمهور ایران در این تماس ابراز تأسف کرده است.

از آنجا که روایت ایران با روایت رسمی قطر در این‌باره متفاوت به‌نظر می‌رسد، پرسش این است، آیا آنچه اتفاق افتاده، تأثیر خاصی بر روابط دو کشور خواهد گذاشت؟ یا اینکه موضوع در مسیری آرام و مشخص پیش خواهد رفت؟

بنده در این خصوص تلفنی با امیر محترم قطر گفت‌وگو کردم و همچنین با مقامات سایر کشورهای اسلامی از جمله عمان، امارات، عربستان و مصر نیز صحبت شد. ما به قطر حمله نکردیم. هدف ما، پایگاه نظامی آمریکا بود که از خاک قطر عملیات انجام داده بود. آن‌ها به سرزمین ما حمله کردند و ما نیز به پایگاه‌شان پاسخ دادیم.

ما هیچ‌گاه برادران قطری را هدف قرار نداده‌ایم. بلکه آن‌ها پشتیبان ما بودند و ما نیز خود را پشتیبان آن‌ها می‌دانیم. نه‌تنها هیچ مشکلی با قطر نداریم، بلکه خودمان را در برابر مردم و دولت قطر متعهد می‌دانیم. هر کمکی که از دست‌مان بربیاید برای این عزیزان انجام خواهیم داد.

هیچ‌گاه حتی تصور دشمنی با قطر یا دیگر کشورهای اسلامی در ذهن ما خطور نکرده و نخواهد کرد. این نقشه‌ای است که رژیم صهیونیستی و آمریکا طراحی کرده‌اند تا ما مسلمان‌ها را به جان هم بیندازند. ما به‌هیچ‌وجه، نه با قطر و نه با هیچ کشور اسلامی دیگر، خصومت نداریم. بلکه اگر اختلاف یا مسئله‌ای وجود داشته باشد، در تلاش هستیم آن را از راه گفت‌وگو حل کنیم.

اگر دغدغه یا نگرانی‌ای وجود دارد، ما آماده‌ایم برای رفع همه آن‌ها گفت‌وگو کنیم. چون همه این کشورها را برادران خود می‌دانیم.

و همان‌گونه که حضرت علی علیه‌السلام در یکی از خطبه‌های خود می‌فرماید:«إلههم واحد و نبیهم واحد و کتابهم واحد، أفأمرهم الله بالاختلاف» خدای آنان یکی است، پیامبرشان یکی است، کتاب‌شان یکی است؛ آیا خداوند آن‌ها را به اختلاف فرمان داده است؟ ما هیچ مبنا و هیچ توجیهی برای اختلاف با برادران مسلمان‌مان نمی‌بینیم.

 

آقای دکتر، واقعیتش این است که من خودم در روز حمله در قطر بودم و شاهد بودم که چه مسئولان قطری، چه مردم و حتی اتباع خارجی که در قطر حضور دارند، واقعاً شوکه شدند.

بالاخره آن حمله و صداهایی که شنیده شد، بر آرامش منطقه تأثیر گذاشت و فضای ناراحتی و اضطراب ایجاد کرد. من این را منتقل می‌کنم.

کاملاً این نگرانی را قبول دارم. دقیقاً به همین دلیل بود که تماس تلفنی گرفتم و با امیر قطر صحبت کردم. توضیح دادم که حمله از سوی پایگاه‌های آمریکا صورت گرفت؛ پایگاه‌هایی که از خاک قطر به سرزمین ما تجاوز کردند. سؤال این است، در چنین شرایطی، ما چه باید می‌کردیم؟

ما به پایگاه آمریکا پاسخ دادیم، نه به کشور قطر. هدف ما قطر نبود. اما کاملاً درک می‌کنم که آن صداها و اتفاقات، مردم را نگران کرد. به همین خاطر بود که همان موقع، فوراً تماس گرفتم و توضیح دادم. واقعاً هم در نیت ما چنین قصدی نبوده و نیست.

اما مسئله این است؛ وقتی آمریکا در اطراف ما پایگاه دارد و به کار خودش مشغول است، ما هم کاری به کارش نداریم، اما اگر از همان پایگاه‌ها به ما حمله شود، طبیعتاً ما نمی‌توانیم بی‌تفاوت بمانیم؛ مجبوریم واکنش نشان دهیم.

 

پس از پاسخ ایران به حمله آمریکا، هر کشور در منطقه، به‌ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس تعریف خاص خود را از این پاسخ ارائه داد و سعی کرد از این شرایط به‌نوعی بهره‌برداری کند. در این میان، یک مفهوم قدیمی دوباره به صحنه بازگشته، امنیت مشترک یا امنیت دسته‌جمعی میان کشورهای منطقه.

سؤال من این است، آیا ایران، پس از این جنگ، آمادگی دارد که بر مبنای همین مفهوم امنیت مشترک در منطقه کار کند؟ خصوصاً با توجه به اینکه برخی کشورهای همسایه نیز در همین مسیر با ایران هم‌نظر هستند. ایران این آمادگی را چطور تعریف می‌کند و چه انتظاری از دیگر کشورها دارد؟

از همان زمانی که مسئولیت را بر عهده گرفتم، شعار من این بود که با کشورهای اسلامی باید وحدت و انسجام داشته باشیم. امنیت منطقه را خودمان می‌توانیم با همکاری یکدیگر تأمین کنیم. من در دیدارها و گفت‌وگوهایی که با رؤسای جمهور و امرای کشورهای اسلامی داشتم، همیشه بر همین نکته تأکید کردم.

چرا اروپا توانسته مرزهایش را بردارد، پول مشترک داشته باشد و مردمش آزادانه میان کشورها رفت و آمد کنند؟ چرا ما مسلمان‌ها نتوانیم چنین قواعد مشترکی داشته باشیم؟ چرا نتوانیم درباره امنیت منطقه با هم تفاهم و همکاری داشته باشیم؟ ما قادریم امنیت خلیج فارس و حتی خاورمیانه را خودمان تأمین کنیم.

اصلاً لزومی ندارد با هم درگیر شویم، نه تنها لزومی ندارد، بلکه حق نداریم با هم دعوا کنیم. من به عنوان یک انسان، اعتقادم و باورم بر این است؛ باور دارم که ما مسلمانان باید با یکدیگر متحد شویم.

همان‌طور که پیامبر اسلام در فتح مکه فرمود، مسلمان برادر مسلمان است و مسلمانان در برابر دیگران یکدست هستند.

من به این سخن ایمان دارم. ما باید در کنار هم و با برادری، ید واحده تشکیل دهیم. با کشورهای اسلامی منطقه آمادگی کامل داریم که امنیت و آرامش منطقه را با مشارکت همدیگر و در چهارچوب‌هایی که می‌توان نوشت و بر اساس مقررات مشخص اداره کرد، حفظ کنیم. در این مسیر، هر کمکی از دست ما برآید، انجام خواهیم داد.

 

یعنی در واقع همان چیزی که سیاسیون از آن با عنوان «مجمع امنیت مشترک منطقه‌ای» یاد می‌کنند.

بله، هر اسمی که می‌خواهید بگذارید، بگذارید. مجمع امنیت مشترک، مجمع اقتصاد مشترک، مجمع توسعه مشترک، هماهنگی مشترک. چرا ما نباید چنین اقداماتی را با هم انجام دهیم؟

ما به دنبال هیچ ناآرامی نیستیم. دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، دیگر فرصت جنگیدن نیست، زمان انسانیت است. همه پیامبران آمده‌اند تا عدل و انصاف را در جامعه پیاده کنند. در جنگ، هیچ‌کس واقعاً منفعت نمی‌برد.

ما این را به‌خوبی درک کرده‌ایم که جنگ، به ضرر همه ماست. حتی اگر در جنگی پیروز شویم، باز هم صدمات و هزینه‌های سنگینی به همراه دارد. ما خواهان جنگ نیستیم، ما خواهان زندگی در صلح، با عدالت و در کنار ملت‌های منطقه هستیم.

 

آیا جمهوری اسلامی ایران در شرایط پس از جنگ، در حال بررسی تعهدات خود در قالب پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) است؟

ما همچنان عضو NPT هستیم و هیچ بررسی‌ای برای خروج از آن در دستور کار نداریم؛ این ادعاها صرفاً روایت‌هایی است که طرف مقابل مطرح می‌کند.

 

بعد از اینکه روابط که با آژانس بین‌المللی هم ...

آژانس وظیفه‌ خود را به‌درستی انجام نداده است. ما نگفتیم آژانس نباید بیاید، بلکه گفتیم اگر هم می‌خواهد ورود کند، باید در یک چهارچوب مشخص و مصوب شورای امنیت باشد. ما هیچ خلافی مرتکب نشده بودیم. متأسفانه همان سؤالات و پرونده‌های گذشته را دوباره به جریان انداختند تا روند جدیدی ایجاد کنند. اما حتی اگر اختلاف نظری هم وجود داشته باشد، آیا رژیم صهیونیستی یا آمریکا طبق قوانین بین‌المللی حق دارند به مراکز هسته‌ای که تحت نظارت آژانس هستند حمله نظامی کنند و آژانس هم هیچ واکنشی نشان ندهد؟ آژانس چه وظیفه‌ای دارد؟ ما که عضو رسمی آژانس هستیم، پس باید از حقوق‌ ما دفاع کند، نه اینکه تحت تأثیر کشوری قرار گیرد که نه عضویت در آژانس را پذیرفته، نه اساساً تعهدی به منع سلاح‌های هسته‌ای دارد.

رژیم صهیونیستی چگونه می‌تواند با نقض تمام مقررات بین‌المللی، به ما اتهام بزند و حتی آژانس را ابزار فشار کند؟ ما که سلاح هسته‌ای نداریم، ما که مردم محروم را بمباران نمی‌کنیم، ما که راه آب و نان و دارو را بر مردم نمی‌بندیم. رژیم صهیونیستی است که مرتکب این جنایات می‌شود، آن هم در مقابل دیدگان جهانیان. چگونه می‌توان پذیرفت به بهانه هدف قرار دادن یک فرد، کل یک ساختمان مسکونی با تمام ساکنانش ویران شود؟ این در کدام نظام حقوقی یا قانون بین‌المللی پذیرفته شده است؟

و در نهایت تأسفم را اعلام می‌کنم از اینکه برخی در اروپا و آمریکا، در مقام حمایت از چنین جنایتکاری برمی‌آیند.

 

برخی نخبگان، مسئولان پیشین و حتی افکار عمومی در ایران، در جریان جنگ 12روزه اخیر، نسبت به موضع روسیه انتقادهایی مطرح کردند و گفتند که شریک راهبردی ایران در این مقطع حساس، سکوت اختیار کرد و واکنش ملموسی نشان نداد. آیا جناب‌عالی این گلایه را وارد می‌دانید؟

ببینید، هیچ چیز در روابط بین‌الملل صفر و 100 نیست. خود من را همین حالا هم نقد می‌کنند و طبیعی‌ست که در فضای سیاسی، نظرات متفاوت و حتی انتقادهایی مطرح شود. اما بسیاری از این حرف‌ها گاهی با هدف برهم‌زدن روابط و تخریب مناسبات بین کشورها بیان می‌شود. حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمودند، «أوصیکم بخمسٍ... لا یرجُ أحدٌ منکم إلا ربّه، ولا یخافنّ إلا ذنبَه»، یعنی هیچ‌کس نباید امیدی جز به پروردگار داشته باشد و از چیزی جز گناه خود نترسد. ما هم در این مسیر، تکیه‌مان به خداست، نه پشت‌گرمی به قدرت‌های بزرگ یا هم‌پیمانان.

در جریان جنگ اخیر، برخی کشورها در حد توان خود موضع گرفتند. کشورهای مسلمان، آن‌طور که در توان‌شان بود، حمله به ایران را محکوم کردند. حتی درباره عراق، که از خاک آن به ما حمله شد، ما دولت و ملت عراق را مقصر نمی‌دانیم، چون می‌دانیم که آن‌ها توان مقابله با آن تجاوزها را نداشتند. ما این را درک می‌کنیم و به همین دلیل روابط‌مان را با برادران‌مان تضعیف نکردیم. درباره دیگر کشورها هم باید با همین نگاه واقع‌بینانه قضاوت کرد. نه دچار خوش‌بینی افراطی می‌شویم و نه روابط‌مان را با قضاوت‌های صفر و صدی تضعیف می‌کنیم.

 

اما آقای رئیس جمهور، روسیه یک قدرت بزرگ است.

روسیه هم درگیر مسائل خودش است، اینکه برخی تصور می‌کنند چون روسیه یک قدرت بزرگ است، حتماً باید وارد عمل می‌شد، شاید با واقعیت‌های میدانی و ملاحظات سیاسی هم‌خوانی نداشته باشد. البته ما ارتباطات خود را با روسیه، چین و دیگر کشورها داریم و این روابط را حفظ می‌کنیم، اما اینکه تصور شود اگر آن‌ها نباشند ما ساقط می‌شویم، خطای راهبردی است. ما متکی به قدرت خدا هستیم و این باور، اصلی‌ترین تکیه‌گاه ما به عنوان مسلمانان است.

 

آیا می‌توان بر اساس وضعیت کنونی، روابط جمهوری اسلامی ایران با دو کشور روسیه و چین را روابطی خوب و قابل اتکا توصیف کرد؟

روابط ما با روسیه و چین روابط خوبی است و تلاش داریم این روابط را بهتر هم بکنیم. اما انتظار نداریم آن‌ها به خاطر ما خودشان را در تنگنا قرار دهند. هر کشوری منافع خودش را در نظر می‌گیرد و ما هم این را درک می‌کنیم. همان‌طور که کشورهای اسلامی، حمله اخیر رژیم صهیونیستی را محکوم کردند، اما شاید نتوانستند یا نخواستند یا شرایط مهیا نبود که اقدامات بیشتری انجام دهند. این به معنای آن نیست که آن‌ها با ما نیستند. ما همه کشورهای اسلامی را برادران خود می‌دانیم، ولی باید بپذیریم که هر کدام معذوریت‌های خودشان را دارند.

 

آقای رئیس جمهور، با توجه به تحولات گسترده اخیر، از هفتم اکتبر تا جنگ مستقیم علیه ایران، برخی تحلیلگران بر این باورند که جمهوری اسلامی نیازمند یک گفتمان یا راهبرد دفاعی جدید است. آیا شما معتقدید ایران پس از این وقایع باید در استراتژی دفاعی و چهارچوب مفهومی خود بازنگری کند؟

گفتمان ما همان است که از ابتدا گفته‌ایم؛ چه پیش از به قدرت رسیدن و چه امروز و چه در آینده. راهبرد ما بر پایه وحدت و انسجام داخلی و دوستی و برادری با همسایگان در چهارچوب احترام به تمامیت ارضی و مرزهای شناخته‌شده آنان است. این راهبردی است که دنبال می‌کنیم. تصور می‌کنم حمله رژیم صهیونیستی، در همان آغاز فعالیت دولت ما، با هدف جلوگیری از تحقق همین راهبرد صورت گرفت؛ زیرا اگر بتوانیم در داخل کشور به انسجام برسیم و هم‌زمان با همسایگان، اختلافات یا نگرانی‌های موجود را از طریق گفت‌وگو و همکاری رفع کنیم و به ید واحده تبدیل شویم، این راهبرد ما را در برابر هر تهدیدی بیمه خواهد کرد. ما چیزی جز صلح و آرامش، چه در داخل و چه در منطقه، نمی‌خواهیم. اتفاقاً اقدام رژیم صهیونیستی در عمل به انسجام داخلی ما شتاب بخشید؛ هم در میان مردم داخل کشور و هم در میان ایرانیان مقیم خارج. اکنون نوبت ماست که در برابر مردم عزیزی که پیش‌تر با ما اختلاف نظر یا تفاوت سلیقه داشته‌اند یا در برخی موارد از رفتارها یا برخوردها دلخور بوده‌اند، خود را اصلاح کنیم و رابطه‌مان را با این عزیزان به درستی سامان دهیم.

 

با توجه به تجربه‌های پیشین جمهوری اسلامی ایران در مذاکره با آمریکا، چه به‌صورت مستقیم و چه غیرمستقیم، که گاه نیز در یک مکان فیزیکی مشترک مانند مذاکرات در عراق صورت گرفته و با در نظر گرفتن اینکه این روند در نهایت به درگیری‌های اخیر و حمله آمریکا به تأسیسات ایران منتهی شده است، به نظر شما آیا ایران امروز نیازمند اتخاذ یک رویکرد جدید در حوزه مذاکرات با ایالات متحده نیست؟ 

ما که هرگز از مذاکره و دیپلماسی فرار نکرده‌ایم، اما اعتماد و اطمینانی هم به آمریکا، به‌ویژه در نگاه مقام معظم رهبری، در رابطه با این مذاکرات باقی نمانده است. دلیل آن هم روشن است. ما برجام را امضاء کردیم و از آن خارج نشدیم، این آمریکا بود که خارج شد. ما به تعهدات‌مان پایبند ماندیم، اما آن‌ها به تعهدات خود پایبند نبودند.

پایبندی به تعهدات، چه از منظر علمی و چه از منظر اعتقادی، یک اصل بنیادین است. لیس من فرائض الله شیء اشد علی اجتماع الناس من تفریق الأهواء و اختلاف القلوب. وقتی پیمانی بسته می‌شود، باید به آن پایبند بود. ما بر اساس اعتقادات‌مان به تعهدات‌مان عمل کرده‌ایم و انتظار داریم طرف مقابل نیز در گفت‌وگوها به حرف‌ها و امضاهایش متعهد باشد.

در حالی که رسانه‌ها و تبلیغات جهانی در دست آن‌هاست و تلاش می‌کنند ایران را عامل ناآرامی و ناامنی معرفی کنند، ما از گفت‌وگو فرار نمی‌کنیم و چیزی فراتر از چهارچوب‌های حقوقی و بین‌المللی نمی‌خواهیم. حقوقی را مطالبه می‌کنیم که هر انسان آزادی در این جهان خاکی می‌تواند داشته باشد. نه می‌خواهیم زیر بار زور برویم، نه می‌خواهیم به کسی ظلم کنیم.

ما می‌گوییم که می‌توان با صفا، صمیمیت و صداقت در جامعه انسانی زندگی کرد، بیایید درباره همین اصول با یکدیگر گفت‌وگو کنیم. ما اهل گفت‌وگو هستیم، به امضای خود پایبندیم و انتظار داریم طرف مقابل هم به وعده‌هایش وفادار باشد. این اصل در گذشته هم همین بوده، زمانی مردانگی را با گرو گذاشتن سبیل گرو می‌سنجیدند، یعنی آن‌قدر به تعهد خود پایبند بودند که حتی جانشان را فدای آن می‌کردند. اما امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که بعضی‌ها امضاء می‌کنند و فردایش همه‌چیز را انکار می‌کنند، این رویه قابل قبول نیست.

 

جناب آقای رئیس جمهور، به عنوان سوال آخر؛ اگر مرحله دوم جنگ به‌طور ناگهانی آغاز شود، در آن شرایط حساس، انتظار مردم ایران و همچنین افکار عمومی منطقه از جمهوری اسلامی ایران چیست؟

ما آمادگی لازم برای هرگونه شرایط احتمالی را داریم. همان‌گونه که پیش‌تر نیز تأکید کرده‌ام، زمانی که آتش‌بس اعلام می‌شود یا صلحی برقرار می‌گردد، این به‌معنای پایان تهدید نیست. در سنت ما آمده است، «أمَنَ الحذرَ کلَّ الحذرِ من عدوّک بعد صُلحِه»؛ یعنی باید بیشترین میزان احتیاط را نسبت به دشمن، پس از صلح، در نظر گرفت. از این رو، ما خوش‌بینی ساده‌انگارانه‌ای نداریم و خود را برای هر نوع عکس‌العمل یا تحولی آماده کرده‌ایم.

در داخل کشور نیز بزرگ‌ترین سرمایه ما مردم هستند. معتقدیم هیچ قدرتی بالاتر از وحدت و انسجام ملی وجود ندارد. در سطح منطقه نیز باور ما این است که اگر مسلمانان متحد و هم‌صدا باشند، هیچ نیرویی همچون رژیم صهیونیستی قادر نخواهد بود آنان را یکی‌یکی مورد تهاجم قرار دهد یا با بمباران و فشار، از پای درآورد.

برای من و هر انسان آزاده‌ای، تأسف‌آور و شرم‌آور است که شاهد باشیم مسلمانان بی‌گناه در غزه، فلسطین یا سوریه مظلومانه جان می‌بازند و در عین حال، کسانی که ادعای حقوق بشر و دموکراسی دارند، یا در برابر این فجایع سکوت می‌کنند یا از عاملان آن دفاع می‌نمایند.

جمهوری اسلامی ایران خواهان جنگ نیست، اما اگر جنگی تحمیل شود، با اقتدار کامل از تمامیت ارضی و عزت ملت ایران دفاع خواهد کرد.

ارسال نظر

آخرین اخبار