در جستجوی «ابیرادوش»، یک شگفتی دیگر از هخامنشیان
کنجکاوی یک معلم در آبدانان ایلام تبدیل به یک کشف بزرگ باستانشناسی در ایران شده که به گفته باستانشناسان میتواند به یکی از بزرگترین کشفیات باستانشناسی در دهههای اخیر تبدیل شود.

دهم مهرماه پارسال محمد حیدری، معلم آبدانانی، در حال کوهنوردی بود که به معادنی در کبیرکوه برخورد کرد و ویدیوی آن را در اینستاگرام منتشر کرد.
حیدری تصور میکرد این سنگها برای ساخت آسیاب استفاده میشدند، لقمان احمدزاده شوهانی، باستانشناس، وقتی این ویدیو را در اینستاگرام دید متوجه شد شیوه استخراج این سنگها شباهت زیادی به روشهای دوره هخامنشی دارد و بلافاصله متوجه شد این موضوع باید بررسی و پیگیری شود.
این باستانشناس که در حال حاضر سرپرست پروژه معادن آبدانان است میگوید: بدون همراهی و دقتنظر محمد حیدری، این کشف ممکن نبود. او سه معدن را شناسایی کرده بود که شواهد زیادی از بهرهبرداری مهندسی شده در دوران باستان داشتند. این معادن، نهتنها از نظر مکانیابی، بلکه از نظر الگوهای برداشت سنگ، با معادن دوره هخامنشی هماهنگ بودند.
تیم پژوهشی زیر نظر پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با استفاده از تلفیق بررسیهای میدانی، دادههای ماهوارهای و مطالعات زمینشناسی موفق شدند بقایای معدنکاری عظیم هخامنشی، ابزارهای برش سنگ، شواهد استخراج، حتی مقادیر چشمگیری از سنگ آهن را نیز در کنار سنگهای آهکی شناسایی کنند. سنگ آهنی که احتمالا برای ساخت بستهای فلزی در معماری سنگی هخامنشی کاربرد داشته است.
احمدزاده درباره اهمیت این کشف میگوید: این کشف، سرنخی جدید از محل استخراج سنگهای کاخ داریوش بزرگ بهدست میدهد. در نبشته معروف که بر کاخ آپادانای شوش حک شده است، از منطقهای به نام «ابیرادوش» به عنوان محل استخراج سنگهای این کاخ یاد شده است. تا پیش از این، مکان دقیق «ابیرادوش» در تاریخ گم بود، اما اکنون شواهد جدید میتواند نشان دهد که به احتمال بسیار زیاد معادن کشفشده در آبدانان همان نقطه گمشدهاند.
به گفته سرپرست پروژهش معادن هخامنشی آبدانان در مرحله دوم پروژه، با بهرهگیری از فناوریهای سنجش از دور، مدلسازی سهبعدی و تحلیلهای پتروگرافی، در تلاشیم تا مسیرهای انتقال سنگ از آبدانان به شوش را بازسازی کنیم. این تحقیق میتواند نشان دهد که چگونه سنگهای عظیم و سنگین از کوههای زاگرس به شوش منتقل میشدند.
این باستانشناس تأکید کرد این کشف نه تنها به باستانشناسان کمک میکند تا به گمشدههای تاریخ پی ببرند، بلکه یک روایت فراموششده از دانش مهندسی، معماری و مدیریت منابع در دوران هخامنشی را بازخوانی میکند.
به اعتقاد او این معادن اگر همان ابیرادوش باشند، بخشی از تمدنی بودهاند که هنوز هم شگفتیساز است. این کشف، اگر با آزمایشهای دقیقتری تائید شود، میتواند چشماندازهای جدیدی را برای ثبتجهانی این معادن در یونسکو، توسعه گردشگری فرهنگی در منطقه و پژوهشهای علمی در مورد فناوریهای ساخت در دوران هخامنشی فراهم آورد.
روزنهای جدید برای فهم تاریخ
حالا باستانشناسان زیر نظر وزارت میراث فرهنگی در حال بررسی این موضوعاند تا بفهمند که آیا این معادن واقعا برای ساخت کاخ داریوش استفاده شدهاند یا نه؟
محمدابراهیم زارعی، رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، که خبر این کشف را دیروز اعلام کرده بود، در اظهاراتی تازهتر گفته که آزمایشهای دقیقتری برای بررسی نوع سنگهای مکشوفه، با هدف مقایسه با نمونههای موجود در ستونهای کاخ شوش، در حال انجام است.
این مطالعات تخصصی از دو هفته آینده وارد فاز جدیدی خواهد شد و در صورت اثبات همخاستگاه بودن سنگها، پرونده ثبت جهانی شوش میتواند با اطلاعات تازهای بهروزرسانی شود و گامی راهبردی باشد که فرصت بازنگری و ارتقاء موقعیت جهانی این محوطه باستانی و همین طور منطقه کشف معدن را فراهم میآورد.
به گفته رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی، هنگام بررسی اولیه این معادن، نشانههایی از ابزارهای باستانی برش سنگ، بقایای استخراج و مقادیر معناداری از سنگآهن نیز کشف شده است؛ سنگ آهنی که بهاحتمال قوی برای تولید بستهای فلزی در معماری سنگی هخامنشی بهکار میرفته است. این کشفیات، در کنار ویژگیهای زمینشناختی منطقه، احتمال قدمت هخامنشی معادن را به شکل معناداری تقویت میکند.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری درباره اهمیت این کشف گفته، باستانشناسان بر این باورند که این کشف نه تنها پنجرهای نو به فرایندهای ساخت و تأمین مصالح در امپراطوری هخامنشی میگشاید، بلکه میتواند الهامبخش بازنگری در شبکههای حمل و نقل، مدیریت منابع و فناوریهای سنگتراشی دوران باستان در ایران و سراسر جهان باشد.
زارعی معتقد است مسیر احتمالی حمل و نقل این سنگها از آبدانان به شوش، ترکیبی از جادههای کوهستانی و مسیرهای آبی از طریق رودخانه کرخه بوده است. فاصله این معادن تا شوش حدود ۱۵۰ کیلومتر برآورد میشود.
این باستانشناس امیدوار است این کشف و پژوهشهای پیوست آن، نه تنها گامی بزرگ در درک معماری و فناوری ساخت در عصر هخامنشی باشد، بلکه بتواند مبنایی برای ثبت جهانی این معادن در فهرست میراث جهانی یونسکو و توسعه پایدار گردشگری علمی و فرهنکی در منطقه زاگرس میانی باشد.
به گفته رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری این کشف، در صورت تأیید نهایی ارتباط با «ابیرادوش»، میتواند معادل کشف معدن مرمر آتن برای پارتنون در تاریخ معماری جهان باشد.
سابقه معدنکاری هخامنشیان
حدود یک دهه پیش نیز باستانشناسان ایرانی معادنی را از دوره هخامشی در دشت پاسارگاد و نواحی همجوار آن کشف کرده بودند. فرهاد زارعی کردشولی، که سرپرست هیأت بررسی باستانشناسی شهرستان پاسارگاد بود، بهمن ماه سال ۱۳۹۵ درباره آن کشف گفته بود: «از این آثار میتوان به ۲ معدن سنگهای آهکی تراورتن سفید در کوه الماسبُری تنب کرم و معادن سنگهای ماسه سنگی موسوم به ابوالوردی اشاره کرد. معدن «الماسبری»، به وسعت بیش از ۶ کیلومتر مربع، مهمترین و بزرگترین معدن هخامنشی مربوط به پاسارگاد است که از بیش از چهل قسمت آن سنگ برداشت شده است. از سنگهای استخراجشده از معدن «ابوالوردی» در پر کردن فضای داخلی دیواره صفه تُلتخت و زیرسازی کاخها و آبنماهای باغشاهی استفاده کردهاند.»
پژوهشهای باستانشناسان آن زمان، درباره سیستم برداشت سنگ از معادن هخامنشیها در پاسارگاد نشان میداد که «پس از انتخاب محل بُرش و براساس ابعاد بلوک مورد نیاز، حجاران اقدام به جداسازی بلوکها با انواع تیشه و قلم میکردند و در مرحله بعد بلوکها را که بهصورت قلمهستونهای نیمهتراش و مکعبیشکل ۲ تا ۵۰ تُن بودند از صخرهها جدا میکردند و در درههای ریگزار مانند معدن به دامنه کوه انتقال میدادند. در مرحله بعدی بلوکها را سوار بر ارابههای بزرگ میکردند و با چهارپایانی مانند گاو، پس از گذار از تنگههای بلاغی و سعادتشهر، به پاسارگاد انتقال میدادند و کار میگذاشتند. سپس بلوکها یا قلمهستونها را با انواع تیشهها (از زبرهتراش تا بسیار ظریف) صاف میکردند و در پایان بهوسیله لیف درخت خرما یا پوست کوسه صیقل میدادند.»