EN
به روز شده در
کد خبر: ۳۹۳۸۱

اعترافات زنی که متهم است با تصادف ساختگی شوهرش را کشت

زنی که متهم است با تصادف ساختگی شوهرش را کشته است: من شوهرم را نکشتم!اردیبهشت سال ۱۴۰۳ تصادفی بین یک خودروی سواری و کامیون در جاده فریمان رخ می‌دهد که بر اساس ارزیابی‌های اولیه خودروی سواری ناگهان از مسیر خود منحرف می‌شود و با یک کامیون در جهت مخالف جاده برخورد می‌کند.

اعترافات زنی که متهم است با تصادف ساختگی شوهرش را کشت

اردیبهشت سال ۱۴۰۳ تصادفی بین یک خودروی سواری و کامیون در جاده فریمان حدفاصل روستای «جیم‌آباد» و «تپه‌سلام» رخ می‌دهد. در این حادثه بر اساس ارزیابی‌های اولیه، خودروی سواری که در حال حرکت به‌سمت مشهد بوده، ناگهان از مسیر خود منحرف می‌شود و با یک کامیون در جهت مخالف جاده برخورد می‌کند.

در‌این‌میان، چون برخورد از ناحیه شاگرد با کامیون رخ داده است، مرد جوانی که سرنشین جلوی این خودروی سواری بوده است، جان خود را از دست می‌دهد و زن جوانی که راننده بوده نیز مصدوم و به بیمارستان منتقل می‌شود. درست پس از این ماجرا خانواده متوفی با این ادعا که تصادف ساختگی بوده است، از راننده شکایت می‌کنند. 

از همان زمان تحقیقات جنایی با دستور قاضی صادق صفری، بازپرس جنایی، آغاز می‌شود. این تحقیقات تا دیروز ادامه داشت و بالاخره پس از تکمیل پرونده مقدماتی، زن جوانی که متهم به قتل همسرش در این تصادف ساختگی است، به محل وقوع حادثه منتقل شد تا چگونگی تصادف را مقابل دوربین قوه‌قضائیه بازسازی کند.

زن جوان با هویت «ف. س» در‌حالی برابر بازپرس جنایی ایستاد که مدعی بود این تصادف ساختگی نبوده و ناخواسته اتفاق افتاده است. مقام قضایی از زن خواست تا ماجرای اختلاف با همسرش را بیان کند. متهم با این ادعا که هیچ مشکلی با همسرش نداشته است، بیان کرد: همسر من با زنی به نام «زینب» ازدواج موقت کرده بود، همه این را می‌دانستند و به خودم همه‌چیز را گفته بود و قرار بود به آن رابطه پایان دهد؛ اما همسر موقتش اجازه پایان رابطه را نمی‌داد که درباره همین موضوع با هم اختلاف داشتیم.

از مدتی قبل همسرم مو کاشته بود و باید آمپول‌هایی به سرش می‌زد، اما هر وقت این دارو‌ها را تزریق می‌کرد، سردرد می‌گرفت. روز حادثه قرار شد او را به مشهد نزد دکتر ببرم که همان همسر موقتش زنگ زد، من گوشی را از شوهرم گرفتم و با زن دعوا کردم و از او خواستم پایش را از زندگی من بیرون بکشد. اینجا به همسرم گفتم چرا تمام نمی‌کنی این ماجرا را که اعلام کرد زینب او را رها نمی‌کند.

 شوهرم از من خواست هرکاری می‌توانم بکنم که من هم رفتم در پنجشنبه‌بازار با دادوفریاد آبروی زن را بردم و به خواسته شوهرم عکس‌هایش را در کانال روستا منتشر کردم. آن روز پسرهایم در مشهد کلاس فوتبال بودند، قرار شد برویم دنبال آنها و برگردیم و برای مسافرت به آب‌گرم فردوس برویم.

همه کار‌ها را به خواست همسرم انجام دادم

در‌این‌میان تحقیقات نشان داد که آنها دو بار در جاده تردد کرده‌اند که زن در‌این‌باره ادعا کرد: وقتی به‌سمت مشهد حرکت کردیم، ناگهان متوجه شدیم موبایل شوهرم نیست. برای همین به روستا برگشتیم، اما آنجا متوجه شدیم گوشی در حالت سکوت در خودرو زیر پایه صندلی بوده است.

دوباره به‌سمت مشهد برگشتیم که وقتی از روستا خارج شدیم، شوهرم پرسید: «چرا عکس‌های زینب را در کانال روستا گذاشته‌ای؟» به او گفتم: «خوت گفتی» و همین موضوع سبب شد تا در ماشین با یکدیگر درگیر شویم. شوهرم مو‌های من را در دست گرفته بود و می‌کشید و به من ضربه می‌زد که ناگهان خودرو منحرف شد و با کامیون تصادف کردیم.

متهم‌به‌قتل در‌حالی این اظهارات را مطرح کرد که یک شاهد با پاترول پشت‌سر آنها حرکت می‌کرده است. این شاهد که در صحنه بازسازی حضور داشت، گفته‌های زن را رد کرد و مدعی شد که طبق مشاهدات او، خودرو بدون هیچ مکثی و ناگهانی به‌سمت کامیون رفته است.

کارشناس تصادفات دادسرا نیز با حضور در صحنه اعلام کرد که براساس آنچه در این صحنه پیدا کرده، این تصادف عمدی بوده است و اگر قرار بر تصادف عادی بوده باشد، طبق کروکی باید خودروی سواری از سمت راننده با کامیون برخورد می‌کرده است، نه اینکه فرمان آن‌قدر بچرخد که سمت راست خودرو به گلگیر سمت چپ خودروی باری برخورد کند.

متوفی واکنشی نداشت

راننده کامیون نیز که در صحنه حاضر بود، در پاسخ به سؤالات بازپرس جنایی اعلام کرد: من سرعت زیادی نداشتم و تازه از یک فرعی به جاده اصلی پیچیده بودم و اصلا متوجه این خودرو پیش از تصادف نشدم. وقتی هم پیاده شدم و به‌سمت خودروی سواری که در کنار جاده متوقف شده بود، رفتم، از راننده که زن جوانی بود، پرسیدم: «چه‌کار کردی؟ چرا این کار را کردی؟»، او سرش را به فرمان کوبید و گفت: «نمی‌دانم»، بعد سراغ سمت شاگرد رفتم که مردی روی صندلی جلو بود که دهان و چشم‌هایش باز بود و هیچ واکنشی به اطراف نداشت، تلاش کردم تا در را باز کنم که به‌علت تصادف باز نمی‌شد.

ماجرای قرص‌ها چه بود؟

در ادامه وقتی متهم به‌قتل در‌برابر این پرسش بازپرس جنایی قرار گرفت که «شب قبل از تصادف با فردی درباره نحوه مصرف قرص‌های خواب‌آور و بیهوش‌کننده برای خوراندن به همسرت صحبت کرده بودی، چرا قصد داشتی چنین کاری بکنی؟» مدعی شد: با‌وجود اینکه شوهرم می‌گفت که رابطه‌اش با زینب تمام شده است، اما من مشکوک بودم و می‌خواستم گوشی‌اش را چک کنم، برای همین می‌خواستم به او قرص بدهم.

همچنین تحقیقات به شواهدی رسیده بود که زن با مردی دیگر ارتباط داشته است که زن این موضوع را نیز رد کرد و مدعی شد که او با هیچ فردی ارتباط نداشته است. او حتی اظهارات همسر سابقش را که مدعی شده بود این زن یک‌بار در بولوار صیادشیرازی روی زمین لغزنده دسته موتورسیکلت را کشیده و روی زمین افتاده‌اند نیز تکذیب کرد.

در حالی این بازسازی با حضور وکلای متهم تمام شد که تحقیقات درباره ساختگی‌بودن این تصادف و همچنین اتهاماتی که به زن جوان وارد شده است، ادامه دارد.

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار