والیبال و هنوز حرفهایی که باید زده شود
والیبال ایران این روزها بیش از آنکه با نتیجهها سنجیده شود، با پرسشها روبهروست؛ از مدل فکری سرمربی تیم ملی و خلأ یک قطرپاسور تعیینکننده گرفته تا شکاف نسلی در لیگ و رفتارهایی که زنگ خطر اخلاق را در والیبال بانوان به صدا درآورده است.
۱- پیاتزا و الگوی بلیجینی؛ تقلید یا اقتباس؟
یکی از بازیکنان مطرح بلغاری در گفتوگویی مدعی شده است که روبرتو پیاتزا، سرمربی تیم ملی والیبال ایران، بهطور مستمر با لورنزو بلیجینی، سرمربی ایتالیایی تیم ملی بلغارستان، در تماس و تبادل نظر است.
این بازیکن بر این باور است که پیاتزا قصد دارد همان مسیری را برود که بلیجینی در بلغارستان طی کرده؛ مسیری که در آن، خلأ نداشتن یک قطرپاسور کلاسیک و تمامعیار، با استفاده بیشتر از دریافتکنندههای قدرتی در پشت خط جبران میشود.
البته صحت این ادعا نیازمند بررسی دقیقتری است، اما با توجه به افول نسبی قطرپاسورهای تیم ملی در سالهای اخیر و شرایط والیبال روز دنیا، بعید نیست پیاتزای حسابگر، نگاهش را به آینده و مسیر منتهی به المپیک دوخته باشد.
در حال حاضر تنها پشتخطزن ثابت تیم ملی، بردیا سعادت است؛ بازیکنی که در تیم باشگاهیاش به دلیل محدودیت سایر گزینهها، بیشترین حجم پاس را دریافت میکند. با این حال، چه در دوره پیاتزا و چه نزد مربیان پیشین، اعتماد کامل و مستمر به او شکل نگرفته است.
در لیگ داخلی نیز علی حاجیپور نشانههایی از توانمندی نشان میدهد، اما وقتی از «قطرپاسور» صحبت میکنیم، منظور بازیکنی است که بتواند سرنوشت یک مسابقه را تغییر دهد؛ ویژگیای که همچنان جای خالیاش احساس میشود.
۲- عصبانیت موسوی؛ شکاف نسلها یا بحران واقعبینی؟
شکست تیم شهداب مقابل سپاهان، بیش از همه سید محمد موسوی را عصبانی کرد. کاپیتان باسابقه والیبال ایران با انتقاد از برخی بازیکنان جوان تیم، صراحتاً اعلام کرد که تعدادی از آنها هنوز دستاورد قابلتوجهی نداشتهاند، اما ادعاهای بزرگی مطرح میکنند.
موسوی با یادآوری دوران طلایی نسل خود گفت:
«ما قهرمان آسیا شدیم، در لیگ جهانی چهارم و در قهرمانی جهان ششم دنیا ایستادیم، اما همدورههای من هرگز به اندازه بعضی از بازیکنان امروز ادعا نداشتند.»
او در ادامه، مقایسه بازیکنان داخلی با فوقستارههای جهان را نوعی خودفریبی دانست و با اشاره به سیمونه جیانلی افزود:
«جیانلی در تمام ردههای سنی و تمام مسابقات، بهترین پاسور جهان بود؛ لیدری بزرگ، بازیکنی متواضع و مرد عمل. مقایسهها باید واقعی باشد. لطفاً جدی باشید.»
۳- زنگ خطر اخلاق در والیبال بانوان
از عجایب این روزهای والیبال، درگیری لفظی شدید یکی از بازیکنان زن لیگ یکی با تماشاگران بود. این بازیکن به همراه خواهرش به سمت سکوها رفته و با یک یا دو نفر از تماشاگران درگیری پیدا کرد؛ اتفاقی که هرچند پس از آن با عذرخواهی و تقدیم دستهگل تا حدی جمع شد، اما اصل ماجرا قابل چشمپوشی نیست.
به باور بسیاری، این رفتارهای ناهنجار بیارتباط با الگوبرداری از برخی ستارههای فوتبال و والیبال مردان نیست؛ الگویی غلط که متأسفانه به ذهن برخی بازیکنان دختر نیز سرایت کرده است.
والیبال بانوان، بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه جدی به مسائل فرهنگی و اخلاقی است. دعوا و تنشهای لفظی، چه در زمین و چه روی سکوها، با شأن دختران ورزشکار ایرانی همخوانی ندارد. اگر امروز فرهنگ در جامعه کمرنگ شده، شاید دستکم در والیبال بتوان کاری کرد.