جهان اسلام؛ غول اقتصادی خاموش یا قدرتی آماده برای بیداری؟
کشورهای اسلامی کلید اقتصاد جهانی را در دست دارند. آیا آنها تلاشهای خود را برای تأثیرگذاری بر سیاست متحد خواهند کرد؟

کشورهای اسلامی در اختیار داشتن کلیدهای اصلی اقتصاد جهانی را یدک میکشند. از نفت و گاز گرفته تا فسفات، اورانیوم و عناصر کمیاب، همه و همه در دل سرزمینهایی جای دارند که جمعیت عظیم، موقعیت جغرافیایی بیبدیل و ظرفیتهای انسانی و فناورانه نیز بر ارزششان افزوده است. پرسش اصلی اما این است: آیا این کشورها قادر خواهند بود با همافزایی و اتحاد، این ظرفیتها را از سطح «پتانسیل» به سطح «قدرت واقعی» ارتقا دهند؟
وزن اقتصادی کشورهای اسلامی
بر اساس دادههای سال ۲۰۲۴، تنها چند کشور اسلامی بخش قابلتوجهی از تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار دارند:
اندونزی: ۱.۴۷ تریلیون دلار
ترکیه: ۱.۳۴ تریلیون دلار
عربستان سعودی: ۱.۱۱ تریلیون دلار
مالزی: ۴۴۷ میلیارد دلار
ایران: ۴۳۴ میلیارد دلار
این حجم عظیم اقتصادی نشان میدهد که جهان اسلام در صورت همگرایی میتواند به یکی از قطبهای اصلی اقتصاد جهانی بدل شود.
نفت؛ سلاح سنتی اما همچنان مؤثر
عربستان سعودی با حدود ۱۰ میلیون بشکه در روز، بزرگترین تولیدکننده و دارای بیش از ۲۶۰ میلیارد بشکه ذخایر اثباتشده است.
عراق با ۴.۵ میلیون بشکه در روز و ذخایر ۱۴۵ میلیارد بشکه.
ایران با ۳.۵ میلیون بشکه تولید روزانه و ۱۵۷ میلیارد بشکه ذخیره.
امارات و کویت نیز هر یک بیش از ۳ میلیون بشکه در روز تولید دارند.
این کشورها با عضویت در اوپک، بارها نشان دادهاند میتوانند در معادلات بازار جهانی نفت تعیینکننده باشند. تجربهی تحریم نفتی ۱۹۷۳ هنوز نمونهای کلاسیک از تبدیل انرژی به ابزار فشار سیاسی است.
گاز؛ سلاح قرن بیستویکم
طبق گزارش ریستاد انرژی، تولید گاز خاورمیانه از سال ۲۰۲۰ تاکنون ۱۵ درصد رشد داشته و پیشبینی میشود تا ۲۰۳۰، حدود ۳۰ درصد دیگر افزایش یابد.
ایران با تولید روزانه ۲۵ میلیارد فوت مکعب در صدر منطقه قرار دارد.
قطر با پروژه عظیم توسعهی میدان شمالی، تا پایان دهه ظرفیت LNG خود را ۸۰ درصد افزایش خواهد داد.
عربستان و امارات نیز در حال تقویت جایگاه خود هستند.
اگر نفت در دهههای گذشته سلاح فشار بود، گاز امروز در قامت اهرم ژئوپلیتیکی نوین ظاهر شده است؛ بهویژه با توجه به وابستگی اروپا پس از بحران اوکراین.
سایر منابع؛ فراموششدگان ارزشمند
منطقه اسلامی، علاوه بر انرژی، حدود ۸۰ درصد ذخایر فسفات جهان را در اختیار دارد؛ مادهای حیاتی برای صنایع کشاورزی و غذایی. همچنین دسترسی به طلا، اورانیوم و عناصر کمیاب، این کشورها را به «معدن استراتژیک جهان» تبدیل کرده است.
تجارت خارجی؛ بازاری به وسعت چند تریلیون دلار
اندونزی: ۴۹۸ میلیارد دلار حجم تجارت در ۲۰۲۴
مالزی: ۳۱۶ میلیارد دلار صادرات
ترکیه: بیش از ۶۰۵ میلیارد دلار تجارت خارجی
امارات: ۱.۴۲ تریلیون دلار تجارت خارجی
این اعداد گواه آن است که جهان اسلام نهتنها صادرکننده منابع خام، بلکه یک بازار بزرگ مصرفی و شریک تجاری مهم نیز به شمار میرود.
چرا قدرت بالفعل نمیشود؟
با وجود این حجم عظیم از منابع، ثروت و موقعیت ژئوپلیتیکی، جهان اسلام همچنان پراکنده و اغلب درگیر اختلافات داخلی است. در حالیکه نمونه تحریم نفتی ۱۹۷۳ نشان داد اتحاد میتواند توازن قوا را تغییر دهد، امروز شاهد فقدان همان انسجام هستیم.
رقابتهای منطقهای (مانند شکاف ایران- عربستان یا ترکیه- مصر) مانع همگرایی است.
اتکا به غربیها برای امنیت یا فناوری، قدرت چانهزنی را تضعیف میکند.
نخبگان سیاسی اغلب نگاه کوتاهمدت و ملی دارند، نه چشمانداز بلندمدت و اسلامی- فراگیر.
قدرت اقتصادی جهان اسلام واقعیتی انکارناپذیر است، اما تا زمانی که این قدرت در قالب یک اراده سیاسی مشترک و یک راهبرد هماهنگ به کار گرفته نشود، همچنان به صورت «غول خاموش» باقی خواهد ماند. نفت و گاز، فسفات و بازارهای چندصد میلیارد دلاری، همه ابزارهاییاند که میتوانند موازنه جهانی را تغییر دهند؛ اما تنها در صورتی که رهبران اسلامی بتوانند از منافع مقطعی عبور کرده و به منافع جمعی بیندیشند.
در غیر این صورت، این منابع نه سلاح قدرت، که بهانهای برای وابستگی و میدان رقابت قدرتهای خارجی باقی خواهد ماند.
منبع: الجزیره