۵ میلیارد دلار از جیب ایرانیان پر کشید
ناترازی انرژی، خسارت عظیم اقتصادی به ایران وارد کرده ، تعطیلی صنایع روزانه ۷ همت زیان میزند و تولید فولاد، سیمان و پتروشیمی تا ۳۰٪ سقوط کرده است.

کمبود گاز، بحران برق، آلودگی هوا و سایه سنگین تنشهای ژئوپلیتیکی، اقتصاد ایران را به لبه پرتگاه کشانده است. براساس گزارش مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی، هر روز تعطیلی سراسری ناشی از ناترازی انرژی حدود ۷۰۰۰ میلیارد تومان معادل ۱۰۰ میلیون دلار به اقتصاد کشور ضربه میزند؛ رقمی که میتواند معادل بودجه سالانه چند وزارتخانه باشد.
تولید سیمان، فولاد و پتروشیمی تا ۳۰ درصد کاهش یافته و صادرات غیرنفتی با افت ۱۲ درصدی، حدود پنج میلیارد دلار از درآمد ارزی کشور را بلعیده است. کارخانهها در نبود گاز مجبور به استفاده از مازوت با قیمتهای سرسامآور شدهاند و هزینه تولید تا ۳۵ درصد جهش کرده است.
صنایع سیمان به تنهایی ۴۰ درصد از ظرفیت تولید خود را از دست دادهاند. در عرصه تجارت خارجی، تعطیلیها و ناتوانی در تأمین گاز مورد تعهد، توان صادراتی ایران به کشورهایی چون ترکیه و عراق را ۳۰ درصد کاهش داده و حدود دو میلیارد دلار دیگر از منابع ارزی را دود کرده است.
پیامدها روشن است چرا که زنجیره تأمین داخلی فروریخته، قراردادهای خارجی در معرض لغو است و رشد اقتصادی پیشبینیشده برای سال ۱۴۰۴ به زیر یک درصد سقوط کرده است. کارشناسان هشدار میدهند، اگر این روند مهار نشود، زمستان انرژی میتواند به زمستان اقتصاد ایران بدل شود.
تاثیر ناترازی انرژی و تعطیلی بیش از همه چیز برای کارخانهها فاجعهآمیز است / در دوران جنگ تولید کاهش نیافت
سعید عسگرزاده، صنعتگر و دبیر انجمن سنگ آهن، با رد این ادعا که قطعی برق همیشه به همین شدت وجود داشته، به تجارتنیوز گفت: در گذشته اگر محدودیتی اعمال میشد، معمولاً از قبل اطلاع میدادند و کارخانهها تعمیرات خود را در همان دوره انجام میدادند، اما اکنون حتی دو روز قطع برق و تعطیلی حاصل از ناترازی انرژی در هفته برای برخی بخشها فاجعهآمیز است.
وی با اشاره به موضوع جنگ گفت اثر مستقیم جنگ بر تولید به اندازه قطعی برق نبود و نیست و اثرات آن بیشتر روانی است. در زمان جنگ تولید حتی افزایش یافت، اما پس از آن فضای روانی ناشی از نگرانی درباره آینده باعث شد تولید تحت تأثیر قرار گیرد و اثرات آن در آمار دیده شود.
قطعی برق زحمت چندین ساله زنجیره فولاد را به باد میدهد
عسگرزاده با اشاره به اهمیت مزیت نسبی توضیح داد: زمانی که صنعتی مانند فولاد در کشوری توسعه پیدا میکند، این امر به دلیل وجود یک مزیت واقعی، بوده است. از ابتدای انقلاب تاکنون، زنجیره آهن و فولاد بیشترین توسعه حجمی را در میان زنجیرههای تولیدی کشور داشته و این مزیت نسبی در داشتن منابع اولیه، برق و گاز بوده نه ارزان بودن آنها.
وی با تأکید بر اینکه قطع برق این مزیت نسبی را از بین میبرد، عنوان کرد: این امر میتواند به بقای زنجیره فولاد که با زحمت به سطح فعلی رسیده و جایگاه صادراتی خوبی پیدا کرده، لطمه بزند.
اختلال ناترازی انرژی کل زنجیره تولید محصولات را بر هم میزند
این فعال صنفی با تأکید بر اینکه ناترازی انرژی و تعطیلی کارخانهها فقط یک بخش را مختل نمیکند، بیان کرد: بیشترین مصرف برق در فولادسازی و بیشترین مصرف گاز در تولید آهن اسفنجی است. اگر برق کم شود، فولادسازی متوقف میشود، خریدار آهن اسفنجی از بین میرود و چون آهن اسفنجی قابل انبار کردن نیست، تولید آن کاهش مییابد و این کاهش به گندلهسازی و سپس به کنسانتره منتقل میشود.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر، واحدهای نورد نیز در صورت کمبود مواد اولیه قادر به ادامه تولید نیستند. این اختلالها بر بخش بالادست شدیدتر و بر پاییندست کمتر است، زیرا در شمش فولاد مازاد وجود دارد و بخشی از آن صادر میشود، اما در هر حال تأثیر بر کل زنجیره اجتنابناپذیر نیست.
نگرانیها از احتمال وقوع دوباره جنگ شرایط را برای صنایع سخت کرد
عسگرزاده با اشاره به اینکه موضوعات مرتبط با انرژی به عنوان بخشی تأثیرگذار در زیرساختها جدایی از فرایند تولید ندارند، گفت: وقتی کارخانهای وجود داشته باشد اما زیرساخت مناسب فراهم نباشد، طبیعی است که در یک سرمایهگذاری جدی برای احداث کارخانه گرفتار میشود و امکان بهرهبرداری ندارد.
وی با بیان اینکه این وضعیت میتواند اساس سرمایهگذاری را زیر سؤال ببرد، عنوان کرد: محاسبات اولیه بر مبنای ۱۲ ماه فعالیت انجام میشوند و بازگشت سرمایه هم بر همین اساس پیشبینی میشود. وقتی این دوره کاهش پیدا کند، شرایط متفاوت میشود، زیرا هزینههای سربار قرار است بر ۱۲ ماه تولید سرشکن شوند، اما این اتفاق نمیافتد و همه این عوامل بر فرایند تولید، قیمت تمامشده و حتی بقا یا عدم بقای یک صنعت اثر میگذارند.
او با تأکید بر اینکه هرچه صنعتی بیشتر به انرژی وابسته باشد، این تأثیر پررنگتر میشود، اظهار کرد: در شرایط فعلی که کشور تحت فشار عملیات نظامی، جنگ یا نگرانیهای ناشی از احتمال تکرار چنین رویدادهایی قرار دارد، این فشار تاترازی انرژی اثر مضاعفی بر تولید میگذارند و شرایط را سختتر میکنند. میزان این تأثیر بسته به وابستگی هر صنعت به انرژی متفاوت است.
عسگرزاده در پایان خاطرنشان کرد: در بخش صنعت، محصول نهایی نتیجه یک زنجیره به هم پیوسته از معدن تا نورد و تولید مقاطع است و اختلال در هر حلقه کل زنجیره را متأثر میکند. چنانچه بخشی از زنجیره از دست برود، آنچه در بالادست تولید میشود خریدار ندارد و پاییندست هم مواد اولیه پیدا نمیکند.
تعطیلیها تهدید ساختاری برای اقتصاد ملی
برآیند دادههای اقتصادی و اظهارات کارشناسان نشان میدهد بحران انرژی و در پی آن تعطیلیهای گسترده در ایران از یک معضل فصلی به تهدیدی ساختاری برای اقتصاد ملی و صنایع کلیدی تبدیل شده است. کاهش ۳۰ درصدی تولید فولاد، سیمان و پتروشیمی، افت ۱۲ درصدی صادرات غیرنفتی و زیان روزانه ۷۰۰۰ میلیارد تومانی، تنها بخشی از تبعات قطعیهای برق و کمبود گاز است.
این اختلالها نهتنها زنجیرههای تولیدی را از معدن تا محصول نهایی متلاشی میکنند، بلکه مزیت نسبی ایران در برخورداری از منابع انرژی را نیز فرسوده میسازند. ادامه این روند میتواند رشد اقتصادی را به زیر یک درصد برساند و جایگاه صادراتی کشور را در بازارهای جهانی به شدت تضعیف کند.
منبع: گسترش نیوز