دستیار هوش مصنوعی برای پزشکیان؛ انقلاب فناوری یا پروژهای نمایشی؟
معاون علمی و فناوری رئیسجمهور از طراحی دستیار هوش مصنوعی برای رئیسجمهور خبر داد، اما این پروژه با حواشی زیادی مواجه است.

به گزارش گروه اقتصادی آوش، معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری ایران اعلام کرده که در حال توسعه یک دستیار هوش مصنوعی برای رئیسجمهور و اعضای کابینه است. این پروژه که با مشارکت ۷۰ استاد دانشگاه در حال انجام است و قرار است در زمینه تحلیل اطلاعات، ارائه گزارشهای کارشناسی و کمک به تصمیمگیریهای دولتی ایفای نقش کند.
هدف از این برنامه آن است که فرآیندهای مدیریتی و سیاستگذاری مبتنی بر دادههای بهروز و پردازش اطلاعات دقیقتر شوند. با این حال هنوز جزئیات فنی مشخصی درباره نحوه عملکرد این هوش مصنوعی و مدلهای مورد استفاده در آن یا میزان دسترسی آن به دادههای دولتی و عمومی منتشر نشده است.
حسین افشین، معاون علمی و فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهوری تنها با اشاره به طراحی این دستیار هوش مصنوعی از سوی این معاونت گفت که برای طراحی دستیار هوش مصنوعی رئیسجمهور با ۱۲ دانشگاه قرارداد منعقد کردهایم که با دو هدف بوده که هم بتوانیم بازار برای هوش مصنوعی ایجاد کنیم و هم اینکه خودمان بهعنوان دولت بگوییم که برای هوشمند شدن دولت آمادگی داریم.
ChatGPT آمریکا یک ابزار قدرتمند در خدمت سیاستگذاری
در همین زمان شرکت اوپنایآی در آمریکا اعلام کرده که نسخهای از چتجیپیتی را برای سازمانهای دولتی ایالات متحده توسعه داده است. این نسخه که با همکاری مایکروسافت طراحی شده، از مدلهای پیشرفتهای مانند GPT-۴o بهره میبرد و به گونهای تنظیم شده که بتواند در محیطهای حساس دولتی به کار گرفته شود.
آنچه این پروژه را قابلتوجه میکند، بهرهمندی آن از زیرساختهای قدرتمند رایانش ابری، دادههای گسترده و پردازندههای پیشرفتهای است که امکان تحلیلهای پیچیده و دقیق را فراهم میکنند. این چتبات به صورت سفارشی برای دولت آمریکا طراحی شده تا به تحلیل سریعتر دادهها، اتوماسیون بخشی از فرآیندهای اداری و کمک به تصمیمگیریهای مبتنی بر دادههای کلان کمک کند.
مقایسه توسعه هوش مصنوعی دولتی در ایران و آمریکا
مقایسه این دو پروژه نشان میدهد که ایران و آمریکا در شرایط کاملا متفاوتی اقدام به توسعه هوش مصنوعی برای دولتهای خود کردهاند. ایالات متحده سالهاست که در حوزه هوش مصنوعی سرمایهگذاری گستردهای انجام داده و شرکتهایی مانند اوپنایآی، گوگل و مایکروسافت زیرساختهای بسیار قدرتمندی برای توسعه مدلهای پیشرفته فراهم کردهاند.
این کشور به حجم عظیمی از دادههای آموزشی دسترسی دارد و با استفاده از پردازندههای قدرتمند و ابررایانههای مجهز به سختافزارهای پیشرفته امکان پردازش سریع و اجرای مدلهای بسیار پیچیده را دارد. در مقابل ایران با محدودیتهای متعددی روبهرو است. تحریمهای بینالمللی موجب شده که دسترسی ایران به سختافزارهای پیشرفته بهویژه پردازندههای مورد نیاز برای یادگیری عمیق بسیار محدود باشد.
همچنین کشور در زمینه کلاندادهها و پردازش اطلاعات در مقیاس وسیع چالشهای متعددی دارد که میتواند روند توسعه این پروژه را کندتر و کارایی آن را کمتر کند. علاوه بر محدودیتهای فنی تفاوت در رویکردهای اجرایی نیز قابلتوجه است.
اوپنایآی بهعنوان یک شرکت خصوصی با همکاری دولت و بخشهای صنعتی مدلهایی را توسعه میدهد که در کنار امنیت بالا، انعطافپذیری و قابلیت بهروزرسانی دارند. این سیستمها با بهرهگیری از دادههای کلان و زیرساختهای جهانی بهطور مداوم ارتقا پیدا میکنند.
در ایران پروژههای مشابه به شکل دولتی و در چارچوبهای بسته اجرا میشوند که باعث میشود میزان دسترسی به منابع خارجی کاهش یافته و روند توسعه فناوری به کندی پیش برود. همچنین فرهنگ سازمانی و میزان پذیرش فناوریهای نوین در بدنه مدیریتی کشور نیز میتواند تاثیر زیادی بر موفقیت چنین پروژهای داشته باشد.
دادههای محدود؛ زیرساختهای ضعیف
یکی از چالشهای دیگر در ایران میزان دسترسی به دادههای آموزشی و اطلاعاتی است. بدیهی است مدلهای هوش مصنوعی برای یادگیری نیازمند حجم عظیمی از دادههای واقعی هستند. در کشورهای توسعهیافته این دادهها از طریق پایگاههای اطلاعاتی عمومی، پژوهشهای دانشگاهی، دادههای اقتصادی و اجتماعی و حتی اطلاعات کاربران به دست میآید.
در ایران بسیاری از این منابع یا در دسترس نیستند یا به دلیل محدودیتهای قانونی و فیلترینگ اینترنت، امکان استفاده از دادههای بینالمللی وجود ندارد. این مساله میتواند موجب شود که مدلهای بومی از نظر دقت و کارایی در سطح پایینتری نسبت به نمونههای جهانی قرار بگیرند.
اگر این پروژه بتواند زیرساختهای مناسبی برای پردازش دادهها فراهم کند و دستیار هوش مصنوعی بتواند اطلاعات دقیق و تحلیلهای کاربردی ارائه دهد، ممکن است بتواند نقش موثری در بهبود فرآیندهای تصمیمگیری داشته باشد.
تحول یا نمایش؟
در صورتی که این پروژه بدون دسترسی به دادههای مناسب و بدون استفاده از سختافزارهای قوی و یا بدون برنامهریزی برای بهروزرسانی مداوم اجرا شود، ممکن است در نهایت کارایی چندانی نداشته باشد و به یک ابزار تشریفاتی تبدیل شود که در عمل تاثیر خاصی بر سیاستگذاریهای دولتی ندارد.
در نهایت آنچه آینده این پروژه را تعیین میکند، نحوه اجرای آن و میزان سرمایهگذاری بر روی زیرساختهای هوش مصنوعی در کشور است. بدون زیرساخت مناسب دسترسی به دادههای کافی و استفاده از سختافزارهای قدرتمند، این پروژه نمیتواند با نمونههای پیشرفتهای مانند چتجیپیتی دولتی آمریکا رقابت کند.
اگر ایران بخواهد در این مسیر پیشرفت کند، نیاز به برنامهریزی بلندمدت، سرمایهگذاری جدی در توسعه سختافزار و نرمافزار و همکاری با متخصصان داخلی و بینالمللی دارد تا بتواند محصولی قابل رقابت در این حوزه ارائه دهد.