هفته کتاب؛ آیینی تشریفاتی برای صنعت نیمه جان نشر
مدیر انتشارات افراز درخصوص تأثیرگذاری هفته کتاب گفت: وقتی شاهدیم حدود ۲۵ هزار ناشر وجود دارد اما فقط ۵ هزار ویترین کتابفروشی داریم که آنها هم روزبهروز تعطیل میشوند، عمق فاجعه مشخص میشود. درباره هفته کتاب هم همین وضعیت وجود دارد؛ همهچیز فقط نمادین است و هیچ اتفاق خاصی نمیافتد.
هفته کتاب در تقویم فرهنگی ایران با هدف ترویج کتابخوانی، تقویت ارتباط مردم با کتاب و ایجاد فضای توجه عمومی به نشر شکل گرفته است؛ اما کارآمدی آن زمانی معنا پیدا میکند که زیرساختهای نشر و کتابفروشیها در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد. در شرایطی که شبکه توزیع ضعیف است، کتابفروشیها یکی پس از دیگری تعطیل میشوند و امکان دسترسی آسان به کتاب کاهش یافته، برگزاری یک هفته نمادین نمیتواند به تنهایی نقش جدی در بهبود سرانه مطالعه یا افزایش علاقه عمومی به کتاب ایفا کند. هفته کتاب زمانی اثرگذار میشود که مردم امکان خرید و استفاده از کتاب را داشته باشند و نظام فرهنگی کشور به صورت پیوسته، از تولید و عرضه کتاب حمایت کند.
تأثیر واقعی هفته کتاب زمانی آشکار میشود که سیاستگذاری فرهنگی و اقتصادی با آن همراه باشد. وقتی تیراژ کتابها به چند صد نسخه سقوط کرده، کتابخانههای عمومی بهروز نمیشوند، بودجههای حمایتی به جای بخش خصوصی صرف فعالیتهای غیرکارشناسی میشود و قیمت کتاب برای مخاطب سنگین است، رویدادهایی مانند هفته کتاب بیشتر جنبه نمادین پیدا میکنند. در چنین شرایطی نه تبلیغات مناسب نتیجه میدهد و نه برنامههای تشویقی میتوانند عضو جدیدی به جامعه کتابخوانان اضافه کنند. برای آنکه هفته کتاب به رویدادی اثرگذار تبدیل شود، باید ابتدا مشکلات بنیادین نشر، دسترسی، اقتصاد کتاب و سیاستهای فرهنگی سامان یابد تا این هفته بتواند به جای شعاری تشریفاتی، به محرکی واقعی برای احیای کتابخوانی تبدیل شود.
وضعیت «هفته کتاب»؛ اقدامی نمادین و بیتأثیر
اعظم کیانافراز، مدیر انتشارات افراز، در گفتوگو با آوش درباره تأثیرگذاری هفته کتاب گفت: متأسفانه مدیران نه فقط در مورد هفته کتاب، در هر موضوعی انگار فقط میخواهند رفعوظیفه کنند. هر مدیری که آمده، فقط به دنبال رزومه و کارنامه بوده و ظاهراً کمیت مهم بوده نه کیفیت.
او افزود: در صنف فرهنگ و هنر و نشر و کتاب، که تخصص من است، این وضعیت بسیار فاجعهبارتر است. وقتی شاهدیم حدود ۲۵ هزار ناشر وجود دارد اما فقط ۵ هزار ویترین کتابفروشی داریم که آنها هم روزبهروز تعطیل میشوند، عمق فاجعه مشخص میشود. درباره هفته کتاب هم همین وضعیت وجود دارد؛ همهچیز فقط نمادین است و هیچ اتفاق خاصی نمیافتد.
سقوط تیراژ؛ از ۳۰ هزار نسخه تا ۳۰۰ نسخه
کیانافراز با اشاره به کاهش شدید تیراژ کتاب گفت: از زمانی که تیراژ کتابها روزبهروز افت کرده، وضعیت اسفناک شده است. قبل از سال ۵۷ تیراژ کتابها ۳۰ هزار نسخه بود؛ در دهه ۸۰ و ۹۰ به هزار نسخه رسید و حالا کتابی که تازه خیلی پرفروش باشد و موضوع مهمی را مطرح کند و تألیفی هم باشد، در ۳۰۰ نسخه منتشر میشود.
ضعف نهادهای دولتی و عدم حمایت از نشر
او با انتقاد شدید از عملکرد نهادهای دولتی ادامه داد: نهادهای دولتی که بودجههای کلان میگیرند موظفاند از صنعت نشر و کتاب حمایت کنند. اما مثلاً شهرداری با بودجه سنگین نه تنها حمایت نمیکند، بلکه به تخریب فرهنگ هم دست میزند. اخیراً خبر آمد که حوض تئاتر شهر را تخریب کردهاند و این برای ما اهالی هنر و تئاتر بسیار تأسفبار است.
کیانافراز تأکید کرد: تئاتر شهر برای ما یک ساختمان مقدس است. کسی نباید به ترکیب آن دست بزند؛ بنایی است که دههها قبل ساخته شده و اجراهای مهمی در آن شکل گرفته. سالهاست که شهرداری بودجهای را که باید صرف امور فرهنگی کند، هزینه نمیکند و حمایت از نشر و کتاب حتی در آخرین اولویت هم قرار ندارد.
کتابخانههای عمومی؛ از مرکز فرهنگ تا گورستان تاریک
او در ادامه گفت: سالهاست مراکز دولتی دیگر کتاب نمیخرند. تازههای نشر را در کتابخانههای عمومی نمیبینیم. کتابخانههای عمومی به گورستانهای تاریکی تبدیل شدهاند که فقط کتابهای کهنه و قدیمی در آنها است. زمانی هر کتابی که چاپ میشد، کتابخانهها چندین جلد از آن را خریداری میکردند اما امروز این اتفاق نمیافتد.
بودجههای اشتباه و حضور بیجای سازمانهای دولتی در نشر
کیانافراز در توضیح مشکلات ساختاری گفت: زمانی بودجه و خزانه مملکت پر بود، مردم توان خرید کتاب داشتند و بودجههای بزرگی به نهادهای دولتی داده میشد که کتاب منتشر کنند، در حالی که سازمانهای دولتی اصلاً نباید وارد کار نشر شوند.
او افزود: بودجهای که دولت در اختیار سازمان دولتی میگذارد، باید به بخش خصوصی برسد؛ کسانی که مجوز دارند و کار تخصصی میکنند. زمانی سرمایهگذاران در نشر حضور داشتند اما با وضعیت اقتصادی موجود آنها هم کنارهگیری کردهاند. ناشر مستقل خصوصی دیگر نمیتواند کار کند.
کیانافراز گفت: جمله کلیشهای کتاب از سبد خانوار حذف شده این روزها تبدیل به شوخی شده؛ چون کتاب دیگر کالای لوکس و حتی عتیقه شده است. سالهاست به حوزه نشر کاغذ تعلق نمیگیرد. شاید مطبوعات کاغذ بگیرند اما بعید میدانم ارز نیمایی به حوزه کاغذ برسد.
نسل جدید، کتاب الکترونیک و سودهای ناعادلانه پلتفرمها
او درباره انتشار کتاب الکترونیک نیز توضیح داد: کتابهای الکترونیک منتشر میشود اما آن هم مخاطب خاص دارد. هنوز بستر لازم فراهم نیست تا همه کاربران بتوانند از آن استفاده کنند. جایی مثل دیجیکالا میگوید اگر فلان تشک را بخری، یک هفته هر کتابی را در فیدیبو رایگان بخوان! این یعنی ناشرانی که به کتاب الکترونیک پناه بردهاند، دوباره متضرر میشوند.
او افزود: نسل امروز ارتباط چهرهبهچهره نمیگیرد و نگاهها به سمت گوشی است، پس باید کتاب را در این قالب هم منتشر کنیم؛ اما قیمت کتاب الکترونیک پایین است و با ۴۰ درصد سهمی که اپلیکیشنها برمیدارند، عملاً ناشر در وضعیت ناخوشایندی قرار میگیرد.
اهمیت کتاب کاغذی و تجربه خواندن
کیانافراز تأکید کرد: درست است که صنعت نشر مدرن شده، اما کتاب باید کاغذی باشد. وقتی کتاب را تورق میکنیم و بوی کاغذ را حس میکنیم، لذتی دارد که باید حفظ شود. کتاب همیشه در ایران با قدمت خودش حضور داشته و تأسفبار است که امروز با چنین وضعیتی روبهرو هستیم.
او ادامه داد: در همه چیز شاهد اتفاقات غمبار هستیم و همه اینها باعث شده جامعه دچار رخوت شود و مردم به تنهایی پناه ببرند. شاید آدم دلخوش باشد که رمانی یا داستانی بخواند، اما همین هم از او دریغ میشود.
کاهش دغدغهمندی نسل جدید و ادامه سقوط تیراژ
کیانافراز با اشاره به تفاوت نسلها گفت: در نسل امروز آگاهی بیشتر است، اما به نظر میرسد دغدغههایی که نسل ما نسبت به مسائل مختلف داشت، در این نسل کمتر است و این هم نتیجه تربیت است. متأسفانه اگر تیراژ کتاب ۳۰۰ نسخه باشد باید خوشحال باشیم! در جامعهای که فساد مالی و اقتصادی و انواع مشکلات وجود دارد، شاید در نهایت باید به همین هم راضی باشیم.