به روز شده در
کد خبر: ۲۱۰۴۳

محمدعلی موحد؛ از بوی نفت تا سیر و سلوک مولوی

حسین دانش- گروه فرهنگ و هنر آوش

محمدعلی موحد؛ از بوی نفت تا سیر و  سلوک مولوی

 حالا قرنی است که موحدانه تحقیق و زندگی کرده است، از همان زمان که در جوانی قدرت قلم و شیوایی روایت و ترجمه‌اش زعمای فرهنگ را مجذوب کرد، چراغ دانش به دست گرفت و تا این روزگار پیرانه‌سری که خود پیر دیر است، حافظ دانش و روشنایی بوده و آثارش «فصوص» حکمت‌های معنوی است.

 محمدعلی موحد ۱۳۰۲ در تبریز به دنیا آمد و اگرچه بسیار تحقیق و تفحص به فارسی کرده و فارسی‌زبانان گوهر وجودی مولانا، شمس، ابن عربی و... را دوباره با او تورق کرده‌اند؛ اما شیرینی لهجه ترکی او به جان هر شنونده‌ای می‌نشیند و نشان از هم‌نشینی دیرینه این زبان‌ها دارد که فرهنگ و تاریخ ساخته‌اند. و از شیوه موحدی همچون او است که وحدتی انسانی و فرهنگی را فراتر از قوم و نژاد و کوته‌بینی‌های رایج نشان داده و به رخ کشیده است و مردمان را در سایه‌سار درخت دانشش به سرزمین اتحاد می‌رساند.

 شاید هم بی‌ریشه نیست که او در نوجوانی در دو مدرسه تدین و اتحاد تحصیل کرد؛ تدینش به فرهنگ است که این خود اتحاد آفرین است.

فارغ از آثار ادبی این عرفان‌پژوه و ادیب؛ بخشی ویژه از آثار او در باره مهم‌ترین مسئله تاریخ مدرن ایران است. نفت این ماده سیاه‌رنگ که تاریخ مدرن را به خود آلوده کرده است؛ حکایت موحد و نفت، مصداق این بیت از مولوی است که فرمود: «صالح از خلوت به‌سوی شهر رفت/ شهر دید اندر میان دود و نفت» این همه شاید به‌خاطر آن بُهتی بود که تاریخ ایران از نفت دید، متاعی که در زیر پا داشت و دارد و بیگانگان خود را صاحبان آن می‌دانستند و حقی برای ملت مالک متاع قائل نبودند، آن قدر که فتیله چراغ اقتصادشان را روشن کند و نگه دارد.

نفت فقط مسئله دکتر محمد مصدق نبود، که پیش از آن رضاشاه نیز با تیمورتاش و علی‌اکبر خان داور و سیدحسن تقی‌زاده و... به دنبال آن بود تا سهم بیشتری از شرکت دارسی انگلیسی برای نوسازی آن روزهای ایران کسب کند، حتی اگر شده ۲۵ درصد از کل درآمد، که آن هم حاصل نشد. این فصل از ماجرای ما ایرانیان و نفت خواب آشفته‌ای بود که محمدعلی موحد در کتاب «خواب آشفته نفت» آن را با جزئیات از مذاکرات و مکاتبات روایت می‌کند. مذاکرات و مکاتبات و رفت‌وآمدهای دیپلماتیکی که در نهایت منجر به لغو قرارداد ۱۹۰۱ دارسی شد و به عقد قرارداد ۱۹۳۳ ختم گردید. قراردادی که امتیاز و اختیار ایران را از قرارداد دارسی کمتر کرده بود. اگرچه در تاریخ آمده است که رضاشاه از آن راضی نبود؛ اما امضا کرد و در مجلس شورای ملی به تصویب رسید.

بوی گیج‌کننده و سردرد آور نفت موحد را به رازهای پشت پرده و رابطه قدرت‌ها کشاند. به‌جایی که انتقال قدرت‌های استعماری دریامحور بعد از جنگ جهانی رخ‌ داده بود، آنجا که امپراتور و امپراتریس، لردها و لیدی‌ها، کنت و کنتس‌های بریتانیایی کبیر در سایه یانکی‌های جوان قرار گرفتند، جوانانی تازه‌کار در سیاست و مدنیت با اجدادی پنبه‌کار که با خون سیاهان و بوی نفت شمال و جنوب در آمریکا جمع شده بود و حالا خود را مرکز جهان می‌دانستند. اگرچه در آن دوره، مصدق، چشمی به جوانان آمریکایی و قوانین جدید جهانی و دادگاه‌هایی چون لاهه داشت؛ اما نفوذ محافل محافظه‌کار بریتانیا را کم پنداشت و سر آخر با کودتایی که پول آمریکایی از آن حمایت می‌کرد از کسانی چون شعبان جعفری و پری بلنده از پشت دروازه قزوین شکست خورد، خانه‌اش گلوله باران شد و خودش از پشت‌بام‌ها راهی جز گریز نداشت. جوانان حامی‌اش در بهت و حیرت فرو رفتند وقتی سیدابوالقاسم کاشانی و فضل‌الله زاهدی را در خانه ویران و به تیر و توپ بسته شده نخست‌وزیر محبوب و مردمی را دیدند.

 اینها و بیشتر از اینها بود که محمدعلی موحد را به کتاب «گفته‌ها و ناگفته‌ها: تحلیلی از گزارش عملیات پنهانی سیا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲» رساند. کودتا علیه دولت ملی دکترمحمد مصدق، بهت و حیرت و دغدغه نه‌تنها یک نسل نبود که چند نسل درگیر این مسئله پر دامنه و پر بحث هستند و هنوز بحث مهم در میان اندیشمندان حوزه دیپلماسی و حقوق و سیاست و فرهنگ است.

973878_868
محمدعلی موحد و محمدرضا شفیعی کدکنی

 موحد اگر چه در سیر آفاقی با نفت گره‌خورده است؛ اما در سلوک انفسی زلفش را به باد خیال و باده جان‌های شوریده جهان پیوست است. برگردان و تصحیح او از فصوص الحکم ابن عربی یکی از آثار کم‌نظیر در روزگار ماست. مصطفی ملکیان در مراسم «شب ابن عربی» از کتاب و کار موحد بسیار گفت و تأکید کرد: «ویژگی منحصربه‌فرد فصوص الحکم دکتر موحد این است که در شرح، دیگر به نکات جدید ارجاع داده نشده است و هر چه هست همان جاست. در این اثر به‌هیچ‌عنوان خودنمایی وجود ندارد و مقام شارح به‌واقع همان مقام شرح است.»

 محمدعلی موحد مجموعه‌ای است از جهانی که در آن اسطوره و تاریخ درهم‌آمیخته‌اند، او اگرچه دستی به آتش مولوی و شمس و ابن بطوطه دارد که در یک فرهنگ خانه دارند، اما خود را محروم نکرده از هر شرر و شعله‌ای که در جهان دیده است و این کنجکاوی او در متون کهن است که او را به دنیای خیال آریائیان هند گره‌زده است. موحد در ترجمه زیبا و روان «به‌گود گیتا» مخاطبان فارسی‌زبان را به بخشی از کتاب بزرگ مهابهاراتا می‌برد، آنجا که آرجونای پادشاه (آرجن) با کریشنای خدای درباره آن چه باید «بود» و تقدیر و زندگی گفت‌وگو می‌کنند. در جنگ درون و بیرون چه زمانی صلحی در خواهد گرفت.

 دیروز ۱۹ خرداد دو کتاب «برگ و بار» و «گوهر معنا» نوشته او در شبی از شب‌های بخارای علی دهباشی (هشتصد و شصتمین شب) رونمایی شد.

 ۲ خرداد سالروز تولد محمدعلی موحد بود، او حالا صد و دو سال دارد؛ صاحب‌سخنی که هر چه در حق او از استاد و بزرگ و خالق بگوییم کم گفته‌ایم و او یگانه است به موحد بودن. سایه‌اش مستدام.

ارسال نظر

آخرین اخبار