به روز شده در
کد خبر: ۱۰۲۶۰

وقتی فردوسی در ایستگاه خودش شاهد کوچ واژه‌ها می‌شود

در شلوغی روزمره و گفت‌وگوهای پر از واژه‌های بیگانه، متروی تهران با یک تصویر خلاقانه، ما را به یاد ارزش زبان مادری‌مان انداخت.

وقتی فردوسی در ایستگاه خودش شاهد کوچ واژه‌ها می‌شود

این روزها کلمات انگلیسی آن‌قدر در زبان ما نفوذ کرده‌اند که حتی پدر و مادرها هم با این واژگان آشنا هستند.

مثلاً اگر کسی وسط یک گفت‌وگوی ساده بگوید: «واسه فردا یه میتینگ داریم توی لوکیشن قبلی!»، نه کسی تعجب می‌کند و نه این حرف نامفهوم به نظر می‌رسد.

تا حالا به این عادتی که کم‌کم به ذهن ما نفوذ کرده، فکر کرده‌اید؟

من اگر زبان فارسی بودم، وقتی کسی به‌جای واژگان متنوع من، کلمات یک زبان دیگر را انتخاب می‌کرد، زانوی غم بغل می‌گرفتم و فریاد می‌زدم: «اولویتت باید من باشم، بهم توجه کن! من و تو برای هم ساخته شده‌ایم.»

اما گاهی یک تصویر ساده، در میان شلوغی روزمره، می‌تواند تلنگری مؤثرتر از یک سخنرانی بلند باشد.

این بار متروی تهران به طرز خلاقانه‌ای این پیام را با تصویر منتقل کرده.

فردوسی

تصویری از فردوسی که بین دو نفر روی صندلی مترو نشسته، و این دو نفر جملاتشان را پر از کلمات انگلیسی کرده‌اند.

چهره‌ی فردوسی عبوس و شاکی است، و جالب این‌که مترو در ایستگاه «فردوسی» ایستاده است.

زبان فارسی به اندازه کافی غنی‌ است؛ این‌طور نیست که برای واژه‌ها جایگزین نداشته باشیم، اما برای هم‌رنگ شدن با جماعت، به این سبک حرف زدن متوسل شده‌ایم.

چنین فرهنگ‌سازی‌هایی، با این تصاویر خلاقانه، باعث می‌شود یک فرد خسته و رهگذر، لحظه‌ای درنگ کند یا حتی لبخندی بزند.

این تلنگرها ماندگارتر می‌شوند، و تأثیرگذاری شوخی‌هایی که به مسائل جدی اشاره دارند، بسیار بیشتر است.

شاید نتوانیم به‌کلی مانع ورود واژه‌های بیگانه به زبان فارسی شویم، اما می‌توانیم آگاهانه‌تر انتخاب کنیم که چگونه سخن بگوییم.

از همین گفت‌وگوهای ساده و روزمره آغاز کنیم؛ چرا که زبان، نه‌تنها ابزار ارتباط، بلکه میراث فرهنگی ماست.

 

 

 

ارسال نظر

آخرین اخبار