چرا پدر داغدار، قاتل دخترش را بخشید؟

پدر دختری که به قتل رسیده است در دادگاه کیفری استان تهران تراژدی دردناک زندگی‌اش را توضیح داد و گفت چطور همه اعضای خانواده‌اش فوت کرده‌اند. او گفت متهم را بخشیده است.

یک سال پیش ماموران پلیس در جریان مرگ گیلدا قرار گرفتند. پدر گیلدا که با پلیس تماس گرفته بود درخواست کمک کرد. وقتی ماموران به خانه مرد رسیدند عامل قتل را که جوانی به نام سیروان است بازداشت کردند. مرد جوان به پلیس گفت گیلدا را کشت و قصد خودکشی داشت اما نتوانست.

با بازداشت سیروان و تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی پدر مقتول درخواست دیه کرد و گفت متهم را بخشیده و به خاطر مرگ عزیزانش دیگر حاضر نیست کسی چنین رنجی را تحمل کند.

سپس متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: من و گیلدا عاشق هم بودیم و می‌خواستیم با هم ازدواج کنیم. آن روز من  خانه پدری گیلدا بودم. ما هر دو اعتیاد داشتیم. وقتی با هم صحبت کردیم به این نتیجه رسیدیم که امکان ندارد بشود این‌طور زندگی کرد. برای همین تصمیم گرفتیم خودکشی کنیم. اول گیلدا طناب را دور گردنش انداخت ولی نتوانست، بنابراین من گفتم اول تو را خفه می‌کنم و بعد خودم را می‌کشم. او هم قبول کرد. من گیلدا را خفه کردم. بعد خودم را خفه کردم. در حالت نیمه‌بیهوشی بودم که پدر گیلدا وارد اتاق شد و مرا نجات داد.

در این هنگام پدر گیلدا گفت: این حرف دروغ است. همسر من آلزایمر داشت. یک لیوان آب خواست. به گیلدا گفت من گفتم خودم می‌آورم. به سمت آشپزخانه رفتم. آب ریختم و برگشتم. دیدم گیلدا نیست. بعد دیدم جسد او در اتاق افتاده است. لباسش هم از تنش درآمده است. سیروان این کار را کرده بود. خودش هم حالش خوب بود. بعد من با پلیس تماس گرفتم.

قاضی از متهم خواست دراین‌باره توضیح دهد که او گفت: من می‌خواستم گیلدا را نجات دهم. لباسش را برای ماساژ قلب درآوردم.

سپس قضات آخرین دفاع را از متهم گرفتند و ختم جلسه اعلام شد.

پدر گیلدا پس از پایان جلسه، تراژدی تلخ زندگی‌اش را توضیح داد و گفت: یک پسرم را زمان جنگ از دست دادم.‌ پسر دومم دو سال قبل ایست قلبی کرد. همسرم آلزایمر گرفت و سه ماه پیش فوت کرد. گیلدا هم کشته شد. من نمی‌خواهم فرد دیگری  بمیرد. برای همین درخواست دیه کردم.

در نهایت قضات برای تصمیم‌گیری  وارد شور شدند

منبع: رکنا