EN
به روز شده در
کد خبر: ۴۲۱۱۳

موانع اسپانسرینگ و دیده‌شدن؛ چرا سرمایه‌گذاری جدی روی ورزش زنان اتفاق نمی‌افتد؟

دیده نشدن ورزش زنان سبب شده تا این حوزه در جذب اسپانسر موفق نباشد و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم کند.

موانع اسپانسرینگ و دیده‌شدن؛ چرا سرمایه‌گذاری جدی روی ورزش زنان اتفاق نمی‌افتد؟

ورزش زنان در ایران طی سال‌های اخیر به شکل محسوسی رشد کرده است؛ چه در سطح قهرمانی و چه در بخش همگانی. با این حال، مسیر توسعه پایدار این حوزه همچنان با چالش‌های جدی مواجه است. یکی از مهم‌ترین موانع، کمبود حمایت مالی و نبود اسپانسرینگ پایدار برای تیم‌ها و ورزشکاران زن است. این موضوع نه‌تنها رشد حرفه‌ای ورزشکاران را محدود کرده، بلکه بر دیده‌شدن آن‌ها در رسانه‌ها و افکار عمومی هم تأثیر گذاشته است.

تصویر ناقص رسانه‌ای

یکی از ریشه‌های اصلی ضعف در جذب اسپانسر، کم‌رنگ بودن پوشش رسانه‌ای ورزش زنان است. وقتی مسابقات و دستاوردهای زنان به‌صورت محدود یا گزینشی بازتاب داده می‌شود، طبیعی است که برندها و شرکت‌ها علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری پیدا نکنند. مقایسه ساده با ورزش مردان نشان می‌دهد که چگونه تلویزیون و رسانه‌ها می‌توانند با پررنگ کردن رقابت‌ها، انگیزه اسپانسرها را افزایش دهند.

چالش‌های فرهنگی و اجتماعی

فراتر از رسانه، مسائل فرهنگی نیز نقش مهمی دارند. هنوز در بخشی از جامعه، ورزش زنان به‌عنوان حوزه‌ای فرعی یا کم‌اهمیت دیده می‌شود. این نگاه باعث می‌شود که حتی برخی مدیران شرکت‌ها، سرمایه‌گذاری در این بخش را پرریسک یا کم‌بازده بدانند. درحالی‌که تجربه کشورهای دیگر نشان داده است که حمایت از ورزش زنان می‌تواند اعتبار اجتماعی برندها را به شکل چشمگیری افزایش دهد.

مشکلات ساختاری و مدیریتی

نبود سیاست‌گذاری مشخص برای حمایت از ورزش زنان، معضل دیگری است. در حالی که فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها برای تیم‌های مردان بسته‌های تبلیغاتی مشخص طراحی می‌کنند، در بخش زنان چنین برنامه‌ریزی‌هایی یا وجود ندارد یا بسیار محدود است. همین موضوع فرصت‌های بالقوه اقتصادی را از بین می‌برد. همچنین، بسیاری از ورزشکاران زن به‌دلیل فقدان پشتیبانی مالی مجبور به ترک حرفه‌ای ورزش یا مهاجرت می‌شوند.

نمونه‌های جهانی و تجربه موفق داخلی

در سطح جهانی، برندهای بزرگ با حمایت از ورزش زنان توانسته‌اند مخاطبان جدیدی جذب کنند. در ایران هم هر زمان که اسپانسرها به شکلی جدی وارد این حوزه شدند، مانند برخی حمایت‌ها از تیم‌های والیبال یا فوتسال زنان، نتیجه مثبت آن به‌ سرعت در دیده‌شدن و محبوبیت آن‌ها مشخص شد. این تجربه‌ها نشان می‌دهد که مشکل صرفاً «بازدهی مالی» نیست، بلکه بیشتر به نبود اراده و باور به پتانسیل‌های این حوزه برمی‌گردد.

چشم‌انداز آینده

ورزش زنان ایران ظرفیت بالایی برای جذب مخاطب و سرمایه دارد. جمعیت جوان، علاقه روزافزون زنان به ورزش‌های قهرمانی، و عطش جامعه برای الگوهای جدید، همگی فرصت‌هایی هستند که اگر به‌درستی مدیریت شوند، می‌توانند آینده‌ای متفاوت رقم بزنند. اما تا زمانی که رسانه‌ها، سیاست‌گذاران و بخش خصوصی به شکل هماهنگ وارد عمل نشوند، این پتانسیل بالفعل نخواهد شد.

در سال‌های اخیر، ورزشکاران و قهرمانان زن بارها از مشکلات مالی و قراردادی شکایت کرده‌اند اما این شکایت‌ها راه به جایی نبرده است. از قرارداد 15 میلیون تومانی فرزانه فصیحی گرفته تا صحبت‌های مرضیه جعفری در مورد نزدیک به صفر بودن درآمد فوتبال زنان از پخش تلویزیونی و مصاحبه‌های پرتکراری که هربار نادیده گرفته شده است.

مسئله اسپانسرینگ ورزش زنان در ایران صرفاً یک مشکل اقتصادی نیست؛ بلکه ترکیبی از موانع فرهنگی، رسانه‌ای و ساختاری است. برای شکستن این چرخه، لازم است هم رسانه‌ها به دیده‌شدن زنان ورزشکار اهمیت بیشتری بدهند، هم نهادهای ورزشی بسته‌های جذاب‌تری برای سرمایه‌گذاران طراحی کنند، و هم شرکت‌ها جسارت ورود به این عرصه را پیدا کنند. در غیر این صورت، ورزش زنان همچنان در حاشیه باقی خواهد ماند؛  با وجود همه استعدادها و موفقیت‌هایی که شایسته توجه و سرمایه‌گذاری هستند.

 

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار