یلدای استقلال؛ شمعها روشن، اتاق بحران خاموش
استقلال این روزها بیش از آنکه به نور شمع یلدا نیاز داشته باشد، به روشن شدن چراغ اتاق بحرانش محتاج است. باشگاهی که هنوز از زیر بار بدهیهای انباشته، پروندههای حقوقی باز و مطالبات پرداختنشده بیرون نیامده، ناگهان میزبان یک مراسم پرزرقوبرق در سالن اجلاس سران میشود؛ مراسمی که اسم «۸۰ سالگی» را یدک میکشد اما شباهتی به جشن یک باشگاه حرفهای ندارد.
مسئله برگزاری یک مراسم ساده یا دیدار با پیشکسوتان نیست؛ مسئله این است که استقلال امروز حتی در انجام ابتداییترین وظایف اداری خود هم درمانده است. از بلاتکلیفی مطالبات بازیکنان خارجی گرفته تا ناتوانی در اخذ بهموقع پروانه کار، همه چیز نشان میدهد باشگاه با بحران مدیریت روزمره دستوپنجه نرم میکند. در چنین شرایطی، خرج کردن منابع مالی و تمرکز مدیریتی برای یک «شب لاکچری» بیشتر شبیه پاک کردن صورتمسئله است تا حل آن.
باشگاهی که هنوز نامهایی مثل موسیمانه، یامگا و چند پرونده خارجی دیگر را روی میز تسویهحساب دارد، با چه منطقی هزینه مراسمی را میدهد که هیچ خروجی فنی، حقوقی یا ساختاری برای استقلال ندارد؟ آیا این هزینهها قرار است بدهیها را کم کند؟ آرامش را به تیم برگرداند؟ یا فقط قابهای زیباتری برای شبکههای اجتماعی بسازد؟
نقش مدیرعامل استقلال در این میان قابل چشمپوشی نیست. مدیرعامل آبیها در ماههای اخیر بیش از آنکه در اتاق جلسات تخصصی دیده شود، در مراسمها و برنامههای نمایشی حضور پررنگ داشته است. این رویکرد، ناخواسته این پیام را منتقل میکند که «دیده شدن» در اولویت قرار گرفته و «حل مسئله» به حاشیه رفته است. استقلال اما باشگاه پوستر و ویترین نیست؛ استقلال باشگاه تصمیمهای سخت است.
تناقض زمانی تلختر میشود که همین باشگاه، همزمان در پیگیری امور سادهای مثل مجوزهای اداری بازیکنان خارجی دچار ضعف میشود؛ ضعفی که مستقیم به التهاب تیم و شایعات فسخ قرارداد منجر شد. سؤال روشن است: مدیریتی که از پس امور روزمره برنمیآید، چطور انرژی و منابعش را صرف نمایشهای پرهزینه میکند؟
در کنار همه اینها، گمانههایی درباره نگاه انتخاباتی مدیرعامل، فضای ابهام را بیشتر کرده است. اگر استقلال قرار باشد سکوی دیدهشدن فردی در مسیر اهداف شخصی باشد، این باشگاه نهتنها پیشرفت نمیکند، بلکه بیشتر در حاشیه فرو میرود؛ حاشیهای که هزینهاش را هوادار میدهد.
استقلال امروز نیازمند مدیریت پاسخگو و بیحاشیه است؛ مدیریتی که اول بدهیها را ببیند، بعد مراسم را. اول ساختار را ترمیم کند، بعد جشن بگیرد. هواداران استقلال نمایش نمیخواهند؛ آنها ثبات، شفافیت و احترام به شعورشان را مطالبه میکنند.
یلدا میگذرد، شمعها خاموش میشود، اما اگر تصمیمهای غلط ادامه داشته باشد، بحران استقلال باقی میماند.