به روز شده در
کد خبر: ۳۱۶۸۱

فیلم مرجان آئینه‌ای از واقعیت جامعه است

فیلم «مرجان» سری می‌زند به خانواده‌هایی که فرزند پسر را مجاز به هر رفتاری می‌دانند اما فرزند دختر را در تور محدودیت گیر می‌اندازند تا از آبروی پوشالی خود محافظت کنند.

 فیلم مرجان آئینه‌ای از واقعیت جامعه است
گروه فرهنگ و هنر آوش

در این بازه زمانی سریال‌های اجتماعی نسبتا زیادی روی پرده اکران سینما هستند و مرجان یکی از آن‌هاست؛ در حالی که پیر پسر و زن و بچه تمام توجهات را به سمت خود کشانده‌اند، مرجان در این سر و صداها گم شده است.

اما این فیلم فریاد دخترهایی است که هنوز رنج تبعیض را در خانواده احساس می‌کنند.

مرجان به ما نشان می‌دهد شاید گذر زمان سبب شده که دید مردم به جنس زن بهتر شود اما هنوز سنت‌‌های اشتباه و قدیمی در دل برخی محله‌ها و بعضی از آدم‌ها ریشه‌ای عمیق و جدا نشدنی دارد.

هنوز خانواده‌هایی که بین فرزند دختر و پسر فرق فاحشی قائل هستند بین ما زندگی می‌کنند.

خانواده‌هایی که دختر را فرزند نمی‌بینند بلکه او را فقط آبرو می‌دانند و هویت مجزایی برایش در نظر نمی‌گیرند او مسئول حمل کردن آبروی خانواده در گاری محدودیت است.

در این اثر می‌بینیم که هنوز برخی ازدواج با عشق را عیب می‌دانند؛ حتی اگر مقصد این پیوند عاطفی ازدواج باشد آن را زیر سوال می‌برند.

به اسم ما صلاح تو را می‌دانیم خواسته‌های خود را تحمیل می‌کنند که همیشه هم درست و منطقی نیستند.

این فیلم آشکارا طعنه می‌زند که برای یک خانواده گیر افتاده در سنت‌های غلط، داشتن یک پسر معتاد بهتر از داشتن یک دختر عاشق است.

مرجان نشان می‌دهد این گونه پدرها حتی وقتی می‌بینند ازدواج اجباری برای یکی از فرزندها جواب نداده و بوی خوشبختی از صد کیلومتری مشامش رد نشده، باز هم این چرخه غلط را رها نمی‌کنند.

 در آخر صحنه‌ تکان دهنده این اثر این است که حتی جسد مرجان هم نتوانست سنگی باشد که به شیشه باورهای غلط ضربه می‌زند، همین نشان می‌دهد قلاده عقاید اشتباه به این راحتی‌ها از گردن جامعه باز نخواهد شد.

کارگردان فیلم مرجان اعلام کرده پس از شنیدن پرونده رومینا اشرفی همیشه این موضوع در گوشه ذهنش باقی ماند و در نهایت این ماجرا تبدیل به الهامی برای این فیلم شد.

او همچنین گفت: «مخاطب من پدرهایی هستند که فکر می‌کنند باید به‌جای فرزندان خود تصمیم بگیرند البته من به دنبال اصلاح جامعه نیستم چراکه هیچ فیلم و فیلمسازی نمی‌تواند چنین تاثیری را از خود برجای بگذارد. در فیلم پدر عشق را فدای پول می‌کند در صورتی که در قبال این تصمیم نیز آینده‌ای وجود ندارد. من ترجیح دادم موارد خشونت بار فیلم را با فاصله به مخاطب نشان دهم.»

در پرونده رومینا هم پدر او سرش را برید با اتکا به این که ولی دم مجازات نخواهد شد؛ با افتخار داس خونی و موی دخترش را بالا گرفت و دم از با غیرت بودن زد و خود را ناجی برای آبرویش دید نه یک قاتل فرزندکش.

این پرونده ثابت کرد این فیلم‌ها برای تلنگر زدن نه تنها به خانواده بلکه به قوانینی که سبب شده پدرها کشتن فرزند را مجاز بدانند نیاز است.

ارسال نظر

آخرین اخبار