بازگشت به کشاورزی در جهانی آدمخوار
«40 Acres» درامی علمیتخیلی با بازی درخشان دنیل ددوایلر است که دنیایی پساآخرالزمانی را به تصویر میکشد؛ جایی که زمین، بقا و آزادی در نبردی خونین به هم گره خوردهاند.

در ضربهای کوبنده به همه کسانی که میگفتند «ترجیح میدهم بمیرم تا اینکه گیاهخوار شوم»، یک بیماری قارچی مرگبار ۱۴ سال پیش حیات حیوانی را از کره زمین پاک کرد.
این فاجعه طبیعی، هزاران سال پیشرفت اقتصادی بشر را به یکباره از بین برد و ما را یکشبه به دوران کشاورزی بازگرداند.
حالا زمین ارزشمندترین منبع روی کره زمین است، و هر کسی که صاحب مزرعهای باشد، هم از منابع لازم برای بقا برخوردار است و هم بار سنگین دانستن این واقعیت را به دوش میکشد که همیشه کسانی هستند که میخواهند او را بکشند
و چون بدن انسان هنوز به پروتئین نیاز دارد، آدمخواری بار دیگر با تاسف رواج یافته است.
اینجاست که داستان «40 Acres» آغاز میشود؛ یک درام دلهرهآور با اجرای خیرهکننده و پختهی دنیل ددوایلر در نقش اصلی.
او در نقش هیلی فریمن ظاهر میشود؛ سرباز سابقی که حالا مزرعه خانوادگیاش را اداره میکند و خوب میداند چهجور آدمهایی ممکن است بخواهند آن را از چنگش دربیاورند.
هیلی مصمم است فرزندانش، امانوئل (با بازی کاتائم اوکانر) و دخترخواندهاش رِین (لیناه رابینسون)، تحصیلات انسانی هم داشته باشند. او در کنار آموزش کشاورزی و دفاع شخصی، آنها را وادار میکند کتابهای کلاسیک بخوانند و برایشان گزارش بنویسند.
اما تهدیدها اخیراً بیشتر شدهاند؛ با افزایش آدمخوارهایی که در لباس سرباز و تحت عنوان «بازرسی روتین» به مزارع نفوذ میکنند.
این موضوع باعث شده هیلی فرزندانش را بیشازپیش زیر نظر بگیرد؛ درست در زمانی که امانوئل نوجوان در پی استقلال است.
اوج بحران وقتی رقم میخورد که دختری غریبه (با بازی میلکانیا دیاز روخاس) از دل جنگل سر میرسد. تمایل امانوئل به کمک به او با غرایز نظامیوار مادرش در تعارض قرار میگیرد و همین باعث تقابل شدیدی میشود که خانواده را به این پرسش میرساند: «تا کجا باید برای امنیت از آزادی گذشت، و برعکس؟»
«40 Acres» اولین فیلم بلند آر.تی. تورن است؛ کارگردانی که پیشتر در ساخت موزیکویدئوها و قسمتهایی از سریالها شهرت داشته.
فیلم از نگاه بصری محکم و هنرمندانه او بهرهمند است؛ با نماهای حسابشده از چشماندازهای وسیع و غذاهای سختبهدستآمدهای که نشان میدهند چقدر حیات انسانها در این جهان با زمین کشاورزی گره خورده.
تورن همچنین بهخوبی میداند چطور باید ستاره فیلمش را به تصویر بکشد؛ چهرهی نظامی و قاطع ددوایلر را با قابهایی میسازد که وقار و ترس در کنار هم میدرخشند.
این زبان بصری قوی باعث میشود فیلم از میان انبوه آثار بقاگرایانه مشابه که در یک لوکیشن محدود میگذرند، برتری داشته باشد و خوشبختانه، این فیلم واقعاً حرفی برای گفتن دارد.
کافی است کمی دقت کنید تا ببینید این فیلم علمیتخیلی، بهروشنی با تاریخ آمریکا درگیر است.
عنوان آن اشاره دارد به وعدهی معروف «40 Acres» وعده یک قاطر برای بردگان آزادشده پس از دوران بردهداری؛ وعدهای که هرگز عملی نشد.
حالا در این فیلم، زنی سیاهپوست با نام خانوادگی فریمن (آزاد) مالک یک مزرعه است. فجایع طبیعی معمولاً گذشته را از یاد میبرند و مردم را درگیر بقا میکنند، تصمیم تورن برای از سر نوشتن تاریخ، بوم سفید و تازهای به او داده که از گذشته رهاست.
اما در این دنیای جدید، درست مثل دنیای قبلی، مالکیت زمین همچنان ارزشمندترین شکل سرمایه است که همه روابط اقتصادی حول آن شکل میگیرند. با قرار دادن یک زن سیاهپوست در جایگاه مالک زمین، تورن هم تاریخ را زیر و رو میکند و هم سازوکارهای اقتصادیای را نشان میدهد که همچنان منشأ نابرابریهای امروزند.
این فیلم انتخاب مناسبی برای تعطیلات است؛ با اکشنی پر از نبردهای آدمخواری و پیامهایی درباره بقا، قدرت، آزادی، و زمین.
منبع:indiewire