EN
به روز شده در
کد خبر: ۴۳۷۳۲
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی:

مگر دوران احمدی‌نژاد دوران طلایی نبود؟ الان به همان دوران برگشتیم/ کروبی درباره شروع فعالیت سیاسی خود حرفی نگفت

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفت: یک وقتی منظور پوسترچسبانی و فعالیت ستادی است که همیشه می‌گویند برای جوانان جا هست اما در عرصه کسب قدرت خیلی رقابت بین نسل اول و دومی‌های انقلاب وجود دارد، همان افرادی که هیچ‌وقت بازنشسته نمی‌شوند البته به مرور زمان جوانان جایگزین می‌شوند.

مگر دوران احمدی‌نژاد دوران طلایی نبود؟ الان به همان دوران برگشتیم/ کروبی درباره شروع فعالیت سیاسی خود حرفی نگفت

رضا امیدوار تجریشی از جمله جوانان اصلاح‌طلب است. او معتقد است مانع جدی برای ورود و ماندگار شدن جوانان در عرصه سیاست وجود ندارد. در صحبت‌هایش  به حضور پدرخوانده‌های سیاسی اشاره کرده و در نهایت به جوانان توصیه می‌کند که ناامید نشوند.

امیدوار تجریشی معتقد به گفت‌وگو با همه جریان‌های سیاسی از جمله تندروهاست. او با بیان اینکه تندورها دوره احمدی‌نژاد را دوره طلایی می‌دانستند و  با تحریم‌ها مشکلی ندارند، به این نتیجه می‌رسد که هیاهوی تندروها درباره فعال شدن مکانیسم‌ماشه یک بهانه‌گیری است.

در ادامه گفت‌وگوی رضا امیدوار تجریشی، عضو شورای حزب اعتماد ملی، با آوش را می‌خوانید:

*شما عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی هستید، گفته شده در آخرین جلسه حزب مهدی کروبی حضور داشته است. در آن جلسه چه مباحثی مطرح شد؟

موسس حزب اعتماد ملی آقای کروبی است. باتوجه به شرایط چند سال اخیر و محدودیت‌هایی که وجود داشت، ایشان در دوره گذشته نمی‌توانست دبیرکل باشد و آقای الیاس حضرتی دبیرکل شد. آقای کروبی پدر معنوی حزب است و از نظر اعضا، ایشان صاحب حزب هستند. از نظر قانونی تا پایان دوره، تغییر دبیرکل امکان‌پذیر نیست و آقای کروبی هم باتوجه به صحبت‌هایی که داشت، در کنار حزب حضور دارد. تاکید می‌کنم ما از تجربه ایشان که در جاهای مختلف حضور داشتند، استفاده خواهیم کرد و قطعاً می‌تواند کمک شایانی به حزب داشته باشد.

*چه صحبت‌هایی در آن جلسه مطرح شد؟

دغدغه اصلی کروبی انقلاب و ایران است و اعتقاد دارد حفظ انقلاب، نظام و جمهوریت نظام باید در اولویت باشد چراکه برای انقلاب هزینه‌هایی داده شده است. اینکه خطاهایی رخ داده یا گام‌هایی در انقلاب ممکن است اشتباه برداشته شده باشد و یکسری گله‌مند باشند، اینها باید جبران شود. من از صحبت‌های آقای کروبی علاقه‌مندی ایشان به ایران و نظام را برداشت کردم، غیر از این هم نمی‌تواند باشد.

وقتی کروبی حصر بود، خط مشی حزب را با او هماهنگ می‌کردیم

*کروبی به فعالیت سیاسی باز می‌گردد؟

خیر، اما ایشان دغدغه‌مند است و دعوت اعضای شورای مرکزی حزب را پذیرفت و در جلسه حضور داشت. آقای کروبی حدود دو ساعت و نیم با سعه‌صدر به همه صحبت‌های اعضای شورای مرکزی گوش کرد. این جلسه یک دورهمی بسیار خوب، صمیمانه و تجربه جذابی بود.

*در مورد احزابی مانند حزب اعتماد ملی گفته می‌شود که شخص محور هستند، تا چه اندازه این اظهارات را وارد می‌دانید؟

حزب اعتماد ملی با محوریت و شخصیت آقای کروبی در سال‌های ۸۴ و ۸۵ راه‌اندازی شد اما در ادامه مسیر و بعد از حصر تغییراتی به وجود آمد. اعضای شورای مرکزی در کنگره‌های مختلف تغییر کردند. حزب شخص‌محور نبود، دبیرکل حزب نقش بسزایی دارد و اعضای شورای مرکزی نیز نقش بسزایی در گردهم آوردن افراد، عضوگیری، تشکیل دفاتر مختلف و کمیته‌های گوناگون دارند. اعتماد ملی از چهره‌های بسیار شاخصی تشکیل شده است. من که آنجا در کنار جناب آقای حضرتی، آقای گرامی مقدم، دکتر حق‌شناس، آقای امینی، آقای نظرآبادی و سایر عزیزان شاگردی می‌کنم. هر کسی گوشه‌ای را گرفته، کمک می‌کند و حزب را توسعه می‌دهد.

برخی فکر می‌کردند اگر  از حزب اعتمادملی جدا شوند، حزب منحل می‌شود

حزب را می‌توان مرکزی دانست که هم مدرسه است، هم دانشگاه و هم مرکز قدرت؛ برای کسب قدرت، برای ارائه پیشنهادات، برای اینکه در انتخابات مختلف و در جاهای مختلف بتواند کرسی کسب کند و برنامه‌های خود را برای حکمرانی و مدیریت کشور یا آن نهادی که می‌تواند به صورت انتخابی حضور داشته باشد، پیگیری کند. قاعدتاً احزاب در کل دنیا با تفکر و پیشنهاد یک نفر یا چند نفر که هم‌فکر هستند، تشکیل می‌شوند. اما در بعضی احزاب تغییرات بسیار کم پیش می‌آید اما شورای مرکزی حزب اعتمادملی تغییرات عمده داشته است. برخی دوستانی از حزب جدا و حزب دیگری تأسیس کردند اما حزب پابرجا ماند. آنها فکر می‌کردند اگر جدا شوند حزب اعتماد ملی منحل می‌شود، درصورتی‌که یک تفکر حزب را نگه می‌دارد.

* زمانی که آقای کروبی در حصر بود حزب اعتماد ملی خط‌مشی کلی خود را با او هماهنگ می‌کرد؟

آقای کروبی نظر جمعی و شورای مرکزی را قبول دارد. حزب اعتماد ملی اساسنامه‌ای دارد و طبق آن پیش می‌رویم.

*منظور این است که حزب اعتماد ملی زمان حصر نظر آقای کروبی را درباره سیاستگذاری‌ها می‌پرسید؟

زمانی‌‌هایی محدودیت وجود داشت. اگر امکان دسترسی از طریق دوستان و بستگان بود، نظرخواهی می‌کردیم مانند انتخابات گذشته که جریانی می‌گفت مشارکت نکنید اما نظر آقای کروبی این بود که مشارکت کنیم و تاثیرگذاری داشته باشیم.

*نظرات کروبی بر روند فعالیت‌های حزب تاثیرگذار است؟

بله.

می‌گویند برای پوسترچسبانی و فعالیت ستادی برای جوانان جا هست! 

*باتوجه به اینکه شما از جمله جوانان حاضر در عرصه سیاسی هستید، فکر می‌کنید چه موانعی برای حضور جوانان در عرصه سیاسی وجود دارد؟

باید دسته‌بندی کنیم. یک وقتی منظور پوسترچسبانی و فعالیت ستادی است که همیشه می‌گویند برای جوانان جا هست اما در عرصه کسب قدرت خیلی رقابت بین نسل اول و دومی‌های انقلاب وجود دارد، همان افرادی که هیچ‌وقت بازنشسته نمی‌شوند البته به مرور زمان جوانان جایگزین می‌شوند. بنابراین فعالیت در عرصه سیاسی هیچ تنگایی ندارد.

اگر حضور پیشکسوتان در برخی عرصه‌ها بیشتر باشد فضا برای جوانان کمتر می‌شود

*هیچ مانعی نیست؟ شما در دوره فعالیتی که در عرصه سیاسی داشتید به هیچ مانعی برخورد نکردید؟

دو دوره در انتخابات مختلف از طرف حزب در لیست‌های مختلف بودم، هیچ مانعی نبود ولی اگر حضور پیشکسوتان در برخی عرصه‌ها بیشتر باشد فضا برای جوانان کمتر می‌شود. اما آن هم بستگی به خود جوان دارد که با صبر، تحمل و مذاکره بتواند جایگاه خود را کسب کند.

*جوانان فعالیت سیاسی انجام می‌دهند به این امید که روزی خودشان در جایگاه تصمیم‌گیری قرار بگیرند، شما هیچ مانعی در این مسیر مشاهده نمی‌کنید؟

در انتخابات مجلس در لیست صدای ملت بودم و خودم را معرض انتخاب قرار دادم. اینکه ناامید شویم و حضور نداشته باشیم یک مسئله است اما اینکه امیدوار باشیم، حضور داشته باشیم و مبارزه کنیم، مسئله دیگر است. هیچ چیز را به ما تقدیم نمی‌کنند.

گفتگو با رضا امیدوار تجریشی

*اینکه می‌گوئید هیچ مانعی بر سر راه جوانان برای حضور در عرصه فعالیت سیاسی نیست، چالش برانگیز است؟  

این بحث جدا است. اینکه جوانان اصلاح‌طلب با پیشکسوتان در رقابت هستند، یک بحث است بحث تائید یا ردصلاحیت‌ها بحث دیگری است. امکان دارد من تایید صلاحیت شوم یک پیشکسوت دیگر هم تایید صلاحیت شود، دوستان تصمیم بگیرند که آن پیکسوت را در لیست قرار دهند. در مجموع در تایید و ردصلاحیت فرصت جوانان بیشتر است چراکه ناشناخته‌تر هستند و کمتر در معرض اتهامات سیاسی قرار می‌گیرند. انتخابات شورای شهر آزادتر است و از نظر تعداد صلاحیت‌ها افرد بیشتری تائید صلاحیت می‌شوند.

*غیر از ردصلاحیت‌ها فامیل‌بازی و کلوب‌های خانوادگی هم یکی از موانع حضور جوانان در عرصه سیاست است، برای نمونه وقتی قرار است لیستی بسته شود فرد شناخته‌شده را در لیست قرار می‌دهند و یا فردی که ناشناخته؟

وقتی لیست بسته می‌شود همه تلاش این است که لیست پیروز انتخابات باشد بنابراین باید فردی در لیست حضور داشته باشد که سال‌ها سابقه فعالیت در عرصه سیاسی، اقتصای و اجتماعی دارد و به قول معروف هزینه داده است. در انتخابات ۱۴۰۰، لیست جبهه اصلاحات را بر اساس نرم‌افزاری به نام «سرا» بستند.

در بعضی انتخابات در شهرستان‌ها نگاه محلی پررنگ است، نه نگاه سیاسی. اساساً نگاه سیاسی در برخی شهرستان‌ها و استان‌ها مخصوصاً در جوامع کوچک‌تر کمتر وجود دارد و نگاه بیشتر قوم‌گرایی بوده یا مربوط به فعالیت‌های خدماتی‌ است که آن فرد در آن شهر انجام داده، همین باعث ایجاد حسن نیت مردم شده است. ما درگیر حلقه‌های مختلفی هستیم. در انتخابات سال ۱۴۰۵ که تناسبی برگزار خواهد شد، این انتخابات را حزبی‌تر می‌بینم زیرا براساس لیست و به تناسب میزان آرای دریافتی از لیست‌ها، افراد وارد شورای شهر می‌شوند. این امر در کلان‌شهرها ملموس‌تر خواهد بود، در شهرهای کوچک‌تر با جمعیت کمتر نیز اگر لیستی بسته شود، باز ارتباطی مستقیم با حوزه فعالیت افراد دارد.

ما باید انتخابات را به سمت حزبی شدن پیش ببریم تا معنای سیاسی‌تر شدن و حزبی‌تر شدن پیدا کند. اگر من از حزب اعتمادملی کاندیدا هستم، در آن صورت حزب باید نسبت به عملکرد من پاسخگو باشد. حزب باید افراد را براساس خط‌مشی خود در لیست قرار دهد نه صرفاً براساس روابط و ارتباطات.

*این حالت ایده‌آل نخبه‌پروری است، آیا شاهد به وقوع پیوستن آن در انتخابات هستیم؟

در این مسیر قرار داریم اما بستگی به مجلس و دولت دارد تا قوانین اصلاح شوند و این روند ادامه پیدا کند. با همه انتقاداتی که می‌توان به انتخابات شورای شهر داشت، انتخابات سال ۱۴۰۵ یک اتفاق خوب است. دیکته نانوشته غلط ندارد؛ وقتی دیکته‌ای نوشته می‌شود، ممکن است در آن دو غلط پیدا شود بنابراین در مسیر انتخابات باید به سمت حزبی شدن و پاسخگو کردن احزاب حرکت کنیم تا اشتباهات کمتر شود.

دولت به تندروها توجه نکند

*شما از جمله جوانان عرصه سیاسی محسوب می‌شوید برای نوع تعامل دولت با تندروها چه پیشنهادی دارید؟

اگر کسی مخالف من است اما در مسیر اصلاح و توسعه گام بردارد، من در خدمت او هستم. اما یک جریان اقلیت تند و تمامیت‌خواه در کشور وجود دارد که تعدادشان محدود است اما بلندگو دارند. این افراد می‌توانند از هر جناحی باشند. با این جریان قطعاً وفاقی وجود ندارد.

بخش‌هایی از دولت نباید به این افراد توجه کنند. اگر کسی در مجلس هر روز در تریبون داد می‌زند، تند صحبت می‌کند یا بی‌ادبی می‌کند، اصلاً نباید به او توجه کرد. باید با اکثریت مجلس شامل مستقلین، اصلاح‌طلبان، اعتدال‌گرایان و حتی بخشی از اصول‌گرایان دغدغه‌مند گفت‌وگو کرد. بگذاریم تندروها حرف بزنند اما عملکرد دولت در ذهن مردم است که اثرگذار خواهد بود و مشخص می‌کند چه کسی درست گفته است. من با گفت‌وگو با همه حتی با آن جریان تندرو موافق هستم. باید با جریان تندرو نشست و گفت‌وگو کرد و دید خواسته‌اش چیست. آیا خواسته‌اش واقعی و دغدغه‌مند است یا بهانه‌جویی؟ آیا از روی دغدغه‌مندی و شاید کم‌اطلاعی صحبت می‌کند یا نانش در همین شلوغ‌کاری‌هاست؟ برخی منافع‌شان در همین غوغاسالاری است.

*با خبر فعال شدن مکانیسم‌ماشه صدای تندروها بلندتر شده است، فکر می‌کنید دغدغه دارند و یا مجالی برای عقده‌گشایی پیدا کردند؟

تندروها که برجام را قبول نداشتند پس به قبل از برجام اعتقاد دارند، آنها دغدغه چه چیزی دارند؟

*چه چیزی باعث شد اکنون درباره مکانیسم‌ماشه سروصدا کنند؟

همیشه ابزاری برای متهم کردن وجود دارد.

نمایندگان اگر دغدغه دارند قوانین دست و پاگیر اقتصاد را حذف کنند 

*بنابراین دغدغه منافع جناحی دارند نه اقتصادی؟

اگر دغدغه اقتصاد ایران را دارند می‌توانند در مجلس قوانینی که دست‌وپاگیر اقتصاد است را حذف کنند، یا نظارت بر اجرای قوانینی مثل «قانون بهبود فضای کسب‌وکار» را پیگیری کنند. یا اینکه قوانین بالا و پایین با فضای اقتصادی روز دنیا و کشور، تطبیق داده شود. بالاخره ابزاری برای زدن جریان مخالف است.

در دوره آخر دولت روحانی می‌توانستیم با آمریکا توافق کنیم

*مکانیسم ماشه محصول عملکرد یک دولت یا یک جناح خاص است، یا می‌توان آن را محصول عملکرد همان افرادی دانست که می‌گفتند قطعنامه‌ها و تحریم‌ها کاغذپاره‌اند؟

اگر مکانیسم‌ماشه در برجام بوده و مصوب شده، دستگاه‌های ناظر مانند مجلس، شورای نگهبان و شورای عالی امنیت ملی در این قضیه مسئولیت دارند. پس نمی‌توان آن را تنها به گردن یک جریان خاص انداخت. از طرف دیگر ما فرصت‌های طلایی را از دست دادیم. مثلاً در دوره آخر دولت روحانی می‌توانستیم با آمریکا توافق کنیم. در سه سال گذشته هم امکان توافق وجود داشت. همان جریان که اجازه نداد توافق حالصل شود حالا باید پاسخگو باشد.

تندروها می‌گویند برجام بد بود حالا به دوران قبل از برجام برگشتیم، اتفاق جدیدی نیفتاده است. مگر دوران آقای احمدی‌نژاد، دوران طلایی نبود؟ الان به همان دوران برگشتیم منتها بدون درآمد نفتی. آن موقع فکر می‌کردند درآمدها مادام‌العمر است اما اقتصاد بی‌حرکت نمی‌ماند.

باید در حفظ کیان کشور تلاش کنیم. در حفظ دستاوردهایمان در عرصه هسته‌ای و دفاعی باید تلاش کنیم و کوتاه نیاییم. در کنار آن باید اگر نقطه‌هایی وجود دارد که قابل مذاکره است، آن را پیگیری کنیم. مذاکره صرفاً امتیاز دادن نیست؛ مذاکره یعنی تلاش برای یافتن توافق. در برخی مسائل که امکان رسیدن به یک فصل مشترک وجود دارد، باید مذاکره کرد اما نباید از خطوط قرمز کوتاه آمد.

همیشه باید هزینه و فایده را بسنجیم، اینکه چه چیزی به دست می‌آوریم و چه چیزی از دست می‌دهیم. این مسئله در عرصه سیاست بسیار مهم است. باید بررسی کنیم در عرصه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چه اتفاقی می‌افتد و در توسعه کشور چه گام‌هایی باید برداشته شود. حکمرانی مطلوب حکمرانی‌ است که وضعیت کشور را بهبود دهد. این‌ها همه گام‌هایی است که باید بادقت فکر کرد. برخی از دوستان باید کمتر حرف بزنند، بیشتر فکر کنند و بیشتر عمل کنند.

گفتگو با رضا امیدوار تجریشی

اقتصاد، هزینه تصمیم‌گیری سیاسی را می‌دهد

*از آنجایی‌که شما در عرصه اقتصادی فعالیت داشتید، فعال شدن مکانیسم‌ماشه تا چه اندازه بر روی اقتصاد کشور تاثیرگذار خواهد بود؟

مقوله‌ای تحت عنوان انتظارات تورمی داریم که از خود تورم کشنده‌تر است. برای نمونه گفته می‌شود اگر مکانیسم‌ماشه فعال شود، فضای اقتصاد بین‌الملل تنگ‌تر، صادرات غیرنفتی دچار اختلال خواهد شد و حتی کشورهای دوست و شریک تجاری ما ممکن است به دلیل تحریم‌های سازمان ملل، همکاری خود را کاهش دهند. طبیعتاً هزینه‌های ما در تبادلات تجاری بالاتر خواهد رفت. این شرایط باعث ایجاد یک انتظارات تورمی ناخوشایند و نامعلوم می‌شود که التهاب اقتصادی را افزایش می‌دهد. حتی اگر مردم یا مسئولین بگویند «اتفاق مهمی نخواهد افتاد» یا «هزینه‌ها زیاد نخواهد بود» اما این موضوع بی‌تأثیر نیست. در این شرایط مدیریت داخلی و رفع تحریم‌های داخلی می‌تواند نقش مهمی در کمک به بازار و ایجاد ثبات داشته باشد.

اقتصاد، هزینه تصمیم‌گیری سیاسی را می‌دهد. لابی صهیونیست و کشورهای غربی به‌دنبال فروپاشی اقتصاد ایران هستند. هوشمندی ما، بانک مرکزی و دستگاه‌های اقتصادی بسیار مهم است. اقتصاد را نمی‌توان با گفتار درمانی مدیریت کرد.

*نکته پایانی

جوانان به دو نکته توجه کنند، میدان را خالی نکنند و حضور فعال اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی داشته باشند. در حوزه اقتصادی باید اصلاحات اساسی را در دستور کار قرار دهند و نقش بخش خصوصی را پررنگ‌تر کنند.

ارسال نظر

آخرین اخبار