EN
به روز شده در
کد خبر: ۳۵۴۱۹
دیپلمات پیشین کشورمان:

فروپاشی ایران در دستور کار آمریکا نیست/ وقتی مذاکره تک‌ موضوعی باشد، خطر رسیدن به بن‌بست همیشه وجود دارد

دیپلمات پیشین کشورمان گفت: تضعیف نظام سیاسی و فروپاشی ایران را در دستورکار آمریکا نیست چون تضعیف بیش از حد ایران می‌تواند ناامنی را در منطقه، تنگه هرمز و خلیج فارس افزایش دهد.

فروپاشی ایران در دستور کار آمریکا نیست/ وقتی مذاکره تک‌ موضوعی باشد، خطر رسیدن به بن‌بست همیشه وجود دارد

کوروش احمدی، دیپلمات پیشین کشورمان، در گفت‌وگو با آوش درباره اینکه روحانی از مذاکره به عنوان تصمیم بزرگ یاد کرد. باتوجه به سابقه مذاکره در دولت سیزدهم و سنگ‌اندازی تندروها برای رسیدن به توافق به نظر شما در شرایط فعلی تصمیم بزرگ معطوف به مذاکره است و یا توافق؟ گفت: مذاکره با آمریکا امر و موضوع جدیدی نیست. مذاکره ایران با آمریکا حداقل از سال ۱۳۹۱ آغاز شد البته مذاکرات در مورد امور خاص مثل عراق و افغانستان و موضوعات موردی خاص دیگر در مقاطع مختلف هم قبل از آن بوده است. در دوره بعد، مذاکرات جدی‌تر و مهم‌تری مثل مذاکرات منتهی به برجام  و نیز برخی مذاکراتی که خیلی علنی نشد در دولت سیزدهم را هم داشتیم.

از سال 1391 به بعد مذاکره منع نبود/ در مذاکره غیرمستقیم پیام‌ها نادرست منتقل می‌شوند

او افزود: به غیر از دوره محدودی که مذاکره منع شده بود، از سال 91 به بعد دیگر چندان در مورد نفس مذاکره مشکل نداشتیم. آنچه که مهم است محتوا و نحوه مذاکره است. به این معنی که در دوره اخیر مجوز مذاکره داده شد اما به شکل غیرمستقیم که این یک مشکل بود. در مذاکره غیرمستقیم چون پیام‌ها باید از طریق واسطه  منتقل شود، طبعاً تفهیم و تفاهم بین طرفین مشکل می‌شود چراکه واسطه‌ها متوجه یا مطلع از پیچیدگی‌ها و حساسیت‌های نکات و موضوعات مورد مذاکره نیستند و گه‌گاه پیام‌ها را نادرست و به اصطلاح نامفهوم منتقل می‌کنند. به علاوه مذاکره غیرمستقیم بسیار زمان‌بر و طاقت فرسا است.

مذاکره غیرمستقیم توهین‌آمیز است

احمدی تصریح کرد: مذاکره غیرمستقیم به این معنی است که طرفین واقعاً آمادگی کار با یکدیگر را ندارند، یعنی یک جو روانی منفی در فضای مذاکره حاکم می‌شود، چون غیرمستقیم است و امکان دارد مقداری هم برای طرفی که از مذاکره مستقیم با او خودداری می‌شود، برخورنده و توهین‌آمیز ارزیابی شود. ما تجربه مذاکره غیرمستقیم را با مشکلاتی که دارد، داشتیم. این نوع مذاکره در دوره آقای رئیسی هم مطرح بود، چون ما حاضر نبودیم مذاکره مستقیم با آمریکا داشته باشیم. در همین دوره اخیر به دلیل اینکه حاضر به مذاکره مستقیم نبودیم، دوباره گرفتار وضعیت مذاکره غیرمستقیم شدیم.

دیپلمات پیشین ایران اظهار کرد: مذاکره غیرمستقیم ممکن است بتواند به پیشرفت کار و رسیدن به هدف کمک کند اما مشکل مهم‌تر، محتوای مذاکره است. در ارتباط با محتوای مذاکره دو مشکل وجود دارد، یکی اینکه مذاکره بین دو طرف، بین دو کشور، هیچ وقت با پیش‌شرط یا قید و بند نیست. برای نمونه وقتی قرار است دو وزیر خارجه باهم مذاکره کنند، معمول نیست که از قبل یکی بگوید که من حاضر نیستم درباره فلان و بهمان موضوع مذاکره کنم و فقط حاضرم درباره فلان و بهمان موضوع مذاکره کنم. طرفین سخنان هم را می شنوند یا تفاهمی شکل می‌گیرد یا نمی‌گیرد و با روی خوش از هم جدا می‌شوند. اینکه یک طرف بگوید من حاضر نیستم حتی نظرات تو را بشنوم در دیپلماسی معمول نیست.

وقتی مذاکره تک‌ موضوعی باشد، خطر رسیدن به بن‌بست همیشه وجود دارد

احمدی ادامه داد: این رویه‌ای که ما تا الان در مذاکره با آمریکا داشتیم، محدود به یک موضوع بخصوص بوده، یعنی مذاکره تک‌موضوعی است. برجام هم یک توافق تک‌موضوعی بود و یکی از دلایل ناکامی برجام همین بود که یک مذاکره و توافق تک‌موضوعی بود. اگر مذاکره تک‌موضوعی باشد این نیز مانند مذاکره غیرمستقیم اثرات سوء دارد و باعث تخریب فضای مذاکره می‌شود چراکه اگر مذاکره جامع و چندوجهی و شامل همه موضوعاتی باشد که طرفین می‌خواهند مطرح کنند، امکان تهاتر وجود دارد؛ یعنی درباره یک موضوع می‌شود کمی امتیاز گرفت و در موضوع دیگر می‌توان کمی امتیاز داد و به این ترتیب کار  پیش می‌رود. وقتی مذاکره تک‌موضوعی باشد، خطر رسیدن به بن‌بست همیشه وجود دارد.

او افزود: اگر مذاکره مستقیم و جامع باشد، قابلیت و حواشی مانور بیشتر می‌شود و امکان دارد طرفین با دست بازتری عمل کنند و بتوانند به حداقلی از توافقات موقتی یا دائمی دست یابند. علاوه بر این محتوا در مذاکره و توانایی‌ها هم مطرح هست یعنی کشورها براساس توانایی‌ها و اهرم‌هایی که در اختیار دارند با یکدیگر کار می‌کنند. اگر یک طرف مذاکره احساس کند که طرف مقابل دست پرتری دارد، نحوه مذاکره‌اش متفاوت می‌شود. طرف مقابل باید واقعیت عینی و شرایط روی زمین را مبنای کار قرار دهد. اگر دست پر ندارد، کمتر سخت‌گیری کند، اگر دستش کاملا خالی است، اصلاً سخت‌گیری نکند تا کار پیش برود. گاهی امتیاز دادن در یک مقطع ضررش برای کشور و مردم بسیار کمتر از گزینه‌های دیگر است.

در مورد موضوع هسته‌ای به انتهای راه در مذاکرات رسیدیم

احمدی گفت: ما الان با یک مشکل مواجه هستیم و آن این است که در ارتباط با موضوع هسته‌ای به انتهای راه رسیده‌ایم، به این معنی که طرفین خطوط قرمز خیلی پررنگی تعیین کرده‌اند. طرف آمریکایی صحبت از توقف غنی‌سازی در ایران می‌کند و طرف ایرانی اصرار دارد که حاضر نیست غنی‌سازی را متوقف کند. در نتیجه حاشیه مانور طرفین بسیار بسیار محدود شده و قابلیت تحرک به صفر رسیده است. اصرار طرفین بر روی این یک موضوع است. در چنین وضعیتی هر دو طرف باید شرایط عمومی را که در آن قرار دارند، مدنظر قرار بدهند. برای مثال ما باید شرایط عمومی شامل شرایط اقتصادی، اجتماعی، ذهنیت مردم و وضعیت روابط بین‌الملل و اهرم‌هایی که داریم یا نداریم را مبنای کار قرار بدهیم.

کشور با یک نوع تعلیق وسیع روبه‌رو است/در اقتصاد و سیاست داخلی دچار تعلیق هستیم

دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل تصریح کرد: انعطاف‌پذیری در مذاکرات بر مبنای چنین فاکتورهایی شکل می‌گیرد و می‌تواند مانع از وضعیت فاجعه‌بار شود و کمک کند که از یک وضعیت بسیار خطرناک برای کشور اجتناب شود. اگر این ملاحظات در نظر گرفته نشود، بدون تعارف کشور می‌تواند با مشکلات حاد مواجه شود. صرف‌نظر از اینکه جنگ مجددی رخ بدهد یا نه، مسئله این است که کشور با یک نوع تعلیق وسیع روبه‌رو است. در حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی هم‌اکنون دچار تعلیق هستیم و تکلیف خود را نمی‌دانیم؛ به‌خصوص در حوزه اقتصادی، فعالان اقتصادی تقریباً  شاید 80 درصدشان دست نگه داشته‌اند تا ببینند چه می‌شود.

اگر مذاکره نکنیم حتماً مکانیسم ماشه فعال می‌شود

احمدی ادامه داد: اگر حالت تعلیق ادامه پیدا کند، تحریم‌های آمریکا ادامه داشته باشد و هیچ نشانه‌ای از تعدیل یا لغو آن در افق دیده نشود و پیشرفتی در حوزه مذاکرات حاصل نشود، فعال شدن مکانیسم ماشه نیز قطعی می‌شود. در نتیجه وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور در چند ماه آینده می‌تواند به‌خاطر مسائل اقتصادی، افزایش شدید تورم و ادامه رکود و تورم توأمان و نیز افزایش بیکاری با مشکلات بسیار بیشتری مواجه  شود ضمن اینکه ناترازی‌ها و مشکلات موجود در حوزه‌های مختلف همچنان باقی است.

تنها راه باقی‌مانده مذاکره مستقیم و جامع با آمریکا است

این کارشناس مسائل بین‌الملل در پاسخ به اینکه راه خروج از تعلیق چیست؟ اظهار کرد: در تقابل یا مواجهه بین هر دو کشوری دو راه‌حل بیشتر وجود ندارد، جنگ یا دیپلماسی. البته جنگ می‌تواند به اشکال مختلف باشد، جنگ تمام‌عیار، جنگ با شدت کم‌ یا جنگ در سایه. از طرف دیگر دیپلماسی نیز طیفی از فعالیت‌ها و اقدامات را شامل می‌شود. در وضعیتی که ما هستیم، اگر قرار باشد از طریق دیپلماتیک پیش برویم و سعی کنیم مسائل را حل کنیم، چون همه راه‌ها را رفته‌ایم و همه گزینه‌ها را امتحان کردیم، الان تنها راه باقی‌مانده مذاکره مستقیم و جامع با آمریکا است و اینکه تلاش کنیم تا مذاکره جدی و معطوف به نتیجه باشد.

نتانیاهو مشتاق مذاکره نکردن ایران و آمریکاست

احمدی ادامه داد: نتانیاهو و اسرائیل بسیار مشتاق هستند که مذاکره بین ایران و آمریکا انجام نشود و توافقی هم حاصل نشود زیرا سیاست اسرائیل متفاوت از سیاست آمریکا است. سیاست اسرائیل تضعیف ایران است تا موقعیت خود را به‌عنوان هژمون منطقه تثبیت کند و بتواند از سایر کشورهای منطقه در موضوع فلسطین و عادی‌سازی روابط با اسرائیل امتیاز بگیرد. در حالی‌که سیاست آمریکا محدود به مسئله غنی‌سازی است و اگر در این زمینه توافقی حاصل شود، اسرائیل اجازه اقدامی برای تضعیف ایران نخواهد داشت؛ زیرا اسرائیل برای هر اقدام نظامی علیه ایران نیازمند اجازه قبلی آمریکا است.

 اسرائیل می‌خواهد با تضعیف ایران، از عربستان و ترکیه زهرچشم بگیرد

او در واکنش به اینکه باتوجه به تحرکات تندروها در داخل و از طرفی اقدام اسرائیل برای تحریک آمریکا، تا چه اندازه احتمال از سرگیری جنگ وجود دارد؟ افزود: اگر توافقی میان ایران و آمریکا حاصل نشود، احتمال وقوع جنگ خواهد بود. البته در این حالت اینکه ایران غنی‌سازی را در عمل از سَر بگیرد یا نگیرد، بسیار مهم خواهد بود.  هدف اسرائیل همواره تضعیف قدرت‌های منطقه‌ای بوده و طی 70، 80 سال همیشه بر روی این قضیه متمرکز بوده که قدرت‌های اصلی منطقه‌ای در خاورمیانه را تضعیف کند و آن قدرت‌ها دچار فروپاشی شوند کمااینکه در مصر و سوریه این سیاست را دنبال کرد. مصر، زمانی رهبر جهان عرب بود ولی طی  30-20 سال گذشته عملاً و به تدریج در حاشیه قرار گرفته است. اکنون تمرکز اسرائیل روی عربستان و ترکیه است و امید دارد از طریق تضعیف ایران از بقیه زهر چشم بگیرد.

فروپاشی ایران در دستور کار آمریکا نیست

او تاکید کرد:  تضعیف نظام سیاسی و فروپاشی ایران را در دستورکار آمریکا نیست چون تضعیف بیش از حد ایران می‌تواند ناامنی را در منطقه، تنگه هرمز و خلیج فارس افزایش دهد.

اگر نتوانیم با آمریکا به تفاهم برسیم، مکانیسم ماشه فعال می‌شود

احمدی خاطرنشان کرد: تمرکز آمریکا بر روی غنی‌سازی است، اگر بتوانیم مسئله غنی‌سازی را با آمریکا حل کنیم، این کشور اجازه اینکه اسرائیل دست به تحریکات بیشتری علیه ایران بزند، را نخواهد داد و در چنین شرایطی جنگ منتفی می‌شود. اما اگر نتوانیم با آمریکا به تفاهم برسیم، مکانیسم ماشه فعال می‌شود و دوباره تحت تحریم‌های بین‌المللی و قطعنامه‌های شورای امنیت قرار خواهیم گرفت و موقعیت ایران بسیار متزلزل خواهد شد.

حاکمیت باید بدون توجه به نظرات فلان نماینده تصمیم قاطع درباره مذاکرات بگیرد

دیپلمات پیشین ایران در پاسخ به اینکه آیا ایران زیر فشار تندروهای داخلی می‌تواند با آمریکا توافق کند؟ یادآور شد: هر کشوری باید قاطعانه تصمیم بگیرد. به صورت طبیعی در هیچ کشوری و هیچ‌وقت درمورد یک سیاست اجماع کامل وجود ندارد، همیشه اقلیتی وجود دارند که امکان دارد با سیاستی مخالف باشند اما حکومت باید قاطعانه تصمیم بگیرد. اگر کشوری به‌دلیل مخالفت برخی در حالت تعلیق قرار بگیرد به این دلیل است که حاکمیت قاطعیت کافی و لازم را در تصمیم‌گیری ندارد و این دلیل تعلیقی است که الان با آن مواجه هستیم. صرف نظر از اینکه تندروها یا کندروها با چه سیاستی موافق یا مخالف هستند، سیاستگذار باید بتواند با توجه به مشورت‌هایی که انجام می‌دهد، تصمیم بگیرد و کشور را از حالت بلاتکلیفی دربیاورد. مشکل اصلی ما بلاتکلیفی و سردرگمی راهبردی است. اینکه 4 نفر، آقای فلان و بهمان در فلان کمیسیون مجلس نظراتی دارند و یا چند روزنامه به صورت  دیگری فکر می‌کنند، در جای خود خیلی هم خوب است اما اینها نباید بتوانند موجب فلج شدن تصمیم‌گیری‌های کلان شود. این مسئله‌ای است که باید برای آن راه‌حلی پیدا کرد.

ارسال نظر

آخرین اخبار