رکابزن المپیکی: تا ورود کمیته ملی المپیک به ماجرا به مسابقات نمیروم
دوچرخهسوار المپیکی ایران در واکنش به اظهارات مدیر تیمهای ملی گفت: تا زمان بررسی شرایط موجود توسط کمیته ملی المپیک، فعلا در مسابقات شرکت نمیکنم.
علی لبیب، نماینده دوچرخهسواری ایران در المپیک پاریس انتقاداتی را نسبت به فدراسیون و محمود وفایی مدیر تیمهای ملی داشت و معتقد بود فدراسیون بدون برنامه است. وفایی نیز در واکنش به صحبتهای لبیب عنوان کرد، این رکابزن زیادهخواه است و خودش را بالاتر از بقیه رکابزنان میداند و در اردوی تیم ملی هم شرکت نکرده و خواستار امتیازات ویژه است.
لبیب نسبت به این اظهارات واکنش نشان داد و متن جوابیه او به مدیر تیمهای ملی به شرح زیر است:
با احترام به مجموعه فدراسیون دوچرخهسواری، لازم میدانم در پاسخ به اظهارات اخیر سخنگوی محترم فدراسیون، برخی نکات فنی و واقعی را شفاف، صریح و بدون حاشیه مطرح کنم. دلیل عدم حضور من در اردوها، کاملا فنی و حرفهای بوده است. اردوهایی که در شهرهایی مانند شوش و رباطکریم برگزار شدهاند، از نظر کیفیت مسیر، ایمنی تمرین جادهای و استانداردهای آمادهسازی، شرایط لازم برای یک ورزشکار در سطح قهرمانی آسیا و مسابقات بزرگ بینالمللی را ندارند.
سؤال روشن من این است: آیا قهرمانی آسیا که در عربستان برگزار میشود، از نظر مسیر، شرایط آبوهوایی و سطح رقابت، با شوش یا رباطکریم همخوانی دارد؟ آمادهسازی حرفهای باید متناسب با شرایط مسابقه هدف باشد، نه صرفا انتخاب محلهای کمهزینه.
من هیچگاه توقع نداشتهام همه امکانات تیم ملی در اختیار من باشد. اگر چنین ادعایی مطرح میشود، انتظار دارم به صورت شفاف اعلام شود دقیقا چه تجهیزاتی از فدراسیون دریافت کردهام که برنگرداندم؟ تنها وسیلهای که نزد من است یک سنسور تمرینی به ارزش حدود ۲۰۰ یورو است که در اختیار دارم و اساسا موضوعی نیست که ارزش طرح رسانهای داشته باشد.
در خصوص درخواست اردوی جداگانه نیز آیا از خود فدراسیون سؤال شده که چرا من و چند ورزشکار دیگر در برخی اردوها شرکت نکردیم؟ واقعیت این است که دوران تمرینهای سنتی و غیرعلمی به پایان رسیده و دوچرخهسواری مدرن نیازمند برنامهریزی دقیق، تمرین هدفمند و تصمیمگیری مبتنی بر داده است.
در المپیک، اگر تصمیمات فنی درست در لحظات حساس اتخاذ نمیشد، عملا امکان ادامه رقابت برای من وجود نداشت. در اینجا لازم میدانم نقش آقای رسول اسدی، رئیس فدراسیون دوچرخهسواری را به طور شفاف بیان کنم. اگر او در کنار تیم و ورزشکار نبود و به برخی نکات و هشدارهای فنی که در همان مقطع احساس میشد درست توجه نمیکرد و بر اساس آنها تصمیم نمیگرفت، المپیک را نیز به پایان نمیرساندم. این یک واقعیت فنی است، نه تعارف رسانهای.
متاسفانه باید بگویم که در مقابل، آقای وفایی در مقاطع مختلف مانع اجرای بسیاری از تصمیمات فنی و حرفهای بوده است، تصمیماتی که میتوانست به بهبود روند آمادهسازی و عملکرد تیم کمک کند. طرح این مسائل از سر تقابل شخصی نیست، بلکه بیان واقعیتی است که در عمل تجربه شده است.
در خصوص موضوع مربیان نیز باید واقعبین بود. مربی که ماهانه حدود ۱۰۰۰ یورو دستمزد دریافت میکند، طبیعتا نمیتواند همان میزان انرژی، تعهد و حضور مستمر مربیان تراز اول دنیا را داشته باشد. مربیان مطرح بینالمللی ماهانه تا ۲۰ هزار یورو دستمزد دریافت میکنند و تمام تمرکز و مسئولیت خود را روی نتیجه تیم میگذارند. انتظار خروجی حرفهای، بدون سرمایهگذاری حرفهای، منطقی نیست.
همچنین تاکید میکنم اعزام من به المپیک بر اساس شرط اعلامشده فدراسیون انجام شد؛ شرطی که به صراحت اعلام شده بود هر ورزشکاری که در رقابتهای قهرمانی آسیا قزاقستان موفق به کسب مدال شود، اعزام خواهد شد. در آن رقابتها، تنها مدال کاروان دوچرخهسواری ایران را من کسب کردم و بر همین اساس اعزام شدم. مطرح کردن این موضوع به گونهای که القا کند حمایت ویژه یا خارج از ضابطهای صورت گرفته، اظهارنظری غیرحرفهای و نادقیق است.
در مورد مرکز سنجش نیز منکر خرید تجهیزات ارزشمند نیستم، اما خروجی این سنجشها چیست؟ آیا ورزشکارانی که سنجش شدهاند، امروز آماده رقابتاند؟ آیا برنامه مسابقات بینالمللی مشخص و منسجمی دارند؟ چند اعزام واقعی برای آنها پیشبینی شده است؟ آیا تاکنون برای ورزشکاران حداقل حقوق یا امنیت شغلی در نظر گرفته شده است؟
من ترجیح میدهم بیش از این وارد تمام جزئیات نشوم، اما نتایج بازیهای آسیایی جوانان بحرین و شرایط فعلی تیمها، خود بهترین گواه وضعیت موجود است. دوچرخهسواران بااستعدادی مانند گنجخانلو، سعید صفرزاده و امیرحسین جمشیدیان نمونههایی هستند که اگر تیمهای ملی به صورت حرفهای اداره میشدند، امروز باید در بالاترین سطح رقابت باشند، نه در بلاتکلیفی.
واقعیت این است که نتیجهگیری نیازمند برنامه درست است. امروز بسیاری از تیمهای مدعی قهرمانی آسیا در کشورهایی مانند اسپانیا یا آلانیا ترکیه اردو دارند، اما تیم ملی دوچرخهسواری ایران در شوش و رباطکریم تمرین میکند. این تفاوت در نگرش و برنامهریزی، مستقیم در نتایج دیده میشود.
تصمیم گرفتهام تا زمان بررسی شرایط موجود توسط کمیته ملی المپیک، فعلا در مسابقات شرکت نکنم. این تصمیم از سر قهر یا حاشیهسازی نیست، بلکه برای روشن شدن مسیر، اصلاح ساختارها و فراهم شدن شرایط حرفهای اتخاذ شده است. تاکید میکنم که من هیچگاه چیزی برای خودم نخواستهام. مطالبه من تنها برنامهریزی علمی، نگاه حرفهای و تصمیمگیری مبتنی بر واقعیتهای ورزش روز دنیاست.