دولت موفق به کاهش مصرف انرژی نخواهد شد
ایران مدتهاست که در زمینه کاهش شدت مصرف انرژی تلاش میکند ولی به نتایج ملموسی نمیرسد. این موضوعی است که مورد توجه مسعود پزشکیان هم قرار گرفته است.

رئیس جمهور روز سهشنبه در جلسه بررسی راهکارهای رفع ناترازی انرژی به تبیین چارچوب کلی برنامه دولت برای کاهش شدت مصرف انرژی، پرداخت و گفت: تجربههای پیشین بهروشنی نشان داده ساختار فعلی دولتی در این حوزه پاسخگو نیست. باید به سوی ساختاری شبکهای، متشکل از نخبگان، نهادهای مردممحور و گروههای مرجع حرکت کرد. اما واقعا چرا سالها تلاش ایران برای کاهش شدت مصرف انرژی به نتیجه نرسیده است؟
یک استاد دانشکده مهندسی انرژی و منابع پایدار دانشگاه تهران بر این باور است که دولت چهاردهم هم در این حوزه توفیقی نخواهد داشت، زیرا مشاوران مسعود پزشکیان نیز همانهایی هستند که به دولتهای قبلی هم مشاوره میدادند.
ناکامی حاصل عملکرد دولت
یونس نوراللهی، استاد دانشکده مهندسی انرژی و منابع پایدار دانشگاه تهران، در گفتوگو با آوش در این رابطه بیان کرد: اعتقاد دارم که عدم موفقیت در کاهش شدت مصرف انرژی صددرصد تقصیر دولت است. عدهای بخشی از تقصیر را گردن مردم میاندازند اما من کاملا مخالف این موضوع هستم.
او ادامه داد: در حال حاضر مردم از تجهیزاتی استفاده میکنند که مدیریت واردات یا توسعه این تجهیزات، کاملا بر عهده دولت است. میانگین مصرف خودروهای کشور 11 لیتر به ازای 100 کیلومتر است و کنترل بازار خودرو چه از نظر تولید و چه واردات هم 100 درصد در دست دولت است.
نوراللهی افزود: من هرچقدر راننده خوبی باشم، با رانندگی بهینه یا کمتر استفاده کردن از خودرو، 11 لیتر مصرف را به 10 لیتر میرسانم. در حالی که میانگین مصرف ماشینها در دنیا 5.5 لیتر به ازای 100 کیلومتر است. به این ترتیب، افراد هیچ نقشی در مصرف بنزین ندارند زیرا دولت یک بازار بسته و محدودی را در اختیار آنها قرار داده است و افراد تنها از داخل آن بازار میتوانند خرید کنند. در نتیجه شهروندان مجبورند ماشینی با مصرف بالا بخرند و از آن استفاده کنند.
او گفت: نکته دیگری که برای این موضوع میتوانم مطرح کنم، این است که تمام حمل و نقل و رفت و آمد به دلیل سیاستهای موجود، روی وسیله نقلیه شخصی سرریز میشود. اگر بخواهید برای هواپیما، قطار یا اتوبوس بلیت تهیه کنید، 40 روز قبل باید اقدام کنید. بلیت هواپیما عموما موجود نیست، قطار را دورهای باز میکنند و خرید آن سخت است. اگر بیش از یک نفر بخواهد با اتوبوس سفر کند، استفاده از وسیله نقلیه شخصی ارزانتر از اتوبوس تمام میشود.
مدیران رانتی بلای جان انرژی
این استاد دانشکده مهندسی انرژی و منابع پایدار دانشگاه تهران بیان کرد: همه این سیاستگزاریها کار دولت است. دولت باید همه این موارد را برنامهریزی کند. وقتی در وزارتخانههای تخصصی افراد رانتی یا آنهایی که با سفارش مدیر میشوند عهدهدار امور میشوند، انتهایش همین نقطهای که ایستادهایم، خواهد شد.
او افزود: مدیران سفارشی شاید بتوانند بعضی از وزارتخانههای عمومی را اداره کنند اما وزارتخانههای نفت و نیرو که مدیریتِ مسئله پیچیدهای مثل نفت و انرژی را به عهده دارند، قطعا با حضور کارشناس رانتی یا سفارشی نمیتوانند به وظایفشان عمل کند.
مدلهای ناکارآمد
در ایران همه پروژههای بهینهسازی به منابع حاصل از صرفهجویی سوخت گره میخورد و البته این مدلها تاکنون به نتیجه نرسیده است. آیا آنچه دولت انجام میدهد، کارآمدی لازم را دارد؟ نوراللهی در این رابطه گفت: به نظرم خیر. محقق شدن این مدلها در هالهای از ابهام است.
او ادامه داد: وقتی مجری پروژه برای دولت کار میکند و دولت پولش را نمیدهد، مجری برای دریافت حقوقش باید شکایت کند. تا دادگاهها به این شکایت رسیدگی کنند، سه سال طول میکشد. در این سه سال، قیمت ارز سه برابر میشود. پس از به نتیجه رسیدن شکایت هم دولت میخواهد با تورم رسمی و اعلامی خود، خسارت مجری را پرداخت کند. در چنین شرایطی آیا سرمایهگذار مایل به انجام کار خواهد بود؟
این استاد دانشکده مهندسی انرژی و منابع پایدار دانشگاه تهران ادامه داد: طبیعی است وقتی ساختار را غلط تعریف میکنند و ساختار را به صورت یک طرفه تعریف میکنند، دولت به نحوی برنامهریزی میکند که خودش در چیزی نفع ببرد، در چنین شرایطی بدیهی است که سرمایهگذار میگریزد. سرمایهگذار هوشمند است و جایی وارد نمیشود که نتواند به سرمایهاش برسد یا آن را از دست بدهد.
او افزود: دولت روشهای مختلف تامین مالی پروژههای بهینهسازی را مطرح میکند اما همه این مدلها وابستگیهای زیادی به مسایل سیاسی و اقتصادی کشور دارند و به شدت تحت تاثیر تورم هستند. در نتیجه سرمایهگذار اصلا وارد چنین پروژههایی نمیشود.
نوراللهی گفت: در خیلی جاها، پروژهها را مبهم تعریف میکنند. کارشناسان دولتی فکر میکنند با مبهم تعریف کردن به یک چیزی میرسند. 20 سال است که شاهدیم پروژههای مختلفی برای بهینهسازی تعریف میشود، انواع روشهای تامین مالی و تامین از طریق سوخت صرفهجویی شده میگذارند، ولی هیچکس وارد پروژههای تعریف شده نمیشود زیرا شرایط اقتصادی و تغییر شاخصهای اقتصادی قابل پیشبینی نیست.
او اضافه کرد: سرمایهگذار جایی وارد میشود که شاخصها قابل پیشبینی باشد و اگر هم در اجرای پروژه مشارکت داشت، برای دریافت مطالباتش سه سال درگیر نشود.
ابقای مشاوران، بلای جان انرژی کشور
رئیسجمهور اعلام کرده قصد دارد از همه ظرفیتها برای کاهش شدت مصرف انرژی در کشور استفاده کند اما نکته اینجاست که تاکنون هم به ظاهر همین کارها را انجام میدادیم. آیا نسخه پیشنهادی پزشکیان جواب خواهد داد؟
این استاد دانشکده مهندسی انرژی و منابع پایدار دانشگاه تهران در این رابطه توضیح داد: به نظر من با این کارشناسانی که به رئیسجمهور مشورت میدهند، این روال عوض نمیشود. چون کسانی که اکنون مشورت میدهند، همان کسانی هستند که به رئیس جمهورهای قبلی هم مشورت میدادند و همان کارشناسان دولت هستند.
او افزود: دولتی که در اجرای برنامههایش مشاوران ثابتی دارد و ممکن است خیلی جزئی فقط صندلیهای این مشاوران را عوض کند، فکر میکنید روالش عوض میشود؟
نوراللهی ادامه داد: در حوزه انرژی ما به یک تغییر اساسی نیاز داریم. باید ساختار سیستم انرژی کشور را عوض کنیم. در تمام دنیا و کشورهای توسعه یافته هم طی 20 سال گذشته این کار را کردهاند. برخی کشورها در اوایل این دو دهه اقدام به تغییرات کردند و برخی اخیرا اقدام کردهاند.
او یادآور شد: ساختار انرژی ایران معیوب است. ساختار انرژی ما سنتی و قدیمی است. تا زمانی که ساختار انرژی کشور بازطراحی نشود، با توجه به علم و شرایط روز، قطعا با تصمیمهای خیلی جزئی و دم دستی نمیتوان معضل سیستم انرژی کشور را حل کند.
ناترازی مسئلهای قدیمی
این استاد دانشکده مهندسی انرژی و منابع پایدار دانشگاه تهران درباره عدم توفیق ایران در حل مشکل ناترازی انرژی بیان کرد: بحث ناترازی انرژی نتیجه 30 تا 50 سال عدم توجه به قواعد و اصول حاکم بر مدیریت سیستم انرژی است. تا یک زمانی منابع ما بیش از مصارفمان بود، قاعدتا هرجا کم میآوردیم از این منابع تزریق میکردیم و متوجه نمیشدیم که با معضل مواجه هستیم.
او اضافه کرد: اما امروز به جایی رسیدیم که تراز بین منابع و مصارف به هم ریخته است. سه تا چهار سال قبل ما همیشه در تابستان با کمبود برق مواجه بودیم و با تزریق گاز به نیروگاهها و افزایش ظرفیت یا یکسری روشها، این کمبود را کنترل میکردیم اما اکنون دیگر گاز هم نداریم که نیروگاههای موجود را راه بیاندازیم، در نتیجه شدیدا در تابستان با کمبود برق مواجه میشویم.
نوراللهی ادامه داد: زمستان هم که گاز را به خانهها میدهیم، نیروگاهها را نمیتوانیم راه بیاندازیم. ما 94 هزار مگاوات ظرفیت نیروگاهی داریم، زمستانها حدود 50 هزار مگاوات برق نیاز داریم اما گاز به اندازه همان 50 هزار مگاوات هم نداریم. در نتیجه نیروگاه ساخته شده و سرمایهگذاری شده را کنار گذاشتهایم چون گاز نداریم که از آن استفاده کنیم. این چیزی جز ناتوانی در مدیریت سیستم انرژی نیست.
او مهمترین دلیل ناتوانی در حل مشکل ناترازی را دولتی بودن مسئله انرژی در ایران دانست و گفت: وزارت نفت و نیرو که گاز، برق، نفت و بنزین را تامین میکنند، 100 درصد دولتی اداره میشوند. این دو وزارتخانه همیشه با هم درگیر هستند. اشتراک منافع دارند و هر کس میخواهد تقصیر را گردن دیگری بیاندازد.
این استاد دانشکده مهندسی انرژی و منابع پایدار دانشگاه تهران افزود: یک ماه قبل از عید نیروگاهها به خاطر کمبود سوخت تعطیل شدند و هر یک از این وزارتخانهها تقصیر را گردن دیگری انداخت.