به روز شده در
کد خبر: ۶۱۶۹

میدان گازی چالوس، بازیچه دست روسیه و چین؟

چند سال پیش، وقتی ایران اعلام کرد که میدان گازی چالوس در دل دریای خزر، می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین ذخایر گازی منطقه باشد، باز هم سر و کله روسیه و چین به عنوان سرمایه‌گذاران فرضی پیدا شد.

میدان گازی چالوس، بازیچه دست روسیه و چین؟
آوش_سهند اینانلو

میدان گازی چالوس با تخمین بیش از ۷.۱ تریلیون متر مکعب گاز، پتانسیل آن را دارد که به یک بازیگر جدی در تامین انرژی جهان تبدیل شود. اما یک نکته وجود داشت؛ ایران برای توسعه این میدان به سرمایه و تکنولوژی نیاز داشت و اینجا بود که روس‌ها و چینی‌ها مدعی سرمایه‌گذاری در این میدان گازی شدند.

راز خفته در اعماق خزر

دریای خزر، آرام و رازآلود، گنجی را در دل خود پنهان کرده است. میدان گازی چالوس، نامی که روزگاری با هیاهو بر سر زبان‌ها افتاد، می‌توانست بازی را در بازار انرژی به نفع ایران تغییر دهد. گفته می‌شد که این میدان کلید ورود ایران به باشگاه تامین‌کنندگان گاز اروپا است، رقیبی برای غول‌های منطقه‌ای.

اما در خاورمیانه، سیاست همیشه یک قدم جلوتر از زمین و چاه و لوله‌های گاز و در یک کلام «اقتصاد» حرکت می‌کند. تحریم‌ها، بده‌بستان‌های دیپلماتیک و ابهام در سرمایه‌گذاری، رویای بهره‌برداری از میدان گازی چالوس را بدل به یک کابوس بلاتکلیف کرد. حالا این میدان، مانند گنجی مدفون، همچنان در انتظار دستی است که طلسمش را بشکند.

چرا روسیه به میدان گازی چالوس ورود نکرد؟

با کشف میدان گازی چالوس در دریای خزر، این امیدواری شکل گرفت که ایران بتواند به یکی از بازیگران مهم بازار گاز تبدیل شود. اما با وجود وعده و وعیدهای اولیه شرکت‌های روسی مانند گازپروم، مسکو هیچ‌گاه برای سرمایه‌گذاری در این میدان پیش‌قدم نشد.

دلیل اصلی خودداری مسکو از سرمایه گذاری، منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی روسیه است. روس‌ها که بزرگ‌ترین تامین‌کننده گاز اروپا هستند، ترجیح می‌دهند رقیب جدیدی در این بازار نداشته باشند. طبیعتا چالوس اگر به بهره‌برداری برسد، می‌تواند جایگزینی برای بخشی از گاز صادراتی روسیه باشد و این سناریویی نیست که کرملین از آن استقبال کند.

از سوی دیگر، تحریم‌های غرب علیه ایران، سرمایه‌گذاری در پروژه‌های انرژی این کشور را با پیچیدگی‌های زیادی همراه کرده است. شرکت‌های روسی، حتی با وجود روابط نزدیک دو کشور، ترجیح داده‌اند درگیر پروژه‌ای نشوند که ممکن است محدودیت‌های مالی و سیاسی برایشان ایجاد کند.

همچنین، روسیه در سال‌های اخیر منابع مالی خود را روی پروژه‌های گازی داخلی، از جمله میادین یامال و خطوط لوله ترک‌استریم و نورد استریم متمرکز کرده و چالوس برایش یک اولویت اقتصادی محسوب نمی‌شود. در کنار این، وضعیت حقوقی دریای خزر هنوز ابهاماتی دارد و شاید مسکو نمی‌خواهد درگیر چالش‌های قانونی احتمالی شود. در نهایت، به نظر می‌رسد روسیه ترجیح داده ناظر این پروژه باشد تا شریک آن؛ حرکتی حساب‌شده برای حفظ تسلط خود بر بازار جهانی گاز.

داستانی که از خزر آغاز شد

در اواخر سال ۲۰۲۱، مذاکرات محرمانه‌ای میان تهران و مسکو آغاز شد. نتیجه، قراردادی ۲۰ ساله بود که سهم بزرگی از این میدان را به شرکت‌های روسی و چینی اختصاص می‌داد. طبق این توافق، گازپروم و ترانس‌نفت روسیه ۴۰ درصد، شرکت‌های CNPC و CNOOC چین ۲۸ درصد، و ایران تنها ۲۵ درصد از سهام این میدان را در اختیار داشت. ۷ درصد باقیمانده هم به شرکتی وابسته به خاتم داده شد. اما این قرارداد، یک پرسش مهم را به‌وجود آورد؛ آیا روسیه واقعا به نفع ایران در این میدان گازی سرمایه‌گذاری می‌کند؟

سایه سنگین بدعهدی‌های روسیه
اگر تاریخ روابط انرژی ایران و روسیه را مرور کنیم، متوجه می‌شویم که این نخستین بار نیست که قراردادی بزرگ و پرطمطراق میان دو کشور امضا می‌شود. تیرماه ۱۴۰۱، دولت رئیسی با افتخار اعلام کرد که تفاهم‌نامه‌ای ۴۰ میلیارد دلاری با روس‌ها به امضا رسیده است. این مبلغ قرار بود برای توسعه میادین نفت و گاز ایران، احداث تأسیسات LNG و انتقال تکنولوژی هزینه شود. اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ هیچ. روس‌ها حتی یک دلار هم در ایران سرمایه‌گذاری نکردند.

این تنها مورد نیست. سال ۱۳۹۵، روس‌ها وعده دادند که در توسعه میادین فرزاد B و پارس شمالی سرمایه‌گذاری خواهند کرد، اما این وعده‌ها روی کاغذ باقی ماندند. نکته جالب‌تر اینجاست که درست در همان زمانی که ایران منتظر ورود سرمایه‌های روسی بود، شرکت لوک‌اویل روسیه یک قرارداد ۱۰ ساله با عراق برای توسعه میدان نفتی قرنه غربی امضا کرد و تعهد داد که سرمایه‌گذاری خود را تا سال ۲۰۴۵ دو برابر کند. این یعنی روسیه در انتخاب بین ایران و عراق، بغداد را ترجیح داده است.

بازی دوگانه مسکو در بازار انرژی
در نگاه اول، به‌نظر می‌رسد که روسیه یک شریک استراتژیک برای ایران است. اما واقعیت این است که تهران و مسکو در بازار جهانی انرژی، بیشتر رقیب هستند تا شریک. روسیه سال‌هاست که یکی از اصلی‌ترین تأمین‌کنندگان گاز اروپا بوده و هرگونه ورود ایران به این بازار، به‌معنای کاهش سهم روسیه و افت درآمدهایش است.

به همین دلیل، برخی کارشناسان معتقدند که روسیه نه‌تنها تمایلی به تقویت صنعت گاز ایران ندارد، بلکه با ایجاد وابستگی اقتصادی و قراردادن ایران در موقعیت فرعی، به‌دنبال حفظ سلطه خود در بازار جهانی است. حتی اگر میدان چالوس هم توسعه پیدا کند، این سوال مطرح است که آیا ایران قادر خواهد بود گاز خود را بدون دخالت روسیه صادر کند؟ یا اینکه مسکو در نهایت تعیین خواهد کرد که این گاز به کجا و با چه قیمتی فروخته شود؟

سرنوشت چالوس چه خواهد شد؟
با توجه به تجربه‌های گذشته، تردیدهای جدی درباره اجرای قرارداد چالوس وجود دارد. آیا این میدان گازی سرنوشتی مشابه تفاهم‌نامه‌های پیشین خواهد داشت که هیچ‌گاه عملی نشدند؟ آیا روسیه بار دیگر از همکاری با ایران برای تقویت موقعیت خود در بازار جهانی استفاده می‌کند؟

پاسخ این سوال‌ها در ماه‌ها و سال‌های آینده مشخص خواهد شد. اما یک نکته روشن است: ایران باید در تصمیم‌گیری‌های خود دقت بیشتری داشته باشد. قراردادهای پرزرق‌وبرق روی کاغذ، اگر به نتیجه نرسند، نه‌تنها کمکی به توسعه اقتصادی کشور نمی‌کنند، بلکه فرصت‌های ارزشمندی را هم از بین خواهند برد. میدان چالوس می‌تواند یک نقطه عطف برای ایران باشد، اما به‌شرطی که ایران بتواند از منافع خود در این قرارداد محافظت کند و اجازه ندهد که تجربه‌های تلخ گذشته، بار دیگر تکرار شود.

ارسال نظر

آخرین اخبار