هلدینگ خلیج فارس؛ گردابی که استقلال را بلعید
هوادارانی که روزی به حمایت از هلدینگ خلیج فارس افتخار میکردند، امروز تنها در آرزوی پایان یافتن این کابوس هستند.

حال استقلال خوب نیست. پرافتخارترین تیم فوتبال ایران در آسیا بعد از بستن تیمی قدرتمند وکهکشانی هنوز نتوانسته انتظارات را در مستطیل سبز برآورده کند و هوادارانش هرروز غمگینتر و ناامیدتر از روز قبل به سرنوشت نامعلوم تیمشان نگاه میکنند. اوضاع استقلال بهقدری پیچیده و نگرانکننده است که حتی هوداران این تیم حسرت روزهای بحرانی فصل گذشته را میخورند. آنچه اما بیشتر از هرچیز دیگری سوالبرانگیز است این است که چرا از وقتی مالکیت استقلال به هلدینگ خلیج فارس سپرده شد این باشگاه یک روز خوش و آرام ندیده است؟
استقلال همین حالا جدا از بحران نتیجه نگرفتن و دعواهای داخلی درگیر پرونده شکایت منتظر محمد شده و با محرومیت از خرید بازیکن در دو پنجره نقلوانتقالاتی روبرو است. اتفاق تلخ و سهمگینی که دستپخت مدیرانی است که هلدینگ بزرگ خلیج فارس برای استقلال انتخاب کردند. استقلال تا قبل از واگذاری به هلدینگ خلیج فارس اگرچه با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکرد اما حداقل میتوانست قهرمان لیگ شود یا از گروه مرگ در لیگ قهرمانان آسیا صعود کند اما حالا آبیها پول دارند ولی از نظر نتیجهگیری در حد تیم محلات عمل کردهاند. حالا که استقلال تحت مالکیت هلدینگ خلیج فارس به این روز افتاده بد نیست مرور کنیم در اولین سال مالکیت این باشگاه چه اتفاقاتی برای تیم پرطرفدار پایتخت رخ داد.
یادمان نرفته که نخستین فصل پس از واگذاری استقلال به هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس، تبدیل به سیاهترین فصل تاریخ این باشگاه شد. درواقع واگذاری استقلال به هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس و پرسپولیس به کنسرسیومی متشکل از بانکهای دولتی که تقریبا یک سال از آن میگذرد، در عمل چیزی جز تغییر نام مالک نبود. این در حالی است که تزریق بیرویه منابع مالی بدون برنامهریزی راهبردی، تنها به تشدید مشکلات دامن زد. استفاده از ۴ سرمربی مختلف در یک فصل (رکورد بیسابقه در تاریخ باشگاه)، کسب تنها ۳ برد در ۱۴ بازی تحت هدایت موسیمانه و ناکامی در بدست آوردن پیروزی طی ۶ بازی با میودراگ بوژوویچ، پرداخت ۵۰۰ هزار دلار بابت آلمدین زیلیکیچ که حتی یک دقیقه هم به میدان نرفت و البته هزینهای مشابه به خاطر ودران کیوسفسکی، هزینه ۴۷ میلیارد تومانی فقط برای رضایتنامه سامان فلاح که اکنون در ملوان حضور دارد و هچنین حضور بی ثمر بازیکنی مثل گائل کاکوتا و خریدهای نه چندان موفقیت آمیز در نیم فصل مثل جوئل کوجو و مسعود جوما، تنها گوشه ای از شاهکار مدیریتی استقلال طی یک سال اول مدیریت هلدینگیها در استقلال بوده است.
تغییر ۳ مدیرعامل در ۸ ماه، شکایتهای مالی متعدد از سوی بازیکنان و مربیان، و نبود کوچکترین برنامه بلندمدت، تصویری روشن از عمق فاجعه ارائه میدهد. هلدینگ که زمانی اختیار تام به احمد شهریاری داد (که ثمره آن درحال حاضر بسته شدن دو پنجره نقلوانتقالاتی است) همین اشتباه را درباره تاجرنیا هم مرتکب شد. انتخاب مدیران نالایق که تنها دستاوردشان رفاقت با تاجرنیا (و شاید هم سرمربی تیم ملی) بوده، اختیار تام به دلالان برای بستن استقلال و دونپاشی در فضای مجازی بخشی از هنرنماییهای مدیریتی آقای تاجرنیاست که با وعدههای خوش آبورنگ، به هواداران استقلال آدرس سراب داد.
هوادارانی که روزی به حمایت از هلدینگ خلیج فارس افتخار میکردند، امروز تنها در آرزوی پایان یافتن این کابوس هستند. مشخص نیست با تغییرات در بدنه دولت و راس مدیریت هلدینگ خلیج فارس، رویکرد آنها نسبت به گذشته متفاوت خواهد بود یا خیر اما چیزی که مشخص است، هواداران فعلا تفاوتی بین احمد شهریاری و علی تاجرنیا ندیدهاند و خیلی هم بعید است در آینده نزدیک چنین چیزی را حس کنند!
تغییر مالکیت قرار بود مشکلات متعدد استقلال را حل کند اما انگار فقط بازیکنان برنده این اتفاقات شدند که دیگر مشکل مالی ندارند و مطالباتشان عقب نمیافتد! به نمونههای مشابه نگاه کنید که مثلا پس از تغییر مالکیت چه اتفاقاتی در پاری سن ژرمن، اینتر، منچسترسیتی و حتی نیوکاسل رخ داده است اما اینجا انگار رسیدگی به مسائل روزمره استقلال برای مدیران هلدینگ خلیج فارس به مثابه یک سردرد است که قصد دارند به هر شکلی شده از شر آن خلاص شوند. برای همین هم دم دستی ترین درمان ممکن را برای آن تجویز میکنند؛ بی آنکه از عواقب آن بر زندگی میلیونها انسان عاشق تیم خبر داشته باشند.