متئوس کاستا؛ هندوانه در بسته 50 هزار دلاری مس
باشگاه مس رفسنجان پس از طی یک مسیر فرسایشی برای انتخاب سرمربی، بالاخره با رسول خطیبی به توافق رسید و حالا در آستانه آغاز لیگ بیستوپنجم، وارد فاز جدیدی از بازسازی شده است.

در فوتبال، همهچیز ارزش مالی نیست، اما وقتی نام یک بازیکن بهعنوان «کمارزشترین خارجی لیگ» در ترانسفرمارکت ثبت میشود، نمیتوان بهسادگی از کنارش گذشت، بهویژه وقتی او قرار است یکی از مهرههای کلیدی تیمی بحرانزده در لیگ برتر ایران باشد. مس رفسنجان که تازه پس از یک دورهی سردرگمی و بلاتکلیفی، رسول خطیبی را بهعنوان فرمانده نیمکتش انتخاب کرده، حالا خریدی انجام داده که بیشتر شبیه یک قمار ارزانقیمت است تا یک انتخاب فنی جدی: متئوس کاستا، وینگر ۲۵ سالهای از برزیل که نه در کورینتیانس و فلامینگو، بلکه در لیگهای منطقهای و سری D بازی کرده و قیمتش روی ۵۰ هزار یورو فیکس مانده؛ یعنی چیزی معادل حقوق یک بازیکن ذخیره معمولی در ایران!
کاستا کیست و از کجا آمده؟
کاستا فصل گذشته در تیم ولتا ردوندا در سری B برزیل بازی کرده و در ۲۱ مسابقه، ۴ گل به ثمر رسانده. این یعنی هر ۵ بازی یک گل؛ آماری که نه بد است و نه خیرهکننده. اما چالش اصلی اینجاست: کیفیت لیگهایی که او در آنها بازی کرده، فرسنگها با استانداردهای لیگ ایران فاصله دارد. واقعیت این است که او حتی در برزیل هم بهعنوان یک استعداد شاخص شناخته نمیشود.با چنین رزومهای، ورودش به فوتبال ایران بیشتر به یک معاملهی کمهزینه شبیه است که اگر جواب بدهد، شبیه کشف یک معدن پنهان خواهد بود و اگر نه، تنها یک صفحهی دیگر به تاریخچهی خریدهای ناموفق خارجی مس اضافه میشود.
تکرار تاریخ؟ یا بالاخره پایان ناکامی؟
برای درک حساسیت این خرید، کافی است نیمنگاهی به فصل گذشته داشته باشیم. نارنجیپوشان در کوران سقوط، دست به دامان خارجیهایی مثل کوفی شولز و ژائیر تاوارس شدند که بهجز پر کردن جای لیست، خروجی خاصی نداشتند. نه گل، نه پاس گل، نه حتی دوندگی قابلتوجه. با این پیشزمینه، حالا تمام چشمها به کاستا دوخته شده که آیا میتواند طلسم ناکامی خارجیهای مس را بشکند یا بهسرعت در ردیف مهرههای حذفشده فصل بعد قرار میگیرد؟
خرید ارزان = ریسک کم؟ بله و نه!
در ظاهر، کاستا بازیکنیست که خریدش ریسک مالی کمی دارد. اما فوتبال فقط حسابکتاب اقتصادی نیست. اگر یک سهمیه خارجی تیم با بازیکنی اشغال شود که توانایی ارتقاء کیفیت فنی تیم را نداشته باشد، هزینه واقعی آنجاست که فرصت ساختن تیم از بین میرود؛ آنهم برای تیمی مثل مس که دیگر مجال خطاهای متوالی ندارد.
آیا این قمار جواب میدهد؟
واقعیت این است که فوتبال ایران، بارها غافلگیر شده؛ چه با ستارههایی که روی کاغذ درخشان بودند اما شکست خوردند، و چه با ناشناختههایی که به چهرههای کلیدی بدل شدند. شاید متئوس کاستا هم از آن دست بازیکنانی باشد که برای دیدهشدن، فقط نیاز به یک بستر درست دارند. اما تا زمانیکه در زمین چیزی ثابت نکند، لقب «کمارزشترین خارجی لیگ» روی دوشش سنگینی میکند. مس رفسنجان برای ترمیم تیمش دست به یک خرید ارزان اما پرحرفوحدیث زده است. کاستا اگر بدرخشد، داستانی تازه میسازد؛ و اگر نه، تنها یک نام دیگر در لیست بلند بالای خارجیهای ناکام لیگ ایران خواهد بود.