«حلقههای گمشده»، روایتی از روزگار سپری شده
محمدعلی حیدری

مستند «حلقههای گمشده» ساخته مهرداد زاهدیان، پژوهشی تصویری و کاوشی جدی درباره یک موضوع حیاتی و جذاب است، تصاویری که از دوره قاجار باقی مانده اما هویتی ندارد.
«حلقههای گمشده» اگر چه درباره تاریخ و تصاویری است که از دوره قاجار، شاه و دربار و سفرهایش باقی مانده اشاره ای تلویحی به فراموشکاری تاریخی ما ایرانیان است، ما گذشته را از یاد میبریم و به آیندهای چشم میدوزیم که گاهی هرگز فرا نمیرسد چرا که گذشته را درست درک نکردهایم. «حلقههای گمشده» بیش از هر چیز تماشاگرش را به یاد این نکته تاریخی میاندازد و به همین دلیل دریغ برانگیز است.
مهرداد زاهدیان از فیلمسازانی است که علاقه زیادی به ساخت فیلم درباره شهر دارد و در بخش مهمی از آثار او میتوان تاثیر نگاه، تعلق خاطر به شهر و معماری و اتمسفر محلهها را دید. او در سیر و سلوک برای نمایش شهر و فرهنگ و آدابی که در آن متولد میشود، رد پای گذشته و تاریخ را هم در نظر می گیرد، «حلقههای گمشده» محصول این تمرکز و توجه به تاریخ است.
مستند کوتاه «حلقههای گمشده» روایتی دلنشین، متنی پالوده و گوینده متنی با صدایی پخته و گوشنواز دارد، به شهادت همین مستند می شود کشف کرد که در سالهای اخیر، گفتار متنها چقدر از زیبایی تهی بوده، چقدر از معنا خالی بوده و گویندهها چقدر متنها را پر اغراق یا ناقص خواندهاند. گفتار متن در فیلم زاهدیان، با وسواس نوشته و با حساسیت در جای خود قرار گرفته، فیلم ظاهری ساده دارد ترکیبی از نریشن، تصاویر آرشیوی و یک راوی است که مقابل دوربین اطلاعاتش را برای بیننده فاش میکند اما فیلم را تماشا کنید تا متوجه شوید همین جزئیات با هنرمندی کنار هم قرار گرفته و به فیلم سرو شکل داده است.
«حلقههای گمشده» ادای دین به دکتر شهریار عدل نیز هست، استاد دانشگاه، باستان شناس و ایران دوستی که فیلم عشق وافرش به ایران را ثبت کرده و عمری را که برای حفظ اسناد، هویت و تاریخ ایران سپری کرد، پاس داشته است. او راوی دوست داشتنی فیلم است، جستجوگری که رازها را کشف میکند و با شناسایی یک شازده خردسال در تصویر، میتواند معماهای بزرگ را حل کند.
تماشای این مستند سفری در گذشته است؛ روزگار ورود دوربین و عکس و تصویر به ایران. ذوق زدگی شاه در برابر دوربین و وسوسه جاودانگی که با فیلمبرداری، قابل دسترس به نظر میرسد.
فیلم مهرداد زاهدیان، برای دقایقی ما را از دنیای پرتنش و پر اضطراب امروز دور میکند، به دوره قاجار، ورود مدرنیته به ایران و تولد عکاسی و فیلمبرداری در این سرزمین میبرد بی آنکه هیچ حکومت یا سلسلهای را ستایش کند، از بخت و اقبال در حفظ چند تصویر میگوید، تصاویری که حالا بخشی از هویت ما ایرانیان است.