به روز شده در
کد خبر: ۲۴۵۸۶
در روزگاری که نیاز است ، ملی و عمل کند

درهای صداوسیما همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد

حسین قره گروه فرهنگ و هنر/

 درهای صداوسیما همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد

ما ایرانیان روزهای تلخی را پشت سر گذاشتیم، جنگی ناخواسته تحمیل شد و با همه فراز و نشیب‌هایش به قراری متحمل و شکننده رسید. جنگ همیشه روزگار آزمون‌هاست، روزگار آزمون‌های بزرگ، در طول این 12 روز یکبار دیگر میهن دوستی ملت ایران آزمون شد و با همه مشکلات در عمل نشان دادیم که خط قرمز همیشگی ما «ایران» است.

در میانه این جنگ سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی مورد حمله و هجوم قرار گرفت و ساختمان شیشه‌ای آن نهاد به آتش کشیده شد و تعدادی از هموطنان در این فاجعه جان باختند. حادثه‌ای که با هیچ امر توجیه نمی‌شود، حمله به سازمان‌های رسانه‌ای در همه جهان محکوم است و این اقدام با تمام اصول و توافقنامه‌های جهانی در تعارض است.

اما نکته اینجاست که در این میان مدیران ارشد سازمان صداوسیما کماکان در را بر همان پاشنه می‌چرخانند که بود، درهای این نهاد به روی بسیاری از نمایندگان جریان‌های مختلف مردم بسته است. آن هم در روزگاری که نیاز است صداوسیما، ملی و فراتر از نهادی در اختیار جریان فکری خاصی عمل کند.

سازمانی که برای تحلیل شرایط موجود گفتگوهایش به چند چهره محدود است در چنین شرایطی هم حاضر نشد از چهره های نزدیک به جریان خود بگذرد و رسانه را در اختیار جمع کثیری از دلسوزان ایران قرار دهد.  تلویزیون در تمام این روزها که بحران بر کشور سایه انداخته بود بر طبل ملی گرایی و ایران گرایی در برنامه‌های مختلف کوبید؛ اما تبلوری از همه ایرانیان در تلویزیون دیده نشد. در میان چهره‌های سیاسی میهمانان متفاوت از همیشه به انگشتان یک دست هم نرسیدند و از اهل فرهنگ چهره‌ای تاثیرگذار بر صحفه این رسانه ظاهر نشد.

در این روزها نسخه و فرمول همیشگی و تکراری همان بود که بود، بدون خلاقیت. خبرنگاران واکنش گرای تلویزیون بعد از هر حادثه در صحنه حاضر می شدند، روایت‌هایی را می‌کردند که در روزهای غیر بحرانی. حرف‌هایی را می‌زدند که در روزهای دیگر هم همان را می‌گفتند. اصلا قصد کم ارزش کردن کار زحمتکشان آن سازمان را ندارم، اما تا آنجا که معلوم است، مدیران دست نیروهای خلاق را بسته‌اند و در لاکی خودپسندانه فرو رفته‌اند. این سوژه دیگر از نخ‌نما بودن هم گذشته است که در شرایط بحرانی، خبرنگاران صداوسیما به خیابان‌ها بیایند و از زنان کم حجاب در باره اوضاع بپرسند و آنان همان جمله ها را تکرار کنند که اگر 22 بهمن بود و هر مناسبتی دیگری که نشد خلاقیت. اگر با این گفتگوها قصدشان این است که تنوع جامعه ایران را نشان دهند چرا رد آن نگاه در دیگر برنامه‌سازی‌های تلویزیون نیست. این نسخه پوسیده است. دیگر همان‌ها که گفتگو شونده هستند هم خودشان را در شبکه‌های تلویزیون نمی‌بینند.

باز هم اگر قصد نشان دادن تنوع جامعه ایران است؛ چرا از زنان صاحب فکر و اندیشه از جریان‌های مختلف دعوت نمی‌شود تا در برنامه‌های گفتگو محور مسائلی عمیق‌تر را بیان کنند. این یکسان‌سازی‌ها دیگر جواب گو نیست و باید فکری برای این مسئله کرد.  

 در تمام این سال‌ها صداوسیما یک بار هم سازهای ملی موسیقی ایرانی را نشان نداده است؛ مگر به اکراه و پشت گلدان‌های معروفش؛ اما در روزگار جنگ و حالا که خانه کیوان ساکت (هنرمند موسیقدان) در حمله دشمنان نابود شده است، لحظه‌ای او را در یک گزارش با ساز نشان می‌دهند و روایت او از ویرانی خانه‌اش، سهم  اهل فکر و اندیشه و هنر فقط وقت ویرانی است، آن روزها که این هنرمندان برای هنر ملی زحمت می‌کشند، اثر خلق می‌کنند تلویزیون کجاست؟

مسئله این است که گروه‌های مرجع فکری و فرهنگی که می‌توانند در این روزگار نقش آفرینی کنند در رسانه نیستند؛ مگر اینکه آقایان جلیلی و جبلی حضور آقایان فواد ایزدی، رائفی پور، حسن عباسی و سعید جلیلی و چهره‌های همسو را کفایت بدانند. و غایت حرف اغنایی را، آن «بحث نرم افزار و سخت افزار و جنگ افزار» به شمارند و بگویند کسانی که در جهان این تئوری‌ها را بنیاد نهاده‌اند، هیچ از آن نمی‌دانند و ما که آن مباحث را با معادل سازی واژگان سر هم بندی کرده‌ایم این مباحث را می شناسیم. و ندانیم بیشتر مخاطبان، آن گفتگوی نکته سنجانه! را از شبکه‌های اجتماعی زیر سایه قدرت نرم آن دیده‌اند.

آشفتگی در برنامه‌ها نشان داد سازمان صداوسیما هیچ آمادگی ای برای روز بحران نداشته است. شاید سخت افزار در دسترس بود و جابجایی از ساختمان شیشه‌ای (متاسفانه ویران شده) به ساختمان‌های مجاور به سرعت انجام شد و برنامه‌های زنده ادامه یافت؛ اما رویکردها آن سازمان تغییر قابل ملاحظه‌ای نداشت.

روزها و ماه‌های آینده روزهای ترمیم و بازیابی است، بعد از این تجربه که با کاغذ خونین خبر در دستان آقای جبلی به دست آمد، وقت آن است که درها این سازمان را به روی همه میهن دوستان بگشایند. هر ساختمان ویران شده‌ای قابل بازسازی است؛ اما سرمایه اجتماعی امری نیست که به راحتی به دست بیایید. در همین روزها که ملت با هر فکر و اندیشه ای در کنار ایده «ایران بزرگ» ایستادند، فرصتی که مسئولان سازمان صداوسیما نیز در کنار ایران بزرگ و متنوع بایستند و کاری کنند تا اکثریت مردم خودشان را در آینه آن رسانه ببینند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار