لبوبو از استیکر پیامرسان تا نماد فرهنگی نسل زد
لبوبو، عروسکی که از یک استیکر ساده به پدیدهای فرهنگی جهانی تبدیل شد، با طراحی هوشمندانه و پیوند افسانههای آسیایی با هیجان کشف، توانست نسل زد را شیفته خود کند. موفقیتش نشان میدهد که محصولات فرهنگی میتوانند با زبان به روز و احساس، سنتها را برای نسل جدید زنده کنند.

مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی برآورد کرده که تاکنون حدود ۲۰۰ هزار عدد لبوبو در ایران فروخته شده است. این مرکز همچنین اشاره کرده که محصولات فرهنگی داخلی هنوز نتوانستهاند با نسل زد ارتباط برقرار کنند؛ همان نسلی که لبوبو توانسته دلشان را به سادگی به دست بیاورد.
راز موفقیت لبوبو در طراحی هوشمندانهاش پنهان است.برای کودکان، رنگهای شانسی هر جعبه حس کشف و هیجان را زنده میکند.برای نوجوانان، ظاهر جذاب و همزمان به روز ، لبوبو را به بخشی از هویت آنلاینشان تبدیل کرده.
اما تفاوت اصلی لبوبو با بقیه عروسکها، در جنبهی کلکسیونی و اقتصادی آن است. نسخههای محدود و کمیاب، ارزش پیدا کردهاند و برای بسیاری از طرفداران، لبوبو فقط یک اسباببازی نیست؛ بلکه نوعی دارایی فرهنگی و سرمایهی کوچک شخصی است.
موجهای بعدی مثل کرایبیبی و آنجل تلاش کردند مسیر لبوبو را تکرار کنند، اما شکست خوردند. چون لبوبو فقط یک محصول نبود؛ ترکیبی دقیق از طراحی، هیجان کشف و ارتباط احساسی بود که دیگران نتوانستند بازسازیاش کنند.
لبوبو در آغاز فقط یک استیکر دیجیتال ساده اما محبوب در پیامرسانها بود؛ چهرهای کوچک و بانمک که ناگهان در میان کاربران آسیایی معروف شد.
خالقش هنگکنگ آن، سالها با شرکت «How2Work» همکاری میکرد؛ شرکتی که در زمینهی تولید فیگورهای هنری فعالیت داشت. بیشتر پروژههای «How2Work» آن زمان در محدودهی کلکسیونرهای خاص باقی میماندند و به جریان اصلی بازار راه پیدا نمیکردند.
اولین مجموعهی فیزیکی لبوبو، به نام «Monsters»، در سال ۲۰۱۵ با همکاری«How2Work» تولید شد.
اما فروش چندانی نداشت، چون هنوز ساختار جعبههای شانس و بازاریابی مبتنی بر هیجان کشف وجود نداشت.
خالقش در طراحی لبوبو از افسانههای محلی آسیایی الهام گرفت و حس مرموز اما دلنشینی به آن داد.
چهار سال بعد، در ۲۰۱۹، همکاری خالق لبوبو با «Pop Mart» مسیر همهچیز را عوض کرد و لبوبو ناگهان از یک فیگور خاص، به پدیدهای جهانی با بیش از ۳۰۰ نسخه مختلف تبدیل شد.
در سالهای اخیر، لبوبو از دنیای کلکسیونرها فراتر رفته و به نوعی نماد فرهنگی در شرق آسیا بدل شده است. در تایلند، محبوبیت شدید لبوبو باعث شد مردم باور کنند تصویر آن خوششانسی میآورد. به همین دلیل، مجسمهها و طلسمهایی از لبوبو ساخته شد که حتی در آیینهای بودایی و تتوهای مقدس به کار رفتند.
در سنگاپور، حزبی در یکی از کارزارهای اجتماعیاش برنامهای برای توزیع مواد غذایی میان خانوادهها از فیگور لبوبو در کنار داوطلبان استفاده کرد. هدفشان جذب نسل جوان بود و تصاویر لبوبو با لباس داوطلبان در تیکتاک و اینستاگرام وایرال شد؛ طوری که لبوبو به عنوان «بامزهترین داوطلب انتخاباتی» توصیف شد و برای مدتی در فضای مجازی سنگاپور ترند بود.
لبوبو حتی در جشنواره نه امپراتور سنگاپور حضور داشت؛ این جشنواره یکی از آیینهای مهم تائویستی در جنوب شرق آسیاست که هر سال در سنگاپور، مالزی و تایلند برگزار میشود. در این مراسم، مردم با لباسهای سفید و شال زرد، روزهی گیاهی میگیرند و در راهپیماییهای آیینی شرکت میکنند تا نه امپراتور آسمانی را گرامی بدارند.
در سال ۲۰۲۴، برگزارکنندگان این جشنواره در سنگاپور تصمیم گرفتند لبوبو را به عنوان نماد صلح و پاکی نسل جدید وارد مراسم کنند.
چهار فیگور بزرگ از لبوبو با همان لباس سفید و شال زرد، کنار راهبان و داوطلبان راه رفتند؛ حرکتی که در ابتدا غیرمنتظره به نظر میرسید، اما به سرعت در شبکههای اجتماعی پخش شد.
فیلمها و عکسهای آنها در تیکتاک و ردیت با کپشنهایی مثل لبوبو هم گیاهخوار شد؛ وایرال شد و توجه رسانهها را جلب کرد. برای بسیاری از جوانها، حضور لبوبو در چنین مراسمی نمادی بود از اینکه آیینهای سنتی میتوانند با زبان فرهنگ عامه دوباره زنده شوند.
لبوبو نشان داده است که اگر مفاهیم اسطورهای و افسانهها در قالبهایی جذاب مانند عروسک عرضه شوند، میتوانند نسلهای جوانتر را به شکلی تازه با گذشته پیوند دهند.