کتک میخورند، سکوت می کنند
حامد فرحبخش - دبیر گروه اجتماعی آوش

دوشنبه گذشته ویدیویی از امانوئل مکرون و همسرش در فضای مجازی منتشر شد که در همان لحظات اول به تیتر یک بسیاری از رسانههای دنیا راه یافته و تجزیه و تحلیل های گوناگون حول آن، به موضوع مهم رسانهها در سراسر جهان بدل شد.
در این ویدئو، به نظر میرسد بانوی اول فرانسه، در حال ضربه زدن یا هل دادن صورت مکرون است و احتمالا مخاطبان رسانهها در حال تماشای یک دعوای خانگی هستند.
با بالا گرفتن بحث درباره این ویدئو، خیلی زود تیم رسانهای مکرون دست به کار شدند و موضوع به این شکل بیان شد که «داشتند شوخی میکردند».
چه تیم رسانهای مکرون حقیقت را گفته باشد و چه موضوع واقعیت داشته باشد، این فیلم، بار دیگر موضوع خشونت علیه مردان را به موضوع مهم رسانهای تبدیل کرده است؛ موضوعی قدیمی که خصوصاَ در سالهای اخیر با قدرت رسانههای مجازی و کنار رفتن پردههای شرم و کمرنگ شدن انگهای مختلفی مثل دست و پا چلفتی بودن، بیعرضگی، مرد نبودن و ... که در صورت شکایت در این مورد به مردان زده می شد، حالا نوک کوه یخ آن در حال بیرون آمدن است.
واقعیت این است که خشونت علیه مردان حتی در کشورهایی که به آنها انگ رواج خشونت علیه زنان زده میشود به شدت رواج دارد، آنها کتک میخورند، تحقیر میشوند و حتی چنانکه در پروندههای شوهرکشی شاهد هستیم، به قتل میرسند.
البته مسئله خشونت خانگی علیه مردان موضوعی فانتزی و مختص به کشورهای خاصی نیست؛ آمارها آنچنان نگران کننده شدهاند که از سال 2022 ، روز 18 نوامبر به عنوان «روز جهانی خشونت خانگی علیه مردان» نامگذاری شده است. براساس برخی آمارها در حالی که از هر ۴ زن، یک زن در معرض خشونت قرار میگیرد، یک نفر از هر ۶ مرد با خشونت خانگی مواجه میشود، باور کردنی نیست اما یک مرد از هر 6 مرد!
بر اساس این آمارها، ۴۰ درصد از حوادث خشونت خانگی مربوط به مردان است که البته بسیاری از آنها به شکایتهای قانونی نمی رسد و تنها در آمارگیریها لحاظ شده است.
روزنامه اسپانیایی «ال پاییس» که در گزارشی به این موضوع پرداخته است، خشونت خانگی علیه مردان را چالشی نوپدید برای سلامت اجتماعی عنوان میکند و میگوید که در این کشور به دلیل سرشکستگی و تحقیر ناشی از شکایت مردان از همسرانشان، پروندههای قضایی خشونت خانگی علیه مردان، تنها 8 درصد از کل گزارشها را شامل میشود. البته که 8 درصد هم رقم بالایی است و باید مورد توجه قرار گیرد.
تارنمای یورونیوز هم با یادآوری خشونت خانگی علیه مردان در آلمان، از عزم این کشور برای شکستن کلیشههای اجتماعی و ذهنی در این مورد خبر داد و نوشت: «آلمان برای اولینبار طرحی را برای کمک به مردان قربانی خشونت خانگی ارائه داده است. مقامات ایالتهای بایرن و نوردراین-وستفالن میگویند که قصد آنها از اجرای این برنامه، شکستن کلیشههای ذهنی و اجتماعی درباره این موضوع است.»
در ایران اما، گردونه همچنان بر مدار سکوت میچرخد، رسانهها و روزنامهنگاران تنها خشونتها علیه زنان را گزارش میکنند؛ تصاویر بزرگ از زنان آسیب دیده و آثار شکنجه بر بدن آنها در صفحات رسانهها منتشر میشود، گفتگو با زنان آسیب دیده به کرات منتشر میشود، خبرهای قتل زنان در صفحات حوادث، با تصویری فتوژنیک از مقتوله منتشر میشود؛ با آنکه پرداختن به موضوع خشونت علیه زنان برای یافتن راه حلهای قانونی برای کاهش آن بسیار پسندیده است اما پوشش ناتراز آن و نادیده گرفتن خشونت علیه مردان باعث میشود که این موضوع به حاشیه برود.
این بی توجهی رسانهای در ایران و سایر کشورها باعث میشود حتی اگر مردی با چنین مشکلی روبرو باشد و شکایت کند، مورد خنده وتمسخر قرار گیرد.
در مورد خشونت علیه مردان، رسانههای رسمی تنها در صورتی که پای فرد مشهوری مانند جانی دپ، جک گنجشکه معروف در میان باشد پای کار میآیند و این در حالی است که رسانهها باید آنقدر در اینباره بنویسند و اطلاع رسانی کنند که قبح و شرم مردان از بیان آن و شکایت یا مراجعه به روانشناسان برای کاهش آن بریزد و این نخستین گام برای کاهش این نوع از خشونت ها است؛ خشونتهایی که نقطهی اوج آن میشود « شوهرکشی»، جنایتی که پروندههای بسیاری با این موضوع را در سالهای اخیر شاهد هستیم، پروندههایی که بسیار شبیه همدیگر هستند؛ همدستی با مرد مورد علاقه یا یک قاتل اجارهای برای از پای درآوردن شوهر.
باید باور کنیم که خشونت علیه مردان، یک فانتزی و قصهپردازی نیست، یک واقعیت پنهان در زیر پوست جامعه است که اگر درمان نشود در نهایت به قتل، شوهرکشی و مرگ یک مرد میرسد؛ مردی که همه فکر میکردهاند رابطهای صمیمی با همسرش دارد اما ماجرا چیز دیگری بوده است.