کمبود تاک شو در ایران
پلتفرمهای آنلاین در جهان به تدریج جای تاکشوهای سنتی را گرفتهاند و غولهای رسانهای در آمریکا یکی پس از دیگری گفتوگوهای تلویزیونی را تعطیل میکنند.

در شرایطی که تاکشو زمانی یکی از پربینندهترین ساختارهای تلویزیونی دنیا بود، این روزها این قبیل برنامهها در تلویزیونهای دنیا جذابیت گذشته را از دست دادهاند و رو به تعطیلی میروند. این در حالی است که برنامهسازان ایرانی همچنان با الگوگیری از فرمولهای تاریخمصرف گذشته بعضا به تولید انبوه گفتوگوهایی میپردازند که برای نسل امروز جذابیتی ندارند و باید این پرسش را مطرح کرد، آیا زمان آن نرسیده که در تلویزیون خودمان هم با موج تغییرات جهانی همراه شویم؟
در اتفاقی مشابه با کشورمان، بسیاری از مجریان و برنامهسازان مشهور تلویزیونی در حال کوچ به پلتفرمهای نمایش خانگی هستند؛ با این توجیه که مردم دیگر آنها را تماشا نمیکنند چراکه مخاطب ترجیح میدهد هرزمان که میخواهد برنامه مورد علاقهاش را تماشا کند.
دو سال پیش جیمز کوردن، مجری برنامه پرمخاطب «The Late Late Show»، اعلام کرد که این برنامه بهزودی به پایان خواهد رسید. این در حالی بود که کوردن با ابتکارهایی نظیر بخش محبوب «کارائوکه در ماشین» با حضور سلبریتیها، توانسته بود مخاطبان بسیاری را جذب کند و لحظاتی از برنامهاش بهسرعت در فضای مجازی وایرال میشد. هرچند این تلاشها تا مدتی موفق بودند، اما در نهایت کوردن در سال گذشته تصمیم گرفت برای گذراندن زمان بیشتر با خانواده و پرداختن به ایدههای خلاقانهتر، برنامه خود را متوقف کند؛ گرچه نمیتوان نادیده گرفت که افت محبوبیت و چالشهای مالی نیز در این تصمیم بیتأثیر نبودند.
همزمان با اعلام این خبر، جیمی کمیل، یکی دیگر از مجریان مطرح آمریکایی، نگرانی خود را از آینده تاکشوها ابراز کرد و هشدار داد که ممکن است تا ۱۰ سال آینده اثری از این قالب برنامهها در تلویزیون آمریکا باقی نماند.
پیشتر از آن البته برنامه، The Ellen DeGeneres Show، که زمانی یکی از شناختهشدهترین تاکشوهای تلویزیونی در جهان بهشمار میرفت نیز به دلیل کاهش شدید مخاطب، بحرانهای مالی و حواشی پررنگ زندگی شخصی الن دیجنرس برای همیشه تعطیل شد.
اکنون اما، یکی از محبوبترین و قدیمیترین تاکشوهای آمریکایی نیز اعلام کرده است که در بهار سال آینده پایان خواهد یافت. برنامهی The Late Show with Stephen Colbert به علت فشارهای مالی تعطیل میشود. استیون کولبر، مجری پرطرفدار و باسابقهی این برنامه، در بیانیهای اعلام کرد: «این فقط پایان برنامهی من نیست؛ بلکه پایان کل این برنامه در شبکه CBS است. کسی جای من را نمیگیرد، همه چیز در حال پایان یافتن است.»
با اعلام پایان این برنامه نیز، موجی از نگرانی درباره ادامه کار سایر تاکشوهای مشهور نظیر برنامههای جیمی فلن و جیمی کمیل شکل گرفته است. تاکشوهایی که سالها بخش جدانشدنی از فرهنگ عامهی آمریکایی بودهاند و محتوای آنها حتی توسط تولیدکنندگان فارسیزبان در فضای مجازی ترجمه و بازنشر میشدند. برای همین، حتی اگر ناآگاهانه هم باشد، احتمالاً مخاطبان ایرانی نیز با بخشهایی از این برنامهها آشنا هستند.
اما اکنون، تعطیلی این برنامهها تنها بهمعنای پایان یک قالب تلویزیونی نیست، بلکه میتواند نشانهای از بحران جدیتری برای غولهای رسانهای باشد. پلتفرمهایی همچون یوتیوب و نتفلیکس بهراحتی جایگزین برنامههای سنتی تلویزیونی شدهاند و بهخصوص نزد نسل جوان، مخاطبان پرشماری را جذب کردهاند.
فرمت پخش ثابت و زمانبندیشدهی تاکشوهای تلویزیونی که معمولاً آخر شب بهروی آنتن میروند، دیگر برای مخاطبان نسل جدید جذابیتی ندارد؛ جوانها ترجیح میدهند برنامهای را در هر ساعتی که بخواهند، تماشا کنند و لذت ببرند. همانطور که جیمی کمیل گفته بود: «نسل جدید در آن ساعت سراغ تلویزیون نمیرود و بزرگترها هم احتمالاً مشغول شستن ظرفها هستند.»
یکی از چالشهای اصلی این برنامهها، همواره تولید محتوای نو و خلاقانه بوده است. اگرچه افرادی مانند جیمی فلن توانستهاند تا حدود زیادی با سلیقهی روز مخاطبان همسو شوند، اما همین افراد نیز ممکن است بهزودی ناچار شوند به پلتفرمهای آنلاین کوچ کنند تا همچنان مخاطب خود را حفظ کنند. بهعلاوه، طولانی بودن زمان این برنامهها دیگر با ذائقه مخاطبان که به ویدئوهای کوتاه و طنزآمیز علاقهمند هستند، همخوانی ندارد.
در گذشته، این تاکشوها بستری برای معرفی سلبریتیهای نوظهور بودند، اما با گسترش شبکههای اجتماعی، هنرمندان دیگر تمایل چندانی به حضور در برنامههایی با سؤالات چالشبرانگیز و فضای نیمهرسمی ندارند؛ چرا که در برنامههای آنلاین بدون آن فشارها، میتوانند با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند.
از سوی دیگر، تاکشوهایی که محتوای آنها بر مبنای تحلیل طنزآمیز اتفاقات روز است، دیگر برای مخاطبی که در طول روز با موجی از اخبار و شوخیهای آنلاین درگیر بوده، تازگی ندارد، بهخصوص اگر آن برنامه در ساعتی غیر از زمان پخش اصلیاش دیده شود.
در مقایسه با نسل طلایی تاکشوها، برنامههایی چون Late Night with David Letterman یا Conan O’Brien، تاکشوهای امروزی هنوز نتوانستهاند به همان سطح نفوذ و تأثیرگذاری برسند. دیوید لترمن با مصاحبههای چالشبرانگیز و هوشمندانهاش و کونان اوبراین با جذب مخاطبان جوان، سبکی منحصربهفرد را پایهگذاری کردند؛ اما بهنظر میرسد آن سبک، دیگر پاسخگوی نیازهای امروز نیست.
این واقعیت را میتوان از این موضوع دریافت که ویدیوهای مصاحبههای بهیادماندنی آن دوران هنوز در فضای مجازی بازنشر میشوند، اما فرمول نشستن مجری پشت میز، دست انداختن سیاستمداران و ساختن جوک بر اساس اخبار روز، دیگر آن جاذبهی سابق را ندارد.
در حقیقت، کمدینهای نسل جدید آمریکا همچون «هانا اینبیندر»، «کاترین کوهن» و «کیت برلنت» حتی شوخی با کاخ سفید را در اولویت قرار نمیدهند؛ چراکه مخاطبان آنها چنین چیزی نمیخواهند.
با این حال، هرچند بسیاری از این برنامهها به پایان خود رسیدهاند، اما شهرت و محبوبیت مجریان آنها در صورت همراهی با خلاقیت و شناخت درست از مخاطب میتواند مسیرهای جدیدی را برای ادامهی فعالیت آنها فراهم کند.
جالب اینکه این تاکشوها همواره مورد توجه رسانهها و تلویزیونهای کشورهای دیگر نیز بودهاند. در ایران نیز، مجریانی مانند مهران مدیری، رضا رشیدپور، فرزاد حسنی و رامبد جوان نمونههای موفقی از این سبک را ارائه دادهاند.
پس از آن، موجی از برنامههای مشابه به پلتفرمهایی چون یوتیوب یا شبکه نمایش خانگی راه یافت، برخی موفق، برخی ناکام. اما نکتهی قابل تأمل اینجاست که در حالی که دنیا در حال عبور از این سبک است، ما همچنان در حال بازتولید الگویی هستیم که امروزه در تلویزیون های روز جهان تاریخمصرف گذشته است. حال آن که مخاطبان امروز، در هر کشوری، خواهان نوآوری، ساختارشکنی و رویکردهای تازهاند.
نمونههایی مانند امیرحسین قیاسی که در قالب ویدیوهای کوتاه به طنز سیاسی و اجتماعی میپردازد، شاید بهدلیل نحوهی بیان و اختصار برنامهاش مورد توجه قرار گرفته باشد، اما حتی در این قالب نیز اگر خلاقیت کافی نباشد، عمر جذابیت این سبکها کوتاه خواهد بود.
در نهایت، بسیاری از مخاطبان نسل جدید که تسلط نسبی یا کامل به زبان انگلیسی دارند، ترجیح میدهند محتوای روز و خلاقانهی جهانی را دنبال کنند. حتی اگر چنین مهارتی نداشته باشند، باز هم مترجمان آنلاین بلافاصله نسخههای فارسی را در اختیارشان میگذارند. در این میان، لازم است تولیدکنندگان داخلی نیز بهجای اصرار بر الگوهای قدیمی که در زمان خود جواب گرفتهاند، همراه با جریان جهانی حرکت کنند و به بازتعریف تلویزیون و سرگرمی بیندیشند.
منبع: ایسنا