چرا نتفلیکس «وقتی زندگی به تو نارنگی میدهد» را انتخاب کرد؟
درامی از عشق، خانواده و مبارزه با دشواریهای زندگی که مخاطبان را به تفکر درباره ارزشها و تصمیمهای زندگی دعوت میکند.

در میان انبوه سریالهای اکشن و فانتزی که معمولاً بیشترین توجه را در میان آثار کرهای به خود جلب میکنند، اینبار یک درام ساده و واقعگرایانه در مرکز توجه قرار گرفت. «وقتی زندگی به تو نارنگی میدهد» با امتیاز 8.8 در IMDb و بیش از ۳۰ هزار لایک از مخاطبان ایرانی، ثابت کرده که گاهی بیزرقوبرقترین روایتها، بیشترین تأثیر را دارند. انگار نتفلیکس خوب بلد است کدام فیلمنامهها ظرفیت جهانی شدن دارند؛ چرا که دیدهشدن چنین درامی در این ابعاد، اتفاقی نادر و تحسینبرانگیز است.
سریال «وقتی زندگی به تو نارنگی میدهد» یک اثر درام خانوادگی است که در ۱۶ قسمت از شبکه نتفلیکس پخش شده است و حضور بازیگران مطرحی چون پارک بوگوم و آیو، که به دلیل مهارتهای برجسته بازیگری خود در سطح جهانی و به ویژه در کره شناختهشدهاند، به این اثر عمق بیشتری بخشیده است.
داستان این سریال در یک روستا آغاز میشود که بیشتر زنان آن شغل قواصی دارند. در میان این زنان، دختری تصمیم میگیرد به جای دنبال کردن راه مادرش که قواص است، به شاعری بپردازد. او به شعر و مطالعه علاقه زیادی دارد، اما در جامعهای که او در آن زندگی میکند، تحصیل و دانشگاه رفتن برای دختران اهمیتی ندارد. در همین زمان، پسری که از کودکی دست دوستی به او داده، شیفتهاش میشود و تمام تلاشش را میکند تا او را شاد کند. زندگیاش به این دختر محدود شده است.
زمانی که دختر ازدواج میکند و نقش مادر را بر عهده میگیرد، سریال نشان میدهد که دغدغههای او در این نقش چگونه تغییر میکند. سریال بهخوبی یک پدر فداکار را به تصویر میکشد، همسری که اولویتهایش زن و بچهاش هستند و حاضر است در مقابل خانواده خود بایستد. داستان نشان میدهد که چگونه فرزندان در شرایط متفاوتی بزرگ میشوند و تاثیر این شرایط در روابط خانوادگی و اجتماعیشان مشهود است.
سریال با پرداختن به مسائلی چون فقر، حسرتها، تلاش برای رسیدن به رویاها و شکستها در این مسیر، پیامی انسانی و عاطفی ارائه میدهد. این داستان همچنین به مشکلات نسلی میپردازد و تفاوتهای مسیرهایی که مادران و دختران طی میکنند را به تصویر میکشد. در نهایت، در نسل بعدی، حتی جوانانی که هنوز در دو راهی خانواده یا شریک زندگی خود قرار دارند، مشکلاتی مشابه را تجربه میکنند.
این سریال بهخوبی مسائلی را مطرح میکند که زندگی روزمره بسیاری از افراد را درگیر کردهاند. از جمله این مسائل میتوان به این سوالات اشاره کرد که آیا پول مهمتر است یا عشق؟ خانواده واقعی چه کسانی هستند؟ آیا دوست داشتن دو طرفه کافی است یا حفظ شأن و احترام اهمیت بیشتری دارد؟ آیا آدمهایی که عزیز از دست دادهاند حق دارند زندگی کنند و خوشیهای کوچک را تجربه کنند؟ سنتها و کلیشههای جنسیتی باید زیر سوال بروند؟ و بسیاری دیگر از سوالات مهم انسانی.
دیالوگهای جالب و آموزندهای در سریال به چشم میخورد که تاثیرات عمیقی بر بیننده میگذارد. برخی از این دیالوگها عبارتند از:
«هیچکدوممون کامل بزرگ نمیشیم ولی هر دفعه که غم قلبمون رو به درد میاره، یه ذره بزرگتر میشیم.»
«حرف بزن، همه چیز رو بیرون بریز، حتی اقیانوس عمیق از امواج استفاده میکنه تا بیقراریش رو بیرون بریزه.»
«روزی میرسه که از شدت سختی فکر میکنی دیگه نمیتونی ادامه بدی، دست نکش، با تمام وجودت مبارزه کن؛ پتو رو بشور، زمین رو شخم بزن و هر کار عجیب دیگهای انجام بده تا پول در بیاری و به خودت بگو هرچی بشه نباید بمیرم و باید ادامه بدم.»
«دلم میخواد سریع پیر بشم؛ فکر میکردم وقتی بزرگ بشم میتونم مثل مامانم کاسههای داغ رو با دستهای برهنه بردارم، فکر میکردم مثل گیونگ جا میشیم که وقتی طلبکارا میریختن خونهاش بازم خوب غذا میخورد.»
«پدر و مادرها روی چیزهایی که نتونستن به بچههاشون بدن تمرکز میکنن و بچهها روی چیزی که تونستن به دست بیارن.»
این سریال علاوه بر اینکه به سوالات فلسفی و انسانی پاسخ میدهد، پیامهای عمیقی درباره زندگی، عشق، و خانواده به مخاطب ارائه میدهد. با آنکه داستان از جنبههای تلخ و دشوار زندگی صحبت میکند، اما در نهایت پیام امید و مقاومت را به خوبی منتقل میکند. سریال "وقتی زندگی به تو نارنگی میدهد" تنها یک وقتگذرانی نیست، بلکه فرصتی است تا با شخصیتها زندگی کرده و از لحظات آن درسهای مهمی برای زندگی واقعی بگیریم.
در نهایت، این سریال به خوبی توانسته در ژانر خود خود را اثبات کند و به موضوعات انسانی و اجتماعی پرداخته که همگی در زندگی روزمره ما وجود دارند.