مصباحی مقدم به پزشکیان: چرا سرمایهگذار خارجی باید ۲۴ ماه معطل شود؟
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: آقای پزشکیان که من میروم مذاکره میکنم و موانع آن را برطرف میکنم، سرمایهگذاری خارجی بیاید. سرمایهگذاری خارجی آمد، بناست 24 ماه فرصت بخواهند برای این که مقدماتش تهیه شود؟ باید این موانع را بردارند.

غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شب گذشته در برنامه گفتگوی ویژه خبری درباره راههای جذب سرمایه خارجی گفت: خیلی روشن است که رفع موانع تولید، مقدمه لازم و ضروری برای این است که مردم بیایند و سرمایههای خود را بیاورند و این در اختیار دستگاههای دولتی است. اگر وزارت نفت یا شرکت نفت بنا باشد برای موافقت با این که بخش خصوصی هشت میلیارد دلار منابع خود را بیاورد و در چاههای بین ایران و کشورهای دیگر، چاههای مرزی و حوزههای مشترک سرمایهگذاری صورت بگیرد، مسلماً این برمیگردد به اراده دولت و شرکت نفت اگر بنا بود سرمایهگذاری خارجی صورت بگیرد چه کار میکردند؟ مگر نه این است که سخن از این بود آقای پزشکیان که من میروم مذاکره میکنم و موانع آن را برطرف میکنم، سرمایهگذاری خارجی بیاید. سرمایهگذاری خارجی آمد، بناست 24 ماه فرصت بخواهند برای این که مقدماتش تهیه شود؟ باید این موانع را بردارند.
او افزود: خاطرم هست در مورد مالزی کسی که رفته بود آنجا سرمایهگذاری کرده بود، گفت من به مجردی که وارد شدم، خواستم سرمایهگذاری کنم، جلسه با نخست وزیر مالزی برای من تشکیل دادند و در یک جلسه یک ساعته محل پروژهای که من میخواهم سرمایهگذاری کنم مشخص شد. در این سطح کار میکنند، آغوش باز میکنند، فرش قرمز پهن میکنند، استقبال میکنند. حالا سرمایهگذار داخلی آمده و میخواهد سرمایهگذاری کند، میگویند 24 ماه شما باید معطل باشی تا این که ما تمهید مقررات کنیم. این موانع را بردارند، تمام تأکیدات رهبر معظم انقلاب روی همین مسأله است که مانع زدایی کنند.
مصباحی مقدم در پاسخ به اینکه سالهاست این حرفها را میزنیم، ولی برداشته نمیشود؟ تصریح کرد:حرف این است که چرا؟ این چرا را دولتمردان باید پاسخ دهند. مسئولین مربوطه باید پاسخ دهند؛ چرا این موانع برداشته نمیشود؟ منافع چه کسی اقتضاء میکند که این موانع همچنان سر راه باشد؟ اینها موانع توسعه ماست، پس باید اراده لازم در دولت، وزارتخانه مربوطه و مدیران آن وزارتخانه باشد. به قول شما، فرش قرمز پهن کنند برای کسانی که سرمایهگذاری میخواهند کنند، با آغوش باز استقبال کنند. میخواستم از فرصت استفاده کنم یک مطلبی را وزیر اقتصاد قبل از مسأله استیضاح مطرح کرده بودند، بنده این را این طرف و آن طرف حتی با رئیس جمهور مطرح کردم، گفتم ایشان اظهار کرده که تراز بازرگانی ما با نفت 28 میلیارد دلار سال 1402 مثبت بوده و بدون نفت؛ دو میلیارد دلار منفی. پس ببینید این اظهارات حکایت از این میکند که ما علاوه بر این که وارداتی داریم که آن واردات ضرورت دارد؛ واردات مواد اولیه برای تولید ماست، واردات اقلام ضروری برای خوراک دام، طیور و امثال اینهاست، علاوه بر این 28 میلیارد دلار مازاد داریم. با وجود 28 میلیارد دلار مازاد آیا نباید قیمت ارز در بازار ما متعادل شود؟ چرا قیمت ارز سربالایی است؟ چرا سرازیری نمیشود؟
او خاطرنشان کرد:باید قیمت ارز در یک چنین شرایطی، معنایش این است که عرضه اضافه شود، بنده روی این مسأله کار کردم و توضیح هم دادم به رئیس جمهور. گفتم یک مانع؛ داخلی است و این خیلی مهم است؛ شرکتهای صادرکننده پتروشیمی، پالایشی، فولادی و امثال این شرکتها، بزرگترین صادرات ما را دارند و دولتی هم هستند، بعضی از آنها را هم شبهدولتی میگویند. این شرکتها ارزی که به دست میآورند، نمیآورند به بانک مرکزی بدهند، با یک وقفهای به بانک مرکزی منتقل میکنند. خود این وقفه چه منطقی دارد؟ یک وقفه سه تا چهار ماهه؛ بیشتر، کمتر معطل میکنند. چرا معطل میکنند؟ معطل میکنند تا تقاضا تشدید شود، تا در بازار ارز تقاضا شدت پیدا کند و با شدت پیدا کردن تقاضا، قیمت ارز بالا برود. آن وقت ارز خود را عرضه میکنند. مگر اینها نباید دنبال منافع ملی باشند؟ مگر اینها بخش دولتی نیستند؟ مگر اینها منافع ملی را نباید دنبال کنند؟ منافع ملی در این است که کاری کنند که قیمت ارز بالا برود و اینها ارز خود را بیاورند؟ حالا همین جا؟ علاوه بر این متوجه شدم که 30 درصد بعضی شرکتها در این که پیمانسپاری کردند، قانون پیمانسپاری ارزی اینها را معاف کرده، 40 درصد بعضی شرکتها معاف هستند از ارز که بیاورند. سؤال من این است که این 30 تا 40 درصد ارز یا آن ارزی که باید واریز کنند به بانک مرکزی و نمیکنند، کجا میرود؟ آن ارز همین بازار دومی را تقویت میکند که رئیس بانک مرکزی میگوید که این بازار از نظر ما رسمیت ندارد. بالای 90 درصد ارز مورد نیاز برای واردات را میگوید ما تأمین میکنیم، درست هم میگوید، منتها، چون با تأخیر تأمین میکند، کارخانجات نمیتوانند کار خود را متوقف کنند، کارگرانشان را که نمیتوانند بیکار کنند.
مصباحی مقدم یادآور شد: ناگزیر میرود از آن بازار دوم که بازار غیررسمی است ارز را با قیمت 95 تا 100 تومان خریداری میکند که کارخانهاش معطل نماند و مواد اولیهاش تأمین شود. این چرخه کارخانه به کار افتاد، منتهی به صادرات شد، باید ناشی از صادرات ارز را بیاورد تسویه کند، به چه قیمتی تسویه کند؟ به قیمت بازار مبادلهای، یا به قیمت بازار توافقی. قیمت بازار توافقی الان چقدر است؟ دیگر آخرین قیمت ظاهراً شده حدود 70 تومان، پس 20 تا 30 هزار تومان ضرر میکند. بیاییم این چرخه را درست کنیم. من از نمایندگان مجلس، دولت و بانک مرکزی تقاضا میکنم یک لایحه بیاورید تمام ارزی که صادرکنندگان به دست میآورند، این ارز را مکلف باشند فوری به حساب بانک مرکزی واریز کنند. اگر این اتفاق بیفتد ما با کمبود ارز مواجه نمیشویم. وقتی با کمبود ارز مواجه نشدیم، پس آن تولیدکنندگانی که تخصیص ارز میخواهند برای واردات مواد اولیه، منتظر نمیمانند، معطل نمیشوند، فوری ارز آنها تأمین میشود، پس نیازمند نخواهند بود که بازار دوم بیایند و تقاضا کنند؛ و آن مازاد ارزی که شرکتهای صادرکننده به دست میآورند، دیگر منفذ و رخنهای نمیخواهد که برود آن جا و با قیمت بالاتری به فروش برود. این حرصی که شرکتها دارند که منافع بخشی خود را تأمین کنند، به زیان مصالح ملی است. قیمتها را در بازار بیثبات میکند، مردم را نگران میکند، معیشت مردم را دچار مشکل میکند، چرا؟ چون یک عده و تعدادی از این شرکتها میخواهند منافع بخشی خود را تأمین کنند، ولی به زیان مصالح ملی. این هم از آن نکاتی است که به نظرم در سرمایهگذاریها بسیار تأثیرگذار است. چرخه سرمایهگذاری باید مرتب تکرار شود و یکی از موانع سرمایهگذاری، تأمین ارز متناسب با قیمت بازار تحت کنترل و مدیریت بانک مرکزی است، آن هم سریعاً و فوراً، این هم از آن موانع است و این موانع هم باید برطرف شود.