مسیر مذاکرات فعلی خیلی روانتر از مذاکرات قبلی است
رئیس پیشین مرکز بررسیهای استراتژیک بر این باور است که مسیر مذاکرات فعلی روانتر از مذاکرات برجامی است.

«توصیه میکنم توان و ظرفیت رئیسجمهور افزایش پیدا کند.» این نصیحت مستقیم حسامالدین آشنا، رئیس پیشین مرکز بررسیهای استراتژیک، به مسعود پزشکیان، رئیسجمهور است. آشنا که سابقه حضور 8 سال در دولتی را دارد که برجام در آن به امضاء رسید میگوید: «روند مذاکرات فعلی نسبت به مذاکرات در دولت روحانی آسانتر شده چراکه اولاً مذاکرات با طرف آمریکایی است و ثانیاً هماهنگی بالایی در کلیت حاکمیت در مورد مذاکرات وجود دارد.»
حسامالدین آشنا حتی تندروهای فعلی و مخالفین مذاکره را بسیار ضعیفتر از مخالفان دوره برجام دانست و توان آنها را بسیار کمتر ارزیابی کرد.
آقای آشنا! شما سابقه حضور در دولتی را دارید که در آن مذاکرات با آمریکا به سرپرستی آقای محمدجواد ظریف صورت گرفته، برخی بر این باورند در دولت آقای پزشکیان سنگاندازیها بر سر راه مذاکرات بیشتر از قبل شده است. ارزیابی شما از مذاکرات پیشرو چیست؟
به نظر من در مذاکرات فعلی سنگاندازی نمیشود و مسیر مذاکرات فعلی خیلی روانتر از مذاکرات قبلی است. هماهنگی بسیار بیشتری وجود دارد و حمایت روز سهشنبه رهبری هم از روند مذاکرات و هم مذاکرهکننده ارشد، خیلی در این مسیر کمککننده خواهد بود. فرق مهم این دوره مذاکرات با مذاکرات قبلی این است که آن مذاکره با 5+1 بوده و الان فقط با آمریکاست و این تفاوت را به هیچعنوان نمیشود نادیده گرفت.
توان مخالفین مذاکره خیلی کم است
سنگاندازیها بیشتر از طرف مخالفین مذاکره صورت میگیرد، همان چهرههایی که در حال حاضر در مجلس حضور دارند و در مجلس دهم حضور نداشتند.
فاصله این دو خیلی زیاد است. مخالفینی که الان در مجلس هستند، مخالفت آنها خیلی ضعیفتر است و توان آنها هم بسیار کمتر است.
سنگاندازیها بیشتر از طرف مخالفین مذاکره صورت میگیرد همان چهرههایی که در حال حاضر در مجلس حضور دارند و در مجلس دهم حضور نداشتند؟
کل حرف من یک جمله بیشتر نیست؛ کسانی که به شما میگویند بیش از واقعیت توان دارید و یا میگویند توان شما کمتر از واقعیت است و یا میگویند توان رقبا بیشتر یا کمتر از واقعیت است، از این افراد برحذر باشید. در مورد کسانی که محاسباتی شناختی را تغییر میدهند، نگران باشید و همیشه از آنها سوال و تحقیق کنید که مبانی و مستندات ادعاهای آنها چیست. وقتی سراغ مستندات میرویم مشخص میشود خبری نیست.
تکلیف ترامپ با خودش مشخص است
غیر از این تفاوتی که بیان داشتید در مذاکرات قبلی 1+5 مقابل ایران بود و الان آمریکا، مذاکرات فعلی چه تفاوتی با مذاکرات گذشته دارد؟
در حال حاضر طرف مقابل تکلیفش با خودش روشنتر است. ترامپ یک تجربه تحریم و فشار حداکثری روی ایران را دارد. چهار سال فرصت داشته به نتایج اقداماتش فکر و تحلیل کند و در این فاصله اتفاقاتی در ایران، منطقه و آمریکا افتاده که کمک میکند طرف مقابل سریعتر و صریحتر تصمیم بگیرد.
شما ترامپ را حریف سادهتری نسبت به اوباما ارزیابی میکنید؟
طرف مذاکره را صریحتر، واقعبینتر و سریعالوصولتر میدانم.
مجلس نارضایتیاش از وضعیت اقتصادی را سر همتی خالی کرد/ تعامل دولت و مجلس از بالادست حمایت و تقویت میشود
با گذشت 8 ماه از روی کار آمدن دولت چهاردهم 3 عضو دولت برکنار و یا استیضاح شدند، آیا این نقطه ضعفی برای دولت محسوب میشود؟
طبیعت تعامل دولت و مجلس است. مجلسی که تقریباً بهصورت یکجا به همه وزرا رأی داده حالا حق خودش میداند در تعامل با دولت بگوید از چه راضی و از چه ناراضی هستم. به نظر من این وضعیت خیلی طبیعی است. در حوزه اقتصاد از دید مجلس نارضایتی وجود دارد. همانطور که یکی از نمایندگان گفته بالاخره باید یکجا سر یک نفر خالی میشد و تنها کسی که میتوانستند سر او خالی کنند، وزیر اقتصاد بود که این کار را هم انجام دادند. اما به معنای این نیست که تعامل دولت و مجلس تضعیف شده است چراکه تعامل این دو قوه از طرف دیگری یعنی بالادست تقویت و حمایت میشود و درک از شرایط کشور در این دوره به گونهای است که فکر نمیکنم کلیت مجلس به دنبال تضعیف دولت باشد. این منافاتی با نارضایتی تعدادی از نمایندگان از برخی وزرا ندارد.
یعنی اگر تفاهمی میان ایران و آمریکا صورت بگیرد، شاهد برخوردهای تند و تیز مجلسیها با این تفاهم مانند آنچه در مجلس دهم در مواجهه با برجام اتفاق افتاد، نخواهیم بود؟
به نظر من اگر مصلحت، تشخیص داده شود که در دوره زمانی خاص توافق حداقلی و یا حداکثری صورت بگیرد، حتماً مجلس در آن توافق همراهی خواهد کرد.
حضور علی طیبنیا را در دولت چهاردهم چگونه ارزیابی میکنید؟
ورود آقای طیبنیا به دولت و خروجش و مجدداً ورود او به دولت در اختیار خودش است. یعنی طیبنیا با دعوت وارد دولت شده، تصمیم گرفته کمک بدهد و بعد خودش تصمیم گرفته که از دولت خارج شود و تقاضا برای ورود او همیشه در دولت وجود داشت. طیبنیا مبانیای دارد که براساس آن مبانی تصمیمگیری میکند و تا تغییر بنیادی در رابطه او با تیم اقتصادی دولت پیش نیاید، فکر نمیکنم تصمیم به بازگشت به دولت بگیرد.
منظور شما از تحول بنیادین چیست؟
تحول بنیادین یعنی معلوم باشد چه کسی سرتیم اقتصادی دولت است.
خیلی به توانمندسازی رئیس جمهور احتیاج داریم
چه توصیهای به رئیس دولت چهاردهم دارید؟
بیشتر از هر چیزی نیاز به این داریم که شخص رئیسجمهور را در حوزه دولتمندی تقویت کنیم. یعنی تقویت تواناییهای اداری، سیاسی و راهبردی رئیسجمهور ضروریترین کار این دولت است. به عبارت دیگر توان دولت تابعی از توان رئیسجمهور است و ما خیلی به توانمندسازی رئیسجمهور احتیاج داریم.
منظور شما همان لایحه افزایش اختیارات رئیس جمهور است که در دولت خاتمی پیشنهاد شد؟
کاملاً معکوس. ما در این مرحله احتیاج به افزایش قدرت رئیسجمهور نداریم بلکه به افزایش توان و ظرفیت رئیسجمهور نیاز داریم یعنی رئیسجمهور دانای کارآزموده، اهل مطالعه و تأمل با همین اختیارات کارهای خیلی بزرگی میتواند انجام دهد.
فکر میکنم در مورد توئیت لیبی نباشید علیه من اعلام جرم کردند
اخیراً قوه قضائیه علیه شما اعلام جرم کرده، ماجرا چیست؟
البته در آن اطلاعیه گفته نشده بابت چه اعلام جرم شده اما قاعدتاً بابت توئیتی است که تحت عنوان لیبی نباشید، منتشر کردم. من در یک پست تلگرامی این قضیه را توضیح دادم که نورنیوز منتشر کرد. کل حرف من است که از سال 2021 تاکنون افراد مختلفی در رژیم صهیونیستی و ایالات متحده این مطلب را مطرح کردند که ما باید با ایران همانگونه تعامل کنیم که با لیبی کردیم و در نهایت در جلسهای که نتانیاهو و ترامپ باهم در اتاق بیضی داشتند، باز هم نتانیاهو این نکته را تکرار و بر آن اصرار کرد. به این صورت که مدلی که ما میپسندیم، مدل لیبی است و به این صورت باید با ایران تعامل کرد. حرف من این بود که چرا نتانیاهو به خود اجازه میدهد از مدل لیبی در مورد ایران صحبت کند؟ لیبی چگونه لیبی شد؟ آیا فقط در یک لحظه تاریخی قذافی شب خوابیده و صبح بیدار شده و تصمیم گرفته همه توان هستهای خود را تحویل دهد و بعد در همکاری با غرب، با تروریسم برخورد کند؟ یا اینکه مقدماتی وجود داشت که لیبی، لیبی شد؟ ما نباید اجازه بدهیم کسی ملت، حاکمیت و نظام ایران را با لیبی مقایسه کند.
البته در همان یادداشت گفتم که لیبی در 7 مورد مرتکب چه اشتباهاتی شد. در مسئله هستهای توضیح دادم که لیبی تکنولوژی ناقص، عقب مانده و ناتمامی را در اختیار داشت که آن تکنولوژی عملاً به هیچ درد این کشور نمیخورد چراکه وارداتی بود. لیبی یک حاکمیت خاندانی بود و آقای قذافی، سیفالاسلام را برای مذاکره با غربیها فرستاد برای اینکه این خاندان باقی بماند، یعنی بقای خاندان خودش را بر مصالح کشور مقدم کرد. او به اسم یک انقلابی در مقابل سیستم پادشاهی به حاکمیت رسید اما اجازه گردش قدرت را نداد و یک دیکتاتوری به نام جماهیریه و نه جمهوریت بر کشور تحمیل کرد. موضوع فساد را مطرح کردم که در آن دوره خیلی شدید بود و در نهایت هم کشور را به باد داد و هم خودش را. حرف من این است که به همت مردم ما، دولت و با تدبیر رهبری هرگز اجازه نخواهیم داد که ایران لیبی شود.