دکترین ایران درباره ساخت بمب هستهای تغییر نکرده/ مذاکره به معنای بالا بردن دست نیست
کارشناس مسائل هستهای میگوید: اصل بر این است که ایران همچنان به دنبال دکترین نداشتن سلاح هستهای است چراکه سلاح هستهای را سلاح مرگبار برای کشتار جمعی میداند.

حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل هستهای، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی آوش ضمن ارزیابی برخی واکنشها نسبت به اظهارات اخیر علی لاریجانی پیرامون فعالیتهای هستهای ایران گفت: اظهارات لاریجانی بیشتر یک هشدار است، به این معنی که میخواهد به طرف مقابل بگوید اگر به صورت کلی موجودیت جمهوری اسلامی ایران در معرض خطر قرار بگیرد، جمهوری اسلامی ایران به سمت تولید بمب هستهای خواهد رفت. به عبارت دیگر اگر حملات طرف مقابل منجر به در خطر قرار گرفتن موجودیت جمهوری اسلامی شود، ایران هم به سمت تولید بمب هستهای میرود. اولاً این ادامه همان موضعی است که حدود یکسال پیش آقای کمال خرازی مطرح کرد.
او افزود: بنابراین اصل بر این است که ایران همچنان به دنبال دکترین نداشتن سلاح هستهای است چراکه سلاح هستهای را سلاح مرگبار برای کشتار جمعی میداند و برهمین اساس هنوز سیاست ایران در این زمینه تغییری نکرده اما همزمان به طرف مقابل نیز هشدار میدهد اگر الان سلاح هستهای نمیسازد به این دلیل است که خودش نمیخواهد و این را مناسب امنیت ملی خودش و منطقه نمیداند. بنابراین این قبیل اظهارات درباره فعالیت هستهای ایران تهدید نیست بلکه تنها یک هشدار است.
بهشتیپور همچنین تصریح کرد: نتانیاهو بقای خودش را در بحران میبیند لذا از جنگ در غزه، لبنان، سوریه و یمن بر نمیدارد و نشان میدهد که به بهانههای مختلف دنبال بحرانسازی است و از طرفی میداند که حمله به ایران بدون پشتوانه آمریکا نمیتواند صورت بگیرد. در نتیجه به دنبال تحریک ایالات متحده آمریکا است که به ایران و مراکز هستهای آن حمله کند، در حالی که دانش هستهای در مغز ایرانیها است و بر فرض نابودی تأسیسات هستهای ایران این دانش از بین نخواهد رفت.
او ادامه داد: نکته دیگر اینکه از قدیم گفتند گرهای که با دست باز میشود چرا با دندان باز کنیم؟ به این ترتیب که میشود از طریق گفتگو و مذاکره به راهحلهایی برسند که از طرفی تحریمهای ایران لغو شود و از طرف دیگر طرف مقابل مطمئن شود که ایران دنبال سلاح هسته ای نیست و این توافق قابل دسترسی و دستیابی است، البته در حال حاضر ظاهراً در طرف پذیرفتند که به صورت غیرمستقیم مذاکره انجام شود. اما نکته دیگری هم وجود دارد به این صورت که جناح تندرو در ایالات متحده آمریکا که اتفاقاً طرفدار اسرائیل است، همچنان این سیاست را پیگیر میکند که به هر ترتیبی اسرائیل نیابتاً از طرف آمریکا درگیری داشته باشد و از پشتیبانی تجهیزات نظامی و اطلاعاتی آمریکا برخوردار باشد.
بهشتیپور در واکنش به اینکه روز شنبه نتانیاهو به آمریکا رفت و قبل از آن هم شاهد نامهنگاریهای ایران و آمریکا بودیم، به نظر در روابط ایران و آمریکا موضوع مذاکره تا چه اندازه جدی است؟ اظهار کرد: به نظر میرسد موضوع جنگ یک موضوع جدی است، به این معنا که تاکنون هیچوقت تا این اندازه سایه جنگ بر سر منطقه نبوده که الان هست، بنابراین نباید این مضوع را نادیده گرفت در شرایط فعلی خطر جنگ جدیتر از هر زمان دیگری است. اما مجموعه تحرکاتی که در حال حاضر آمریکا انجام میدهد به این معنی که B52 آورد و اعزام ناوشکن به منطقه بیشتر به این دلیل است که پای میز مذاکره بتواند امتیازات بیشتری بگیرد. به عبارت دیگر نوعی مانور نظامی برای گرفتن امتیازهای بیشتر است منتها نباید خوش خیال باشیم و بگوییم که اصلاً قرار نیست آمریکا و یا اسرائیل حملهای به تأسیسات هستهایایران داشته باشند، در نتیجه میتوانیم به چانهزنی خود ادامه بدهیم بیخیال باشیم چراکه این بدترین نوع تلقی میتواند باشد.
این کارشناس مسائل هستهای خاطرنشان کرد: بنابرای باید همه شرایط را در نظر بگیریم و به سمت حل مسئله از طریق گفتگو و مذاکره برویم چراکه این امر شدنی است و میتوان از طریق گفتگو و مذاکرات به راهحلهایی رسید. دیلماتها هزار راه نرفته را کشف میکنند و میتوانند با خلاقیتها و انواع و اقسام ابتکاراتی که به خرج میدهند فضاهای جدیدی را باز کنند. باید اراده جنگ طلبان را خنثی کرد. متأسفانه عدهای هم در ایران و هم داخل آمریکا به دنبال دامن زدن به جنگ هستند و با همه توان و قدرت در حال پیگیر این موضوع هستند.
بهشتیپور در پایان یادآور شد: البته خردورزان و عدهای که به منافع ملی ایران توجه دارند حتماً دنبال این هستند که راهحل دیپلماتیک پیدا کنند. گفتگو و مذاکره اعم از مستقیم و غیرمستقیم به معنای تصمیم، بالا بردن دست و اینکه هر چه طرف مقابل بگوید باید انجام بدهیم، نیست. در بسیاری از مذاکرات خیلی موضوعات مطرح میشوند اما دو طرف نمیپذیرند و محکم سر موضع خودشان میایستند . ما باید به مذاکره کنندگانمان اعتماد کنیم. به عبارت دیگر به جای اعتماد به طرف مقابل به مذاکره کنندگان خودمان اعتماد کنیم که با قدرت و قوت از آنها حمایت شود و آنها هم با پشتیبانی 85 میلیون جمعیت سرمیز گفتگو بنشیند.