تحلیلی کوتاه بر 5 دهه انتخابات ریاست جمهوری در ایران/ آیا حسن روحانی منفورترین سیاستمدار کشور است؟ + نمودار
اخیرا نماینده تهران در مجلس شورای جمهوری اسلامی در سخنانی ضمن حمله به حسن روحانی، رئیسجمهوری سابق، وی را منفورترین سیاستمدار ایران خواند اما آیا چنین است؟
اخیرا نماینده تهران در مجلس شورای جمهوری اسلامی در سخنانی ضمن حمله به حسن روحانی، رئیسجمهوری اسبق، وی را منفورترین سیاستمدار ایران خواند اما آیا چنین است؟ مجبوریم برای رسیدن به پاسخی که در اذهان مطرح شده، زوایای ادعای امیرحسین ثابتی را، که با 487 هزار رای بهعنوان نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس که بیش از 7 میلیون نفر در آن واجد شرایط رای دهی بودند و در نهایت به مجلس راه یافت، جستوجو کنیم. از همین رو احتمال دارد، منظور و مقصود او بر مبنای شمار آرای این رئیسجمهوری ایران در انتخابات دورههای خود بوده باشد.
اگر مقصود این نماینده مجلس شورای اسلامی چنین چیزی باشد پس بهتر است به جای استفاده از منفورترین از کلمه کَم اقبالترین استفاده کنیم. زیرا منفورترین و محبوبترین تعریف دیگری دارد. باتوجه به اینکه تاکنون هیچ نظرسنجی رسمی درباره میزان محبوبیت سیاستمداران ایران انجام نشده است بنابراین برای ما مقدور نخواهد بود که بتوانیم درباره این ادعا (اگر چنین مبنایی داشته باشد) سخنی بگوییم.
بنابراین با فرض اینکه این نماینده نخواسته است، مسالهای که قابل اثبات نیست را مطرح کرده و خود را فردی معرفی کند که بدون پایه و اساس سخن میگوید، گزینه نخست را در نظر میگیریم و به همین منظور، نگاهی داریم به همه انتخاباتهای ریاستجمهوری برگزار شده در ایران از سال 1358 تا 1403 و آمارهای رسمی وزارت کشور از نتایج این انتخابات تا مشخص شود، آیا حسن روحانی کم اقبالترین رئیسجمهوری دوران جمهوری اسلامی ایران بوده است یا خیر؟
بد نیست ابتدا نگاهی به این نمودار بیندازید.

بر مبنای این آمار سوای میزان آرای هر رئیسجمهوری بالاترین میزان مقبولیت براساس نسبت رای دهندگان به کسانیکه به کاندیدای مقابل رای داده و واجدان شرایط رایدهی که پای صندوقهای رای نرفتند، با 70/12 درصد متعلق به آیتالله خامنهای، رهبری کنونی جمهوری اسلامی ایران، در سال 1360 و چند ماه پس از شهادت محمدعلی رجایی است.
محمدعلی رجایی با 56/28 درصد در سال 1360 نفر دوم در میزان مقبولیت رایدهندگان بوده است و رتبه سوم نیز متعلق به سیدمحمد خاتمی با 55/21 در سال 1376 است.
بر اساس این آمار روحانی در سال 96 با 41/90 در رتبه نهم و در سال 92 با 36/88 در رتبه یازدهم مقبولیت اجتماعی را داشته است.
اما نکته قابل توجه در این آمار نگاهی به میزان مشارکت مردمی در انتخابات چهار دهه گذشته است که میتواند نشاندهنده یکی از دلایل میزان رویکرد مردم به انتخابات و در پی آن مقبولیت هر کاندیدا باشد.

نمودار مربوط به میانگین مشارکت نشان میدهد در دهه شصت که دهه جنگ و فضای انقلابی در ایران بود، میزان مشارکت 65/79 درصد بود که نخستین و دومین رده مقبولیت یک رئیسجمهوری نیز در همین دوره رقم خورده است. در دهه پس از آن یعنی دهه 1370 نیز که دهه ظهور اصلاحات و جهش دموکراسی بود و نماد آن را میشد در بهار مطبوعات در این دوره، کثرت روزنامههایی با آرای متفاوت دید نیز همچنان میزان مشارکت مردمی بالای 60 درصد و معادل 65/29 و هم راستا با دهه 1360 بود. سومین مقبولیت نیز در همین دوره رقم خورده است.
دهه 1380 که تحت تأثیر وجود محمود احمدینژاد، سیاستمدار پوپولیست ایران بود، کشور در دوقطبیگری به سر میبرد و همین باعث جهش مشارکت مردمی تا 70/81 درصد آرا شد. احمدینژاد که در دو دوره از این دهه رئیسجمهوری بود، در سال 84 که آغاز ریاستجمهوری او بود در مقبولیت اجتماعی به جایگاهی بهتر از دهم نرسید. اما خود او در سال 88 که اوج دوقطبیگری انتخاباتی در ایران بود، با اتهامهای بسیاری که البته در هیچ محکمهای به اثبات نرسید به رتبه چهارم مقبولیت دست یافت.
از آنجا که ایران در همین دهه تحت شدیدترین تحریمهای جهانی قرار گرفت، در دهه 1390 باوجود روحانی و تیم سیاستخارجی او با ریاست محمدجواد ظریف، که باعث افزایش امید اجتماعی به دیپلماسی میشد، بالاترین میزان مشارکت مردمی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران با 72/89 درصد آرا رقم خورد. با این حال میزان مقبولیت روحانی در دو دوره این دهه رده نهم و یازدهم مقبولیتهای یک رئیسجمهوری بود که بخشی از آن به دلیل تداوم فضای دوقطبی در جامعه بود.
دهه 1400 که تاکنون دو انتخابات در آن برگزار شده، به دلیل برخی سرخوردگیها، ناامیدی مردم از سیاستمدارانی که بتوانند وضعیت اقتصادی را بهبود بخشند و قادر به تعامل با آمریکایی که درست در اواخر دهه 1390 برجام را پاره کرده و به نظر نمیرسید خواهان مذاکراتی برابر با ایران باشد، پائینترین سطح مشارکت مردمی با 49/30 درصد رقم خورد و به این ترتیب هم سیدابراهیم رئیسی و هم مسعود پزشکیان در پائینترین ردههای مقبولیت قرار گرفتند.
به این ترتیب و بر اساس آمار و اطلاعاتی که از 46 سال برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران به دست آمده است، حسن روحانی به شکلی که نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی ادعا کرده، دارای کمترین مقبولیت اجتماعی (که وی از آن تعبیر به منفورترین کرده است) نبوده و در فرآیند انتخاباتی این نزدیک به 5 دهه، که شاهد تنزل فضای انتخاباتی بودهایم، در رتبههای نهم و یازدهم قرار گرفته است.