اینکه افراد، ستون پنجم دشمن میشوند نتیجه کمکاری در آموزش است/ سکوت برخی رجل سیاسی هنگام حمله اسرائیل قابل توجیه نیست
نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی بر این باور است که سکوت برخی چهرههای سیاسی در زمان حمله اسرائیل به ایران قابل توجیه نیست.

«از وقتی مسئول بودم هیچگاه دولتی را به این صورت پای کار ندیده بودم» این عبارتی است که عزتالله یوسفیانملا، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، ضمن ارزیابی عملکرد دولت در زمان حمله اسرائیل به ایران به کار برد.
همچنین یوسفیانملا از خالی بودن پمپ بنزینها باوجود حمله دشمن به پمپ بنزین شهران و شهرری اظهار تعجب کرد.
سکوت برخی چهرهها و رجل سیاسی نکتهای نیست که از نگاه یوسفیانملا دور بماند، هر چند میگوید سکوت در شرایط حمله دشمن به کشور قابل توجیه نیست اما احتمالاً غافلگیر شدند و کسی هم به سراغشان نرفته است.
روزهای حمله اسرائیل به ایران شبیه روزهای انقلاب ۵۷ شده بود
*در حمله رژیم اسرائیل به ایران نکته مثبتی که در این ایام مشاهده کردیم، همدلی و همبستگی مردم بود. ارزیابی شما از این همدلی و همبستگی چیست؟
کسانیکه روزهای انقلاب ۵۷ را درک کردند و حضور داشتند، متوجه میشوند که دقیقاً اتفاقی که در بهمن ۵۷ افتاد در خرداد 1۴۰۴ تکرار شد. در آن زمان دانشجو بودم، یادم هست اگر تصادفی در خیابان میشد، میآمدند پائین روبوسی و عذرخواهی میکردند و میرفتند. یک دعوا هم کسی نمیدید.
اتوبان شهید بابایی در روز اول حمله پرجمعیت بود و خودروها شاید تا پردیس و رودهن بیش از هفت الی هشت ساعت معطل ماندند اما یک بوق نشنیدیم؛ درحالی که در شرایط عادی صدای بوق و اعتراض میآید.
از آنجایی که بنده مسئولیت قضایی دارم و در ارتباط با نهادهای مربوطه هستم، اطلاع دارم درگیری و نزاع بهطور محسوس کاهش یافته بود. از سوی دیگر در شهرها شاهد رفتارهای محبتآمیز و انسانی مردم بودیم. برخی افراد در جایگاههای سوخت به دیگران آب و شربت تعارف میکردند. خودم صحنهای را مشاهده کردم که در آن نوشته شده بود: «دو اتاق خالی داریم؛ اگر کسی نیاز دارد میتواند استفاده کند.» اینگونه رفتارها در شمال کشور و سایر مناطق نیز دیده میشد. اینها واقعیتهایی بود که از نزدیک لمس کردیم. این نوع رفتار و منش جزئی از ویژگیهای مردم ماست؛ هم ریشه در اعتقادات دینی دارد و هم از روحیه انسانی نشأت میگیرد. بههرحال این رفتارها کاملاً ملموس و قابل مشاهده بود.
*در ایام حمله اسرائیل به ایران بازار شایعات بسیار داغ شده بود. این شایعات عمدتاً از سوی دشمنان و حامیان آنها در فضای مجازی منتشر میشد. نکته قابل توجه این بود که مردم به این شایعات توجهی نمیکردند. فکر میکنید این نوع واکنش مردم از کجا نشأت میگیرد؟
در کنار حملههای نظامی، جنگ روانی و تبلیغاتی همواره وجود دارد. در جنگ جهانی دوم رژیم نازی آلمان به رهبری هیتلر یکی از بزرگترین فعالیتهایش را در کنار اتاق جنگ به اتاق تبلیغات و دروغپراکنی اختصاص داده بود این نیز واقعیتی تاریخی است. ما اصطلاحی به نام «ستون پنجم» داریم. بسیاری این اصطلاح را شنیدهاند اما ممکن است دقیقاً ندانند منظور چیست. ژنرال فرانکو، دیکتاتور اسپانیا، شخصیتی شناخته شده بود که با چهار ستون نظامی برای تصرف اسپانیا اقدام کرد. زمانیکه به دروازههای یکی از شهرها رسید نطقی برای نیروهایش ایراد کرد و گفت: «ما با این پنج ستون حتماً پیروز خواهیم شد.» فرماندهانش گفتند: «ما فقط چهار ستون داریم. منظورتان چیست؟ پاسخ داد: «ستون پنجم در داخل است.» منظور از ستون پنجم، همان کسانی هستند که از درون با شایعهپراکنی، دروغپردازی و ایجاد تفرقه به کشور آسیب میزنند. متأسفانه این خطر همواره در زمان بحرانها وجود داشته است.
زمان حمله اسرائیل به ایران پناهگاه مناسب نداشتیم
ملت ایران، ملتی بیدار و آگاه هستند و نشان دادند در شرایط سخت با هوشیاری و اتحاد در مقابل فشارها ایستادگی میکنند. مردم تحصیلات دارند این ملت قابل مقایسه با دیگران نیستند. روح کمک، مساعدت، رفاقت، برادری و خواهری و برابری در بین مردم واقعاً بروز میکند و این مهم را دیدیم.
مرحوم هاشمی رفسنجانی گفت ما مترو را شروع میکنیم و این مترو میتواند در زمان جنگ بهترین پناهگاه باشد
زمان جنگ، مرحوم هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه گفت: «ما مترو را شروع میکنیم و این مترو میتواند در زمان جنگ بهترین پناهگاه باشد.»
*در همین ایام هم مردم به مترو رفتند؟
اگر این اتفاق افتاده باشد، خیلی خوب است. وقتی مترو و زیرزمین را برای این کار اختصاص میدهند، برق آن باید جدا از برق شهری باشد و سیستم گرما و سرما باتوجه به وسعت آن پیشبینی شود. انتظار بود یک مقدار بیشتر در این مسئله کار میشد. با همه این احوال مردم تحمل کردند.
بعضیها بهمحض اینکه مشکلی با دستگاه دولتی یا نظام پیدا میکنند، به همهچیز پشت میکنند
*شما به فعالیتهای قضایی خودتان اشاره کردید و همچنین به ستون پنجم. چه اتفاقی میافتد که یک نفر تبدیل به ستون پنجم میشود؟
مرحله اول سطح پائین فکری و عدم تعلیم و تربیت صحیح و کافی است. ممکن است طرف تحصیلاتی داشته باشد اما بهدرستی هدایت نشده باشد. بعضیها بهمحض اینکه مشکلی با دستگاه دولتی یا نظام یا جایی پیدا میکنند به همهچیز پشت میکنند. حل این مسئله ظرفیت و تعلیم و تربیت میخواهد اینها همه به نحوه تعلیم و تربیت و تفکر برمیگردد. شاید فردی سواد چندانی نداشته باشد و از وضع ناراضی باشد اما هرگز به صف دشمنانش نمیپیوندد.
اینکه افراد ستون پنجم دشمن میشوند نتیجه کمکاری در زمینه تربیت و آموزش صحیح است
اینکه برخی افراد چنین تصمیماتی میگیرند، نتیجه کمکاری در زمینه تربیت و آموزش صحیح است. آنها بهدلیل نبود برنامهریزی و سرمایهگذاری کافی در آموزش به مسیر اشتباه کشیده میشوند. بسیاری از کسانیکه بعدها بازداشت میشوند یا صحبتهایی میکنند، اعتراف میکنند که فریب خوردهاند. آنها میگویند: «ما اصلاً نمیفهمیدیم، برخی روزنامهها و رسانهها اینطور میگفتند و ما هم باور کردیم.» این وضعیت نشاندهنده کمتوجهی به تعلیم و تربیت درست است. اگر در این زمینه سرمایهگذاری و توجه بیشتری صورت میگرفت قطعاً شمار افرادی که به این مسیر کشیده میشوند، کمتر بود. وقتی در برخی حوزهها رهاشدگی وجود دارد، نتیجهاش همین میشود.
*افکار عمومی انتظار داشتند برخی فعالین سیاسی در ایام حمله اسرائیل به ایران واکنشی داشته باشند اما شاهد سکوت آنها بودیم. شما رفتار این افراد را چگونه ارزیابی میکنید؟
برخی روحیه خود را باخته بودند. متأسفانه بااینکه دفاع مقدس و ۸ سال جنگ را دیده بودند اما روحیهشان را باختند. خیلی هم نمیشود به آنها ایراد گرفت.
*امروز رسانههای اجتماعی فراگیر شده است اما هیچ واکنشی نشان ندادند. آیا این هم توجیهپذیر است؟
نه مسلماً توجیهی ندارد. من عرض کردم چون زمان کوتاه بود خیلی از واکنشها اتفاق نیفتاد. کل ماجرا حدود 12 روز بیشتر طول نکشید و بسیار هم پرالتهاب بود. از هر طرف خبر بَد میآمد، از شهادت دانشمندان هستهای، نظامیان و مردم. بسیاری از افراد خودشان را باخته بودند.
*انتظار ما از یک رجل سیاسی سکوت نبود؟
انشاءالله این سکوت دلیل بر رضایت آنها نیست. شاید کوتاهی شده باشد.
*ممکن است به سراغ بعضیها هم رفته باشند ولی باز هم سکوت کردهاند؟
این هم ممکن است.
* بعد از اینکه آتشبس پذیرفته شد. برخی ژنرالهای اسرائیلی به شدت انتقاد میکردند که چرا آتشبس را پذیرفتیم. در داخل هم برخی جریانهای تند به پذیرش آتشبس انتقاد داشتند. در چنین شرایطی پذیرش آتشبس تصمیم عاقلانهای بود؟
عاقلانهترین تصمیم برای ما پذیرش آتشبس بود. طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی، بند ۵ آن بهصراحت میگوید: «اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروها از وظایف مقام معظم رهبری بوده و در قانون اساسی هم آمده است.» ما با اسرائیل کشور همسایه نبودیم و دعوای مرزی، مالی و ارزی نداشتیم درگیری ما هوایی بود. فرض کنید درگیری هوایی مدتی ادامه پیدا میکرد کسی که برتری داشت، حمله زمینی را شروع میکرد. چنین اتفاقی تقریباً محال بود زیرا ما ارتباط مرزی با اسرائیل نداریم.
اگر جنگ ایران و اسرائیل ادامه پیدا میکرد، هیچ اتفاقی نمیافتاد
هیچکدام از دو طرف درگیر، هممرز نبودند. اگر یک کشور همسایه ما، متحد اسرائیل بود، میشد میگفتند که میخواهد از حمله هوایی استفاده کند و بعد با حمایت آن کشور حمله زمینی انجام دهد. جمهوری اسلامی با این حملات تسلیم نمیشود بنابراین عاقلانهترین تصمیم، همان پذیرش آتش بود.
من خیلی نگران بودم زیرا طرف مقابل تعادل ندارد و هرآنچه در اختیار داشت را پرتاب میکرد درحالی که عملکرد ما حسابشده بود. برنامه موشکی و پهپادی ما دقیق و مشخص بود اما آنها حسابشده عمل نمیکردند. همه در ایران روزبهروز منسجمتر شدند و تحمل مردم بالاتر رفت اما اسرائیل روز به روز تضعیف میشد. اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا میکرد، رژیم اسرائیل قطعاً سقوط میکرد آنهم باتوجه به شرایطیکه داشتند. افرادی مثل نفتالی بنت در دولت نبودند اما علیه نخستوزیر فعلی صحبت کردند. حالا در اسرائیل سکوت کردهاند و به یکدیگر حمله میکنند. نه تنها نتیجهای نگرفتند بلکه تضعیف هم شدند.
زیر باران بمب و موشک که نمیشود مذاکره کرد
ناپایداری و بیبرنامگی رئیسجمهوری آمریکا برای آنها مشکلآفرین شده درحالی که ایران تحمل میکرد و اتحاد و انسجامش هر روز بیشتر میشد در عوض آنها بودند که پیشنهاد آتشبس را پذیرفتند. پیشنهاد از طرف ما نبود. ما چندبار گفتیم با این حملات و درگیریها نمیشود مذاکره کرد. زیر باران بمب و موشک نمیشود مذاکره کرد. کشور قطر که پایگاه آمریکا در آنجا قرار دارد، وارد ماجرا شد. قطر از دوستان ما است و جمهوری اسلامی اصلاً قصد تعرض به کشور دوست و همسایهاش را نداشت.
ایران به خاک آمریکا حمله کرد نه قطر
طبق عرف بینالملل شما میدانید، جایی که یک کشور خارجی در آن فعالیتی دارد، چه فعالیت دیپلماتیک و چه نظامی آن مکان در حکم خاک و سرزمین آن کشور محسوب میشود. مثلاً سفارت جمهوری اسلامی ایران در پاکستان در حکم خاک ایران است. اگر کسی از مرز پاکستان فرار کند و وارد سفارت شود، وارد خاک ایران شده است. این پایگاه هم پایگاه آمریکایی بود که هدف قرار گرفت، نه کشور قطر. باید از نظر بینالمللی به این مسئله توجه داشته باشند. هیچ هدفی علیه برادری و دوستی نبود. رئیسجمهور هم چندین بار با رهبر قطر تماس گرفتند انشاءالله آتشبس پایدار خواهد ماند.
هیچوقت دولت را اینگونه پای کار ندیده بودم
*عملکرد دولت را در ایامی که حمله اسرائیل به ایران صورت گرفت، چگونه ارزیابی میکنید؟
بنده در چند دورهای که مجلس بودم هیچوقت دولت را اینگونه پای کار ندیدم. به ذهنم نمیآمد موضوعی مانند بنزین در روزهای اول به این صورت قابل حل باشد. از آن طرف بحث اعتصاب کامیونداران مطرح بود. کسی متوجه نشد این اعتصاب و حرکت چه شد؟ اعتراضات چی شد؟ بازنشستهها که میآمدند و شعار میدادند، چه شد؟ تصور من این بود که وضعیت بنزین حتی تا یک ماه بعد از آتشبس هم ممکن است باقی بماند که این طور نشد.
هیچ دولتی در شرایط جنگ نمیتوانست به این صورت کار کند
اول چیزی که دچار آسیب میشود، سوخت و حملونقل است. در ایام جنگ میدان ترهبار و مغازهها پر از جنس بودند. هیچ دولتی در چنین شرایطی نمیتوانست اینطور کار کند. من این را در صداقت آقای پزشکیان میبینم و روحیهای که ایشان دارد. سالها در مجلس در کنار ایشان مثل برادر بودم، صداقت و سلامت و کابینهاش باعث شد چنین عملکردی داشته باشد. چیزی که ما فکر میکردیم در بازار نایاب میشود، موجود بود. افزایش قیمت هم به آن معنا نداشتیم. باید از دولت تقدیر و تشکر کرد و انشاءالله موفق باشند. امیدوارم این تلاشی که دولت در این ده روز داشت، ادامه پیدا کند تا مشکلات اقتصادی کشور حل شود.
* در حال حاضر در یک وضعیت پس از جنگ هستیم و شرایط شکننده است. برای خروج از این وضعیت چه پیشنهادی دارید؟
اطلاعات مسیرهایی که دشمن از آنها استفاده کرده در اختیار ماست؛ چه مسیری آمدند، چه کار کردند و چه ترفندی زدند. بدون وقفه باید دنبال خنثیسازی این مسیرها برویم. اصلاً جای تأخیر نیست. شرایط به گونهای نیست که بگوییم تمام شده است. آمادگی باید بیشتر از قبل باشد. تصور من این است که دشمن هر لحظه ممکن است اقدامی انجام دهد. باید کاری کنیم که این تصور از کشور و نظام ما برداشته شود که «اگر یکبار غافلگیر شدیم پس همیشه چنین خواهد بود.» خیر اگر یکبار ناگهانی حمله کردند، دیگر آن وضعیت تکرار نخواهد شد.
شرایط پناهگاهها باید سریعاً تعیین تکلیف شود. جان مردم مهم است. باید راههای ارتباطی کاملاً زیرنظر باشد. اگر پروازهای هوایی متوقف شد چه باید کرد؟ اعتماد مردم به دولت و صداوسیما باید تقویت شود. اگر دولت این خدمات را ادامه دهد و صداوسیما با صداقت و صمیمیت همراهی کند، شرایط بهتر میشود. اگر فکر کنیم «چیزی بود و تمام شد»، ممکن است به وضع بدتری دچار شویم. باید فکر کنیم هنوز این وضعیت ادامه دارد و ممکن است فردا هم اتفاقی بیفتد.
* نکته پایانی
از مردم تشکر میکنم. عرض تسلیت دارم به خانوادههایی که حقشان نبود اینگونه و ناجوانمردانه به شهادت برسند. عزیزانی که به شهادت رسیدند حقشان شهادت نبود صرفاً به دلیل اینکه ما غنیسازی انجام میدهیم. آژانس نهادی است که درباره غنیسازی مجوز میدهد. اگر شما عضو آژانس باشید، غنیسازی برایتان مجاز است. اگر قرار باشد عضو باشید اما اجازه غنیسازی نداشته باشید، این دیگر قانون نیست و زور است. ما حتی میتوانیم درصدهای بالاتری از غنیسازی انجام دهیم.
صداوسیما بدون تعارف بداند که اعتماد عمومی نسبت به آنها کم شده و باید تلاش کند تا آن را بازسازی کند. مردم را باید قانع کرد نه با فشار بلکه با صداقت تا دوباره اعتماد به رسانههای داخلی برگردد و مردم به سمت رسانههای بیگانه نروند. انشاءالله خداوند دشمنان و مخالفان ما را به راه عقل و انصاف هدایت کند. از ملت عزیز ایران بابت همدلی، همراهی و هماهنگی بینظیری که در این ایام داشتند، تشکر میکنم.