نسل جدید از روانشناسی چه میخواهد؟
نسل جدید با روانشناسی بیشتر ارتباط گرفته اما بیشتر دنبال راهحلهای سریع و ملموس است. از دلِ این تغییر، رویکردهای نوین جای روانکاوی طولانیمدت فروید را گرفتهاند.

امروز، اول مهرماه، سالروز درگذشت زیگموند فروید، پدر روانکاوی است؛ متفکری که نامش با کشف ناخودآگاه و آغاز روانشناسی مدرن گره خورده. هرچند ان روزها برخی معتقدند که نظریههای فروید دیگر تقدس و جایگاه پیشین خود را ندارد، اما میراث او همچنان در تاریخ روانشناسی زنده است.
به همین مناسبت، با «مریم سیفی کار» روانشناس گفتوگو کردیم تا هم نگاهی به تغییر رویکردها در درمان داشته باشیم و هم ببینیم نسل جدید چگونه با روانشناسی ارتباط برقرار میکند.
نسل جدید چهقدر با روانشناسی ارتباط برقرار میکنند؟
اگر منظورتون دهههای ۸۰ و ۹۰ به بعد باشه، اتفاقاً نسل جدید بیشتر از گذشتهها با روانشناسی رابطه برقرار کردهاند.
در گذشته بیشتر از روانکاوی فروید استفاده میشد. چرا امروز این رویکرد کمتر رایج است؟
رویکرد فروید بر پایهی روانکاوی بود و جلسات آن بسیار طولانی و حتی سالها طول میکشید. ضمن اینکه بیشتر روی گذشته و دوران کودکی تأکید داشت و کمتر مسئلهمحور بود. فروید معتقد بود همهچیز ریشه در کودکی دارد. اما امروز در درمانهای جدیدتر، بیشتر روی مشکلات فعلی، رفتار و شناخت افراد کار میشود.
یکی از این رویکردها CBT است. کمی دربارهی آن توضیح میدهید؟
بله، CBT یا «درمان شناختی–رفتاری» معتقد است هر مشکلی که پیش میآید، حاصل افکار و رفتار ماست. در این رویکرد روی تغییر باورها و رفتارها کار میشود و تمرینهای مشخصی برای این تغییر وجود دارد. CBT کوتاهمدتتر از روانکاوی است و برای مشکلاتی مثل افسردگی و وسواس بسیار مؤثر عمل میکند.
غیر از CBT، چه رویکردهای جدیدی وجود دارند؟
یکی دیگر EFT است؛ «درمان متمرکز بر هیجان» که بیشتر روی احساسات کار میکند و برای نسل جدید هم خیلی جواب داده. رویکرد دیگر ACT است؛ «درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد». در این روش فرد بر اساس باورهای خودش با درمانگر توافق میکند و متعهدانه در مسیر تغییر قدم برمیدارد. این رویکرد در درمان اعتیاد و اختلالات جنسی هم خیلی کاربرد دارد، چون خود فرد را درگیر و مسئول میکند.
شما چه توصیهای برای مردم در برخورد با روانشناسی دارید؟
متاسفانه هنوز خیلیها وقتی اسم روانشناسی میآید، فقط به اختلالات روانی و درمان کلینیکی فکر میکنند. در حالیکه روانشناس میتواند در موضوعات مختلفی مثل مشاورهی پیش از ازدواج یا حل مشکلات خانوادگی کمک کند. متاسفانه مردم حاضرند برای مشکلات جسمی سریع دارو مصرف کنند، اما دربارهی مشکلات روانی هنوز مقاومت دارند. توصیهام این است که در این زمینه گارد نداشته باشند. خیلی وقتها صحبتکردن با روانشناس کافی است و نیاز به دارو نیست.
کسانی که امکان پرداخت هزینهی جلسات تراپی را ندارند، چطور میتوانند با مشکلاتشان کنار بیایند؟
این افراد میتوانند از منابع دیگری مثل کتابها استفاده کنند. کتابهای ساده و روانی وجود دارد که خیلی کمککنندهاند. مثلا کتابهای اروین یالوم بسیار تاثیرگذارند. کتاب «شدم آنچه هستم» یکی از نمونههایی است که میتواند به خودشناسی و رشد فردی کمک کند.
در نهایت نسل جدید بیش از گذشته با روانشناسی ارتباط گرفته، اما بیشتر به درمانهای کوتاهمدت و کاربردی تمایل دارد. این رویکردها روی شناخت، رفتار و هیجان تمرکز میکنند و برای مشکلات شایع مثل افسردگی، وسواس یا روابط موثرتر هستند.
روانشناسی فقط برای درمان اختلال نیست؛ بلکه میتواند به شناخت بهتر خود و پیشگیری از آسیبها هم کمک کند. حتی اگر امکان تراپی نباشد، منابعی مانند کتابهای روانشناسی، میتوانند راهی برای رشد و خودشناسی باشند.