یک مسابقه و این همه خشم؟
خشم و عصیان هواداران ورزش این روزها حد و مرزی ندارد. به نظر میرسد آنها بیشتر از آنکه از نتایج ورزشی ناراحت باشند، خشمهای اجتماعی خود را در ورزشگاهها تخلیه میکنند.

سومین مسابقه فینال لیگ برتر والیبال با قهرمانی فولاد سیرجان ایرانیان به پایان رسید.
در حالی که دو تیم بازی پایاپای و زیبایی ارائه میکردند، تماشاگران دو تیم با پرتاب بطریهای آب در باز به داخل زمین در ست سوم باعث شدند که بازیکنان دو تیم مجبور به تمیز کردن زمین شوند.
در لحظات پایانی ست چهارم هم در حالی که فولادیها تنها سه امتیاز برای کسب عنوان قهرمانی نیاز داشتند، پرتاب یک چراغ مهتابی به زمین وقفه طولانی در مسابه ایجاد کرد.
چند صد متر آن طرفتر هم در استادیوم آزادی هواداران تیم استقلال در پایان مسابقه خشم و هیاهویی به راه انداختند. مدتهاست عرصه ورزش صحنه خشم هواداران شده است. انگار خشم اجتماعی این روزها به سالنهای ورزشی راه پیدا کرده است. هوادارانی که به جای لذت بردن از تماشای مسابقات ورزشی، خشمگین به ورزشگاه و سالنهای ورزشی میروند و در طول مسابقه خشمگینتر هم میشوند.
اتفاقاتی که در سطح هواداری در ورزش ما رقم میخورد، به شکل عجیبی در حال گسترش است. اگر یک زمانی هولیگانیسم مختص فوتبال بود، این روزها به والیبال، بسکتبال، لیگهای پایه فوتبال و ... هم کشیده شده است.
این همه عصیان و گردنکشی برای ورزش باید دلایل دیگری داشته باشد. بر کسی پوشیده نیست که در شرایط اسفناک اقتصادی ورزش به جای آنکه باعث آرامش باشد، به سوهان روح علاقمندان به آن بدل شده است.
یک ارتباط مستقیم بین سبک زندگی این روزهای مردم و نتایج نامطلوب تیمها، فشار مضاعفی را به تماشاگران وارد میکند تا این فشار را در لابلای بازی بهشکل خشم بروز دهند.