انتصابهایی که بیم و امید ایجاد کرده است
انتصابهای اخیر کمیته ملی پارالمپیک نشان از گرایش این کمیته به سمت مدیرانی دارد که کولهباری از تجربه هستند اما برخی از آنها سن بازنشستگی را رد کردهاند و برخی هم تخصص لازم را ندارند.

اخیرا انتصابهایی در کمیته ملی پارالمپیک صورت گرفته که هر چند برخی از آنها تخصص لازم در مسئولیتهای ارائه شده را ندارند اما جمع شدن این مدیران باتجربه در ورزش پارالمپیک بیم و امیدهایی را ایجاد کرده است.
در این میان برخی از این انتصابها تا حدی مغایر با اهداف و انگیزههای پارالمپیکی لازم برای بودن تخصصی کنار افراد خاص با نگاه منحصر به فرد است؛ به خصوص که افراد حکم گرفته کسانی هستند که کمتر تجربه و سنخیتی برای کار با این افراد ویژه و بهکارگیری درست قابلیتهای بینهایت آنها را دارند.
از جمله این افراد علی کفاشیان است که روز شنبه (۳۰ فروردین) به عنوان مسئول پروژه راهبردی توسعه و ارتقا رشته پارادوومیدانی منصوب شد؛ او که بازنشسته دوومیدانی است بعد از این رشته، مدیریت اجرایی در ورزش را با فوتبال ادامه داد و در نهایت هم به عنوان نایب رئیس فدراسیون فوتبال از ورزش کنار رفت، کفاشیان سال گذشته قصد بازگشت به عرصه مدیریت را داشت اما عدم تائید صلاحیتش مانع ورود او به انتخابات فدراسیون فوتبال شد.
حالا کفاشیان با وجود سه دهه ریاست در دوومیدانی و فوتبال، مسئول توسعه و ارتقای رشتهای در مجموعه پارالمپیک شد که نیمی از مدالهای کاروان ایران در بازیهای پاراآسیایی و پارالمپیک به نام ورزشکارانش ثبت میشود و این یعنی اهمیت این مسئولیت اما کفاشیان که کمتر شناختی از ورزش جانبازان و توانیابان و پیچیدگیهای کلاسبندیهای آن دارد، باید دید چقدر میتواند در به نتیجه رسیدن این مهم مؤثر باشد. با این حال او یک دوومیدانیکار متخصص است و باید دید در حوزه جانبازان و توانیابان هم میتواند از تجربه اش استفاده کند یا نه.
این داستان از سه ماه پیش با انتصاب حمید علی صمیمی به عنوان دبیرکل کمیته ملی پارالمپیک آغاز شد، کسی که حضور ۲۱ ماههاش در فدراسیون جانبازان و توانیابان با خاطره و تجربه خوشی همراه نشد و شاید به همین دلیل منجر به استعفا شد اما بعد از ۶ سال به ورزش جانبازان و توانیابان بازگشت آن هم با گرفتن پست مهم و اجرایی دبیرکل که تجربهای از آن نداشت.
در ادامه این ماجرا هم محمدرضا داورزنی رئیس شورای فنی کمیته ملی پارالمپیک شد. کارنامه او در سالهایی که ریاست فدراسیون والیبال را بر عهده داشت و متصدی معاونت ورزش قهرمانی و حرفهای بود، در بخشهایی قابل دفاع نیست، اعضای مجمع فدراسیون والیبال به این مهم کاملا واقف بودند که در نشست ۳۰ دی سال گذشته خود با پیشنهاد مطرح شده مبنی بر مطرح شدن بند پیشنهادی ریاست افتخاری او مخالفت کردند با این حال سه هفته بعد از این مخالفت، داورزنی در رأس شورای فنی پارالمپیک قرار گرفت.
علی رغبتی هم از جمله افرادی است که در کمیته ملی پارالمپیک حکم گرفت اما دور از انتظار و تعجبآور چون او مسئول پروژه توسعه و ارتقا پاراشنا شده است اما مشخص نیست با چه استدلال و توجیهی؛ رغبتی از مدیران میانه و همیشه در صحنه ورزش بوده است اما هیچ شناخت و تجربهای از پاراشنا ندارد که حالا مسئول توسعه و ارتقای آن شده است.
رغبتی در حالی از وزارت ورزش وارد کمیته ملی پارالمپیک شد که پیش از او، سیدمحمد پولادگر و مریم کاظمیپور به عنوان معاونان وقت وزارت ورزش وارد مجمع این کمیته شدند و به عنوان نواب رئیس از اعضای آن رأی گرفتند. آنها امروز در وزارت ورزش به بنبست رسیدهاند اما کماکان در کمیته ملی پارالمپیک حضور دارند.
در این میان مهدی علینژاد هم به عنوان نایب رئیس شورای فنی در کمیته ملی پارالمپیک حکم گرفته است. او بیش از دو دهه پیش فدراسیون پلمپ شده ووشو بر اثر تخلفات فراوان را تحویل گرفت، با اتخاذ استراتژی مناسب از آن انزوا خارج کرد و با آغاز سیر صعودی و سرمایهگذاری روی ردههای سنی پایه پله پله بالا آمد و اینگونه این رشته را به قهرمانی جهان رساند سپس بعد از ۱۳ سال ریاست متوالی آن را تحویل سرپرست داد و روی صندلی معاونت ورزش قهرمانی وزارت ورزش نشست. دوره سه ساله علینژاد در وزارت ورزش هم به قدری قابل قبول بود که در نهایت گزینه پست مهم و تاثیرگذار کمیته ملی المپیک شد. البته او پیش از کمیته المپیک وارد کمیته پارالمپیک شد و با توجه به اجرایی بودن مسئولیتش (دبیر شورای فنی) و تجربهای که در این زمینه دارد، کمتر نقدی به انتصابش وارد است اگرچه مشخص نیست با توجه به مشغلههای کاری در حوزه المپیک، همکاری او با پارالمپیک ادامه پیدا میکند یا خیر.
بنابراین به استثنای این مورد، سایر انتخابهای رئیس کمیته ملی پارالمپیک با نامشخص بودن استدلال و منطق پشت آن همراه است. انتظار میرفت به خصوص برای پستهایی مانند توسعه و ارتقا پاراشنا و پارادوومیدانی، از نیروهای کارکشته این رشتهها یا حداقل نیروهای جوان، مدبر و مبتکر استفاده شود تا حضورشان ارتقای سطح پارالمپیک را موجب شود.