هستهای مثل کرهجنوبی
گزارشی از موج مطالبه ساخت سلاح اتمی از سوی مردم و مقامات سئول

"روزنامه وطن امروز" در یادداشتی نوشت:
در دهههای اخیر، کرهجنوبی به عنوان یکی از موفقترین نمونههای توسعه اقتصادی در شرق آسیا، همواره در سایه تهدید هستهای همسایه شمالی خود، کرهشمالی قرار داشته است. با این حال، این کشور تاکنون مسیر ساخت سلاح هستهای را در پیش نگرفته بود؛ مسیری که با وجود تهدیدات روزافزون پیونگیانگ، توسط چتر امنیتی ایالات متحده پوشش داده میشد اما امروز، نشانههایی فزاینده حکایت از یک تغییر بنیادین در افکار عمومی، نخبگان سیاسی و محاسبات راهبردی کرهجنوبی دارد: میل به در اختیار داشتن سلاح هستهای. این تغییر، تنها در واکنش به رفتارهای تحریکآمیز کرهشمالی نیست، بلکه ریشه در تحولات ساختاریتری دارد که نقش آمریکا را در نظام امنیت جهانی دستخوش تغییر کرده است و در مرکز این تحولات، یک نامآشنا و جنجالی قرار دارد: دونالد ترامپ.
* از تضمین هستهای تا مطالبه سلاح هستهای
سالهاست کرهجنوبی به عنوان متحد کلیدی آمریکا از «بازدارندگی گسترده» ایالات متحده بهرهمند است. طبق این دکترین، آمریکا متعهد میشود در صورت حمله هستهای به متحدانش، خود به عنوان قدرتی هستهای وارد عمل شود. همین تعهد، مانع آن بود که کشورهای همپیمان آمریکا، از جمله کرهجنوبی، به دنبال توسعه سلاح هستهای خود بروند.
اما امروز این معادله در حال فروپاشی است. بر اساس نظرسنجیای که موسسه کرهای «Korea Institute for National Unification» در سال ۲۰۲۴ منتشر کرد، ۶۶ درصد مردم کرهجنوبی خواهان دستیابی به یک زرادخانه هستهای بومی هستند. این آمار قابلتوجه تنها مربوط به افکار عمومی نیست، در سطح نخبگان سیاسی نیز موجی رو به گسترش شکل گرفته که به ناکارآمدی تضمینهای آمریکا در شرایط بحرانی اشاره میکند، بویژه در مجلس ملی کرهجنوبی که شماری از نمایندگان محافظهکار خواستار بازنگری در قانون «انرژی هستهای» و گشودن باب گفتوگو برای تولید تسلیحات هستهای شدهاند.
روزنامههای جریان اصلی مانند JoongAng Ilbo و Chosun Ilbo در سرمقالههای خود آشکارا درباره «گزینه هستهای» به عنوان ابزار دفاع ملی بحث کردهاند. حتی در محافل دانشگاهی، اساتیدی چون Cheong Seong-chang از موسسه Sejong Institute هشدار دادهاند که وابستگی کامل به آمریکا دیگر راهبردی واقعگرایانه نیست و کرهجنوبی باید برای حفظ بازدارندگی خود به گزینههای بومی بیندیشد.
* ترامپ و بازتعریف امنیت بینالمللی
دونالد ترامپ، چه در دوره نخست ریاستجمهوریاش و چه امروز، همواره منتقد هزینهکرد آمریکا برای متحدانش بوده است. او در دوره ریاستجمهوری خود به صراحت گفت کشورهایی چون کرهجنوبی یا اعضای ناتو، باید سهم بیشتری در تأمین امنیت خود پرداخت کنند. او حتی در مواردی اشاره کرده بود آمریکا نباید درگیر جنگی اتمی برای دفاع از کشوری شود که توان دفاع از خود را ندارد.
ترامپ سال ۲۰۱۷ علناً تهدید کرد در صورت عدم پرداخت سهم بیشتر از سوی سئول، نیروهای آمریکایی را از شبهجزیره خارج خواهد کرد. این اظهارات بشدت در افکار عمومی کرهجنوبی بازتاب یافت و از آن زمان، «تکیه کامل به واشنگتن» به محل مناقشه بدل شد.
این نگاه «سودمحور» به اتحادهای راهبردی، پیام روشنی برای کشورهایی مانند کرهجنوبی دارد: چتر امنیتی آمریکا ممکن است در روز مبادا کارآمد نباشد. همانگونه که واشنگتن در ماجرای حمله روسیه به اوکراین، از مداخله مستقیم نظامی خودداری کرد و اکنون نیز زمزمههایی از توافق میان ترامپ و پوتین شنیده میشود. در گزارشهای پایانی سال ۲۰۲۳ در نشریات Foreign Affairs و Foreign Policy، به صراحت اشاره شده بود که بازگشت ترامپ میتواند به خروج تدریجی آمریکا از نقش راهبردی خود منجر شود. این ۲ نشریه با استناد به روندهای افکار عمومی در کشورهای متحد آمریکا تأکید کرده بودند ابهام در سیاست خارجی آمریکا در قبال تهدیدات هستهای، مهمترین عامل گرایش کشورهای آسیایی مانند کرهجنوبی و ژاپن به تسلیحات هستهای است. در آن گزارشها از کرهجنوبی به عنوان «نخستین متحد بالقوه هستهایشده» نام برده شده بود.
* یک بازدارنده بومی چه شکلی خواهد داشت؟
سوال اینجاست که اگر کرهجنوبی تصمیم بگیرد به سمت ساخت سلاح هستهای برود، این مسیر چه ویژگیهایی خواهد داشت؟
مدلسازیهای راهبردی انجامشده، از جمله در مقاله اخیر موسسه Defense Priorities نشان میدهد یک زرادخانه هستهای بومی برای کرهجنوبی احتمالا مبتنی بر منطق «بازدارندگی حداقلی» (Minimum Deterrence) خواهد بود؛ مشابه آنچه چین یا هند در دهههای گذشته دنبال کردند. در این چارچوب، دستیابی به ۲۰ تا ۳۰ کلاهک هستهای برای تضمین «توان پاسخ دوم» کافی تلقی میشود.
کرهجنوبی میتواند از سامانههایی چون جنگندههای A35F و K15F، موشکهای بالستیک میانبرد Hyunmoo-4 و در آینده دورتر، زیردریاییهای هستهای (SSBN) برای پرتاب این کلاهکها استفاده کند. بار انفجاری مورد نظر نیز در بازه ۱۰۰ تا ۳۰۰ کیلوتن خواهد بود تا قابلیت هدف قرار دادن پناهگاههای رهبری کرهشمالی را داشته باشد.
در کنار آن، سامانه سهگانه کرهجنوبی شامل Kill Chain (پیشدستی)، KAMD (دفاع موشکی) و KMPR (مجازات تلافیجویانه) نیز نقش مکمل را ایفا خواهد کرد.
* موانع، سناریوها و بازتاب منطقهای
مسیر هستهای شدن، هرچند از منظر امنیتی برای بسیاری از سیاستمداران کرهای جذاب است اما چالشهایی جدی دارد. نخستین مانع، تعهدات بینالمللی است. کرهجنوبی از امضاکنندگان معاهده منع اشاعه هستهای (NPT) است و توسعه تسلیحات هستهای، نقض این معاهده محسوب میشود. این اقدام میتواند کره را با تحریمهای سنگین اقتصادی و سیاسی مواجه کند. در سطح روابط دوجانبه، آمریکا از دهه ۱۹۷۰ همواره مخالف تلاش متحدانش برای دستیابی به سلاح هستهای بوده است. نمونه تاریخی فشار بر تایوان و کرهجنوبی برای توقف پروژههای هستهای در دهه ۷۰ هنوز در اذهان سیاستگذاران واشنگتن باقی مانده است. واکنش منطقهای نیز نگرانکننده است. چین ممکن است از ابزارهای اقتصادی برای تنبیه کرهجنوبی استفاده کند و همزمان استقرار نیروها و تجهیزات خود در مرزهای شمالی را افزایش دهد. از سویی ژاپن که خود نیز در معرض تهدید کرهشمالی است، ممکن است به بازنگری در سیاست دفاعیاش رو آورد و یک رقابت تسلیحاتی جدید در شرق آسیا آغاز شود.
* بازدارندگی در عصر بیاعتمادی
مدلسازی یک کرهجنوبی هستهای لزوما به معنای توصیه به این مسیر نیست، بلکه ابزاری تحلیلی برای درک تبعات تصمیمگیری در شرایط بحرانی است. در جهانی که قواعد سنتی بازدارندگی در حال فروریختن است و چترهای امنیتی سنتی دیگر قابل اتکا نیست، کشورها ناگزیرند به گزینههای مستقلتر بیندیشند.
برای جلوگیری از این مسیر، آمریکا باید بیش از گذشته برای بازسازی اعتماد متحدان خود تلاش کند. گسترش مکانیسمهای مشورتی هستهای، شفافیت بیشتر در طرحهای بازدارندگی و تقویت سامانههای دفاعی مشترک، راهکارهایی هستند که میتوانند امنیت را بدون نیاز به سلاح هستهای حفظ کنند.
با این حال، اگر روند کنونی سیاست خارجی آمریکا بویژه در صورت بازگشت ترامپ، همچنان از اصل تعهد فاصله بگیرد، باید گفت هستهای شدن کرهجنوبی، دیگر یک سناریوی فرضی نخواهد بود، بلکه پاسخی راهبردی به جهانی بیاعتماد و پرمخاطره خواهد بود.