فتنه جدید؟
ردیف کردن متهمان خیالی نهتنها گرهی نمیگشاید بلکه گرهها را کورتر میکند.
احمد علمالهدی امام جمعه مشهد در خطبههای این هفته گفته است: «وضعیتی که امروز در عرصه اقتصادی و اجتماعی با آن مواجه هستیم، کاملاً نشان میدهد عوامل پشتپردهای در کار است؛ گرانیها بهصورت ساعتبهساعت افزایش پیدا میکند و این نشاندهنده وجود دستهای پنهان است. اگر دشمن بتواند در کنار برخی مسؤولان، افرادی را نفوذ دهد که این وضعیت گرانی و فشار بر مردم را میبینند اما اقدامی نمیکنند، همان فتنه ۸۸ دوباره تکرار خواهد شد.»
سخنان او از چند منظر قابل توجه است:
اول این که عجالتاً به موضوع پوشش زنان و دختران نپرداخته و دریافته کسانی که سبک زندگی و پوشش عرفی دیگری برگزیدهاند طبعاً توجهی به اندرزها و تهدیدهای او ندارند و چه بسا نشنوند مگر آن که در صفحات اینستاگرام بازتاب داشته باشد. حاضران در نمازجمعه هم قاعدتاً مخاطب او نیستند. از این حیث که به جای سخنی هزار بار گفته به مشکل ملموس جامعه پرداخته قابل توجه است.
مَثَل مشهوری درباره تبلیغات در حکومتهای ایدئولوژیک نقل میشود که مردم به یخچال خانه خود بیشتر اعتماد دارند تا آنچه در تلویزیون میبینند و میشنوند و آقای علمالهدی در تلویزیون از یخچال (وضعیت اقلام خوراکی جامعه) گفته تا سخن او شنیدهتر شود.
دوم این که مواضع او درباره وضعیت اقتصادی به گرایش سیاسی دولت بستگی دارد. کما این که در سال آخر دولت احمدینژاد (مرداد 1391) چنین گفته بود: «اگر مرغ در دسترس نیست آن را با یک ماده پروتئینی دیگر جایگزین کنید» و جملهای گفت که تا مدتها نقل محافل بود: «مشهدیها! مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کردهاید؟ مگر قرار است برنامه همان باشد که قبلاً بوده است؟»
توصیهای هم داشت: «از افغانستان جو وارد شود و برای خوراک مرغ ابتکاری دراندازند و چاره دیگری بیندیشند.» 6 سال بعد و در دولت روحانی و چند ماه پس از خروج ترامپ از برجام که تبعات سنگین اقتصادی داشت اما دیگر نوبت توصیه به اشکنه به جای مرغ نبود و آقای علمالهدی باز زبان به اعتراض گشود و گفت: «اجناس، گران است و نوسان اقتصادی قدرت برنامهریزی معیشتی را از مردم گرفته و قشر آسیبپذیر و طبقه متوسط به پائین جامعه را مستأصل کرده است. اگر از اقلیت اندک سرمایهدار که با تکاثر ثروت، خود را با هر شرایطی تطبیق میدهند بگذریم، زندگی بقیه مردم فلج شده زیرا جنس و کالا باید دست به دست بچرخد و پول جایگزین شود و این مناسبات اکنون در بازار وجود ندارد و این رکود عظیمی را ایجاد کرده و اصناف و طبقه کسبه دچار مشکل در زندگی شدهاند.»
حکایت اصلی اما نکته سوم است و آن هم این که امروز 7 دی 1404 است و اعتراضات 8 سال قبل درست از چنین روزهایی در دی 1396 و از مشهد شروع شد. ابتدا با حضور سپردهگذاران مؤسسات مالی – اعتباری و برای فشار به دولت ولی به سرعت از مشهد فراتر رفت و دامنه آن به شهرهای دیگر گسترش یافت و قصه هم دیگر تنها مطالبات سپردهگذاران مؤسسات مالی و اعتباری نبود که دولت روحانی را واداشت مبلغ کلانی برای جبران بپردازد تا غائله بخوابد.
به هر رو شررِ آتشی که در مشهد درگرفت به شهرهای دیگر هم درکشید و سوزاند و اصولگرایان مشهد هم طبعاً مسؤولیتی به سبب آغاز قضیه نپذیرفتند.
حسن روحانی رئیسجمهوری وقت هم در شهریور همان سال در مجلس به صراحت به دی 96 اشاره کرد و گفت: «نکته اساسی این است که چه شد کشور؟ کشوری که در مسیری آرام حرکت میکرد و همین ترامپ هم سر کار آمده بود آمد به منطقه و همان ایام انتخابات بود که ضربه محکمی به ترامپ و کشورهای کوچک دور و برش زدند.
چه شد جو تغییر کرد؟ تاریخ این تغییر ۵ دیماه سال ۹۶ است. هر کس تاریخ دیگری بدهد آدرس غلط به مردم داده است. ۵ دیماه سال ۹۶ بود که مردم، ناگهان دیدند عدهای در خیابان آمدند و شعار میدهند. شعارها کم کم به شعارهای هنجارشکنانه تبدیل شد. مردم دچار حیرت شدند. مردم آمدند و پاسخ قاطع دادند اما در عین حال این حادثه کمنظیری در سالهای گذشته بود.
همین حادثه دی ماه 96 ترامپ را به طمع انداخت تا اواخر دیماه اعلام کند من در برجام نمیمانم مگر این که اروپا و دیگران در مورد منطقه و مسئله موشکها همراه شوند. بعد از این تهدید و ناآرامیهای داخلی مردم نگران شدند. بدانید! تخریب، خرابی میآورد. سیاهنمایی زندگی مردم را به سمت سیاهی میبرد. شعار در مورد فردی چون روحانی باشد اهمیتی ندارد. من اگر به ترور تهدید شوم مهم نیست. اما در عین حال چه شد عدهای جرأت کردند رئیسجمهوری کشور را به ترور تهدید کنند؟»
نوبت به دولتی به ریاست داماد آقای علمالهدی – مرحوم ابراهیم رئیسی- که رسید دوباره موضع امام جمعه مشهد تغییر کرد و در مرداد 1402 چنین گفت: «دولت درفضای تیره اقتصادی آغاز شد و طی این دو سال، تمام بدهیهای هنگفت پرداخت شد، بودجه عمومی پرداخت گردید و نقدینگی قابل توجهی به خزانه تزریق شد. در سال ۹۹ رشد اقتصادی به صفر رسیده بود اما امروز با وجود خسارتهای شدید اقتصادی ناشی از ناآرامیهای سال 1401 نرخ رشد اقتصادی ما به چهار درصد رسیده است.»
با این اوصاف روشن است که در این دولت نباید منتظر تکرار توصیه به اشکنه به جای مرغ و ادبیات دولتهای احمدینژاد و رئیسی باشیم.
هشدار درباره تکرار اعتراضات سال 88 اما چه ارتباطی با وضعیت کنونی دارد؟ درحالیکه میدانیم جنس اعتراضات 88بیشتر سیاسی و کمتر اقتصادی و معیشتی بود. چندان که نوع اعتراضات آبان 98 بیشتر معیشتی و کمتر سیاسی بود و به 1401 که رسیدیم وجه فرهنگی و سبک زندگی آن میچربید و به لحاظ نسلی هم با هم تفاوت داشتند.
بر این اساس گزاف نیست اگر گفته شود چنانچه بنا بر تکرار مدل یا الگویی باشد از جنس 96 است که به بهانه اعتراض به دولت روحانی و از مشهد شروع شد و به جاهای دیگر سرایت کرد و در این فقره خود آقای علمالهدی هم باید بیشتر مراقب باشد و هم به تعبیر حسن روحانی «آدرس غلط ندهد». آدرس غلط، تنها در تاریخ 88 به جای 96 نیست. بلکه در به کارگیری تعابیری چون «عوامل پشت پرده» و «دستهای پنهان» نیز دیده میشود.
ردیف کردن متهمان خیالی نهتنها گرهی نمیگشاید بلکه گرهها را کورتر میکند. هر چه رئیسجمهوری به واقعبینی بیشتر در سیاست خارجی و بهکارگیری کارشناسان پشت دیوارهای استعلام مانده و حذف یا کاهش دریافتی بودجهبگیرهای غیرمولد و تصمیماتی ورای شوراهای عالی تشویق شود میتوان امید داشت بهبودی حاصل آید وگرنه هشدار درباره تکرار 88 تنها از این حیث قابل تأمل است که نکند کسانی درصدد تکرار دی 96 باشند تا از آب گلآلود ماهیانی صید کنند که در آب زلال و شفاف قادر به انجام آن نیستند.