EN
به روز شده در
کد خبر: ۶۳۵۳۶

برای والدین نسل‌های زد و آلفا

رده‌های سنی 15-1 (نسل آلفا) و 30-15 (نسل زد) افرادی هستند که دیر یا زود باید آینده ایرانمان را به آنها بسپاریم.

برای والدین نسل‌های زد و آلفا
اعتماد

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:

رده‌های سنی 15-1 (نسل آلفا) و 30-15 (نسل زد) افرادی هستند که دیر یا زود باید آینده ایرانمان را به آنها بسپاریم. دنیای دیجیتال و زندگی با ابزارهای هوشمند نوع نگرش و رویه زندگی این دو نسل را با نسل‌های پیشین متفاوت کرده و این تفاوت، شکاف بین‌نسلی را پدید آورده است، به همین واسطه و برای شناخت بهتر، در جهت برقراری ارتباط بین‌نسلی، آشنایی با آنچه برای جوانان و نوجوانان ما ارزش است بسیار مهم به ‌نظر می‌رسد. 

به همین واسطه با شهیندخت خوارزمی، جامعه‌شناس و نظریه‌پرداز گفت‌وگوی مفصلی را ترتیب دادیم که سه بخش آن در هفته‌های گذشته منتشر شده و در بخش اول به شاخصه‌های نسل‌های زد و آلفا؛ نسل‌هایی که با هوش مصنوعی و تکنولوژی بزرگ شده‌اند، پرداختیم. در دومین بخش، ویژگی‌های جهانشمول نسل زد (اولین نسل بومی دیجیتال) و نسل آلفا (نخستین نسل کاملا بومی هوش مصنوعی) را مرور کردیم. بخش سوم نیز به نسل‌های زد و آلفای ایرانی اختصاص یافت. در ادامه، قسمت آخر این گفت‌وگو به این پرسش که والدین نسل‌های زد و آلفا به چه نوع آگاهی‌هایی نیاز دارند و شکاف بین نسلی را چطور برطرف کنیم؟ پاسخ داده است را می‌خوانید.

پدران و مادران دو نسل زد و آلفا باید این واقعیت را بپذیرند که زمانه‌هایی که آنان در آن پرورش یافتند، با زمانه‌ای که این دو نسل در آن بزرگ شده و می‌شوند، بسیار متفاوت است. به خود مدام بگویند که فرزند من در دوران تاریخی بسیار متفاوتی از من زندگی کرده و می‌کند. در نتیجه این اشتباه بزرگی است که مدام او را با خودم و نسل خودم مقایسه کنم. اگر می‌خواهم به او کمک کنم تا با چالش‌های سخت زمانه خودش هوشمندانه مواجه شود، باید زمانه او را و نیز تفاوت‌های وجودی او را بشناسم و نسبت به آن درکی عمیق بیابم تا بتوانم در کنارش قرار گیرم. سعی کنم او را درک کرده و دوستی‌اش را جلب کنم وگرنه هر دو آسیب خواهیم دید. او در این میدان پرچالش و پرخطر تنها خواهد ماند و من رفاقت و دوستی با او را از دست خواهم داد و بین‌مان سیاه‌چاله‌ای از سوءتفاهم دهان باز خواهد کرد و انرژی خلاق و سازنده هر دوی ما را از بین خواهد برد.

حال با توجه به ویژگی‌هایی که برشمردیم، به آگاهی‌های موردنیاز والدین می‌پردازیم. این آگاهی‌ها برای والدین نسل آلفا بسیار حیاتی است. به والدین می‌توان چنین توصیه کرد که: 

  قبل از هر چیز مهارت‌های دیجیتال را بیاموزید و با ابزار هوش مصنوعی و فرصت‌ها و تهدیدهای فضای مجازی آشنا شوید. از فرزند خود بخواهید در این باره به شما آموزش دهد. حتی اگر ۵ ساله یا کمتر باشد. این نخستین گام در فهم عمیق این نسل است. دنیای او با تکنولوژی‌های دیجیتال و هوش مصنوعی گره خورده و زندگی‌اش در فضای مجازی جریان دارد. باید با قواعد بازی این فضاها آشنا شوید و حتی اگر بتوانید با او همگام شوید. هیچ لذتی بالاتر از آن نیست که هر دو با هم و از هم بیاموزید. با چنین رابطه‌ای، شالوده برقراری دوستی پایدار را پی‌ریزی می‌کنید.

 با کسب سواد دیجیتال و سواد رسانه‌ای می‌توانید به او کمک کنید داده‌ها و اطلاعاتی را که از جنس دروغ‌رسانی (misinformation) و فریب‌رسانی (disinformation) است، تشخیص دهد. دروغ‌رسانی، پیام‌ها یا داده‌ها و اطلاعاتی است که اشتباه است و شاید تولید‌کننده یا ارسال‌کننده آن خود نداند که اشتباه است. قبل از انتشار، مطمئن شوید که پیام و فیلم و... را راستی‌آزمایی کرده‌اید. فریب‌رسانی از آن بدتر است. تولید‌کننده چنین محتوایی قصد دارد شما را فریب دهد و در پس این فریب منافعی وجود دارد. پس از راستی‌آزمایی اگر معلوم شد که آنچه دریافت کرده‌اید، درست نیست، از خود بپرسید و به کودک نیز یاد دهید که سوال کند، تولیدکننده محتوا چه نفعی می‌برد؟ به او بیاموزید هر آنچه در فضای مجازی می‌بیند، با شک بنگرد و به آن اعتماد نکند. درواقع، با هم می‌آموزید که قبل از باور کردن پیام یا داده‌ و اطلاعاتی که دریافت کرده‌اید، درباره آن فکر کنید. این‌گونه به خرد ارتباطی دست می‌یابید. به کودک یاد می‌دهید که در برابر هجوم اطلاعات جذاب، از خود بپرسد، این اطلاعات درست است؟ چگونه می‌توان اعتبار و درستی آن را آزمود؟ ساده‌ترین کار، مراجعه به سایت‌های معتبر یا جست‌وجو در گوگل یا پرسش از دستیاران هوش مصنوعی است. نکته دیگر، اینترنت سیاه است.آن را هم خود بشناسید و هم کودک را وادار کنید درباره آن تحقیق کند تا با تهدیدهای آن آشنا شود و در دام‌های شومی نیفتد که در این فضا برای او پهن شده است. 

 بدانید که هم نسل زد و هم نسل آلفا به استقلال نیاز دارند، نه کنترل. معنای استقلال را هم خود درک کنید و هم به او بیاموزید. استقلال یعنی می‌خواهند خود تصمیم بگیرند، حتی اگر تصمیمی درست نباشد. اجازه دهید اشتباه کنند و از اشتباه و شکست درس بگیرند. از آن مهم‌تر، به آنان بیاموزید که پیامدهای شکست و اشتباه را بپذیرند، ولی به آنان اطمینان دهید که شما در کنارشان هستید، چون دوستی قابل اتکا. این نوع استقلال‌طلبی تهدید نیست، بلکه زمینه‌ساز پرورش قابلیت‌های بسیار خواهد بود. اگر نگران چیزی هستید با او در میان بگذارید و اجازه دهید نظر دهد و درک کند که چالش چیست و چگونه می‌توان با آن مواجه شد. کودکان امروز از سنین بسیار پایین هم قدرت درک و تحلیل بهتری دارند و هم خواهان استقلال‌اند و خواهان رویارویی با زندگی واقعی.

 با آنان از موضع بالا سخن نگویید؛ گفت‌وگو حتی با نسل آلفا باید جریانی افقی داشته باشد. هر دو نسل نسبت به نصیحت و ارشاد و دستور و فرمان واکنش نشان می‌دهند. سعی کنید الگوهای ارتباطی خود را با فرزندتان مدام مورد بازاندیشی قرار دهید و اگر متوجه شدید که اغلب از موضع بالا با او ارتباط برقرار می‌کنید، بیاموزید چگونه آن را با الگوی ارتباط افقی جایگزین کنید. لازمه چنین ارتباطی آموختن دو مهارت مهم است: گفت‌وگو به جای بحث و جدل و همدلی به جای منیت. شالوده همدلی شناخت تفاوت‌ها و پذیرش آن است. شناخت تفاوت‌های نسل او با نسل خود باید فرآیندی مستمر باشد. شکاف نسلی را به عنوان واقعیتی مسلم بپذیرید. براساس چنین شناختی است که می‌توانید خود را جای او بگذارید و از نگاه او به مساله بنگرید. شما نه تنها خود به آموختن همدلی نیاز دارید، بلکه باید در عمل همدلی را به فرزندتان بیاموزید. با یادگیری همدلی گفت‌وگو آسان می‌شود. در گفت‌وگو شما باید بیشتر شنونده باشید تا گوینده. با دل و جان به حرف‌های او گوش دهید و سعی کنید به جای قضاوت، او را درک کنید. 

  اعتماد او را با شفافیت و خرد جلب کنید نه با تنبیه یا تهدید. اعتماد زیربنای دوستی است. با همدلی و الگوی ارتباطی همدلانه می‌توانید اعتماد او را جلب کنید. شفافیت، شرط دیگر اعتمادسازی است. رک و صریح باشید. پنهانکاری سازنده نخواهد بود. با شفافیت هر آنچه در ذهن و دل دارید بیان کنید. با زبانی که او بفهمد. تهدید و تنبیه برای این دو نسل کارساز نخواهد بود. تشویق را جایگزین کنید تا در آنان حرمت نفس و اعتماد به نفس را پرورش دهید. 

   این نسل برای بقا و رشد در فضای آینده، به خلاقیت و نوآوری نیاز دارد. سعی کنید با روش‌ها و چالش‌های پرورش خلاقیت آشنا شوید. ایده‌های خلاق او را با این برچسب که مسخره‌اند و عجیب در نطفه نخشکانید. اجازه دهید بذر خلاقیت و نوآوری در ذهن او رشد کند و جرات یابد ایده‌های خلاق خود را هر چند نامتعارف یا مسخره، دنبال کند. 

  مهارت‌آموزی را حمایت کنید. این نسل به مهارت‌هایی نیاز دارد که در مدرسه و دانشگاه به او یاد نمی‌دهند: مهارت‌هایی که هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های نوین بدان نیاز دارند و مدام در حال تغییراند. کودک باید یاد بگیرد چگونه مهارت منسوخ را باز شناسد و آن را با مهارت جدید جایگزین کند. نسل او نسلی است که باید برای دستیابی به زندگی خوب مدام در حال یادگیری باشد. اگر از این شاخه به آن شاخه می‌پرد او را سرزنش نکنید. این رویکرد، اقتضای زمانه او است، چون برعکس نسل‌های گذشته برای دستیابی به زندگی خوب راه مستقیمی وجود ندارد. راهی که از گرفتن دیپلم و مدرک دانشگاهی و کار ثابت و امن بگذرد. اجازه دهید خود و استعدادها و علایق خود را در بستر تجربه بشناسد.

  با سبک‌های زندگی این دو نسل که متفاوت با سبک زندگی شماست، آشنا شوید و این سبک‌ها را که با سبک زندگی مطلوب موردنظر شما همخوان نیستند، بپذیرید. روندهای تحول را دنبال کنید تا واقعیت این زمانه متفاوت را بهتر درک کنید.

   این نسل خیلی زود می‌خواهد محتوا طراحی و تولید و این محتوا را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کند و حتی آن را بفروشد. از این امر حمایت کنید. اجازه دهید تا در این باره با شما مشورت کند تا به موقع بتوانید از تولید محتوای نامناسب و آسیب‌رسان او پیشگیری کنید. 

  این نسل دوست دارد حتی با وجود ابزار ترجمه همزمان، زبان انگلیسی بداند. او را تشویق و کمک کنید خودش بهترین و سریع‌ترین روش را بیابد. 

  برنامه‌نویسی و کدنویسی نیز از مهارت‌های موردعلاقه این نسل است.

  اما آموختن مهارت‌های کارآفرینی و سواد مالی و اقتصادی چیز دیگری است. این نسل به کمک پدر و مادر باید از سنین پایین بیاموزد چگونه درآمد کسب و این درآمد را بین هزینه‌های شخصی و پس‌انداز و سرمایه‌گذاری و نیکوکاری تقسیم کند. این نسل در سنین پایین ایده راه‌اندازی کسب و کار دارند. این ایده‌ها را در نطفه خفه نکنید. به آنها بال و پر دهید و با سازمان‌هایی که به نسل آلفا و زد مهارت‌های راه‌اندازی کسب و کار می‌آموزند، آشنا شوید و ارتباط برقرار کنید. این نسلی است که از طریق فری‌لنسینگ یا آزادکاری وارد بازار کار خواهد شد. به این معنا که دوست دارد برای کارفرمایی خاص در هر گوشه‌ای از جهان خدماتی حرفه‌ای ارایه دهد، بدون پایبندی به تعهدات بلندمدت. برای او آزادی عمل در انتخاب نوع کار بیش از نسل‌های قبلی اهمیت دارد.

  از احساساتشان نترسید: اضطراب و بی‌اعتمادی و نگرانی‌های آنها واقعی است. این نسل به امنیت روانی نیاز دارد و به تکیه‌گاهی محکم در خانواده تا در برابر توفان‌ها و چالش‌ها به آن پناه آورد. سلامت روانی این نسل در گرو وجود چنین فضایی در خانواده است. دوست او باشید تا هر آنچه در دل دارد برایتان بازگو کند، بدون ترس از قضاوت یا سرزنش و... .

   برقراری رابطه عاطفی و احترام گذاشتن به خواسته‌های این دو نسل، مهم‌ترین ابزار تربیتی است. این چیزی است که با رابطه دوستی به دست می‌آید.

  این دو نسل از آینده هراس دارند و این هراس واقعی است. باید به آنان مهارت‌های زندگی آموخت، از‌جمله مهارت حل مساله و تصمیم‌گیری و هدف‌گذاری و البته رویارویی با چالش‌ها و دردها و رنج‌ها و محدودیت‌ها و فهم این واقعیت که نباید انتظار داشت زندگی به شیوه‌ای آرام و روان و باثبات جریان داشته باشد. این مفاهیم را از کودکی در قالب داستان و قصه می‌توان آموزش داد.

  این نسل به دلیل گذران وقت زیاد در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نیاز دارد به ایجاد تعادل میان زندگی واقعی و زندگی مجازی. حضور در طبیعت و بازی فیزیکی و هنر را باید تجربه کند تا به کمک آن، این تعادل را برقرار سازد.

  این نسل در جست‌وجوی معناست؛ معنایی قابل فهم برای زندگی. خرد زیستن را هم خود بیاموزید و هم به فرزندتان یاد دهید. خرد دو بال دارد؛ عقلانیت و انسانیت. دستیابی به زندگی خوب و با معنا در گرو پروازی است که این دو بال در آن سازگار و هماهنگ باشند.

  میان دختران و پسران نسل آلفا تفاوت‌هایی وجود دارد. دختران این نسل بیشتر جاه‌طلب بوده و در فیلتر کردن نویز‌های دیجیتال تواناترند. نویز دیجیتال به معنای اطلاعات ناخواسته‌ای است که بر کیفیت محتوای دیجیتالی اثر می‌گذارد. تفاوت میان این دو جنس را بشناسید و با هر یک طبق الگویی مناسب خودش ارتباط برقرار کنید. نسل زد و آلفا در فضایی زندگی خواهند کرد که بسیاری از قالب‌ها فرو ریخته و نقش‌ها تعریف گذشته را ندارند. جامعه و هنجارها و ارزش‌ها و الگوهای آن تحت فشار موج بنیان‌کن تکنولوژی‌های نوین در حال دگردیسی است. این دو نسل، باید سوار بر موج این تحولات، زندگی خود را بسازند یا بهتر است بگوییم زندگی کنند. 

به نظر می‌رسد تربیت این نسل و نسل بعدی وظیفه‌ای است سنگین و پرچالش و نیازمند شایستگی‌ها و مهارت‌های لازم. ای‌ کاش مادران و پدران قبل از تصمیم به بچه‌دار شدن با واقعیت‌های جهان امروز و جهان آینده و ویژگی‌های متفاوت این نسل و الزامات پرورشی آن آشنا می‌شدند و خود را برای این‌بار سنگین آماده می‌کردند. بدون این‌گونه آمادگی و آگاهی، هم کودک در فضایی نامناسب رشد خواهد کرد و هم پدر و مادر در چنبره مشکلاتی گرفتار خواهند شد که ریشه در عدم شناخت دارد. به یاد جمله‌ای از الوین تافلر افتادم که در دهه ۱۹۷۰ در کتاب شوک آینده بیان کرد: اگر خود و کودکانمان را برای ورود به آینده‌ای متفاوت با امروز آماده نسازیم، انگار فضانوردی را بدون تجهیزات و لباس و آموزش‌های مناسب و... به فضا پرتاب کرده‌ایم. 

شکاف نسلی، واقعیتی است انکارناپذیر. همواره وجود داشته است، اما پیش از انقلاب دیجیتال، سرعت گسترش آن کند بود. از نسل‌ ماقبل زد این شکاف افزایش یافت و برای پدران و مادران نسل y، به شوک آگاهی تبدیل شد، اما با ورود نسل زد به میدان، شکاف آنچنان عمیق‌تر شد که برخی از گسست نسلی سخن می‌گویند. نکته مثبت این است که نسل زد به وجود این شکاف آگاه‌تر است و به همین دلیل نرخ باروری در این نسل نسبت به نسل قبلی کمتر است. عامل اصلی گسترش این شکاف، تحول تکنولوژی است که آن نیز شتاب گرفته است. بدین ‌ترتیب طبیعی است که انتظار داشته باشیم شکاف نسلی رو به افزایش باشد و تنها راه رویارویی با آن فهم و درک عمیق تحولات تکنولوژی و آثار گسست‌آفرین اجتماعی و فرهنگی آن است. هر نسلی نسبت به نسل قبل نیاز به یادگیری و کسب آگاهی و مهارت‌آموزی و فهم و درک بیشتری دارد. برای همگامی با تحولات مدام باید در حال آموختن باشیم. یادگیری رمز بقا در جهانی است که پرشتاب و سریع‌تر از توان ما برای سازگاری و همگام شدن در حال تحول است. از آن مهم‌تر، یافتن ساز و کارهای مناسب در جامعه برای برقراری گفت‌وگوی میان‌نسلی و درون نسلی است. بدون برقراری چنین گفت‌وگویی، باید خود را برای رویارویی با آسیب‌های روانی و اجتماعی جدی آماده کنیم.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار